⭕️برجام زنده است
👈 امضا: ویلموتس و شرکا
✍️محمد ایمانی در روزنامه کیهان نوشت:
🔹آقای ظریف بیراه نمیگوید: برجام زنده است. مگر ویژگی برجام چیست؟ ذوقزدگی و اعتماد یکطرفه به طرف خارجی، قرارداد پرمنفذ، پنهانکاری و انکار، ترور شخصیت منتقدان، و ایجاد هزینه برای کشور.
🔹میتوانید انواع قراردادهای پرخسارت مانند کرسنت، توتال، استات اویل و ترکمنستان را پیدا کنید که اغلب پای رشوه در میان بوده؛ یا مانند توتال، اطلاعات سرّی پارس جنوبی را گرفته و رفتهاند، بیآنکه پیشبینی جریمه شده باشد؛ یا نمونه کرسنت که 14 میلیارد دلار خسارت بر جا گذاشت.
🔹برجام از نظر هدف اعلامی (لغو همه تحریمها) از همان ابتدا، مُرده اما از زاویهای دیگر، روح سرگردان آن همچنان همراه برخی مدیران است. شوق خارجیگری را میشد لابهلای سخن فلان مشاور و مدیر ارشد دولت دید.
🔸این مدل انعقاد قرارداد را میتوان در قرارداد مربی کلاهبردار بلژیکی هم دید. تاسفبار اینکه به اذعان رئیس وقت فدراسیون فوتبال، ویلموتس را وزیر ورزش به سفارش یک انجمن مشکوک هلندی- ایرانی به فدراسیون معرفی کرد؛ دخالت بیجا در یک مسئولیت کاملا تخصصی.
🔸در چند سال اخیر، مجموعاً احکام جریمهای معادل 30 میلیون دلار علیه فدراسیون فوتبال و تیمهای استقلال و پرسپولیس صادر شده است.
🔹بند مورد سوءاستفاده در قرارداد که با خوشخیالی توجیه میشد، این است: «اگر سرمربی بخواهد قرارداد خود را یکطرفه و بر اساس قوانین مورد پذیرش فیفا و دادگاه CAS فسخ کند، میتواند حقوق ثابت سه ماه خود (یا رقمی مشخص- or a certain fea) را دریافت کند». و او حقوق سه سال را طلبکار شده.
🔸 قراردادی چنین مخدوش، چگونه تدارک شد؟ نقش دلالهای متنفذ در وزارت ورزش چه بود؟ فضای هیجان و فشار به بهانه جام جهانی و فقدان سرمربی، و گرفتن دستور ویژه آقای جهانگیری درباره پرداخت حقوق دو میلیون یورویی ویلموتس را چه کسانی ساختند؟
🔸چرا این پول هنگفت باید از طریق زیرمجموعه شستا تامین میشد و حال آنکه برخی کارگران، معطل چند ماه حقوق معوقه هستند؟!
🚨از همین گریهها میترسند...
🔹جوانهای ما خیال نکنند که مساله، مساله «ملتِ گریه» است! این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید «ملت گریه»! آنها از همین گریهها میترسند، برای اینکه گریهای است که بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است. اینها شعائر مذهبی ماست که باید حفظ بشود. اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود.
امام خمینی(ره) |۳۰ مهر ۱۳۵۸
◾️" محرم آمد آن ماه حسینی
ولی یکبار دیگر بی خمینی "
#کتاب_درمحضرخورشید
#ناصرکاوه
🚩 نگهبان خیمه طوفان زده...
#رهبرمعظم_انقلاب:
▪️ «در طول آن پنجاه-شصت سال پس از رحلت پیغمبر، اسلام طوری تغییر یافته بود که در دنیای اسلام، جگرگوشگان پیغمبر را علناً کشتند و اسیر کردند. امام حسین مانند آن میخ عظیمی شد که این خیمهی طوفانزده را با خون خود نگهداشت.» ۱۳۸۰/۱۲/۲۱
💥روز پزشک در ایران
تاریخ دقیق روز پزشک در ایران ۱ شهریور ماه می باشد که زاد روز پزشک بزرگ ایرانی ابن سینا نیز می باشد👇
💢تقدیم به تمام مدافعان سلامت:👇
💥دکتر جراحی که رگهای پسر شهیدش را بوسید😭
🌺 ... چند دقیقه بین شهدا گشتند تا اینکه یک جنازه را روی خاک، روبهروی دکتر قرار دادند و گفتند: 👈 این پیکر آقامجید شماست. جنازه سر نداشت اما رگهای گلویش پیدا بود😭 دکتر دوزانو روی زمین نشست و به جیب لباس مجید که خونی بود، خیره شد. روی یک تکه پارچه سیاه کوچک، نوشته شده بود مجید ابوترابی. خم شد و رگهای گلوی مجید را بوسید و کنار پیکر پسرش سجده شکر بجا آورد...😢
🌺...این فقط فصل شهادت تنها پسر دکتر را از زندگی پرفرازونشیبی برایتان روایت کردیم؛ بخشی که گویای عمق شخصیت قوی وی بود که هشت سال در اورژانسهای خط مقدم جبههها با انجام سختترین و حساسترین عملهای جراحی، جان رزمندههای بسیاری را که زنده ماندن شان به دقیقهها وابسته بود، نجات داد...😰
🌺... در گلستان شهدای نجفآباد، چهار قبر کنار هم بودند. دوتا از قبرها خالی بودند. وقتی پیکر مجید را به گلستان شهدا آوردند، دوستش از وسط جمعیت خودش را به دکتر ابوترابی رساند و او را سر دو قبری که کنده شده بود برد و گفت: آقای دکتر! مجید را اینجا توی این قبر به خاک بسپارید😇 دکتر گفت: چرا پسرم؟!
🌺... جوان جواب داد:ما چهار نفر بودیم که شبهای جمعه میآمدیم گلزار و سر مزار شهدا دعای کمیل میخواندیم. بعد از دعاچند دقیقهای در این چهار قبر کنده شده میخوابیدیم.رسول، توی همان قبری که همیشه میخوابید، دفن شده...😭 علی ابراهیمی، دوست دیگرمان هم همینطور😨 حالا مجید آمده...بعد به قبر وسطی اشاره کرد و ادامه داد:👇
قد مجید بلند بود و داخل این قبر که میخوابید، سرش را به یک طرف خم میکرد. همیشه هم میگفت: 👈 بچهها باید سر من از تنم جدا شود تا این قبر اندازهی من بشود...وهمین طور هم شد و موقع دفن مجید در قبر جاشد👈 چون سر به بدن نداشن😭هنوز چهل مجید نشده بود که دکتر برگشت به اورژانس خط مقدم برای انجام وظیفه ...😔
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصر_کاوه
💥چند روز بعد از نواختن مارش عملیات رمضان، مجید به شهادت رسید. شهید کاظمی به نیروها دستور داده بود تا پیکر وی را به عقب بیاورند. زمانی که پیکر بی سر مجید را مقابل پدرش قرار دادند، دکتر ابوترابی دو زانو بر روی زمین نشست و بر رگهای بریده گلوی پسرش بوسه زد و کنار پیکر شهید سجده شکر به جا آورد.
💗دکتر محمدعلی ابوترابی پدر شهید بی سر، «مجید ابوترابی» و از پیشکسوتان بهداری دفاع مقدس، 11 آذرماه 96 در شهرستان نجفآباد دعوت حق را لبیک گفت. وی پزشک ایثارگر، متعهد، بصیر و دانش آموخته تخصصی جراحی عمومی دانشگاه اصفهان بود.
💢در ادامه وصیتنامه شهید «مجید ابوترابی» را میخوانید:👇
«خداوندا از تو میخواهم که مرگ مرا کشته شدن در راه خودت تحت لوای رسولت با دشمنانت قرار دهی و از تو میخواهم که کشته شوم بدست دشمنانت و دشمنان رسول گرامیت.
خداوندا از تو میخواهم که گناهان بسیاری را که مرتکب شدهام، مورد عفو و بخشش قرار دهی. بارالها تو خود آگاهی و من نیز اعتراف میکنم که بسیار گناه کردهام لذا از تو که رحمان و رحیمی میخواهم که تا گناهان مرا نبخشیدهای مرا از این دنیا نبری که مرگ در ذلت و خواری مرا چه سود. خداوندا از تو میخواهم وقتی بر من فوز عظیم شهادت را ارزانی داری که مورد عفو و رحمتتت قرار گرفته باشم. پروردگارا اکنون که رضای تو را در این دیدهام که به جبهه بروم تو بگذر، از من حقیر راضی و خشنود باش و مرا این بنده حقیر و ناتوان را در شمار بندگان خالصت قرار ده. خداوندا از تو میخواهم که به من از دریچه عدلت نگاه نکنی که این بدن ناتوان تحمل سختیها و جزای گناهان را ندارد بلکه از تو میخواهم از دریچه رحمتت مرا بنگری.
این وصیتنامه را مینویسم تا نسلهای آینده خیال نکنند که برای پست و مقام و یا کسب شهرت به جبهه رفتم بلکه تنها به خاطر رضای خدا و حفظ اسلام و امر ولایت فقیه که این سهم را تکلیف اسلام بر شمرد بوده. امروز انقلاب اسلامی ایران نیاز به خون دارد و این خون ناچیز در مقابل خونهای با عظمت شهیدان اسلام بسیار بسیار ناچیز است. شهیدان ما برای حفظ ولایت فقیه جان دادند👌