eitaa logo
نوای قران(ربانی)
162 دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
19.5هزار ویدیو
477 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
Imam Kazim (pbuh).pdf
577.8K
💠 کتاب چهل حدیث امام موسی کاظم علیه السلام 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟 💫💫💫💫💫💫💫💫 ╭━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╮ 🆔 لینک کانال تسنیم 👇 https://eitaa.com/joinchat/337510455C02b545fd7e ╰━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5940808556352635674.mp3
8.59M
سینه زنی حاج میثم مطیعی ⬛◼️◾▪️▪️◾◼️⬛ 🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️ ╭━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╮ 🆔 لینک کانال تسنیم 👇 https://eitaa.com/joinchat/337510455C02b545fd7e ╰━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2_144138278140234878.mp3
3.36M
🏴 (ع) ♨️اخلاق خوب امام کاظم(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام کانال سخنرانی دلنشین @sokhanrani313
. بنده است یا آزاد ⁉️ صدای ساز و آواز بلند بود . هرکس که از نزدیک آن خانه می‌گذشت ، می‌توانست حدس بزند که در درون خانه چه خبر است ؟ بساط عشرت و میگساری‌ پهن بود و جام می‌ بود که پیاپی نوشیده می‌شد . کنیزک خدمتکار درون خانه را جاروب زده و خاکروبه‌ها را در دست گرفته از خانه بیرون آمده بود ، تا آنها را در کناری بریزد . در همین لحظه مردی که آثار عبادت زیاد از چهره‌اش نمایان بود ، و پیشانیش از سجده‌های طولانی حکایت می‌کرد ، از آنجا می‌گذشت ، از آن کنیزک پرسید : صاحب این خانه بنده است یا آزاد ؟! کنیز گفت: آزاد. امام فرمودند: معلوم است که آزاد است ، اگر بنده می‌بود پروای صاحب و مالک و خداوندگار خویش را می‌داشت و این بساط را پهن نمی‌کرد . رد و بدل شدن این سخنان ، بین کنیزک و آن مرد ، موجب شد که کنیزک‌ مکث زیادتری در بیرون خانه بکند. هنگامی که به خانه برگشت ، اربابش‌ پرسید : چرا این قدر دیر آمدی؟ کنیزک ماجرا را تعریف کرد و گفت : مردی با چنین وضع و هیئت‌ می‌گذشت ، و چنان پرسشی کرد ، و من چنین پاسخی دادم . شنیدن این ماجرا او را چند لحظه در اندیشه فرو برد ، مخصوصا آن جمله (اگر بنده می‌بود از صاحب اختیار خود پروا می‌کرد) مثل تیر بر قلبش نشست‌ . بی اختیار از جا جست و به خود مهلت کفش پوشیدن نداد . با پای برهنه‌ به دنبال گوینده سخن رفت . دوید تا خود را به صاحب سخن که جز امام هفتم‌ حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام نبود رساند . به دست آن حضرت به شرف توبه‌ نائل شد ، و دیگر به افتخار آن روز که با پای برهنه به شرف توبه نائل آمده بود ، کفش به پا نکرد . او که تا آن روز به "بشر بن حارث بن عبدالرحمن مروزی" معروف بود ، از آن به بعد ، لقب "الحافی" یعنی "پا برهنه" یافت ، و به بشر حافی معروف و مشهور گشت . تا زنده بود به پیمان خویش وفادار ماند ، دیگر گرد گناه‌ نگشت . تا آن روز در سلک اشراف زادگان و عیاشان بود ، از آن به بعد ، در سلک مردان پرهیزکار و خداپرست در آمد. 📔 الکنی و الالقاب محدث قمی، ج٢، ص١۵٣ 🔰 @DastanShia
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 معالجه با صدقه 💢دراوج‌گرفتاری‌صدقه‌بده. با ما همراه باشید:↙️ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ https://eitaa.com/joinchat/2066481246Cb13f0be69d
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پروردگارا یاریمان کن به فکرمان منطق به قلبمان آرامش به روحمان پاکی به وجودمان ازادی به دستهایمان قدرت به پاهایمان راستی به گوش هایمان تشخیص به چشمهایمان زلالی به زبانمان حقیقت به سینه مان وسعت به ارزیابی مان انصاف به زندگی مان عشق و به عشقمان تعهد و به تعهدمان صداقت عطا بفرما.💚
🔊 به شیعیان ما بگویید که هر یک از ما اهل بیت، حتماً در تشییع جنازه های شما در هر سرزمینی که باشید، حاضر می شویم در زمان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام، شیعیان نیشابور، حقوق شرعی و هدایای خویش را جمع کردند و به شخصی به نام محمّد بن علیّ نیشابوری سپردند تا به دست حضرتش برساند. در هنگام حرکت وی، بانوی بزرگواری به نام شطیطه، مبلغ یک درهم و یک قطعه پارچه را به وی داد تا خدمت امام برساند. محمّد ین علیّ نیشابوری گفت: من خجالت می کشم که این وجه ناچیز را به حضرتش تقدیم کنم. شطیطه گفت: خداوند از حقّ خجالت نمی کشد. وقتی نماینده مردم نیشابور به نزد امام رسید، حضرت از میان همه آن اموال، فقط یک درهم و پارچه شطیطه را پذیرفته، مابقی اموال را برگرداندند و فرمودند: سلام مرا به شطیطه برسان و این کیسه پول و این تکه پارچه از کفن مرا به وی بده تا آن را کفن خود قرار دهد. ضمنا به شطیطه بگو که از هنگام دریافت پول و پارچه کفن، نوزده روز بیشتر زنده نخواهد بود، و به او بگو که من بر جنازه او نماز خواهم خواند. همانگونه که حضرت فرموده بودند، بی بی شطیطه نوزده روز زنده ماند و سپس از دنیا رفت. شیعیان برای نماز خواندن بر وی جمع شدند. محمّد بن علیّ نیشابوری می گوید: ناگهان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را دیدم که سوار بر شتری گران قیمت تشریف آوردند و با جمعی از شیعیان بر شطیطه نماز خواندند. حضرت در کنار قبر شطیطه حاضر شده و روی قبر وی از خاک قبر حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام پاشیدند. وقتی تدفین شطیطه به پایان رسید، حضرت در هنگام برگشت فرمودند: «عَرِّفْ أصْحَابَكَ وَ اَقْرِأْهُمْ عَنِّي السَّلامَ، وَ قُلْ لَهُمْ: إنَّنِي وَ مَنْ جَرَى مَجْرَايَ مِنْ أهْلِ الْبَيْتِ لا بُدَّ لَنَا مِنْ حُضُورِ جَنائِزِكُمْ فِي أيِّ بَلَدٍ كُنْتُمْ»( الثّاقب في المناقب، ص445) «به یارانت اطّلاع بده و به آنها سلام مرا برسان و به ایشان بگو: من و هرکس از اهل البیت که در جایگاه من قرار می گیرند، حتماً در تشییع جنازه های شما در هر سرزمینی که باشید، حاضر می شویم. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
امشب رضا ز سوز جگر گریه مى‏‌کند مانند سیل ز ابر بصر گریه مى‌‏کند تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم از داغ جانگداز پدر گریه مى‏‌کند 🥀 (ع)🖤 🥀
کمترین مهربانی این است که برای آرامش یکدیگر دعا کنیم و از خدا برای هم آرزوی خیر و خوشبختی کنیم دعا کنیم برای دل‌های شکسته برای کسانی که مشکل افتاده تو زندگیشون برای صبر بازماندگانی که عزیزانشون رو از دست دادن خدایا در این شب عزیز بحق امام موسی کاظم علیه‌السلام از تو‌ برای همه آرامش می‌خواهیم ذهن خالی از دغدغه قسمت کن شبتـ🌙ـون در پنـاه حـق 🌟