1721132965909_-2147483648_-210032.ogg
3.23M
#حضرت_زینب_دلگویه_مازنی
برارته سرگذشت چنه عجیب
#برار_ته_سر_گذشت_چنه_عجیبه
#حضرت_زینب_دلگویه_مازنی
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
برار ته سر گذشت چنه عجیبه
بـدون تـه خله زینب غـریبه
برار ته سرگذشت چه برمه داره
ته تن در خون و سر نیزه سواره
مـه نـازنین بـرار ای جان زینب
پـاره پـاره بعـی قـرآن زینب
تـه جـا کـه کـربلا وفـا نکـرده
حسین غصه نخـر زینب نمرده
چتی بی تـه روزگار سر هاکنم
روزگـار ره بـی بـرار سـر هاکنم
مه دل تنگ هسّه خوامه زار بزنم
تـه غـریبی ره کجه جار بـزنم
درشومه اسیری تـا کوفه و شام
تـا زنـده بَمـونّـه بـرار تـه قیام
الهـی هیچـکسِ بـرار نمیره
مِـه واری خواخری عـزا نهـیره
الهی هیـچ خواخری سـر پیری
نَـوینـه داغ بـرار و اسیـری
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
57071_139869101330_724211.mp3
818.3K
#شب_دوازدهم_محرم
#زمزمه #سنگین #تک_ضرب
▪️نوحه شب دوازدهم محرم
قافله بین صحرا آه و واویلا
سوی کوفه میرود زینب کبری
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
ناقه های بی جِهاز و اشک جاری
اهل بیت و غربت و گریه و زاری
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
مادرانِ بی پسر آه و واویلا
دخترانِ بی پدر آه و واویلا
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
امشب گرید بر آنها چشم زمانه
کودکان و ضربه های تازیانه
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
فردا به کوفه شود غوغای محشر
بر نیزه قرآن خوانَد سبط پیغمبر
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
43660_1397630225432_379842.mp3
474K
#ایام_اسارت
#زمزمه #سنگین #تک_ضرب
▪️نوحه ایام اسارت
روم به سوی کوفه غریب و زار و تنها
فتاده ام برادر میان سیل غمها
حسين حسین حسین جان...
به خاک این بیابان بمانده پیکر تو
به همرهم بیاید. بروی نی سرتو
حسین حسین حسین جان...
شده ز بعد هجرت نصیب خیمه غارت
امان ز ظلم دشمن امان از این اسارت
حسین حسین حسین جان...
به کوفه ای که حیدر نموده است امیری
میان آشنایان مرا برند اسیری
حسین حسین حسین جان...
نوحه دروازه کوفه
قرآن من از روی نی خواندی تو آيه
بر محمل من با سرت كردي تو سايه
هلال يك شبم، خواهرت زينبم
مظلوم حسين جان...
پر خون و پر خاكستري اي ماه زينب
هستي به روي ني چراغ راه زينب
اي همه هست من، بسته شد دست من
مظلوم حسين جان...
تو از فراز نيزه ها بردي دلم را
حلاّل مشكلها تو حل كن مشكلم را
ببين تنهائي ام، من تماشائي ام
مظلوم حسين جان...
#حضرت_زینب
#اسارت
به روی نیزه دلواپس؛ میایی پا به پایِ من
فدایِ چشم های تو! نکن گریه برایِ من
برای اولین بار است بی تو میروم جایی
اگر منزل به منزل میشود غم آشنایِ من
نشسته بر دلم داغت، شده از آهِ پی در پی؛
شبیه خیمه های سوخته، حال و هوایِ من
به دستِ ساربان هر لحظه می بینم عقیقت را
همان که بارها با آن اجابت شد دعایِ من
نمی گوید کسی در قافله پیش ِ رباب از آب
ولیکن حرمله(لع) لاجرعه می نوشد! خدایِ من...
دلم خون است امّا خنجرش را شمر(لع) آورده
تمام ِ راه را با خنده، پیش چشم هایِ من
سپر بودم برای او، زمین خوردم! به جبرانش...
رقیه(س) آمد و با گریه فوراً شد عصایِ من
بیا دورم کن از اینجا، میان خیلِ نامحرم؛
سرِ بازار، در أنظار، هرگز نیست جایِ من
دعایم کن! بلایای جدیدی پیش ِ رو دارم
دعایم کن که این «شام» است؛ اصلِ کربلایِ من!
مرضیه عاطفی
@navaye_asheghaan
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
آسمان هم خجل از چشم تو و بارانت
آخری نیست بر این گریهی بی پایانت
آب میبینی و طفل و گل و سقا و جوان
بیشتر میشود انگار غم پنهانت
زهر هرچند که یک روز به دادت آمد
تو چهل سال به لب آمده هر شب جانت
غیر زینب چه کسی درد تو را میداند
که چه آورده خرابه به دل ویرانت
سخت سوزاند دلت را غم آن جسم کبود
خواهرت بود که جان داد روی دامانت
زخمی بزم شراب است دلت؛ بیخود نیست
که چهل سال نکرد اشک دوا، درمانت..
✍ #محمدعلی_بیابانی
@navaye_asheghaan
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیه امام سجّاد علیه السلام
تو خطبه خواندی و ملائک پَر درآوردند
بر منبرِ کـوفه مـگـر پـیغمبـر آوردند!!!
یک عمر مولا گفت در کوچه چه شد آخر...
در شهرِکـوفه دسـتبسته حیدر آوردند
آغاز شد خطبه پس از نام رسولُ اللّه
پس سر درآوردند که با خود سر آوردند
لحنِ علیِّ ابنِ حسینِ ابنِ علی این است
افتادهاند از پا اگـر چه لشکـر آوردند
بر دست و پایِ تو غـُل و زنجیرهایی بود
که دستشان با هـر دعـای تو بَر آوردند
دیدنـد مثـل مـادرت ساکـت نخواهی شد
بر روی نیـزه پیشِ رویِ تو سر آوردند
عالَـم فدای گریههایـت حضرتِ سجـّاد
در چشـمهایت ندبه را با کـوثر آوردند
@navaye_asheghaan
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
رباعی شهادت امام سجّاد علیهالسلام
اِی مردِ دعا و سجده و رازوُنیاز
اِی گریهکنِ کربوبلا بعدِ نماز
دیدی تَهِ گودال زمین خورد حسین
تا خنجرِ کهنهای شود روضهیِ باز
@navaye_asheghaan
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت شهادت امام سجاد علیهالسلام
دیدم گرفته شعله گریبانِ خیمه را
آتش رسانده است بهلب جانِ خیمه را
چنگی رسید و گیسویِ دُردانه را کشید
وقتی شنید ناله و اَفغانِ خیمه را
بر سر گرفت دخترِ بیمعجرِ حرم
با آه و گریه گوشهیِ دامانِ خیمه را
سیلی رسید و دیدِ کسی رنگِ دود شد
اِنگار دور دید نگهبانِ خیمه را
با دستهایِ بسته علمدارِ نهضتم
دیدم به چشم مویِ پریشانِ خیمه را
تو دستوُپا زدی و غلِ دستوُپایِ من
آشوب کرده حالِ عزیزانِ خیمه را
ای کاش جایِ دست دوتا دیده بسته بود
دیدم به نیزه قاریِ قرآنِ خیمه را
خورشید غرقِ خون شد و مهتاب سرنگون
میداد ندبهخوانِ تو تاوانِ خیمه را
@navaye_asheghaan