💥زینب سلام الله علیها کیست!؟
☑️حضرت سيدالشهداء(ع) در هنگام وداع به خواهر فرمودند: «خواهرم زینب! مرا در نماز شبت دعا كن».
☑️حضرت سجاد (ع) فرمودند: «عمه جانم زینب در طول زندگی اش نماز شبش را ترک نکرد؛ حتی شب یازدهم مُحرّم»... بهترین توصیفی که من درباره حضرت زینب (س) دیده ام فرمایش حضرت امام سجاد (ع): تو دانشمند معلم ندیده و فهمیده ای فهم نیاموخته هستی.
📚عوالم العلوم ؛ ج 11 , ص 955
#اگر_مدافعان_حرم_نبودند👇
💢قسمتی از جنایات هولناک داعش:
💥نیروهای داعش ۹۰ درصد سوریه و ۵۸ درصد عراق را اشغال کردند و حتی به دیوار زینبیه دمشق رسیدند ⭕ِِ... داعش زمانی که به نزدیکی حرم حضرت زینب (س) رسید بر روی دیوار حرم شعار می نوشت که هنوز بخشی از این شعارها موجود است ⭕️...فرمانده داعش بر روی بی سیم خود در نزدیکی حرم حضرت زینب(س) رجز می خواند و می گفت که حضرت عباس(ع) کجایی که ما حضرت زینب را از قبر بیرون خواهیم کشید⭕️... داعش به منزلی در سوریه حمله کرد، در حالی که در این منزل چهار کودک به همراه پدر و مادر در حال غذا خوردن بودند، داعش سر یکی از دختران که ۹ سال بیشتر نداشت را برید به طوری که خون این دختر بر روی غذاها ریخت و خانواده دختر را مجبور کرد که این غذا را به همراه خون جگر گوشه شان بخورند ⭕️... داعش نوزاد تازه به دنیا آمده را از دستان پدر و مادر می گرفت و آنان را لخت می کرد و بر سینه دیوار می چسباند و با نیزه با این بدن دارت بازی می کرد، داعش شکم مادر باردار را در مقابل چشم شوهرش پاره می کرد و شرط بندی می کرد که فرزندی که دختر است یا پسر، از شکم این مادر بیرون می آید ⭕... در همین دیاله، کودکی را از سینه مادرش گرفتند، او را مثل گوسفند روی آتش سرخ کردند، لای پلو گذاشتند، برای مادرفرستادند. این جنایت وحشتناک در تاریخ بشریت نایاب است، پدیده کوچکی نیست، بلای کوچکی نیست...
#کتاب_خاطرات_دردناک #ناصر_کاوه
⭕ قسمتی از سخنرانی ️سردار عبدالفتاح اهوازیان در مراسم جشن پیروزی جبهه مقاومت در مهدیه ورامین...
💥عشقش به حضرت زینب(س) بیشتر از دخترش بود. یک دفعه گفتم: "آقا میثم، در این موقعیت میخواهی بروی؟لااقل اجازه بده بچه به دنیا بیاید... که گفت: زهره! دلت میآید این حرف را بزنی؟... دلت میآید حضرت زینب (س) دوباره اسیری بکشد؟ بعد از این حرفش دیگر هیچ چیز نگفتم میثم قبل از شهادتش یک روز از سوریه زنگ زد و با هم صحبت کردیم... من اواخر دوره بارداریام بود و روزهای سختی را میگذراندم. به او گفتم: خسته شدم. زودتر بیا خانه... گفت: "زهره جان! سپردم تان به حضرت زینب (س) و ازخانم خواستهام به شما سربزند. 🍂حلما تنها فرزندم که 17 روز بعداز شهادت پدرش متولد شد.حلما بچه اولم بود ودوست داشتم همسرم کنارم باشد... ولی میدائم نشد. همان حرفش را در ذهنم مرور میکردم و حضرت زینب(س) و حضرت زهرا(س) را صدا میکردم و به آنها سلام میدادم و میگفتم حتما همه این عزیزان اینجا پیش من هستند... راوی همسر شهید مدافع حرم میثم نجفی
⭐خــــــــــواهـرای غــــــــواص👈گردان حضرت "زینب" 👇
💥وقتی شهید ملکی که یک روحانی بود خود را برای اعزام به جبهههای حق علیه باطل معرفی کرد، به او گفتند باید به گردان حضرت زینب (س) بروی. شهید ملکی با این تصور که گردان حضرت زینب (س) متعلق به خواهران است. به شدت با این امر مخالفت کرد و خواستار اعزام به گردان دیگری شد. اما با اصرار فرمانده ناچار به پذیرش دستور و رفتن به گردان حضرت زینب شد... هنگامی که میخواست به سمت گردان حضرت زینب (س) حرکت کند، فرمانده به او گفت این گردان غواص در حوالی رودخانه دز در دزفول مستقر است. شهید ملکی بعد از شنیدن اسم “غواص” به فرمانده التماس کرد که به خاطر خدا مرا از اعزام به این محل عفو کنید، من را به گردان علیاصغر (ع) علیاکبر (ع) گردان امام حسین (ع) بفرستید, این همه گردان، چرا من باید برم گردان حضرت زینب؟ اما دستور فرمانده لازم الاجرا بود.شهید ملکی در طول راه به این میاندیشید که “خدایا من چه چیزی را باید به این خواهران بگویم؟اصلا اینها چرا غواص شدهاند؟ یا ابوالفضل(ع) خودت کمکم کن.” هوا تاریک بود که به محل استقرار گردان حضرت زینب رسید، شهید ملکی از ماشین پیاده شد چند قدم بیشتر جلو نرفته بود که یکدفعه چشمانش را بست و شروع به استغفار کرد. راننده که از پشت سر شهید ملکی میآمد، با تعجب گفت: 👤 حاج آقا چرا چشماتونو بستین؟ شهید ملکی با صدایی لرزان گفت: “والله چی بگم، استغفرالله از دست این" خواهرای غواص" راننده با تعجب زد زیر خنده و گفت: کدوم خواهر حاج آقا؟ اینا برادرای غواصن که تازه از آب بیرون آمدند و دارند لباساشونو عوض میکنند. اینجا بود که شهید ملکی تازه متوجه قضیه شده وفهمید ماجرای گردان حضرت زینب چیه!!
#کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصر_کاوه
🚩راوی : سردار علی فضلی
🌹🌹🌹
آمدے تا به حسینت برسانے ما را
دست ما گیرےو تا او بکشانے ما را
🌹🌹🌹
#میلاد_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
#روز_پرستار
#کریمه_مدیا
🍀 کشکول(99/183):👇
💔شب یلــــدا می آید و همه در تدارڪ تشریفات برای یلدای خود هستن... بله مهمانی و تدارکات باید عالی باشد، بی نقص، چون ممکن هست به ما، خرده بگیرن و یا تو عکس ها سلفی ها، کم و کسری های یلدایی ما به چشم بیاید. ولی جای خالـــی مولا چرا حس نمی شود. تا الان فڪر ڪردید یکی هست که نزدیک به 1200 سال هست ڪه هر شبش، یلدا هست. تا الان به این فڪر ڪرده این ڪه عزیز و غریب زهرا (س) همه ی شب هایش هزاران بار، از شب های یلدای ما طولانی تر هست. چه کسی امسال برای شب های یلدایی مولایـمان تدارڪ دیده. مولایمان غریب تر از آن هست که کسی به فکر شب های یلدایی اش باشد. مولایمان در این شب های یلدایی دعا برای من و شما می کند و دعا برای فرجش می کند. ولی ما چه کردیـم، هر روز با بار گناهانمان شب های غیبت غریب ترین غریب زمان را طولانی تر می کنیم. دقت کردید، سرگرمی های دنیا چقدر زیاد شده، یلدا، عید، بهار، فوتبال، پارتی، مسافرت و.... برای همه ی امور تدارڪ می بینیم و برنامه می ریزیم جز آنکه باید برایش آماده باشیم و برنامه بریزیم. برای ظهــور امام و پایان بخشیدن به غیبت مولایمان چقدر تدارڪ دیدیم. به زودی یلدای طولانی غیبت، طلوع خورشیدِ ظهــور را خواهد دید...🤲
✅و چه خوش سعادتند ڪسانی ڪه، برای به اتمام رساندن یلدای غیبت و طلوع خورشید ظهـورتدارڪ دیده اند...
💔دوستان بیایید همه باهم در این شب حداقل، یادی هم از امام غریب و یوسف زهرا (س)بڪنیم و در این شب طولانی، بــرای تعجیل در فرج امام دعا ڪنیم و تصمیم بگیریم، ڪه فقط ڪمی در انجام گناهان و نافرمانی خدا، تجدید نظر ڪنیم. سعی ڪنیم ڪه حداقل یڪ قدم به صاحب مهربون و غریبمون نزدیڪ بشیم... بیایید، امسال،ددر طولانی ترین شب سال برای ظهور طولانیترین غیبت عزیز زهرا (س) دعای فـــرج بخوانیم.
🙌خدایا شب طولانی و سیاه غیبت را با مژده ظهـ⭐️ـــور یگانه منجی عالم بشریت، حضرت حجت ابن الحسن 👈مهدی زهرا (عج) به روز روشن مبدل فرما🙌آمین🤲
⭕️ همانهایی که تا دیروز کنفدراسیون آسیا را به پان عربیسم، فساد ساختاری، دشمنی با #ایران، قبیله گرایی و... متهم می کردند، امروز سوالی درباره چرایی میزبانی چنین دشمن فاسدی از عادل فردوسی پور ندارند؟... نمی پرسند چه نسبتی میان #فردوسی_پور و این دشمن خصم برقرار است؟ زیبا نیست؟ 😎🎩
⭕️جالبه که AFC محرومیت ناجوانمردانه آلکثیر رو لغو نمیکنه امّا گزارش صفحه فارسی اینستاگرام رو میده به فردوسیپور تا ما ذوق مرگ بشیم. شبیه اوباما که همهجوره ملّت ایران رو تحریم میکرد امّا برامون پیام نوروزی باشعر فریدون مشیری میفرستاد. بله؛ ما سالهاست با این آبنبات ها سر کاریم!...
💥به عنوان فرد رسانه ای و مطلع عرض می کنم، همه کشورها، سازمان ها، شخصیت ها و رسانه های غربی به میدان آمده اند و برای #زم عزا گرفته اند. هجمه به ایران همزمان با قدیس سازی از وی حتی با ادبیات درون دینی شروع شده است... دو برداشت:👇
📣اول اینکه نشان می دهد ایران عجب شاه مهره ای را در تور انداخته است. دوم اینکه اعتراف میکنم غربی ها هنر تبدیل گنجشک به قناری را در روز روشن دارند.
💥به مناسبت سالگرد درگذشت شیخ سادهلوح!... آیا میدانستید؛ منتظری سال۷۶ با حکم شورای امنیت ملی به ریاست محمد خاتمی؛ دبیری حسن روحانی و عضویت ناطق نوری، محمد علی نجفی، کمال خرازی، عبدالله نوری و علی لاریجانی به حصر خانگی رفت!هر چند این افراد از سال۸۸، منتقد و مخالف حکم حصر خانگی شدند!😎🎩
ارادتمند👈 #ناصرکاوه
@Maddahionlinمداحی آنلاین - تویی ملیکة السماء - امیر کرمانشاهی.mp3
زمان:
حجم:
5.11M
🌺 #میلاد حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) مبارک 🌺
🎙 #صوت #مداحی #امیر_کرمانشاهی
💐تویی ملیکة السماء
💐دخت علی مرتضی
🍀 عرض تبریک محضر بقیه الله الاعظم(اروحنا له الفداء) صلواتی هدیه فرمایید 🍀
#دانشگاه_خانه_همه_ماست #دانشگاه_قم #معاونت_فرهنگی_و_اجتماعی
#کانون_قرآن_و_عترت #امور_کانونهای_فرهنگی_و_هنری
@qomuni_kanoonha
🌹طنز جبهه😜 (28):👇
🌿...فرمانده دسته, آقا سید همه را در چادر جمع کرد و شروع کرد به سخنرانی😵 من به برادران توصيه مي كنم خواندن نمازشب را از دست ندهند.👌نمازشب آثار دنيوي و اخروي زيادي داره. مثلاً از شواهد و قرائن پيداست كه برادر فریبرز ديشب نماز شب خوندن!😄درسته اخوي؟!✌فریبرز که از بچه های قدیمی بود و چند بار به جبهه اعزام شده بود، از اين حرف سيد حسابي جا خورد و با خجالت گفت👈اگه خدا قبول كنه!🙏
🌿...سيد ادامه داد: از اين جوون ياد بگيريد! از همه ما جوون تره ولي نماز شبش ترك نميشه.😍 فریبرز پرسيد:سيد ببخشيد! اين آثار نماز شب كه مي گيد چيه؟😵 نمازشب چه آثاري داره كه مي شه فهميد يه شخصي نماز شب خونده؟😄 سيد جواب داد: يكي از آثارش اينه كه در اون تاريكي شب كه شما براي نماز بلند ميشي، ممكنه دست و پاي همسنگرات لگد بشه! وشما همه را لگد کردی😖
🌿...موضوع از آن موقع بدتر شده بود که علاوه بر لگد کردن بچه ها, فریبرز شنیده بود قبل از وضوء مسواک زدن مستحب است😀 و باعث میشود ثواب نماز هفتاد بار بیشتر شود😵 صبح ها قبل از صبحگاه دیدنی بود همه بچه های دسته به دنبال فریبرز می دویدند که اون بگیرنند😥 می پرسید برای چی!؟😵چون شبها فریبرز جلوی چادر مسواک میزد و کف دهانش را همراه با آب میریخت توی پوتین بچه ها😄 و هر موقع که می فهمید رزم شبانه است هم پوتین ها را خیس می کرد 😊و بند پوتین بچه ها را به هم گره میزد...😥😢
#کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصر_کاوه
#مکتب_شهید_سلیمانی:(1)👇
🍀توی یکی از عملیات که سردار سلیمانی حضور داشتند یکی از رزمنده ها برای دست بوسی سردار جلو رفت. دست حاج قاسم رو گرفت تا اومد ببوسه حاج قاسم، پیش دستی کرد و زودتر دست رزمنده رو بوسید... یک روز از مـاه را نذر یک جانباز ۷۰درصد کرده بـود. می رفت نجف آباد اصفهان، تمام کارهـای جانباز را انجام می داد، از حمام بردن تا شستن لباس و نظافت. سوریه که خبر شهادت جانباز را دادند، یک نفر را مأمور کـرد بـرود نجف آباد تا هم در مراسم شرکت کند و هم کاری روی زمین نماند.... هیچ وقت ندیدم نماز شب شهید سلیمانی قطع شود. آنهم نه نماز شبی عادی، نماز شبهای او همیشه با ناله و اشک و اندوه به درگاه خدا بود. من با شهید سلیمانی رفت و آمد داشتم حتی بارها در منزلشان خوابیدم، اتاق مهمانان با اتاق حاج قاسم فاصله داشت اما من با اشکها و صدای نالههای او برای نماز بیدار میشدم...
#کتاب_من_قاسم_سلیمانی_هستم #ناصرکاوه
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مکتب_شهید_سلیمانی:(2)👇
🍀مقام معظم رهبری یک، جمله مهمی دارد و آن این است که کلمه "اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم" به این معناست که اگر فهم شما در یاری کردن دین خدا یک درصد است، باید شما ۱۰۰ درصد عمل کنید. اگر شما آن یک درصد را ۱۰۰ درصد عمل کردید، خدا هم ۹۹ درصد را به شما پیروزی خواهد داد. اگر شما به آن یک درصد سهم خود عمل نکردید، چه توقعی دارید که خدا حمایت کند. شما حرکت کن و خدا برکت می دهد... در مسائل سیاسی، آنجا که بحث اسلام, جمهوری اسلامی, مقدسات و ولایت فقیه مطرح میشود, اینها رنگ خدا هستند, رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید... من با تجربه میگویم: میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد، در خود فرصتها نیست. اما شرطش این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم...👈 من اصلاً قبول ندارم دربین بچه حزباللهیها بگیم این آدم با اون شکل و قیافست!... همان دختر کم حجاب، دختر منه، دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما،اما جامعهی ماست
#کتاب_من_قاسم_سلیمانی_هستم #ناصرکاوه
🌹طنز جبهه😜 (29):👇
🌿... رحیم از بچه های قدیمی گردان بود 😄در عملیاتهای زیادی شرکت کرده بود، اما تا آن لحظه حتی یک ترکش نخودی هم قسمتش نشده بود!😍و مدام پُز میداد که من نظرکرده هستم و چشم تان کور که چشم ندارید یک معجزه زنده ر ابا آن چشمهای بابا قوریتان😵 ببینید!😊 و ما هم چقدر حرص می خوردیم!😄همه لحظه شماری می کردیم بلایی سرش بیاید تا کمی دل مان خنک بشود و حالا آن حادثه اتفاق افتاده بود!😖 رحیم خونی ومالی نیمهجان تو برانکارد دراز به دراز افتاده بود!😖همه می خندیدند! رحیم گفت:👈حیف از من که معجزه بودم وشماها قدرم را ندانستید!
🌿... بچه ها رحیم را کنار خاکریز گذاشتندو خودشان رفتند طرف خط مقدم.✌من ماندم و رحیم.😎شانس خوبش یک آمبولانس از راه رسید.👌راننده اش که یک جوان لاغر مردنی بود به نام فریبرز...😄 ناغافل یک خمپاره در نزدیکی مان منفجر شد و چند تا ترکش به کمر و پاهایم خورد!😬 فریبرز ترسید و سوار شد و گفت برویم! 😊و گاز داد.😝از ترس جانش چنان پدال گاز رافشار میداد که آمبولانس درب و داغون مثل ماشین مسابقه از روی چالهچوله ها پرواز میکرد!😂 بس که سرم به سقف خورده بود، داشتم از حال میرفتم! فریاد زدم:
بابا کمی آهسته تر! چه خبرته؟😖 بنده خدا که ناراحت شده بود گفت: 👈من اصلاً این کاره نیستم!😄راننده قبلی مجروح شده و مرا فرستاده اند!😬من هم یه طلبه ام! و حسابی گاز می داد.
🌿...گفتم: فکر رحیم بیچاره باش که عقب افتاده! سرعتش را کم کرد واز دریچه به عقب نگاه کرد!😥ناگهان جیغ کشید و گفت:👈 پس دوستت چی شد؟و ترمز کرد.😇 پریدم پایین و رفتم عقب. دو تا در آمبولانس باز و بسته میشد و خبری از رحیم نبود!🎩گفتم: پس رحیم کو؟ با چشمان گرد شده وحشت گفت: عقب گذاشتمش...😂
🌿... آقا فریبرز ضعف کردو نشست پشت فرمان.😖 راه آمده رادوباره برگشتیم. سه کیلومتر جلوتر دیدم یکی وسط جاده افتاده!😢 خودش بود. آقای معجزه! رحیم بیهوش وسط جاده دراز شده بود. هرچی صداش کردم و به صورتش سیلی زدم به هوش نیامد. رو به فریبرز گفتم: بیا ببین چش شده!😎 فریبرز روی رحیم خم شد و رحیم ناگهان چنان نعره ای زد که فریبرز مادر مرده جیغی کشید و غش کرد!😬 رحیم نشست و شروع کرد به خندیدن!😳 با ناراحتی گفتم: تو کی می خواهی آدم بشوی؟... این چهکاری بود, کردی؟😖درد خودم کم بود حالا باید او را هم تا پشت فرمان میرساندم.😟 بعد از رحیم سراغ فریبرر غشکرده رفتم.😰 با مصیبت انداختمش عقب آمبولانس و رو به رحیم گفتم: فقط تو رو بهجدّت آروم برو.😟 من هم عقب می شینم. پرتمون نکنی بیرونا...😥حال فریبرز دیدنی بود😍😄
#کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصر_کاوه