#روضه_حضرت_زهرا_س
سید رضا نریمانی
گفتم بدون مایه فطیر است کارمان
بیمرتضی و فاطمه گیر است کارمان
*گفتم اینا هم باید با ما همراه بشن
نمیشه توی این شهر همه با ما بیعت کردند غیر از علی و فاطمه ...باید کاری کنیم که علی هم با ما بیعت کنند..*
گفتم زِ یارِ غار حمایت کند علی
باید به زور هم شده بیعت کند علی
از این جهت روانه شدم سمت خانهاش
گرد آمدیم پشت درِ آشیانهاش
*یه عده رو جمع کردند.. حدود سیصد نفری شدیم اومدیم پشت در خانه امیرالمومنین
به این نیت که از علی بیعت بگیریم .علی هم با ما باید همراه بشه. من اینجوری میگم رفت گشت توی مدینه همه اراذل و اوباش رو جمع کرد. هر کی از علی کینه به دل داره بیاد امروز میخواهیم بریم در خونهٔ علی ..خیلیها خوشحال شدند فهمیدند امروز روزشه...به همهٔ این سیصد نفر هم قبلش که اینها را جمع کرد، گفت هرکس هر چی میتونه همراه خودش بیاره ؛ همه با دست پر اومدند. هر کی تونست تازیانه آورد هیزم و چوب آورد بعضیا شمشیر آوردند ..طرف حساب علیه.. مرد عادی که نیست .از اینطرف قراره بیعت بگیریم یا قراره بجنگیم؟ چه خبره؟؟ آخه برای بیعت که اینهمه آدم نمیبرن ..اینهمه که دست پر نمیآیند.*
پشت سرم مهاجر و انصار آمدند
حتی به یاریام در و دیوار آمدند
هر لحظه، لحظه بیشتر و بیشتر شدیم
در پیشِ چشم فاطمه سیصد نفر شدیم
گفتم علیِ خانهنشین را خبر کنید
مثل بقیه بیعتِ بیدردسر کنید
گفتم که ختم قائله در دست حیدر است
بیعت علی اگر نکند کار ابتر است
آمد صدای فاطمه از پشتِ در به گوش
میگفت از امامت و حقِّ پسرعموش
*پشت در اومد ..دید خیلی پشت در شلوغ شده . از این طرف همه دارن داد میزنند که یا از خونه بیرون میایی یا خونه و اهلش رو به آتش میکشیم؛ از اینطرف یه خانمی حامله پشت در اومده داره حرف میزنه. داره میگه شما غدیر رو فراموش کردید. علی با شما بیعت نمیکنه..*
حکم ولایت ازلی را به ما نداد
یک تار موی شخصِ علی را به ما نداد
گفتم به حال خویش نباید رها شود
وقتش رسیده شعلهی آتش به پا شود
در بین دود فکرِ علی بود فاطمه
همواره گرم ذکرِ علی بود فاطمه
*گفتم هیزما رو بیارید ..هیزم را آوردند
در رو به آتش کشیدند. معاویه جات خالی بود پشت در خونه ی علی..در توی شعله داره میسوزه ...دیدم پشت در فاطمه داره علی علی میگه..*
گرم حمایت از علیَش عاشقانه بود
تنها علاجِ کار فاطمه تازیانه بود
قبل از آنی که لگد به در بزنند
لای در وقتی باز شد
تازیانه رو گرفتند از بین در
هی با تازیانه به بازوی فاطمه میزدند.
*دیدید یه نفر میخواد در رو باز کنه اگه یه نفر پشتِ در باشه دستش رو حایلِ در میکنه در باز نشه. همین که دیدند دستش حایله که این در باز نشه اونقدر با تازیانه به بازو زدند در وا شد..*
کاشانهاش همین که پُر از بوی دود شد
با تازیانه بازوی زهرا کبود شد...
↫『
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
آدم است او یا مَلَک ماهیّتش معلوم نیست
گرچه مخلوق است نوع خلقتش معلوم نیست
حضرت زهراست خود تفسیری از آیات قدر
آن شب قدری که حتی ساعتش معلوم نیست
مادرش یا دخترش من هرچه دقت می کنم
با رسول الله، زهرا نسبتش معلوم نیست
در کسا بی فاطمه غیر از علی و بچه هاش
رحمة للعالمین هم ساحتش معلوم نیست
بعد ابر نیلی سیلی در این شب ها شده
مثل آن ماهی که نصف صورتش معلوم نیست
فاطمیه مثل دردی تا ظهور منتقم
طول درمان دارد اما مدتش معلوم نیست
روضه یعنی داستان مادری در اوج خود
چون به کوچه می رسد یک قسمتش معلوم نیست
گرچه معلوم است دارد می رود مادر ولی
حضرت فضه دلیل لکنتش معلوم نیست
ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد
ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست
هم که معلوم است او ریحانة الحوراست و
هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست
اینکه قبر علت خلقت چرا مخفی شده
درمیان اهل معنا علتش معلوم نیست
یادم آمد موقع سجده به مهر کربلا
فاطمه در هیچ مهری تربتش معلوم نیست
@navaye_asheghaan
4_5805176001700828023.mp3
4.63M
🏴 روضهای که حضرت زهرا سلام الله علیها خریدارش شد...
🎧 #حکایت عجیبی از حضور حضرت زهرا در مجالس سیدالشهداء علیهما السلام
#صاحب_عزا
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
34351-attachment-1_2564493884.mp3
6.38M
#نوحه_حضرت_زهرا_س
حسین ستوده
شبیه تو زهرایی گریه میکنم
از این به بعد تنهایی گریه میکنم
مثل آدمی که هیچکی رو نداره
تو رو بردنت شبونه از تو خونه …!!
همه خاطره هامو خاک کردم
خداحافظ زندگی عاشقونه
باور نمیکنم
خون آبه میشستم امشب از رو پیرهنت
باور نمیکنم
این تو بودی که این همه آب شده بود تنت
باور نمیکنم
تو یاس خونه ام بودی و از ریشه چیدنت !!
باور نمیکنم
من با همین دست ریختم خاکو روی تنت
شبیه تو زهرایی گریه میکنم
از این به بعد تنهایی گریه میکنم
تو رو از دستت دادم توی یه لحظه …!!
دیگه هیچی واسه من نمیارزه
کجا رفت اون علی فاتح خیبر
پاشو نیستی داره زانو هام میلرزه
باور نمیکنم
چند روزه که حسن دیگه غذا نمیخوره
باور نمیکنم
در یه جوری کنده شده که جا نمیخوره
باور نمیکنم
همسایه ها هم واسه تسلیت نیومدن
باور نمیکنم
مغیره و قنفذ تو رو دو تایی میزدن
شبیه تو، روز و شب گریه میکنم …!!
از این به بعد، با زینب گریه میکنم
تو که نیستی یه گوشه افتاده زینب
با چه سختی روی پاش وایستاده زینب …!!
میبینه تو روز عاشورا بلایا
خدا اون روز برسه به داد زینب
باور نمیکنه
وقتی میبینه نیزه ها رو تو تن حسین
باور نمیکنه
وقتی میبینه رو زمین بی کفنه حسین
باور نمیکنه
دست میزنه رو دست میگه این چه بساطیه
@navaye_asheghaan
4_6012820232895205943.mp3
7.13M
#مناجات_فاطمیه_امام_زمان_عج
#نوحه_حضرت_زهرا_س
ای یوسف گمگشته داد از این جدایی
مادر بُوَد دیده به راهت کی میایی
امیر بی قرینه
عجل علی ظهورک
دوای زخم سینه
عجل علی ظهورک
▪️آجرک الله بقیة الله
بعد از پیمبر روز خوش زهرا ندیده
فَقْدِ النَّبی ظُلمِ الوصی چه ها کشیده
اهل سقیفه ای وای
دست علی رو بستن
بازوی همسرش رو
تو کوچه ها شکستن
▪️آجرک الله بقیة الله
در بین آن دیوار و در نقش زمين شد
با ضربهی لگد به در سقط جنین شد
از مرتضی حیا کرد
زد نالهی حزینی
به جای یاعلی گفت
یافضة خذینی
▪️آجرک الله بقیة الله
در کوچه ها دنبال حیدر می دویده
با هر قدم از سینه اش خون می چکیده
یا منتقم کمک کن
جد مطهرت را
در زیر تازیانه
دریاب مادرت را
▪️آجرک الله بقیة الله
روزی میان کوچه ها مادر زمین خورد
روزی کنار قتلگه دختر زمین خورد
از خیمه تا به گودال
به سر زنان دویده
راس حسین به نیزه
جسمش به خاک دیده
▪️آجرک الله بقیة الله
شاعر: #سیدحسین_احمدی✍
@navaye_asheghaan
501.4K
✾ــــ✾﷽✾ــــ✾
🖤═✾♡🥀♡✾═🖤
شاعر:#هاشم_محمدی_آرا
بر در کاشانه ام،آتش کین شعله زد
بین همین کوچه شد،چادر زهرا لگد
یار مرا میزدن،پیش نگاه ترم
بعد تو پاشیده شد،هینمه ی لشکرم
داغ تو مانده بر سینه م
دلگیر از شهر مدینه م.
یاسم شده،رنگ خزان ،ای وای من
فاطمه جان،با من بمان، جان حسن
🍁یافاطمه یا فاطمه یا فاطمه
از ستم دشمنان،نیلی شده پیکرت
گریه برایت کند،زینب غم پرورت
سینه ات آزرده شد،از شرر میخ در
روح تو زخمی شد و،جسم تو شد مختصر
خون ریزد از زیر معجرت
رحمی کن بر حال حیدرت
زهرای من،با رفتنت،پیرم مکن
ای هم نفس،از زندگی ،سیرم مکن
🍁یافاطمه یا فاطمه یا فاطمه
اشک حسین و حسن،برده ز کف طاقتم
خم شده از داغ تو،فاطمه جان قامتم
این دم آخر کنی،گریه بر آن بی کفن
گریه بر آن کشته ی، زخمیه بی پیرُهن
عصر روز دهم فاطمه
وعده ی من باتو علقمه
بر لب آب،تشنه سرش،را میبُرن
گهواره ی،شیرخواره اش،را میبَرن
🍁جانم حسین جانم حسین جانم حسین
┅┅┅┅┄❅[
@navaye_asheghaan
4_5897815362489030129.mp3
2.68M
#شور_حضرت_زهرا_س
#مجتبی_رمضانی
پنجشنبه ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۳
سینه میزنم برا حضرت مادر
چون ماها رو به سعادت میرسونه
تحت هر شرایط و زحمت و رنجی
فاطمیه باید زنده بمونه
یه جور امشبو به سینه بزن
که رو پروندت یک امضا خورده شه
روی سر درِ همه خونهها
باید پرچم یا زهرا خورده شه
دریای فضائل
قبله به تو مایل
ای مادر سائل، یا زهرا
حلال مسائل
ای ذکر نوافل
ای خواهش سائل، یا زهرا
" یا زهرا مدد یا زهرا"
@navaye_asheghaan
.
#زبانحال_امام_حسن_ع
خواستم کاری کنم در کوچه ها اما نشد
خواستم با سر بگیرم ضرب سیلی را نشد
بسته شد یک چشم مادر بعد داغ کوچه ها
آنچنان که چند ماهی جز به زحمت وا نشد
یاس هجده ساله بعد از ماجرای در خمید
اینچنین حتی به پیری قدِّ یک زن تا نشد
بعد محسن هر چه با امید می گشتم ولی
بین اهل خانه یک لبخند هم پیدا نشد
فضه مادر شد برای مادرم در پشت در
مادر اما بعد محسن دیگر از جا پا نشد
عرش از خون گریه های مادرم لرزید و حیف...
حیف اما قلب مردم باز هم احیا نشد
کوچه را فردا که می شستم ز خون مادرم
دیگر این دنیا به چشمم لحظه ای زیبا نشد
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی ✍
@navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم
نوحه مسیر شهادت حضرت فاطمه زهرا س ۱۴۰۲
هیئت عزاداران حسینیه امام رضا ع دزفول
هیئت عاشقان غریب مدینه ص
شاعر:حاج محمد رضا احسانی نسب
با نوای برادر طیب رضا کلاهچی
این من و این بار امانت
این تو و زهرای جوانت
یا رسول الله (2)
*
یا محمد این امانت را بگیر
یادگار خسته جانت را بگیر
یا محمد این تو این زهرای تو
گر چه بشکسته گل حمرای تو
یا رسول الله (2)
*
یا محمد بین به سوز و آتشم
از تو و زهرا خجالت می کشم
دختر تو چهره اش نیلی نبود
روی او پژمرده از سیلی نبود
یا رسول الله (2)
*
یا محمد نیلی از کین یاس تو
شد ز اعداءِ نمک نشناس تو
آسمان رنگ شب یلدا گرفت
درد و غم در سینه ی من جا گرفت
یا رسول الله (2)
*
یا محمد درد من ناگفتنی ست
رفته زهرا و علی هم رفتنی است
یا محمد لشکر غم را ببین
مرتضی را ، قامت خم را ببین
یا رسول الله (2)
*
یا محمد روی زهرا شد کبود
جرم و تقصیرش نمی دانم چه بود
دست خود دائم به پهلو می گرفت
فاطمه از من ولی رو می گرفت
یا رسول الله (2)
یا ارحم الراحمین
بسم الله الرحمن الرحیم
نوحه دوم مسیر شهادت حضرت فاطمه زهرا س
هیئت عزاداران حسینیه امام رضا ع دزفول
هیئت عاشقان غریب مدینه ص
شاعر:حاج محمدرضا احسانی نسب
با نوای برادر طیب رضا کلاهچی
واي ازغريبي ، واي از غريبي ، مولا پس از من تنها تريني
از حق تمنا ، بنما شكيبي ، مولا پس از من تنها تريني
****
پُر بيوفايي اين سرزمين شد
يارِ پيمبر خانه نشين شد
من غصه ها را در دل نهفتم
جز با خدايم دردم نگفتم
وای از غریبی ، وای از غریبی . . .
****
در كوچههايِ شهرِ مدينه
دستِ تو بستند با بَندِ كينه
آن صحنه ديدم شد طاقتم طاق
در سينهي من غم كرده اُتراق
وای از غریبی ، وای از غریبی . . .
****
زخمِ دلت را دشمن نمك زد
آتش به جانِ هر قاصدك زد
تا شعله ور شد اين دربِ خانه
در قلبِ من زد آتش زبانه
وای از غریبی ، وای از غریبی . . .
****
اي آنكه عالم نازَد به نامت
كَس داده آيا پاسخ سلامت
مظلوميِ تو قلبم شكسته
نيشِ سكوتت بر دل نشسته
وای از غریبی ، وای از غریبی . . .
****
زينب فراقم طاقت ندارد
بر سينهي تو سر ميگذارد
از غربتِ تو در شور و شينم
جانِ تو مولا جانِ حسينم
وای از غریبی ، وای از غریبی . . .
****
ديگر ندارم تاب و تواني
آمد خزان بر اين زندگاني
تشييعِ من كن مولا شبانه
تا كس نيابد از من نشانه
وای از غریبی ، وای از غریبی . . .
****
یا ارحم الراحمین
1_14991320056.mp3
11.89M
#نوحه_حضرت_زهرا_س
#زمینه
#جوادمقدم
چشماتو روی هم نذار
میمیره بی تو زینبت
مادر مرو
قلبم رو از جا میکَنه
این ناله های هر شبه
مادر مرو
درسته سختته ولی نفس نفس بزن بمون
بالا سرت نشستم و میریزه اشک من بمون
چه بیقرارته ببین به خاطر حسن بمون
توو بسترت بی جونی
ابر چشات بارونی
میگی همین چند روزو
توو خونمون مهمونی
... نرو نرو ای مادر ...
روی زمین افتادی و
با تازیانه شد کبود
بازوی تو
دردت به جونم مادرم
یه لحظه هم آروم نشد
پهلوی تو
همینکه هستی پیشمون چراغ خونه روشنه
نماز نشسته خوندنت تموم غصه ی منه
پاشو کمی قدم بزن نگو که وقت رفتنه
بی رمق و تب داری
زخم تنت شد کاری
پهلو به پهلو میشی
شب تا سحر بیداری
... نرو نرو ای مادر ...
توو لحظه های آخرت
میگی غریب مادرو
تنها نذار
میگی برای زینبت
از پیکر بی جونشو
از نیزه دار
یه روزی میرسیم به هم دوباره توی قتلگاه
آتیش میگیره خیمه ها میون سوز و اشک و آه
سر از تنش جدا میشه حسینمون چی بی گناه
تشنه لب و بی حاله
توو گودیِ گوداله
پیکر بی سر روو خاک
زخمیه و پاماله
... حسین غریب مادر ...
شاعر : #علی_علی_بیگی
#حضرت_زهرا
#زمینه