eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
928 دنبال‌کننده
22هزار عکس
16.8هزار ویدیو
542 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️چرا ایران به سوریه کمک کرد به افغانستان نه؟! "چرا ایران شبیه سوریه و لبنان و عراق و فلسطین و یمن به افغانستان ورود نمی کند؟" البته این شبهه را کسانی با تعریض گوشه دار مطرح می کنند که تا دیروز زمزمه مدام شان نه غزه نه لبنان بود. حالا چرا یاد آرمان مبارزه با ظلم شدند؟ چون این روزها خناسان و غداران رسانه ای، همه معرکه شان در موضوع افغانستان، عملیات روانی بر ذهن مخاطب ایرانی است. احتمالا دقیق شوید تائید می کنید/ بماند بعد. بااین حال شبهه وارد است و البته مفید. چون یک چارچوب دقیق از سبک تعاملی انقلاب می دهد. رهبری نسبت ما و افغانستان را ساده و روان توضیح دادند: "ما مدافع مردمیم" این جمله ساده از محکمات اندیشه سیاسی ماست. در مبارزه با قصاب صهیونیستی نیز کل موضع ایران همین است: رفراندوم. درباره ایران هم نظام اندیشه امامین چنین است: "مشروعیت انقلاب اسلامی از مردم است." زیباست؛ بماند. ملاک حکمرانی خواست مردم است ولو ناحق بخواهند؛ سرنوشت شان بر گرده خودشان است و لاغیر. بهشت نیز زوری نیست. ✅با این توضیح شبهه از بیخ تعیین تکلیف شده است؛ اما سه اصل برآمده از این مقدمه: 1⃣اصل اول خواست مردم همان دیارست. سوری و عراقی و فلسطینی اول خودشان ایستادند وبعد هم از ایران مدد خواستند تا مقابل متجاوز قدرت بگیرند. اما در افغانستان دولت با دمپائی فرار کرد و مردم نشستند تا طالب ها در کمترین زمان حاکم شوند. حوادث پنجشیر نیز برآمده از یک قوم است و مورد استقبال ملت قرار نگرفت و دلیلی ندارد ایران بغیر از محکومیت آدم کشی، وارد نزاع داخلی قومی و قبیله ای شود. 2⃣اصل دوم خواست ملت های مجاهد است. اهمیت جبهه مقاومت اینجااست. برای جمهوری اسلامی خواست ملت های مستقر در جبهه مقاومت مهم است. اینکه نکند جنگ داخلی ظاهری و باطنش تقابل با خروش ملت ها مقابل مجسمه شرارت و ظلم مجسم باشد. اینجا نیز فرق سوریه و افغانستان است. در سوریه تلاش استکبار برای شکستن خط مقاومت بود ودر افغانستان نزاع پشتون و تاجیک و هزاره و غیره است. 3⃣و در نهایت اصل سوم خواست ملت ایران است. جمهوری اسلامی اگر در سوریه و عراق با داعش نمی جنگید در کرمانشاه و تهران باید می جنگید. نزاع نیابتی به نفع خاکمان بود، حال آنکه در افغانستان چنین نیست. طالب ها نه داعش اند نه وهابی و نه القاعده. حتا خودشان هم یک دست نیستند. نسبت به گذشته و آینده شان نیز تصویر روشنی نیست. با این حال مهم است که حقوق ایران را به رسمت بشناسند. امنیت مرزها و حق آب هیرمند و جلوگیری از ترانزیت افیون و پرهیز از شیعه کشی و غیره. باید حق مردم ایران باید به رسمیت بشناسند و قدم اول نیز در این راه مذاکره است تا بعد. https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 فرامتن سخنان رهبری در ماجرای اخیر 👤 🔹 سخنان اخیر رهبری از چند منظر قابل تحلیل است؛ اما به این فهم سبک تحلیل و زاویه نگاه مهمترین وجه است. 🔸 عمدتا چهار شاخص در سبک تحلیل رهبری از مسائل روز، پربسامد است. 1️⃣ تعیین اصل و فرع ماجرا. 2️⃣ ضریب دهی دقیق. 3️⃣ سهم دهی متناسب عوامل. 4️⃣ اشاره به نقش خواص در تبیین و روشنگری. ✅ از این جهت فرامتن سخنان رهبری را با این چهار شاخص مرور کنیم. 1️⃣ یکم اصل و فرع. اگر اصل و فرع هر حادثه روشن نشود، مخاطب دچار گیجی می شود؛ اینکه بالاخره چه کسی درست می گوید؟ در بین طرفین ممکن است وجهی از حق و باطل نمایان باشد؛ اما بالاخره چطور باید برآیند گرفت؟ 🔹 رهبرانقلاب در این سخنرانی به صراحت و روشنی اصل و فرع ماجرا را از هم جدا کردند. اصل، تقابل با بنیان ایران قوی است و نه حتی جمهوری اسلامی. پشت پرده نیز دست عیان آمریکا و رژیم صهیونیستی است. آنچه در داخل نیز رقم می خورد هیجان جاهلی و مزدوری جریان نفاق است. خط قرمز نیز امنیت مردم است و در این رابطه هیچ جای مسامحه نیست. با این توضیح باقی مباحث فرع ماجراست. حجاب و گشت ارشاد و حادثه مرحوم مهسا امینی و غیره. 🔸 از این جهت هر تحلیلی که باعث شود مخاطب در فهم اصل و فرع ماجرا دچار خطای تشخیص شود ناقص است. برخی در این چند روز چنان مغشوش موضع گرفتند که در نهایت مخاطب متوجه نشد چطور باید حق و باطل را جمع بزند. 2️⃣ دوم ضریب دهی بعد از اینکه اصل و فرع مشخص شد باید لحن اعتراض به اندازه اهمیت موضوع باشد. برخی از خواص در مورد اخیر، درست موضع گرفتند اما کلام شان ضریب متناسب نداشت. این خطا باعث چه اشکالی می شود؟ مخاطب ممکن است حق و باطل را تشخیص دهد اما اهمیت و عمق و وسعت زشتی موضوع را دقیق نشود. فرض کنید جلوی چشم یک نفر آدم بکشند و فرد ناظر به آرامی بگوید این کار خطاست. طبیعی است که مضحک است. رهبری انقلاب در این سخنرانی با لحنی متناسب، زشتی و تلخی ماجرا را ضریب دادند و در حد یک خط قرمز غیرقابل گذشت به چشم آوردند. 3️⃣ سوم تعیین سهم نقش ها. خیلی موارد اصل و فرع و ضریب ها درست تشخیص داده می شود اما در سهم عادلانه نقش ها، خطای برآورد وجود دارد. ✅ در تحلیل رهبر انقلاب سهم هرکس به اندازه خودش تصریح شد؛ خاصه وقتی خطا آگاهانه است. در ابتدا سهم دشمن اصلی مشخص شد. سپس به حلقه میانی و جریان مزدور و متصل به دشمن نیز توجه شد. به سکوت و خطای خواص نیز اشاره و حتی بر جبران خطا نیز تاکید شد. همچنین تصریح شد که جرم های کف خیابان را باید دسته بندی کرد و با هرکس متناسب با خودش برخورد شود. حتی آنکه خطائی از سر هیجان داشته است، باید متنبه شود. 🔹 اندازه سلبریتی ها نیز مشخص شد؛ اول اینکه قاطبه هنرمندان انقلابی اند. دوم اینکه برخی مواضع دشمن شاد کن از جهت تاثیر عمومی بی ارزش است و سوم اینکه تعیین مجرمانه بودن مواضع با عدلیه است. 4️⃣ چهارم. تاکید بر نقش خواص اگر اصل و فرع وضریب ها و سهم ها مشخص شود، بازهم روشنگری نیازمند مشارکت خواص است. اهمیت خواص از این جهت است که در شرایط فتنه، حرف زدن یا نزدن شان بر روشن شدن موضوع موثر است. واگرنه روشنگری ها هر میزان هم دقیق باشد، شنیده نمی شود و به گوش مخاطب نمی رسد. 💢 اما به این فهم نکته متفاوت ماجرا این است که رهبری برخلاف موارد مشابه، حوادث اخیر را عاری از هرگونه فتنه دانستند؛ به این معنا که مرزبندی حق وباطل کاملا عیان و روشن است. به همین دلیل از کسری تحلیل خواص دو جا گلایه می کنند. 1️⃣ مقاوت در دیدن دست دشمن خارجی. رهبرانقلاب اظهار شگفتی از کسانی می کنند که دست عیان دشمن را در قضایای اخیر نمی بینند. 2️⃣ خطای آنهایی که در ابتدا به ناجا و نظام افترا و تهمت ناروا زدند و لذا تاکید دارند که جبران کنند. این چهار شاخص قابل تعمیم و بهره برداری در موارد مشابه است؛ خاصه در شرایط سکوت خواص. ➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 ماجرا کف خیابان نیست... 👤 🔹 شبکه های اجتماعی تنها آتش بیار و معرکه گیر نبودند، بلکه آتش ساز بودند. شبکه های اجتماعی تنها محلی برای قرار و مدار اغتشاش نبوده و نیست. شبکه های اجتماعی تنها محلی برای پوشش گسترده اغتشاشات نیست. تنها برای اطلاع رسانی شبکه برانداز نیست. برای خبر راست و دروغ نیست؛ از این نگاه های سنتی و بسیط خارج شویم. ✅ شبکه های اجتماعی، همه اغتشاشات است نه جزء وابسته و ضمیمه. گذشت روزگاری که رسانه صرفا جهت اطلاع رسانی بود. 🔹 نقش کلیدی و نهایی رسانه، ساخت تصویر در ذهن است و برای ساخت تصویر، فراتر از هشتگ سازی نیازمند رویداد سازی است و لذا رویداد را ساختند تا تصویر را بسازند. 🔸 هر کس در شبکه های اجتماعی می چرخید احساس می کرد شهر در کنترل تروریست های وطنی است و حال آنکه در واقع خبری نبود جز گروه های کوچک پراکنده و محلی که دانسته و ندانسته آمده بودند تا حلقه های تصویر ذهنی را تکمیل و نهایی کنند. ✅ متاسفانه هنوز یک نگاه ساده اندیشانه درباره عصر پلتفرم وجود دارد که سیستم حکمرانی در کشور ما را دچار برآوردهای کج و معوج کرده است. استقلال حاکمیتی و قدرت حکمرانی در حال صدمه دیدن جدی است. 🔹 خیال می کنند پلتفرم یک ابزار اطلاع رسانی صرف است؛ خیال می کنند ابزار سرگرمی است؛ خیال می کنند جزئی و گوشه ای از زندگی است. خیال می کنند مردم تنها اوقات فراغت با پلتفرم می گذرانند. 🔸 آقایان مسوول؛ پلتفرم، همه زندگی است. خود زندگی است. مجاز نیست؛ واقعیت است. متوجه باشیم درباره چه چیز حرف می زنیم. ✅ اراده انسان ها از ذهن آغاز می شود و پلتفرم در نقطه شروع اراده انسان ها قرار گرفته است. ذهن را دستکاری می کند. رفتارها را رها کنید و ببینید چه چیز رفتار را می سازد. جنگ در ذهن است نه در کف خیابان. کف خیابان نشانه است و آیت که بدانید در ذهن ها چه خبر است. 🔹 پلتفرم ها تنها در ایام اغتشاش فعال نبودند. اساسا پروژه اغتشاشات اخیر برای این روزها و چند روز پیشتر نیست. پروژه مستمر اهریمن است. یک سناریوی همیشگی که پایان نیز ندارد. بهوش نباشیم، زین پس چنین صحنه هایی را کف خیابان باید بیشتر بشماریم. 🔸 اما سناریویی که اهریمن بر پلتفورم سوار کرده است چیست؟ 1️⃣ یکم. تعمیم شتابزده و استقرای ناقص از مشکلات کشور.یعنی چی؟ یعنی به صورت مداوم و روزانه نقاط ضعف و ریز و درشت را به کل حاکمیت تعمیم دهد. چنانچه مخاطب در بلند مدت احساس کند با حاکمانی مواجه اند که با او دشمنی دارند. این پروژه حس انتقاد او از وضع موجود را تبدیل به نفرت و خشم می کند. مشکلاتی که با هر فراز و نشیبی در حال اصلاح است و هرچه باشد ناشی از خیانت حاکمان نیست؛ چه آنکه حاکم کسی نیست جز مردم. ✅ اما این گام فریبنده یک حلقه تکمیلی کم دارد. مخاطب باید در واقع نیز احساس کند این حس درونی آدم ها درحال تبدیل به یک کنش بیرونی است؛ آنهم یک کنش همگانی. اگر این کنش بیرونی و همگانی را باور کند پروژه مسخ تکمیل می شود و او نیز به خیابان خواهد آمد و بی آنکه بداند چه شده و به چه باید اعتراض کند و مطالبه اش چیست، می شود کلوخ انداز و آتش بیار وخدای نکرده آدم کش. 2️⃣ پس حلقه دوم، رویداد سازی است تاپروژه طراحی شده در ذهن کامل شود. کافیست جمعی در یک گوشه جمع شوند وشعار دهند. چند سطل آشغال آتش کشیده شود. چندتائی شعار نوشته شود و... 🔹 و در نهایت برای اینکه این رویدادهای محلی، واکنش ملی و جهانی بگیرد سراغ زن و خشونت رفتند چون قدرت کانونمندی وتوجه سازی دارد. 🔸 دقت دارید انشالله؛ یعنی رویداد نمی سازند که براندازی کنند، خیابان را به آتش می کشند تا ذهن ها راتسخیر کنند. براندازی نهایی نتیجه فلج ذهنی و مسخ شناختی است وخود به خود رقم می خورد. ✅ آقایان مسئول؛ جنگ در ذهن است. هر کس ذهن رادر اختیار بگیرد اراده آدم ها را مختل می کند. اصلا مهم نیست آدم ها حتی چه اعتقاد و گرایشی دارند. شناخت شان از واقع تغییر کند اراده شان تغییر می کند. کم نبودند این روزها خواصی که در میانه حق و باطل و در وسط میدان متحیر ماندند و اگر با سیلی واقعیت هوشیار نشدند، زیر دست و پا له شدند. 💢 آقایان حکومت؛ جنگ کف خیابان نیست.معطل نمایند. گذشت 78 و 88 و حتی 98. نقطه شروع را در پلتفرم ها و قدرت شبکه بیابید. راه اصلاح بسیار است به شرط اینکه این ادراک کلیدی شکل بگیرد که یله سازی فضای مجازی که راه رابرای جولان اهریمن هموار می سازد و مارپیچ سکوت ساختاری پلتفرم ها که راه را برای کنشگری جبهه حق می بندد، جامعه را مسخ می کند و معنای قدرت را تغییر می دهد و استقلال کشور را می گیرد و حاکمیت را مسلوب الاراده می سازد. به هوش شویم شما رابه حضرت عباس.
🔴 بریدن زنجیره اغتشاش 👤 🔹 زنجیره اغتشاش در این جنگ ترکیبی به چه نحوی است و از کجا باید شکسته شود؟ ✅ اول زنجیره را مرور کنیم: 1️⃣ حلقه اول: بزرگنمایی مشکلات و از همه مهمتر تعمیم به راس نظام. تصویری که از حاکمیت باید ساخته شود یک هیولا است. هیولاسازی چه ثمری دارد؟ نقد را تبدیل به نفرت و خشم می کند. این حلقه در تمام سالهای گذشته استمرار داشته است برای این روزها... اغتشاش اول در ذهن است. 2️⃣ حلقه دوم: حلقه دوم تحریک برای کنش گری است. کارکرد اسم رمز مهسا اینجاست. خودشان هم اعتراف کردند مهسا مهم نیست. اصل، نظام است. به همین دلیل شعار اصلاحی نمی دهند. اساسا اسمی هم از رئیس جمهور و روسای دیگر قوا نیست؛ فقط رهبرانقلاب به عنوان نماد حاکمیت. مهسا نبود بهانه دیگر می ساختند؛ بازهم نبود، آدم می کشتند مثل کشته سازی این روزها... 3️⃣ حلقه سوم: رویداد سازی است. طبیعی است که مردم ما معترض هستند اما اولا مدل اعتراض شان آدم کشی و آتش افکنی و فحاشی نیست و دوم اینکه اعتراض می کنند برای اصلاح نه عبور. روش رویدادسازی نیز تجمعات پراکنده محلی با گروه های ده تا پانزده نفره در ساعات شلوغی و اماکن پرتردد است؛ مثل دوازده ظهر؛ بازار. هدف نهائی اینست: رویدادمحلی و انعکاس جهانی. این هدف با تاکید بر زن و خشونت مهیا می شود. 4️⃣ حلقه چهارم: انعکاس رسانه ای. رویداد می سازند تا باور بسازند. باور به چی؟ باور به همه گیری نفرت و اغتشاش. مخاطبی که در حلقه اول نفرت زده است اگر باور کند همه دچار نفرت اند و به خیابان ریختند، دچار "خطای تشخیص و برآورد" میشود. 🔸 اما برای تصویرسازی مستمر نیاز به ایده است. اساسا در جنگ های تلفیقی عصرپلتفرم، اغتشاشات راس ندارد و بلکه همه حول ایده ها جمع می شوند؛ ایده های تهییج کننده. مثل آهنگ برای... مثل قرمز کردن حوضچه پارک ها... مثل دیوارنویسی...و... ✅چه باید کرد؟ حلقه اول به حلقه چهارم متصل و زنجیره کامل است. این زنجیره تنها با اقتدار ناجا نمی شکند. تنها راه شکستن اثر شبکه ای پلتفرم هاست. 🔹 آقایان مسوول راه همین است و لاغیر. در رفتارهای آشوب طلبانه نمانید؛ باید ذهن ها را از پیشروی دشمن آزاد کرد و نه صرفا خیابان ها. 🔸 البته تدبیر باید جامع باشد؛ بستن پلتفرم ها و همزمان جایگزینی کامل آنها. آنهم نه بنحوی که با فیلترشکن باز شود... همزمان نیز جایگزینی بی عیب و نقص. اگر نداریم، بخریم. با کشورها و شرکت هایی که حاضرند در چارچوب قوانین ما کار کنند مذاکره کنیم. 💢 ذهن است که رفتار می سازد....خیابان باز است اما ذهن ها در گروگان... ➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 پنج نعمت در اغتشاشات اخیر 👤 🔹 بلا برای مومن نعمت است؛ به شرط آنکه از ظاهر عبور کنیم و صحنه را حکیمانه ببینیم. روایت داریم از امام صادق علیه السلام که بلا برای مومن موجب بیداری و اصلاح است. 🔸 جمهوری اسلامی با همه نقاط قوت وضعفش در حال حرکت است و این کلیدی ترین گزاره در تحلیل وضع موجود و نگاه امیدوارانه به آینده است. ✅ از این منظر مصائب و بلایا شتاب دهنده اند و اصلاح کننده. اغتشاشات اخیر نیز با همه هزینه های مادی و معنوی اش برای کشور پربرکت است. 🔹 این فهرست نیز مقدمه است تا دیگران برآن اضافه یا کم کنند. 1️⃣ یکم. سهم رسانه های جدید و نقش پلتفرم ها در ایجاد آشوب و بلوا برای بسیاری از خواص و خاصه مسوولین خوش خیال به چشم آمد. فراتر از نقش این رسانه ها در اغتشاش خیابانی، نقش آنها در آشوب ذهنی است که برای بسیاری جدی شده است. امروز خیلی ها با گوشت و پوست و استخوان لمس کردند که پلتفرم هم مفهوم قدرت را تغییر داده است و هم قواعد حکمرانی را. سهم ساختاری پلتفرم ها را در تبدیل نقد ها به خشم ها و نفرت ها تا حدی ادراک کردند. متوجه شدند چه چیز را سالها رها کرده و تدبیر نکردند. 2️⃣ دوم. ماهیت تقابل با حجاب برای بخش قابل اعتنایی از مردم عیان شد. چقدر باید وقت و هزینه می گذاشتیم تا نشان دهیم مساله حجاب اجباری و گشت ارشاد و غیره بهانه است و این همه برای آدم کشی و آتش افروزی و به تعبیر خودشان اصل نظام است که نشانه است. روشن شد که باطن حجاب اختیاری، بی حجابی اجباری و حجاب از سرکشیدن است؛ برهنگی و اباحه گری است. 3️⃣ سوم به چشم آمدن نسل نوجوان است. این حوادث نشان داد که دهه هشتادی ها مسائلش کاملا جدید و متفاوت از نسل های گذشته است. مسائل و ادبیات نسل جدید فارغ از ارزش گذاری نیازمند فهم عالمانه و دقیق و دلسوزانه است؛ نیازمند گوش شنوا است. همچنین نقش تربیت و تقویت کادر آموزش و معلمین و در صورت لزوم اصلاح باید مورد اعتنای جدی قرار گیرد. 4️⃣ چهارم. ایجاد عزم جزم برای باز کردن گره های چندساله است. برخی از مسائل کشور ما مثل پرونده های بازی هستند که هرازگاهی مشکلات جدی در ابعاد ملی فراهم می کنند و طی سالهای گذشته عزم موثری برای حل وفصل آن وجود نداشته است. از جمله این موارد بحث حجاب و گشت ارشاد و مواردی ازین دست است. حوادث اخیر باعث شد کم کاری ها و اهمال کاری ها و بی برنامه گی ها و غیره تا حدی بسیاری روشن و برای اصلاح آن تدبیر شود. 5️⃣ پنجم. تلاش بیشتر برای شنیدن اعتراضات است. اعتراض مردم نیازمند پاسخگوئی مسئولین است. ماجرا زمانی اهمیت مضاعف پیدا می کند که متوجه باشیم آتش بی امان و ناجوانمردانه از سوی رسانه های اهریمن بر سر این مردم ریخته می شود و هر روز شبهه و ابهام و سوال جدید است که نیازمند توضیح هوشمندانه و بهنگام مسئولین می باشد. این مردم از لحظه اول اغتشاش، صف شان را جدا کردند و حالا انصاف نیست اعتراض شان نیز لابه لای سنگ پراکنی و آتش زنی و قمه کشی جریان برانداز شنیده نشود. 💢 موارد دیگری نیز قابل فهرست است از جمله ارتقای تدبیر ناجا و غربال خواص و شناخت سرشبکه های جریان اوباش داخلی و غیره که بماند برای فرصت دیگر. ➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 دیگه تمومه ماجرا؟ +چند پیشنهاد 👤 🔹 این روزها اگر کسی در اینستاگرام محصور باشد بدون تردید احساس می کند شهر توسط تروریست های وطنی اشغال شده است و جدی جدی "دیگه تمومه ماجرا". 🔸 غرض این متن اهل توهم نیست. برخی واقعا توهم زدند. مثل جریان جاهل برانداز که برای رفتن جمهوری اسلامی، تاریخ گودبای پارتی هم تعیین کردند؛ هرچند این روزها دستمایه طنز و تمسخر شدند. اما بخشی از جامعه ممکن است واقعا سندرم "ما بی شماریم" را باور کنند. غرض این متن این گروهند. اما باید چه کرد؟ ✅ قبل از چه باید کرد، دو فرض را توجه کنیم: ✅فرض یکم. اغتشاش اخیر اساسا منشا ذهنی دارد. جنگی کاملا شناختی. کف خیابان شما را به خطا نیاندازد. اغتشاش هم ساخته شده است برای تکمیل تصویر ذهنی. تصویری که سالهاست روی آن کار کرده اند. تصویر سازی برای هیولاسازی؛ اینکه هر ضعف و آسیبی در جامعه می بینید به حاکمیتی هیولاسیرت مرتبط است. عصبی کردن مردم، پروژه چندین ساله رسانه های اهریمنی است. اما این پروژه یک حلقه کم داشت. آنهم سرریز شدن این خشم اجتماعی در کف خیابان تا برای همه باور عمومی ایجاد شود که "دیگه تموم ماجرا". به همین دلیل هم اغتشاش را محلی ترتیب دادند تا با کمترین هزینه انبان تصویری و رسانه ای شان تکمیل شود. با این فرض کل پروژه جریان برانداز یک جمله است: تحریف و قلب واقعیت. برای تغییر واقعیت اگر بهانه پیدا نکنند، دروغ می گویند مثل آب خوردن. ✅فرض دوم. ما همواره جماعتی از جامعه مومنین و انقلابی داشته و داریم که تمایل دارند در هر حادثه ای که نظام را تهدید می کند مثل فتنه 88 و آشوب 98 و غیره در وسط معرکه باشند و از کشور صیانت کنند. اما نقش آفرینی این جریان در این دوره باید تغییر کند. اساسا این اغتشاشات نیاز به حضور میدانی مردم ندارد؛ ناجا با تدبیر و سعه صدر ماموریت خود را انجام می دهد. اما چه کنند؟ 🔹 مطابق فرض اول ما با یک جنگ شناختی مواجهیم. اغتشاشات نیز برای کمک به همان جنگ ذهنی است. پس مردم عادی نیز باید در همان میدان آرایش جنگی بگیرند. 🔸 اما چه کنند؟ چند پیشنهاد: 1️⃣ یکم. هرکس در هر گروه فامیلی و دوستانه مارپیچ سکوت را شکسته و تلاش کند این پروژه ذهنی را افشا کند. پروژه ای که این روزها مهمترین ویژگی اش پمپاژ جنون آمیز دروغ به مردم است. 2️⃣ دوم. ائمه جماعت و گروه های تبلیغی فرصت مساجد و هیات های خانگی و هفتگی را دست کم نگیرند. بسیاری از حقایق در صفوف نماز و جشن و عزا باید تبیین و آشکار شود. 3️⃣ سوم. حضور در مدارس و دانشگاه ها. اساتید و معلمین و مربیان تربیتی و هرکس دیگری تلاش کند این جریان جاعل رسانه ای را افشا کند. امروز حقیقت روشن است تنها باید به دست مخاطب برسد. 4️⃣ چهارم. در هر جمعی هستید سکوت را بشکنید. اتوبوس و تاکسی و مترو و صف نان و غیره؛ با ادب و نزاکت و بدور از جدال و محاجه. کافیست ظلم ها و هتاکی ها و خشونت های این جریان را برای مردم فهرست کنید. این روزها همه از صدمه اغتشاش به زندگی ها و کسب و کارها عصبانی اند. 5️⃣ پنجم. در هر سطحی می توانید در فضای مجازی فعال شوید. ولو در حد یک کامنت. هم در نقد ها و هم حمایت از افرادی که میداندار اند. امروز صیانت از افراد مردد در فضای مجازی یک ماموریت انسانی است. چه بسا بسیاری از جمله سلبریتی ها در فشار کامنت های سازمان یافته و هجمه رباتیک مستاصل شوند و تغییر موضع دهند. 💢 توضیح یک خط است: مسیر اصلاح در نقد و اعتراض است نه جنگ و آتش. خلاصه اینکه روزگار ما سرآمد جنگ های ذهنی و شناختی است؛ تمام هم نمی شود مگر اینکه همه بهوش شوند و فعال. آتش فتنه های ذهنی تنها با آگاهی بخشی های مردمی سرد می شود و ولاغیر.
🔴درباره جنبش بددهنی 👤 🔹 دانشگاه که چاله میدان نیست، پس این ادبیات چارواداری از کجا است؟ آنهم ذیل نام "شریف" و "خواجه نصیر" و "علم و صنعت". آنهم در هم صدایی دختر و پسر؛ آنهم به نام اعتراض. اصلا هدف فحاشی چیست؟ قرار است با بددهنی چه چیز و چه کس و چطور اصلاح شود؟ اساسا ریشه این خشم و نفرت کجاست؟ 🔸سه نکته و یک چه باید کرد... ✅ یکم نسبت بددهنی با دانشجوئی. واقعا بددهنی نشانه هویت دانشجوئی ماست؟ حتما خیر. این سطح از سخیف بودن از حیای دختران و ادب پسران ما خارج است. اما هیجان جمع و سندرم دوقطبی های استادیومی، فحاشی را تسهیل می کند. با این حال اگر فیلم تجمعات را به هر کدام از این معدود دانشجوها در خلوت عقلی نشان دهیم، حتما شرمنده می شوند. پس چرا فحش می دهند؟ 🔹دوم نقش معرکه گیرهاست. معرکه گردان ها چه کسانی اند؟ کسانی که از فحاشی نفع سرشار می برند. اینها دو خط را توامان دنبال می کنند؛ یکم "نمادسازی" و دوم "تحریک سازی". 🔸 نمادسازی چیست؟ جریان آشوب، کف خیابان را از دست داده است. کف خیابان طی یک ماه گذشته محل آشوب های دست ساز و پراکنده ای بود که تنها پشت دست اتاق خبر خناسان را پر می کرد؛ با این حال بساط همین نیز جمع شد. اما سکه کاسبان آشوب در آتش است. اینجاست که به خبر نرسند به دروغ می رسند و می بافند؛ شبیه همین کشته هایی که روزانه از روی آمار متوفیان بهشت زهرا و پزشکی قانونی می سازند. ✅ اما وجه دیگر جعل خبر، نمادسازی است؛ چند نفر اجیر کنند تا دیوار بنویسد و بیلبورد شهری تخریب کند و بر حوضچه های پارک رنگ بریزد و غیره. نمادسازی باعث جلب توجه در جنگ صداها است؛ بددهنی نیز همینجاست. اما خط دوم معرکه گیرها تحریک مخالف است؛ تا طرف مقابل عصبی شود و تلافی کند و آتش این جنگ برای شیادهای رسانه فاکتور شود. اما این توصیف میدانداری ضدانقلاب است؛ تکلیف بددهنی دانشجو چیست؟ واقعا چرا؟ 🔹 سوم "خلسه رسانه ای" است. کشور بدون اشکال است؟ حتما نه. اما این سطح از خشم و نفرت امتداد اعتراض به آسیب هاست؟ باز هم حتما نه. اشکال را مطالبه می کنند تا اصلاح شود. اساسا این فحاشی ها نقد به چیست؟ به کجاست؟ چه چیز باید اصلاح شود؟ چطور باید اصلاح شود؟ چه کسی باید اصلاح کند؟ هیچ؛ روشن نیست. 🔸این فحاشی ها تنها و تنها خروجی یک خلسه رسانه ای است که سالهاست پلتفرم رسانه ای دشمن ساخته است. "اغوای شبکه ای" با "میدان داری رسانه های اهریمنی" قدرت دارد، خطای یک مسوول و نهاد را تبدیل به دسیسه یک هیولا کند و آدم ها را مشحون از خشم و نفرت سازد. در این باره حرف بسیار است و مجال اندک؛ اما همین یک جمله بس که "القای رسانه دشمن" در ساخت "استقرای ناقص" و "تعمیم شتابزده"، پروسه تبدیل اعتراض به اغتشاش و ایجاد جنبش فحاشی است. در "خلسه رسانه ای" و این "اغوای ذهنی" است که انسان ها با عبور از هویت شان به ادبیات چارواداری می رسند؛ مسخ اینجاست. ✅ اما چه باید کرد: پاسخ این بند در شعار دانشجویان بااخلاق دانشگاه علم و صنعت است؛ آنجا که در واکنش به بددهنی ها فریاد زدند: «اگر بهم فحش بدی، بازم برات جون میدیم» 💢 این شعار از سرآگاهی است چون میداند شعار مقابل از سر هیجان است. چون می داند این نیز چون کف خیابان تخلیه می شود و کف دانشگاه می ماند با وجدانش. این شعار دعوت به خود انسانی است؛ هویت دانشجوی ما دین است و انقلاب. این شعار ترجمه عبارت عالمانه و دلسوزانه فرمانده سپاه است که رجزگونه گفت: «با همین جوانان کف خیابان به جنگ دشمن می رویم.» ➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 مرگ بر دیکتاتور 👤 1️⃣ یکم. شعار می دهند مرگ بر دیکتاتور. 2️⃣ دوم. با تهدید و ارعاب اهل بازار را تهدید کردند که باید تعطیل کنید. وقتی بی محلی مردم را دیدند، بین کسبه راه افتادند و زن و بچه شان را تهدید به مرگ کردند. پلیس اعلام کرد 15 نفر از این اوباش را در روز اول دستگیر کرده است. اما در بوکان مغازه های باز را آتش زدند و در بازار ایذه از مردم و ناجا خون ریختند. 3️⃣ سوم. به یکی از دوستان گفتم این شعار زن زندگی آزادی که شعار خوبی است؛ چرا از دیوار پاک می کنند؟ شعار مرگ بر دیکتاتور هم. این شعارها خودش نفاق شکن است. 4️⃣ چهارم. مگر این شعارها از کجا آمده است؟ این شعارها و محتوایش را امام به اینها یاد داد؛ ولو در مصداق دچار خطا باشند. انقلاب 57 یاد داد که زن حرمت دارد و ابزار سوداگری و برهنگی روی جلد زن روز و یا اجیر هرزگی مقامات در جشن هنر شیراز نیست. امام گفت زن مبدا خیرات و کمالات است. واگرنه آن شاه ملعون که دخترکان ایرانی را به اعتراف خاطرات فردوست پیشکش به شاه عرب می فرستاد. مرگ بر دیکتاتور را امام یاد داد. واگرنه آزادی به قرائت طاغوت، ساواکی است که اطلاعیه می داد نقد در حد کلانتری محله هم جایز نیست. اخرین نفری که نشریات را می خواند و مجوز انتشار می داد مامور ساواک بود. پیرمردهای تهران تا سالها بعد انقلاب وقتی می خواستند حرف سیاسی بزنند صدای شان را پائین می آوردند و این عادت شان ناشی از خفقانی بود که می گفت از هر سه نفر یکی مامور ساواک است. 5️⃣ پنجم. تحقق این شعارها نیز در انقلاب بود. بانوان ما محتوای حقیقی زن زندگی آزادی را سر دست گرفتند و بالاترین مدارج علمی را طی کردند و در اوج حیا و عفت بر سکوهای قهرمانی ایستادند و در دامن شهید پروری شان سرباز مدافع وطن و اسلام تربیت کردند. 🔹 مرگ بر دیکتاتور را کسانی باور کردند که در نهایت غیرت مقابل دیکتاتورهای عالم صف کشیدند و بساط او را از جای جای منطقه جمع کردند و برای آزادی ملت ها خون دادند. ✅ واگرنه این جریان که با شعار زن زندگی آزادی چادر از سر ناموس مردم کشیدند و با شعار مرگ بر دیکتاتور راه رفت و آمد شهر را بستند و اهالی بازار را تهدید به مرگ کردند و جوان های معصوم را در خیابان های شهر به مسلخ بردند. 6️⃣ ششم. شعار مرگ بر دیکتاتور و زن زندگی آزادی شعار انقلاب است واگرنه شعار این جریان همین بددهنی ها و فحاشی ها و هرزگی ها و تهدید کردن هاست. این شعارها وقتی دست اهلش نباشد خودش ابزار افشای نفاق می شود. شعاری که بر قلب ها نباشد بر سر زبان ها نیز نخواهد ماند؛ عمل که بماند. ➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 درباره پیشانی پینه بسته... 👤 🔹 تصویر پیشانی پینه بسته یک جاسوس، نقل جنجالی این روزهاست. خیلی هم این تصاویر بی سابقه نیست، از کلاهی و کشمیری و تا مهدی هاشمی در بیت منتظری تا این اواخر در میان محکومان فساد اقتصادی و جاسوسی شبیه اکبری و موسوی مجد و غیره. 🔸 اما در نسبت پیشانی پینه بسته و هر نماد مذهبی دیگری مثل یقه بسته و تسبیح و انگشتر با پروژه نفوذ و نفاق، چند نکته کلیدی قابل طرح است. 1️⃣ یکم. پیشانی پینه بسته الزاما نشانه نفاق امثال اکبری نیست. چه بسا متعبد بوده و در میانه راه منحرف شده است. حجتی وجود ندارد هر منحرفی را از بندگهواره منافق بدانیم. برای نفاق چنین فردی باید در پی نشانه های دیگر بود. 2️⃣ دوم. چرا باید منافق از نمادها و نشانه های انقلابی استفاده کند؟ روشنست؛ تا شناخته نشود. تا اعتبار جذب کند. یعنی منافق برای پیشبرد کارش ناچارست به هویت متدین ها دربیاید. همین نشانه ای بر حاکم بودن ارزش ها است. لذا به تعبیر شهید مطهری خاصیت رشد جامعه دینی اینست که در کنارش نفاق شکل می گیرد. 3️⃣ سوم. نفاق دو گونه است. نفاق اکبر و نفاق اصغر. نفاق اکبر همانست که امام فرمود از کفر بدترست. چنین منافقی علماً کافر به دین است و تظاهرش از سر خدعه است. اما نفاق اصغر در عمل است. در دل منکر دین و ارزش ها نیست و برای پیشبرد مقاصد دنیوی متظاهر به دین شده است. ✅ برخورد با ایندو کاملا متفاوت است. برخورد با اولی باید امنیتی باشد. اما برخورد با دومی فرهنگی است. راه اصلاح اولی جز محاکمه و تحکم نیست. اما راه اصلاح دومی چه بسا اصلاح ساختارها و ایجاد یک نظام کنترلی و حتی مدارا است. 🔹 اولی در میان مومنین وصله ناچسب است اما دومی با حضور در میان مومنین چه بسا اصلاح شود. همانطور که باطن بر ظاهر اثر دارد، ظاهر نیز بر باطن موثر است. 4️⃣ چهارم. کافر از دوران طاغوت وقتی به جامعه دینی می رسد منافق می شود. اما همین نفاق با رشد جامعه دینی کم و کمتر می شود. لذا در روایات آمده است که در نزدیکی ظهور، نفاق به کمترین میزان خود می رسد. چرا؟ چون آگاهی مردم قدرت جولان نفاق نمی دهد و بصیرت و ایمان ابزار شناسائی منافق می شود. همین روزها را بررسی کنیم. دشمنی ها روز به روز صریح تر و نفاق کمتر شده است. دو راه بیشتر نیست؛ جریانات سیاسی یا انقلابی و یا کریه و سیاه می شوند. به همین دلیلست که دشمن ایران، همان دشمن دینست، دشمن اهل بیت است و حتی دشمن عدالت و آزادی حقیقی است. این نشانه رشد جامعه ماست. 5️⃣پنجم. جمعبندی: 🔹 الف/ جامعه ای که نظام کنترلی دارد کمتر اجازه شکل گیری و توسعه نفاق علمی و عملی می دهد. 🔸 ب/ جامعه ای که ظواهر دین در آن رعایت شود خود به خود منافق عملی را هدایت و نفاق اصغر را کم می کند. ✅ ج/ جامعه ای که ارزش ها در آن تعمیق و تبیین و بصیرت بیشتر شود، نفاق اکبر خودبه خود کاهش و از خفی به جلی و به سمت دشمنی صریح پیش میرود. 💢 خلاصه اینکه مبارزه با نقاب نفاق، فراتر از اقدامات امنیتی است. ➖➖➖➖➖➖➖ 📡برای رصد تحلیلهای داغ در مورد وقایع مهم روز به کانال جهاد تبیین۸ بپیوندیم👇 ┏━━ °•🍃•°━━┓ @jahadetabeen8 ┗━━ °•🍃•°━━┛🆔
🔴 وقتی رهبرانقلاب فرمود: «وای بر ما» 👤 1️⃣ یکم. خانواده رفوگران را خیلی ها به درستی به "خودکار بیک" و "مداد سوسمار نشان" می شناسند. خانواده ای که سالیان سال در حوزه تولید لوازم تحریر فعال بوده اند. 🔹 شاید تاریخی ترین بخش زندگی این خانواده مربوط به دادخواهی شان نزد رهبری انقلاب است. زمانیکه به جهت فشار برخی سازمان های دولتی در حوزه تولید، مجبور شدند شکایتی به دفتر رهبری بنویسند. حضرت آقا نیز بعد از خواندن نامه رفوگران به آقای ناطق نوری می نویسد: "خدا کند اینگونه که اینها(خانواده رفوگران) می گویند درست نباشد. والا وای بر من، وای برما. اگر این درست باشد اگر این ظلم ها در کشور درست باشد در قیامت چه پاسخی خواهیم داد؟" این ماجرا را آقای ناطق نوری مفصل در خاطرات خود آورده اند. 2️⃣ دوم. اخیرا در خبرها آمده بود که زمان صدور مجوزهای کسب وکار کاهش یافته و امضای طلایی حذف شده است. اتصال به درگاه ملی صدور مجوز و پنجره واحد یک جزء از بسته کلان بهبود محیط کسب وکار است. با این حال در همین مسیر نیز برخی نهادها بصورت آشکار کارشکنی می کنند. اجرای این قانون موجب تسهیل در صدور مجوزها فسادزاست. دستگاه هایی که مانع شوند مجرمند؛ اما همچنان معدود نهادهای دولتی بی اعتنا به این قانون هستند. 3️⃣ سوم. اقتصاد تولید محور را کسانی می توانند پیش ببرند که به جهت نگرشی 2 مساله را با خود حل و فصل کرده باشند. 🔸 نگرش اول نگاه به حق الناس است. اینکه متوجه باشند چطور با مانع تراشی در مسیر کسب وکار، تولیدکننده و سرمایه گذار و کارگر و خانواده ها و همه کسانی که مستقیم و غیرمستقیم متصل به تولید هستند را تحت الشعاع قرار می دهند. ✅ نگرش دوم نگاه جهادی به اقتصاد است. نگاهی که عملیات دشمن را در اقتصاد می بیند و تحلیل کلان از صحنه اقتصادی دارد. اقتصاد امروز صحنه یک جنگ آشکار است. ژنرال های امروز این مقاومت مقدس تنها و تنها تولید کننده ها هستند. مسوولی که چنین نگاهی به تولید کننده نداشته باشد و او را مجاهد عرصه اقتصاد نداند نمی تواند در این راه خدمت کند. 4️⃣ چهارم. در تعبیر رهبرانقلاب از "وای بر من" و " وای بر ما" دقیق شدید؟ این خاطره سطح و عمق ماجرا را نشان می دهد. مسوولی که سهمی در محیط کسب وکار و تولید دارد وقتی کار مردم عقب می افتد باید همین اندازه احساس درد کند. سخت نیست؛ به خود رجوع کند و قضاوت کند. 💢 در این جنگ ترکیبی کسانی می توانند مدیر باشند که هم به جهت فردی خودساخته باشند و هم تحلیل کلان و متناسب با دشمنی های دشمن داشته باشند. فرقی نمی کند چه در اقتصاد و چه فرهنگ و چه رسانه و .... اینجا صحنه مجاهدت است. ➖➖➖➖➖➖➖ 📡برای رصد تحلیلهای داغ در مورد وقایع مهم روز به کانال جهاد تبیین۸ بپیوندیم👇 ┏━━ °•🍃•°━━┓ @jahadetabeen8 ┗━━ °•🍃•°━━┛
🔴 دهمین پدرانه... 👤 🔹عفو رهبری خبرساز بود؛ آنهم بلافاصله بعد از عکس های دلنشین جشن تکلیف با فرشته های کوچک و پاک. ایندو را باید با هم دید. هردو پدرانه است. هم خنده های صمیمانه و هم گذشت آموزنده. 🔸محبت پدر برای همه فرزندان است و البته جلوتر از اخمش. چه بسا اخمش نیز از سر محبت است و همه اش نیز از ابتدا تا انتها دستگیری. ✅ اشتباه نشود؛ رفتار پدرانه را نباید تنها به عفو و گذشت دید. از روز اول اغتشاشات چنین است، همه اش از همین جنس است. 1️⃣یکم. روز اول بها ندادند و هیچ نگفتند. عبور کردند و چشم پوشیدند. خطائی بود که نباید برجسته می شد. 🔹خلاصه اولین پدرانه بی اعتنایی به خطای فرزند بود. 2️⃣دوم.از سخنرانی دوم به بعد انگشت را سمت خناسان و شیاطین اصلی بردند. حتی به بداخلاقی چهره ها نیز توجه نکردند. تاکید کردند این جماعت نیز با مردم اند و انقلاب. 🔸دومین پدرانه شان بی اعتنایی به اختلاف های داخلی و انگشت اشاره به بیرون از خانه بود. 3️⃣سوم.تلاش کردند تحلیل فرزندان را نسبت به وقایع اصلاح کنند. اصرار داشتند که این اغتشاشات ثمره پیشرفت شماست نه ضعف ها. نخواستند تلخی های آن ایام باعث شود، واقعیت ها دیده نشود و اعتماد به نفس ملی لطمه ببیند. ✅سومین پدرانه تصویر و ترسیم قدرت ملی بود، نشان دادن حرکت و پیشرفت در زیر آتش کین ها. 4️⃣چهارم.تصریح داشتند به سطح بندی خطاها. مدام هم تکرار کردند؛ "نکند همه را با یک چوب قضاوت کنید." اینکه بین جاهل و غافل و مجرم تفاوت است. بین هیجان زده و دشمن فاصله است. 🔹چهارمین پدرانه تفکیک میان خطاها بود. 5️⃣پنجم.اجازه رفتار تحکم آمیز به نظمیه و امنیه ندادند. سیاست "کشته دهیم اما نکشیم" برای چنین مرشدانه ای بود. گوئی می دانستند این اغتشاشات ثمره جهل مجازی است و راهش خون ریختن نیست. 🔸پنجمین پدرانه این بود که هزینه دهیم، اما فرصت دهیم تا آگاهی رشد کند و دیگران بهوش شوند. 6️⃣ششم.مانع ظاهرگرایی شدند. فرمودند چه بسا دختران شل حجابی که دلشان با انقلاب و اسلام است: "همین ها مشت محکم بر دهان دشمن زدند." ✅ششمین پدرانه عبور از ظاهر و دیدن باطن فرزندانش بود. 7️⃣هفتم.انقلابی ها را دعوت به خویشتنداری کردند. اینکه صبوری بخرج دهید و اجازه ندهید از سر خشم و ناراحتی گرفتار قانون شکنی شوید. 🔸هفتمین پدرانه دعوت به صبر انقلابی بود. 8️⃣هشتم .دیگری صداقت در اوج اغتشاش بود. وقتی از خودی ها خطا دیدند، بلافاصله واکنش نشان دادند و دلجوئی کردند. ماجرای اعزام سفرای شفقت به زاهدان از این جهت الگو بود. ✅هشتمین پدرانه درس حریت و صداقت در پذیرش خطا بود؛ آنهم خطای دیگران. 9️⃣نهم.خونخواهی برای فرزندان مظلومش بود. لاله های پرپری که به نام انقلاب و اسلام جاودانه شدند تا بیرق "آرمان" بالا بماند. از روح الله تا دانیال و حسین و ... را به آغوش کشیدند و سر مزارشان سلام دادند تا نام شان ثبت بر تاریخ شود. 🔹نهمین پدرانه خونخواهی از سر غیرت مقابل شیاطین بود. 🔟و دهم عفو. گذشتند چون احساس کردند تلنگری بس است. چون غرض نهایی، دستگیری است نه مچ گیری. هدایت است نه صرفا مجازات. فرماندهی کل قوا اول معلم است و راهبر. 🔸واپسین پدرانه، انتقال محبت به فرزندان خطا کار بود تا بدانند دوستدار و دلسوز نهایی آنها اسلام است و انقلاب. 💢روزهای تلخ اغتشاش گذشت؛ اما باید سالها نوشت و نوشت. یکی اش پدرانه های رهبری... ➖➖➖➖➖➖➖ 📡برای رصد تحلیلهای داغ در مورد وقایع مهم روز به کانال جهاد تبیین۸ بپیوندیم👇 ┏━━ °•🍃•°━━┓ @jahadetabeen8 ┗━━ °•🍃•°━━┛
🔴 تغییر دینداری 👤 🔹 گفتم تصاویر شب های احیا را دیدی؟ گفت بله. مردم ما دیندارند. ولی دوران طاغوت هم همین بودند. گفتم درست است اما دینداری داریم تا دینداری. مردم ما مومن اند اما ایمان شان هم تغییر کرده است. گفت چطور؟ گفتم: 1️⃣یکم اینکه دینداری مردم جمعی شده است. ماجرا تنها شب احیا نیست. تهران از ابتدای شب های رمضان دیدنی است. هرکوچه و خیابان یک هیات. تا نیمه سحر و آنهم مملو از جوان ها و نوجوان هاست. بقیه کشور هم همین است. باقی سال نیز. از اعتکاف ها تا مجالس روضه هفتگی. 🔸 اما دینداری فراتر از این تغییر کرده است. 2️⃣دوم اینکه دینداری ها به غیر جمعی، اجتماعی شده است. دینی که تنها سرسجاده بود امروز به منصه بروز و ظهور اجتماعی رسیده است. اهل دینداری اهل دستگیری اند و مواسات. اهل ایثار و فداکاری؛ آنهم با گرایش ها و ظواهر مختلف. ✅ اما باز هم فراتر است. 3️⃣سوم اینکه دینداری امروز عمق یافته است. یک مثال روشن همین راه پیمایی روز قدس است. 🔹ظلم ستیزی در فطرت مردم ماست. قبل انقلاب هم مردم ظلم ستیز بودند. اما سطح ظلم ستیزی چه بود؟ مقابله با اوباش محله. برای همین قصه ها داریم از لوتی های شهر که مقابل لات ها و مزاحمین نوامیس مردم می ایستادند. اما با انقلاب مقابله با ظلم عمق یافته است. امروز ایستادگی نه تنها مقابل اوباش محله که مقابل اوباش عالم است. یک نمونه اش روز قدس. 4️⃣و چهارم اینکه باز هم تغییرات فراتر است. امروز دینداری جهت یافته است. اصل و اساس دینداری در حب و بغض نسبت به حق است و امروز سمت و سوی دینداری ها مبارزه با دشمن حق است. یک نمونه اش حجاب. 🔸 گذشت روزگاری که حجاب تنها مصونیت بود. تنها نشانه حجب و حیا بود. امروز بسیار فراتر است؛ حجاب ابزار مبارزه و نماد تقابل با دشمنی هاست. امروز حجاب نماد وطن پرستی و دفاع از کشور است. جالب نیست؟ 5️⃣همه اینها به کنار. اما پنجم مهمترست. مردم امروز برای دینداری هزینه می دهند. هزینه مقاومت. مردم برای نگه داشتن دینشان مقابل خناسان و شیادان داخلی و خارجی ایستادگی می کنند. سالهاست تحت طوفان و بمباران هجمه های ترکیبی اند و البته تاب می آورند. طبیعی است که ایمانی که در دل مقاومت بدست بیاید قابل مقایسه با ایمان از سر عافیت نیست. ✅مردم ما سالهاست دیندارند. اما با انقلاب دین شان جمعی و اجتماعی و عمیق و راهبردی شد و در این چهار دهه با مقاومت و ایستادگی ایمان شان آب دیده شده است و مستحکم. 💢 و البته اینهمه از صدقه سر آن پیر روشن ضمیر است که همه را پای سفره انقلاب نشاند؛ خمینی عزیز. روحش شاد. ➖➖➖➖➖➖➖ #⃣