eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
899 دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
15.5هزار ویدیو
521 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 شهید متولی در آغوش خانواده آسمانی شد 🔹شهید قاسم متولی رئیس کلانتری شهر برازجان بود؛ همیشه می‌رفت به کلانتری سرمی‌زد و برمی‌گشت. ◇ آن‌شب حادثه، قاسم، دخترش را بغل کرده بود؛ او را می‌بوسید و نوازشش می‌کرد. یک‌ساعت بعد، خانواده‌اش ناگهان صدای انفجار مهیبی را شنیدند. ◇ پسرش آیفون تصویری را زد؛ ناگهان جیغ زد و گفت: «مامان! بابا رو زدن.» دویدیم و بیرون رفتیم؛ صحنه خیلی بد و دردناکی برای من و بچه‌ها بود. ◇ قاسم وقتی می‌خواست با کلید در را باز ‌کند از فاصله دور با اسلحه به او شلیک کرده کرده بودند. ◇ سرقت مسلحانه و یاغی‌گری در منطقه برازجان و دشتستان زیاد شده بود. گزارش رسید که جوانکی اسلحه به‌دست یک طلافروشی را غارت کرده و بعد هم در کوه‌های منطقه مخفی شده است. آماده باش صد در صد اعلام شد. ◇ همکاران وقتی رسیدند کلانتری دیدند شهید متولی جلوتر از همه ایستاده و آماده رفتن است. یک اسلحه کلاش هم توی دستش بود و مثل فرماندهان زمان دفاع مقدس نیروهایش را توجیه می‌کرد. ◇ قاسم بمدت 20 سال بعنوان فرمانده یا جانشین پاسگاههای کلانتری خدمت صادقانه نموده و خواب از چشم مخلان نظم و امنیت گرفته بود تا اینکه در ساعت ۱۱ شب مورخه ۶ اسفندماه ۱۳۸۶ در حال برگشت از کلانتری به منزل مورد هدف تیر اشرار مسلح قرار گرفت و به شهادت رسید...