eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
به صورت شعر در مناجات خوانده میشود 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای جنت و دوزخ نمی کنم اصرار بهشت بی تو عذابی ست تحت الانهار مسیح زنده کند مرده را ،تعجب نیست!! چرا که مدح تو هر خفته را کند بیدار خدا به شکل تو خود را به خلق ظاهر کرد خدایی تو ازین رو نمی شود انکار بیا نشان بده تا خصم زهره آب کند شتاب تیغ خودت را به لحظه ی پیکار چگونه؟ کَنده ای آن درب خیبری را که در استواری خود کم ندارد از دیوار کسی که منکر اعجاز رد شمس تو شد چه ساده رد شده از این مقوله ی دشوار چه سجده ها که نکردم به سمت ایوانت همیشه ذره کند عجز خویش را اظهار کمی غبار نجف را به عاشقان برسان که در هوای تو باشد جنون مان بسیار شراب عشق تو را خوردم و به زاهد ها تقیّه کردم و گفتم نمی کنم تکرار به لطف چشم تو امید دارم ای ساقی اگرچه کرده دلم بر گناه خود اصرار ز شیرِ پاک گرفتم زَر ولایت را به اختیار کشیدی مرا درین اجبار بیا و خرده کلاف مرا بخر اقا که شرمگین نشود عاشقت سر بازار به روی دارِعلی رند گونه باید رفت شبیه اشک پر از شوق میثم تمار تولدِ منِ دیوانه لحظه ی مرگ است فمن یمت یرنی علتی برین گفتار .
. عج زخمی ام , دورم , مگر دیدار آرامم کند یا خدا شخصا خودش این بار آرامم کند چند جلدی شعر غمگین دارم و این روزها نا امیدم دفتر و خودکار آرامم کند در سکوتی مرگبار از خانه بیرون میروم ازدحام کوچه و بازار آرامم کند ... زخمی از کرب و بلای خویشم و امیدوار انتقام لشکر مختار آرامم کند ... روزنامه میخرم , در انتظارم آخرش روزی از این روزها اخبار آرامم کند ✍
خسته ام از روز و سال و ماه؛ عمرم شد تباه یا کریم الصفح، یا ألله؛ عمرم شد تباه امر کردی بندگی کن! عرض کردم غرقِ اشک- حیف دل با تو نشد همراه، عمرم شد تباه یاغیاث المستغیثین، دستهایم را بگیر آمدم ألعفو یا ربّاه، عمرم شد تباه این «منِ عاصی» به آسانی «تو» را از من گرفت درگذر از بندۂ گمراه، عمرم شد تباه «یا رجاءَ المُذنبین» شرم ِ من از این است که؛ آرزوهایم نشد کوتاه، عمرم شد تباه خوابِ غفلت آمد و حالِ دعایم را گرفت تا که جُنبیدم به خود ناگاه! عمرم شد تباه پا به پایِ نفسِ سرکش رفتم و افسوس که... راه را نشناختم از چاه؛ عمرم شد تباه لطف کن گاهی دلیل گریه هایم را بپرس حسرت شش گوشه دارم آه، عمرم شد تباه جانِ آقایی که شد در علقمه دستش جدا قسمتم کن کربلا گهگاه، عمرم شد تباه! .