eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
929 دنبال‌کننده
22هزار عکس
16.8هزار ویدیو
542 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💥این خاطرات را صدها بار بخوانید👇 🚩 روز 26 مرداد 👈سالروز بازگشت آزادگان سرافراز را به میهن اسلامی ایران گرامی میداریم, همان آزادگانی که حماسه آفریدند و همان هائی که بعضی هاشون 👈مظلومانه و غریبانه شهید شدند و حتی قبر بعضی هاشون هم معلوم نیست🚩این خاطرات را بارها بخوانید و به گوش مسئولین برسانید که اگر کم کاری و یا خیانتی و... به مردم و انقلاب کنند 👈 فردای قیامت جواب چه خونها و چه کسانی را باید بدهند👇 🌷یاد جانباز شهید, خلبان حسین لشگری بخیر که 18 سال اسیر بود که 12 سالش را در انفرادی بود و 6 سالش را نورآفتاب و آسمان و سبزه و ...را ندید... در تاریکی محض بود😳 🌷یاد جانباز شهید, تندگویان وزیر نفت بخیر که 11 سال اسارت را در سیاه چال های بعثی طی کرد و بدنش را آنقدر بااتو سوزانده بودند که بدنش سیاه شده بود و سرانجام با خرد کردن گلویش, او را به شهادت رساندند😭  🌷یاد مرحوم ابوترابی بخیر که سرش را دشمن بعثی در اسارت با دلر سوراخ کرد😇 و آنقدر او را شکنجه کرده بودند که دیگه بازجوها از زدنش خسته شده بودند 🌷یادخلبان آزاده ومجروح 👈 شهید اقبال دوگاهه بخیر که پس از اسارت در حالی که زخمی بود, صدام دستور داد بدنش را به دو ماشین بستند و برخلاف همدیگر کشیدند😰 بطوریکه بدنش دوپاره شد و هر تکه از بدنش را در یک طرف از عراق به خاک سپردند😣 🌷یاد آن شش پاسدار اسیری که مجروح بودند و در سوسنگرد اسیر بعثی ها شدند بخیر😇 بعثی ها آنها را در حالی که دستهای شان بسته بود کنار هم نشاندندو سپس بر رویشان بنزین ریختند وزنده زنده سوزاندنشان و خاکسترشان را به باد دادند 😱 🌷یاد شهید آزاده احمد وکیلی, که در دست کومله اسیر بود بخیر... که ابتدا به پاهایش نعل اسب کوبیدند سپس کومله دو دستش را قطع کرد و سرانجام بدنش را در روغن مذاب ریختند و زنده زنده پختنش و پس از شهادتش جگرش را به خورد دوستانش دادند😞 🌷یاد شهید یوسف داور پناه بخیر که در حالی که مجروح بود در اسارت جلوی چشمش مادرش, دمکرات ها👈 پسرش مجروحش, یوسف را ریز ریز کرد و بعد مادر را مجبور کردند که پسرش را با دست خالی جلوی چشمان آنها شبانه دفن کند😰 🌷یاد اون مجروح اسیر و گمنام بخیر که انگشتهای دستش را👈 سرهنگ عبدالباطن رئیس استخبارات بعثی ها دونه دونه قطع کرد و چون چیزی را لو نداده بود پای مجروحش را با اره برید تا غریبانه و مظلوم در اسارت شهید شد😊 🌷یاد آزاده شهید محمد رضائی بخیر که ممل آمریکائی و عدنان بعثی در اسارت او را طوری شکنجه و تکه تکه و خفه اش کردند که قلم از نوشتنش عاجز است😭 🌷یاد پاسداران مجروحی که در پاوه به دست اعضای کومله و دمکرات اسیر شده بودند بخیر👈 که آنها را (با کمال پوزش و عذر خواهی) مثل گوسفند با کاشی در مقابل عروس در 👈عروسی سر بریدند😱 🌷 یاد غواصان مجروح کربلای چهار بخیر که بعثی ها صبح عملیات به جای بردن آنها به اردوگاه اسرا👈 آنها را زنده زنده, در حالی که مجروح بودند دفن شان کردند😭 🌷 یاد مدافعان حرم مثل شهیدان👈 عبداله اسکندری, محسن حجحی, رضااسماعیلی و... بخیر که پس از اسارت به دست داعش😰 آنها را در سوریه و عراق سر بریدند و سپس بدنشان را مثله کردند😰 و سرهایشان مثل اباعبدالله (ع) بر روی نی و نیزه گذاشته بودند بخیر😱 و سرانجام دیگر زبانم بند میآید و قلم👈 هم خودش خجالت می کشد که بگوید چه آوردند دشمنان بر سر نوامیس اسیر ما در ایران و عراق و سوریه و...
💐 کشکول (99/129):👇 🌹 بمناسبت 26 مرداد سالگرد ورود آزادگان به میهن اسلامی ⭐گفت: به خاطر آنكه قاب عكس 😈صدام را شكسته بودم، مرا به گودالی كه هشتاد پله از زمین فاصله داشت، بردند😣 آنجا شبیه یك مرغ‌دانی بود😇 وقتی مرا در سلولم حبس كردند، از بس كوچك بود، می‌بایست به حالت خمیده در آن قرار می‌گرفتم. آن سلول درست به اندازه ابعاد یك میز تحریر(یک متر در دو متر) بود😭 شب فرا رسید و كلیه‌هایم از شدت سرما به درد آمده بود. به هر طریق كه بود، شب را به صبح رساندم. تحملم تمام شده بود...با پا محكم به در سلول كوبیدم...😞 نگهبان كه فارسی بلد بود، گفت:چیه؟... چرا داد می‌زنی؟... گفتم: یا مرا بكشید یا از اینجابیرون بیاوریدكه كلیه‌ام درد می‌كند. اگر دوایی هست برایم بیاورید! دارم می‌میرم...😰 او در سلول را باز كرد و چندمتر جلوتر در یك محوطه بازتر مرا كشاند و گفت: همین جا بمان تا برگردم... در آنجا متوجه یك پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی كه سكوت كرده بود، به چشمانم زل زدو بی‌مقدمه پرسید😣ایرانی هستی؟... جوابش را ندادم. دوباره تكرار كرد. گفتم: آره، چه كار داری؟ پرسید: مرا می‌شناسی؟ گفتم: نه از كجا بشناسم؟😨 گفت: اگرایرانی باشی، حتما مرا می‌شناسی... گفتم: اتفاقا ایرانی‌ام؛ ولی تو را نمی‌شناسم. پرسید: وزیر نفت ایران كیست؟ گفتم: نمی‌دانم. گفت: نام محمد جواد تندگویان را نشنیده‌ای؟😰 گفتم: آری، شنیده‌ام. پرسید:كجاست؟... گفتم: احتمالاً شهید شده😪 سری تكان داد و گفت: تندگویان شهید نشده و كاش شهید می‌شد😭 گفت من تندگویان هستم و یازده سال است😳 که ازاین سیاه چال به اون سیاه چال در رفت و آمد هستم وفعلا در این سیاه چال، که 4طبقه زیر زمین در پادگان هوا نیروزعراق به نام الرشید است😇 محبوس هستم 😭 دیگر همه چیز را فهمیدم. بغض گلویم را گرفته بود. فقط نگاهش می‌كردم. نگاه به بدنی كه از بس با👈 "اتوی داغ به آن كشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود"😰گفتم: اگر پیامی داری بهم بگو... گفت: پیـام من مرزداری از وطن است... صبوری من است... نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد... نگذارید دشمن به خاك ما تعرض كند... استقامت، ‌تنها راه نجات ملت ماست... بگذارید كشته شویم، اسیر شویم؛ ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد...👌گفتم: به خدا قسم... پیامت رابه همه ایرانیان می‌رسانم خم شدم دستش را ببوسم كه نگذاشت... ⭐ پسر شهید تندگویان نقل می کند👈 زماني پيكر پدر را براي مان آوردند كه بسياردلتنگ او بوديم😰 پس از 11سال انتظار👈 كه انتظار غريبي بود، پاهايي را كه بسيار دلتنگ آمدنش بودم، بوسيدم 😰 او در سالهاي اسارت، و در سلول انفرادي، تنها صدايش براي ستايش پروردگار بود✌ او آزاده اي تمام قامت بود كه فرياد «هيهات منا الذله» را با صداي بلند فرياد مي زد... هميشه خاك وطن را عزيز مي دانست و بر زبان سخن زنده باد ميهن را مي سرود...✌او آن قدر "قرآن را با صداي بلند خوانده بود" كه نگهبانان عراقي به او مي گفتند ما از تو اطلاعات نمي خواهيم، فقط با قرآن خواندنت به ديگر اسيران روحيه نده😭 وقتي پيكر پدر را تحويل گرفتیم، آن قدر👈 "حنجره او را فشرده بودند كه تمام استخوان هاي حنجره اش خرد شده بود"😭"او آرزوي «سكوت» را بر دل عراقي ها گذاشت... ‍ ⭐شهید رجایی به همسر محمدجواد تند گویان گفته بود که, عراق حاضر شده 8 خلبان بعثی را آزاد کنیم تا آن‌ها تندگویان را آزاد کنند... وهمسرشهید تندگویان در جواب شهید رجائی گفت: اگر ما هم حاضر به این معامله شویم، خود محمد جواد قبول نمی کند که این خلبانان آزاد شوند و دوباره بمب بر سر مردم بی‌گناه بریزند.
⭕️ اینجا هیئت سیاحت‌کنندگان است؛ که این هیئت، در ایّام هم تعطیل شدنی نیست🤦‍♂ @Afsaran_ir
⭕️ از همان وقتی که احساس نیاز می کنید، ازدواج کنید!! 🔻مروری بر بیانات کمتر شنیده شده ی رهبر انقلاب درباره «ازدواج» به مناسبت روز خانواده ✅برسد به دست ولایتمدارانِ سینه چاک! 🔷از همان وقتی که احساس نیاز می کنید 🔹اسلام اصرار دارد بر این که این پدیده [ازدواج] هر چه زودتر، انجام گیرد.هر چه زودتر بهتر! زود که می گوییم یعنی از همان وقتی که دختر و پسر احساس نیاز می‌کنند به داشتن همسر. می فرماید: «من تزوج احرز نصف دینه».طبق این روایت معلوم می‌شود که نصف تهدیدی که انسان درباره‌ی دین خود می‌بیند از طرف طغیانهای جنسی است که خیلی رقم بالایی است. 📆۱۳۸۰/۱۲/۰۹ 🔶نگویید آمادگی نداریم... 🔸اینکه دخترها بگویند ما هنوز آماده‌ی ازدواج نشده‌ایم، پسرها بگویند ما هنوز عقل زندگی نداریم، حرفهای منطقی آن چنانی نیست. نه، جوانها آمادگی هم دارند، خیلی هم خوبند. منتهی این ازدواج یک مسئولیت‌پذیری هم هست. این حس گریز از مسئولیت، مقداری مانع می‌شود از اینکه این کار انجام شود. 📆۱۳۷۹/۰۶/۲۸ 🔷مگر جوان هفده ساله نیاز به ازدواج ندارد؟! 🔹چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه‌ی جنسی؟ ما باید به این فکر کنیم. 📆۱۳۹۲/۰۸/۰۸ 🔶مسکن و شغل درآمد دار لازم نیست! 🔸از آن‌طرف میگویند که اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ما نباید تصوّر بکنیم که حتماً بایستی یک نفری یک خانه‌ی مِلکی داشته باشد، یک شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند! نه!! اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه؛ این قرآن است [که‌] با ما دارد این‌جور حرف میزند. 📆۱۳۹۲/۰۸/۰۸ 🔷گشایش، بعد از ازدواج است 🔹به پدرها و مادرها تذکّر میدهم؛ من خواهش میکنم و تقاضا میکنم از شماها که یک خرده امکانات ازدواج را آسان کنید. پدر و مادرها سخت‌گیری میکنند؛ممکن است جوان، الان هم امکانات مالی مناسبی نداشته باشد، امّا ان‌شاءالله بعد از ازدواج خدای متعال گشایش میدهد. ازدواج جوانها را متوقّف نکنند. 📆۱۳۹۴/۰۴/۲۰ 🔶عزت به این چیز ها نیست! 🔸بعضی خیال می‌کنند که تشریفات و تویِ هتلِ چنین و چنان رفتن، سالنهای گران گرفتن، خرجهای زیادی کردن،‌ عزّت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد می‌کند. نخیر عزّت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیّت و تقوی و پاکدامنی و بلندنظریِ آنهاست، نه به این چیزها... 📆۱۱/۵/۱۳۷۵ 🔷شما جوانهای مطالبه گر باید سنت های غلط را نقض کنید! 🔹بعضى از تصورات و سنتهاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که مانع از رواج ازدواج جوانها است؛شما که جوانید، مطالبه‌‌گرید،این سنتهاى غلطى که در زمینه‌‌ى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید؛باید واقعاً در جامعه یک حرکتى در این زمینه به‌‌وجود بیاید. 📆۱۳۹۳/۰۵/۰۱ 🔻میان حرف تا عمل، فاصله بسیار است. ای کاش با سخنان رهبری انس بیشتری داشته باشیم و دلسوزی های این نائب امام زمان(عج) برای کشور امام زمان(عج) را عملی کنیم. 🆘 @Roshangari_ir
16.mp3
6.4M
🎤 🔰ابریه چشمامو دلم پریشونه.... 🔵سلاطین مداحی 💯به ما بپیوندید..👇 ╭┅═✧❁🏴❁✧═┅╮ @salatinmadahi98 ╰┅═✧❁🏴❁✧═┅╯
🍂 🔻 در دفاع مقدس 9⃣ نهادهای مهندسی دفاع مقدس: نیازهای دفاع مقدس به اقدامات مهندسی در خط مقدم و عقبه در جبهه های غرب و جنوب، که عمدتا توسط نیروهای بسیجی و دانشجویان داوطلب و نیز نیروهای سپاه و جهاد سازندگی تامین می‌شد، توسط نهادها و یگانهای زیر صورت می پذیرفت: 1- جهاد سازندگی: این نهاد انقلابی که با شعار " همه با هم در جهاد سازندگی" و به فرمان امام در ابتدای انقلاب تشکیل شده بود، حضور فعالی در صحنه های مختلف پشتیبانی جنگ، بخصوص عملیات راه‌سازی و احداث خاکریز داشت و شهدای زیادی نیز تقدیم انقلاب نمودند و بحق "سنگر سازان بی سنگر" نام گرفته بودند. 2- مهندسی قرارگاه: به جهت هدایت بهتر صحنه های جنگ در جبهه های جنوب و غرب، قرارگاه‌های عمده عملیاتی کربلا و نجف و صراط المستقیم به نام داشتند و بخشی از زیر مجموعه این قرارگاه، مهندسی قرار گاه بود که نیاز های مهندسی مناطق عملیاتی و عقبه آنرا پشتیبانی می نمود و یکی از اجزای آن نیز ستاد سلمان بود که طرحهای مهندسی را تهیه و نظارت می کرد. کار طراحی بیمارستان، حمام ضد شیمیایی، طرح سنگر و... از جمله اقدامات این ستاد بود. 3- یگانهای مهندسی: تعدادی یگان مهندسی نیز تشکیل گردیده بود که دارای ماشین آلات و تجهیزات مهندسی بوده و صرفا وظیفه پشتیبانی تخصصی ماموریتهای مهندسی رزمی را از قبیل اجرای پل، جاده، خاکریز، کانال و سنگر را بعهده داشتند. 🔅 بخش مهندسی یگانها: یگانهای رزمی شامل لشگر های پیاده و زرهی نیز جهت تامین نیازهای عملیاتی خود، تعدادی ماشین آلات و تجهیزات مهندسی داشتند و نیازهای محدود خود را تامین می کردند. همراه باشید http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 راوی خاطره اکبر کاظمی از لشکر ۱۴ امام حسین 🍂
‌در عراق که بودیم کوزه آب خوردن‌مان شکست!! شهید امیر عسگری تکه شکسته‌ها را کنار هم چید و با سختی سوراخشان کرد و با سیم افشان برق دوخت و بعد با سیمان روی آن کشید کوزه به پا شد ... ولی دیگر آبی را خنک نکرد 26 مرداد سالروز بازگشت اولین گروه از آزادگان سرافراز به میهن اسلامی گرامی باد. 🌹🌹🌹🌹🌹