❣
فرازی از #وصیتنامه
سردار شهید«حاج قاسم سلیمانی»
بدانید که میدانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اول اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام چون گرگ درندهای این کشور را میدرید؛ آمریکا چون سگ هاری همین عمل را میکرد، اما هنر امام این بود که اسلام را پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد، انقلابهایی در انقلاب ایجاد کرد، به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نمودهاند و بزرگترین قدرتهای مادی را ذلیل خود نمودهاند. عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید.
#روزشمار_عروجت
#سردار_دلها
۲۱ روز
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فرازی از #وصیتنامه
سردار شهید«حاج قاسم سلیمانی»❣
بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد، دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان] چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند،
چه اتهاماتی به او زدند،
چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟
مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.
#روزشمار_عروجت
#سردار_دلها
۲۲ روز
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
#ویژگی_های_اخلاقی
🔻راوی همسر شهید مدافع حرم #حسین_معماری:
حسین نسبت به #تربیت بچه ها خیلی خیلی حساس بود و دوست داشت که آنها با تربیت اسلامی بزرگ کند. نسبت به #حجاب و رعایت آن حساسیت خاصی داشت وهمیشه به من تاکید میکرد که نسبت به حجاب دخترم دقت کنم. بطوریکه که هر وقت با من تماس میگرفت از اخلاق و رفتار دخترمان میپرسید.
حسین #عاشق اهل بیت بود وهمیشه آرزوی شهادت داشت. آخرین دیدارش را به خوبی بیاد دارم صورتش نورانی بود و لبخند زیبایی بر لب داشت با مهربانی به من نگاه کرد وگفت ناراحت نباش وقتی برگشتم حتما با هم به زیارت حضرت زینب می رویم. وقتی اسم حضرت زینب آمد نمیدانم چرا تمام بدنم لرزید اگرچه از اینکه به زیارتش بروم سرا پا شوق و ذوق شده بودم اما علت این لرزش را نمیفهمیدم. (اگرچه قسمت من نبود که در کنارش به زیارت بروم)
میخواست برود که دوباره مکثی کرد و رو به من گفت: حلالم کن، اگر به تو زحمتی دادم، یا اگر اذیت شدی برایم دعا کن که لیاقت شهادت را داشته باشم. اگرچه از این جملات هراسان شدم، اما به روی خود نیاوردم وبا لبخند گفتم: حلال...
بهم گفت که اگر برگشتم حتما ما را به زیارت #حضرت_زینب میبرد ولی قسمت نشد با همدیگه به زیارت آن حضرت برویم.
❣
شهیدی که :
نظر کرده امام رضا علیه السلام بود و نقش پنج انگشت سبز بر کمرش نقش بست
روایت از پدر شهید: چهل روز قبل از تولد او خواب آقایی سبزپوش و نورانی را دیدم که مرا به فرزند پسر مژده داد و نام "رضا" را برای او انتخاب کرد .
دو ساله بود که به همراه مادرش برای زیارت امام رضا.ع. به مشهد رفتیم. اطراف ضریح مطهر مشغول دعا بودم که یکدفعه متوجه شدم دست های کوچک او به طرز عجیبی به ضریح چسبیده است. با نگرانی سعی کردم دست او را بکشم زیرا بقدری محکم گرفته بود که جدا کردنش محال بود. مردم که این صحنه را دیدند به سمت او هجوم آوردند، آرام و قرار نداشتند و دست خودشان نبود، کمی طول کشید تا اورا از ضریح جدا کنیم. انگار به ضریح مطهر قفل شده بود. متولی حرم کمک کرد تا او را از ضریح جدا کنیم و از میان مردم بیرون بیاوریم. همین که به خانه رسیدیم، با مادرش لباس او را عوض کردیم. با کمال تعجب جای پنج انگشت سبز را روی کمر او دیدیم ..
.
نقل یک خواب به روايت از خود شهيد :ايشان بعد از عمليات قدس 3 تعريف مي کردند که يکي از برادران در جبهه خواب مي بينند که آقايي بسيار نوراني و سبز پوش آمدند و کنار رودخانه اي چادر زدند و به برادران فرمودند : که برويد به خسرواني بگوئيد بيايد . برادران همه به دنبال من گشتند و مراپيدا کردند ، بنده با آن آقا وارد چادر شدم و بعد از ساعتي بيرون آمدم تا بقيه برادران خواستند وارد چادر شوند آقا غيب شده بودند . صبح روز بعد آن برادر درحضور عزيزان رزمنده خوابش را براي من تعريف کرد . بعد از دقايقي ديگرمتوجه شدم که هر کدام ازبرادران به سوي بنده مي آيند که اگر شهيد شديد ، درقيامت ما راهم شفاعت کنيد . واين شهيد عزيز تعريف مي کردند که بسيار شرمنده شدم ، زيرا آن برادران نمي دانستند که حقير آنقدر در محضر خداوند ذليل وگناهکارم که لياقت شهادت را ندارم .
.
#شهيد_رضا_پورخسرواني :
من طعم شيرين مرگ را در قدس 3 چشيدم. چه شيرين است با خدا بودن، به سوي خدا رفتن و به راه انبيا رفتن..
.
سردار شهید رضا پورخسروانی
متولد 1343-شیراز
جانشین فرمانده مخابرات لشکر 19
شهادت 1364/11/22 فاو-عملیات والفجر 8
مزار گلزارشهدای شیراز.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ کبوتری که طاقت دیدن پیکر صاحبش رو نداشت، اینجوری روی پیکرش جون داد.
─┅═༅𖣔💖𖣔༅═┅─
شهید سید حسن ولی واسکسی یکی از شهدای شهرستان آمل میباشد که در حین تحویل پیکرش به خانواده اتفاق بسیار عجیبی افتاد.
سید حسن بسیار به کبوتر و پرورش آنها علاقه داشت و به آنها عشق میورزید.
خواهر این شهید بزرگوار میگوید:
وقتی حسن دو دستش را باز میکرد، کبوتران یک به یک روی دستانش می نشستند.
وقتی شهید قرار بود به جبهه اعزام گردد این کبوتران تا بالای اتوبوسی که سید حسن با آن روانه میشد رفتند و برگشتند. شاید فهمیده بودند حسن قرار است شهید شود.
بعد از خبر شهادت سید حسن به خانواده اش، مادرش اصرار کرد دو کبوترش را با خود برای تحویل پیکر شهید ببریم و میگفت پسرم خیلی این کبوترها را دوست داشت.
خانواده شهید وقتی داشتند برای تحویل پیکر شهید روانه بنیاد شهید میشدند دو کبوتر این شهید را هم با خود بردند. یک کبوتر سفید و یک کبوتر مشکی.
وقتی به بنیاد شهید رسیدند و موقع تحویل جنازه رسید مادرش دو کبوتر را بر روی سینه شهید قرار داد و کبوتر سفید به محض دیدن پیکر بی جان شهید در دم جان داد و با شهید همراه گشت.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ ۲۵ آذر ماه سالروز شهادت
"نادر حسن پور دشت بزرگ"
شهید نادر حسن پور دشت بزرگ
فرزند : مرحوم فریدون
تاریخ شهادت : ۱۳۶۳/۹/۲۵
محل شهادت: مهران
🔅 شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم
روحش شاد یادش گرامی
🌹https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
🍂 در کربلای ۴ چه گذشت
روایت گردان های پیروز
در عملیات کربلای ۴
گزارش لحظه به لحظه از روزهای عملیات کربلای چهار و شکل پیشروی غواص ها و نیروهای رزمی در زمین دشمن و درگیریهای متفاوت بر اساس لحظات وقوع رویدادها
🚩 بزودی در کانال اول حماسه جنوب.
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
❣
شهیدی که :
«آرزو داشت همچون حر امام حسین علیه السلام باشد»
شب عملیات بود و من هم فرمانده گردان عملیاتی در راست بصره بودم، قرار بود به دلیل شرایط نور ماه، عملیات کمی زودتر انجام شود، در آن شب گردان را جمع کرده بودم و آخرین تذکرات را به رزمندگان میدادم که در میان صحبتهایم دیدم «علی جنگروی» کفشهایش را درآورده و به سمت گردان میآید.
شهید جنگروی را صدایش کردم و گفتم «تو مسئول تبلیغات تیپ هستی، چرا به اینجا آمدی؟ تو بایستی به رزمندگان قرآن آموزش بدهی»، شهید جنگروی که پشت لباس نوشته بود «یا جنگ، یا زیارت» گفت: «وقتی سر بریده سیدالشهدا (ع) بر سر نی قرآن خواند، تو میخوای جلوی رفتن یک قرآن خوان به جنگ را بگیری؟» گفتم: «حالا چرا کفشهایت را درآوردی؟» گفت: «من میخواهم «حر» امام حسین (ع) باشم و جز شهادت چیز دیگری نمیخواهم»، گفتم: «چرا حر را انتخاب کردی؟»، «مسئله هرکسی با خودش است، من میخواهم امشب اینگونه به شهادت برسم»، این شهید بزرگوار بعد از ۱۶ سال گمنامی شناسایی شد.
#شهید_علی_جنگروی🌹
راوی : سردار «حسین الله کرم» از رزمندگان و فرماندهان دوران دفاع مقدس
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🔸سنگ ها را كه برداشتم نايلون را بلند كردم، ديدم سنگين است. آن را بغل كردم، ديدم كه سالم است. صورتش را داخل قبر زيارت كردم. مثل اين بود كه خوابيده است و همين شامگاه او را دفن كرده ايم.
🔸 با ديدن اين صحنه يك حالت عجيبي به من دست داد، قسمت سبيل هايش عرق كرده و سالم بوده و در همان حال مانده بود. موهاي صورتش و سبيل هايش هنوز تازه بود. موها و پلك ها همه سالم بودند. مثل اين بود كه در عالم خواب است. دستم را كه انداختم به نايلون پاييني، چند تا از انگشت هايم خوني شد، مادر علي هم اصرار كرد كه او را زيارت كند؛ وقتي خواستيم پيكر شهيد را لاي پارچه اي بپيچيم، مادر علي گفت: «بگذاريد صورتش را ببوسم، من هنوز صورتش را نديده ام.» يعقوب پسرم گفت: «كمي آرام باش مادر!» خواستم كه نايلون روي صورتش را باز كنم كه در وادي رحمت مانده بود، دستم خوني شد. پسرم سال ها در انتظار ملحق شدن به دوستانش در وادي رحمت مانده بود.
✍ راوي : پدر شهيد
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
چند دقیقهای در کنار پیکرش نشستم و با او صحبت کردم! گفتم، «خودت کمک کن تا نشانی از تو پیدا کنم.» باز هم ساعتی گشتم، ولی چیزی پیدا نشد. گوشههای لباس، داخل جیبها و ... همه را گشتم. نمیدانستم چه کنم. رو کردم به پیکر شهید و گفتم، «اگر نشانی از تو پیدا کنم، ۱۴ هزار صلوات برای حضرت زهرا (س) میفرستم. مگر تو نمیخواهی به حضرت خیری برسد؟!»
ساعتی گذشت. اما خبری نشد. ظهر بود و هوا خیلی گرم. بچهها همه برگشتند. من و آن شهید تنها بودیم. گفتم، «اگر کمک کنی نشانی از تو پیدا کنم، همین جا برایت زیارت عاشورا میخوانم. روضه حضرت زهرا (س) میخوانم.» لحظهای مکث کردم. با تعجب گفتم، «من شنیده بودم شما با شنیدن نام مادرتان غوغا میکنید. اعتقاد دارم با شنیدن این نام واکنش نشان میدهید.»
به استخوانهای شهید خیره شدم. در همین حال و هوا احساس کردم کتانی شهید را در دستم گرفتهام. همین طور که با شهید حرف میزدم ناخودآگاه چشمم به زبانه سفید کتانی افتاد! چشمانم از تعجب گرد شده بود. روی زبانه کتانی نوشته شده بود، «حسین سعیدی» اعزامی از اردکان یزد. حال عجیبی پیدا کردم. عشق به حضرت زهرا (س) نتیجه داد. دیگر او گمنام نبود. همان جا برایش یک زیارت عاشورا و روضه حضرت زهرا (س) خواندم. تا مدتی مشغول بودم. ۱۴ هزار صلوات به نیت حضرت زهرا (س) فرستادم.
بار دیگر این مشکل پیش آمد. مدتی بود که تلاش بچهها زیاد بود، اما شهیدی پیدا نمیشد. یکی از دوستان نوار مرثیه ایام فاطمیه را گذاشت. ناخودآگاه اشک همه جاری شد. بعد از آن حرکت کردیم. آن روز هم رمز حرکت ما نام مقدس مادر رزمندگان بود.
روبه روی پاسگاه مرزی مشغول جستوجو و کندن زمین بودیم. یک دفعه استخوان یک بند انگشت نظرم را جلب کرد! با سرنیزه مشغول کندن شدم. یک تکه پیراهن از زیر خاک نمایان شد. مطمئن شدم شهیدی در اینجاست. با فریاد بچهها را صدا کردم. با ذکر یا زهرا (س) خاکها را کنار زدیم. پیکر شهید کاملا نمایان شد. لحظاتی بعد متوجه شدم شهید دیگری درست در کنار او قرار دارد. به طوری که صورتهایشان رو به همدیگر بود. با فرستادن صلوات پیکر شهدا را از خاک خارج کردیم. در کمال تعجب مشاهده کردیم که پشت پیراهن هر دو شهید نوشته شده،
«میروم تا انتقام سیلی زهرا (س) بگیرم.»
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🚩🚩🚩
فرازی از #وصیتنامه
سردار شهید«حاج قاسم سلیمانی»
اگر میخواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول اصول است. اصول، مطوّل و مفصّل نیست. اصول عبارت از چند اصل مهم است:
اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او بهعنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی میخواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که] اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه میگویم ولایت تنوری و نه میگویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمیکند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیرمسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که میخواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید!
#روزشمار_عروجت
#سردار_دلها
۱۷ روز
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🚩🚩🚩
خزان گذشت و خزان فراق هست هنوز
بدون تو همه فصلها زمستانی است...
فرازی از #وصیتنامه
سردار شهید«حاج قاسم سلیمانی»
وصیت میکنم اسلام را در این برهه که تداعییافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید. دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است. در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدسات و ولایت فقیه مطرح میشود، اینها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.
#روزشمار_عروجت
#سردار_دلها
۱۹ روز
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق...
فرازی از #وصیتنامه
سردار شهید«حاج قاسم سلیمانی»❣
شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه ، اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافتهاند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همان گونه که هستند.
فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، بهچشم ادب و احترام بنگرید.
به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض میگذرید، آنها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید
#روزشمار_عروجت
#سردار_دلها
۲۰ روز
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣یاد پهلوهای زخمی بخیر
عاقبت ارادت صادقانه به حضرت زهرا(س)، شهادت زهراوار است.
جوان باشی و از پهلو مجروح و....
🔻 هر وقت بیاییم سر مزارش شلوغ است. خیلی از مردم در گرفتاریها و مشکلاتشان به سراغ این شهید میآیند. خدا را به حق این شهید قسم میدهند و برای او نذر میکنند، قرآن میخوانند و خیرات میدهند.
🔻 شهید محمدرضا تورجیزاده ۲۳ تیرماه ۴۳ دیده به جهان گشود، او ۵ اردیبهشت ۶۶ در بانه، منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ به شهادت رسید. در همان دوران کودکی عشق و ارادت به خاندان نبوت و امامت داشته و با شور وصفناپذیر در مجالس عزاداری شرکت میکرد.
🔻شهید تورجیزاده مداح بود، سوز عجیبی هم داشت، کمتر مداحی را مثل او دیده بودم، سی دی مداحی او هم هست. او عاشق حضرت زهرا (س) بوده وقتی هم که شهید شد ترکش به پهلو و بازوی او اصابت کرده بود.
▪️روضۀ حضرت زهرا (س)
از "شهید تورجی زاده"
❣روضه را به درخواست "شهید حاج حسین خرازی" از پشت بیسیم خواند و بعد در كل بيسیم ها پخش شد
با هم بشنویم 👇
#عباس_سعیداوی🌹
اگر خداوند متعال مرگم را شهادت قرار داد، از همه شما خانواده و دوستان خوب می خواهم که برادران حسین وار و خواهران زینب وار راهم را با عزم و اراده و ایمان مستحکم و با توکل به باریتعالی ادامه دهید .
دوستان مبادا در رختخواب ذلت بمیرید و متذکر می شوم پشتیبان ولایت فقیه باشید...
#وصیت_شهدا
#شهدا_را_یاد_کنید_با_صلوات 🌹
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
#میروم_تا_انتقام_سیلی_زهرا_بگیرم❣
در تفحص شهدا مشغول بودیم. مدت زیادی بود که شهید پیدا نمیکردیم. شکستن قفل این مشکل و پیدا کردن شهید فقط یک راه داشت. اعتقاد داشتیم هر جا که کار شدیدا به مشکل میخورد توسل به نام مقدس حضرت زهرا (س) کارساز است. یک روز صبح با اعتقاد گفتم، «امروز حتما شهید پیدا میکنیم.» به بچهها گفتم، «این ذکر را زمزمه کنید: دست من و عنایت و لطف و عطای فاطمه (س) منم گدای فاطمه (س)، منم گدای فاطمه (س)» سپس گفتم، «یا حضرت زهرا (س) ما امروز گدای شماییم. آمدهایم زائران امام حسین (ع) را پیدا کنیم. اعتقاد داریم که هیچ گدایی را از در خانه ات رد نمیکنی.» این را در دل گفتم و حرکت کردیم.
در راه به یک تپه رسیدیم. همین طور که از تپه بالا میرفتیم یک برآمدگی دیدم. بی اختیار توجهم به آن جلب شد! کلنگ را برداشتم. اولین ضربه را زدم. باورکردنی نبود. پیراهن و بعد هم کارت شناسایی شهید پیدا شد! خیلی خوشحال بودیم. کار را به سرعت ادامه دادیم. چند دقیقه بعد شهید دیگری در همان اطراف پیدا کردیم. این شهید گمنام بود. هرچه گشتیم اثری از پلاک او نبود. شلوار و کتانی او مشخص میکرد که ایرانی است. تمام خاک اطراف او را غربال کردیم. اما هرچه گشتیم اثری از پلاک یا مدارک شناسایی او نبود.
👇👇👇👇
1_722579792.mp3
2.69M
❣ مداحی
شهید محمدرضا تورجی زاده
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ شهید علی ذاکری
🔸 چند روز مانده به چهلم علي، وصيت نامه اش به دستم رسيد. وصيت نامه را باز كردم. علي نوشته بود: «پدر جان من دوست دارم كه در وادي رحمت در كنار ساير دوستانم به خاك سپرده شوم».
اما وصيت نامه دير به دست ما رسيد و ما علي را در قبرستان ستارخان دفن كرديم. احساس ملامت مي كرديم. به هر كجا سرزدم تا اجازه ي انتقال جنازه اش را بگيرم، موفق نشدم. از امام اجازه ي نبش قبر خواستيم، اما اجازه ندادند، ناچار گذاشتيم جنازه در همان قبرستان ستارخان بماند، اما هر وقت علي را در خواب مي ديدم، مي گفت: «هرچه احسان داريد، به وادي رحمت بياوريد. من در آن جا كنار دوستانم هستم و فقط به خاطر شما به قبرستان ستارخان مي آيم.»
🔸اين شد كه پنج شنبه ها به وادي رحمت مي رفتم و بعدازظهرها به ستارخان. تا اين كه 13 سال بعد از طرف شهرداري خبر آوردند كه گورستان جاده كشي مي شود، بايد اجساد و اموات انتقال پيدا كنند. درست در سالگرد شهادت علي براي انتقال جنازه ي او به قبرستان ستارخان رفتيم. بر سر مزار حاضر شديم و خاك آن را برداشتيم. به سنگ ها كه رسيديم، خودم خواستم كه روي سنگ ها را جارو كنم تا خاك به استخوان ها و روي جنازه نريزد.
سنگ اول را كه برداشتم، بوي عطر شهيد بيرون زد كه بچه ها به من گفتند: «حاجي گلاب ريختي؟» گفتم: «نه، مثل اين كه اين بو از قبر مي آيد،» عطر جنازه همه جا را گرفت.
ادامه 👇👇👇
🌹🍃🌹🍃🌹
دستم نمیرسد
به بلندای
آسمان شهادت...
اما دست به دامان تو میشوم
ای شهید
تا شاید ضمانتم را بکنی...
🌹حماسه جنوب - شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🚩🚩🚩
فرازی از #وصیتنامه
سردار شهید«حاج قاسم سلیمانی»❣
کلامی کوتاه خطاب به برادران سپاهی عزیز و فداکار و ارتشیهای سپاهی دارم: ملاک مسئولیتها را برای انتخاب فرماندهان، شجاعت و قدرت اداره بحران قرار دهید. طبیعی است به ولایت اشاره نمیکنم، چون ولایت در نیروهای مسلح جزء نیست، بلکه اساس بقای نیروهای مسلح است، این شرط خللناپذیر میباشد.
نکته دیگر، شناخت بموقع از دشمن و اهداف و سیاستهای او و اخذ تصمیم بموقع و عمل بموقع؛ هر یک از اینها اگر در غیر وقت خود صورت گیرد، بر پیروزی شما اثر جدّی دارد.
#روزشمار_عروجت
#سردار_دلها
۱۶ روز
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
#شهیدانه
✨میگویند اگر#شهدا را یاد کنید یادتان میکنند...
مگر میشود نام شما از ذهن کسی عبور کند و شما اورا یاد نکنید؟ اصلا مگر این در معرفت شما میگنجد که کسی را دعوت به#عشق خود نکنید؟...
حال نام تو نیز در میان شهداست؛ ان هم شهدایی که#شهادت نامه شان را عباس بن علی امضا زده و اذن این امضا را از زهرای مرضیه گرفته اند.
گویا میان این سرمای سوز #بهمن؛ شهادتت هرم گرما بخشی از سعادت و لیاقت بود که خدا نصیب خانواده ات کرد. همان شهادتی که برای بدست اوردنش از همه گذشتی🕊
از چهار فرزند معصومت که هنوز هم تو را صدا میزنند و با عکسهایت حرف میزنند. همان هایی که جای خالی تورا بیشتر از هر چیزی احساس میکنند اما فراموش نمیکنند وصیتت را که سفارش کردی تا پای جان #ولایت_فقیه را در قلب خود نگه دارند.
تو گفته بودی یادت کنند؛ اری
اما نمیدانستی که فراموش نخواهی شد و یادت همیشه جاودانه خواهد ماند
گویا این را ما باید به تو بگوییم که حال که مهمان دختر #رسول_الله هستی و سر بر چادرش نهادی مارا فراموش نکن 🤲
📸شهید مدافع حرم
#صالح_صالحی
#رامشیر
🗓تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱٣۵۰
🗓تاریخ شهادت: ۱٩ بهمن ۱٣٩۴
🥀مزار شهید: گلزار شهدای رامشیر
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
#من_قاسم_سلیمانی_هستم(۱)
"آرامشان نگذارید که آرام تان نمیگذارند"
🌷امام خمینی (ره) برای تامین امنیت و حفظ آرامش مردم در مقابل توطئه دشمنان میفرمایند: «همه مسئولان و مردم باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامیتان -به خیال خودشان- بیرون نبرند، آرام نخواهند نشست. نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور. همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر لحظهای آرام گذارید، لحظهای آرام تان نمیگذارند...»
🌷امام خامنه ای, رهبر معظم انقلاب, در وصف شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: او به کمک ملت هاي منطقه توانست همه نقشه هاي نامشروع آمريکا در منطقه غرب آسيا را خنثي کند، اين آدم توانست درمقابل تشکيلات که با پول و با توانايي هاي ديپلماسي آمريکايي و زورگويي هاي آمريکا روي کشورهاي ضعيف داشتند, قد علم کند که نقشه هايي که تهيه شده بود را در منطقه غرب آسيا خنثي کند... نقشه آمريکا در عراق، سوريه و لبنان به کمک اين شهيد عزيز خنثي شد.... 18 دي 1398
رهبر انقلاب در شهریور 93 ضمن نامهای به حاج قاسم چنین نوشته بود: «از نگرانی خود نسبت به خطرات حضور در منطقه چیزی نمیگویم ولی بدانید نگرانم!» حاج قاسم پاسخ داده بود: «جان من هزاران بار فدای جان ارزشمند شما باد!»
🌷آیتالله عبدالله جوادی آملی از مراجع عظام تقلید در پیام تصویری به «دومین کنفرانس بینالمللی حقوق بشر آمریکایی از دیدگاه مقام معظم رهبری با محوریت تروریسم دولتی آمریکا و انتقام سخت» فرمودند: در قرآن به مباحث مختلف ملی و بینالمللی اشارههایی شده و وجود مبارک پیامبر، ستمهای فراوانی از مشرکان دید، اما نسبت به هیچ کافری شبانه حمله نکرد و در مکتب اسلام چنین چیزی وجود ندارد... ترامپ کافر، شبانه حاج قاسم سلیمانی را ترور کرد و این مسئله در هیچ مکتبی قابل قبول نیست. در قرآن آمده که با رهبران کفر مبارزه کنید چرا که اینها به هیچ امضا و میثاقی پایبند نیستند و این مبارزه نه به خاطر کفر آنها بلکه به خاطر پایبند نبودن شان به میثاق شان است....
🌷اولین دیدار ما در لبنان بود. بعد از اینکه ایشان به فرماندهی نیروی قدس منصوب شد، آمد لبنان. اینجا در جلسهی معارفه همدیگر را دیدیم. من قبلش حاج قاسم را نمیشناختم.یعنی همدیگر را ندیده بودیم. خیلی زود مشخص شد شخصیت حاج قاسم طوری است که یک فرمانده نظامی صِرف نیست، بلکه مسائل امنیتی را هم خیلی عمیق و جدی میفهمد... درست است که او فرمانده نیروی قدس بود، اما در تهران نمینشست. بلکه به میدانهای عملیات و خطوط مقدم میرفت. وقتی از مکتب حاج قاسم صحبت میکنیم معنیاش خطرپذیری است. همیشه به دهان مرگ میرفت. تأسیس نیروی موشکی مقاومت لبنان کار بسیار پیچیدهای بود. نیازمند خلاقیت، اندیشه، دقت و آرامش بود. و اینها همه چیزهایی بود که به واسطهی شخصیت حاج قاسم سلیمانی و حاج عماد مغنیه و تهرانی مقدم و.... ممکن شد. ما اطلاعات زیادی را از اسرائیلیها پنهان کرده بودیم. من قاطعانه میگویم اسرائیلیها در طول جنگ نه توانستند بفهمند من کجا هستم، نه حاج قاسم، نه حاج عماد و نه اتاقهای عملیات مرکزی... تنها درخواستی که سردار سلیمانی از ما کرد برای عراق بود و آن هم فرستادن ۱۲۰ فرمانده میدانی حزب الله به جنگ با داعش... سخنان مهم سید حسن نصرالله در مورد نقش سردارسپهبد شهید, حاج قاسم سلیمانی فرمانده محور مقاومت و فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران
#کتاب_من_قاسم_سلیمانی_هستم
#ناصرکاوه
☀️شب «یلدا» حواسمون باشه!؟ 🤔تو مملکتی که یه روزی پسر بچهای توش بود به نام غلامعلی پیچک که بعدها شد فرمانده عملیات غرب کشور و طوری شهید شد که برایش دو مزار درست کردند. 🌷مامانش از بقالی سر کوچه واسش بستنی خرید. پسربچه بستنی شو تو آستینش قایم کرد آورد خونه؛ مامانش میگفت:👈 وقتی رسیدیم خونه رو کرد بهم و گفت: مامان بستنی ام آب شد ولی دل بچههای تو ڪوچه آب نشد... 👌حالا آدمای همین مملکت بعضیامون به جایی رسیدیم که عکس خانه هاو غذاها و نوشیدنیها و لحظه به لحظه سفر و مهمانی و «سفره یلدا» و میوه ی نوبرمون رو میفرستیم توی اینستا و... برامون هم فرقی نمی کنه مخاطبمون داره یا نداره، گرسنه است یا سیره... 👌
کتاب فاتحان قله های عاشقی, ناصر کاوه
خاطره ای از فرمانده عملیات غرب کشور, شهید غلامعلی پیچک
🍂 تا کجا ایستادگ میكنيد؟!
در اوج بمباران شهرها به وسیله هواپیماها و موشکهاى صدام، یک روز چندین موشک به تهران اصابت کرد و در نقاطى از آسمان شهر، دود غلیظ ناشى از انفجار موشک به چشم خورد...
ضدهواییهایی هم کار مى کردند.
حضرت امام مشغول قدمزدن بودند. عرض کردم: «آقا! بالاخره شما تا کجا ایستادگی خواهيد كرد؟»
امام انگشت خود را روی پیشانى گذاشته و فرمودند:
👈 «تا وقتى که موشک اینجا بخورد!»
سید احمد خمینی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂