الا روح قرآن حسن یا حسن
صفا بخش ایمان حسن یا حسن
بُود دیده ی سائلان سوی تو
کریم کریمان حسن یا حسن
سلامٌ علی سبط خیرالنساء
تو روح نمازی فدایت شوم
مرا چاره سازی فدایت شوم
من ِ بی نوا ننگ این آستان
تو بنده نوازی فدایت شوم
سلامٌ علی سبط خیرالنساء
سیه رویم و دارد این دل اُمید
که از لطف تو میشوم رو سپید
کریمی هرگز نگردد شها
گدا از در ِ خانه ات نا اُمید
سلامٌ علی سبط خیرالنساء
به قربان آن جود جانانه ات
فدای مزار غریبانه ات
اگر رد کنی یابن الزهرا مرا
کجا دارم الا در ِ خانه ات
سلامٌ علی سبط خیرالنساء
جگر پاره ی ظلم معاویه ها
وَ بر کینه ی جُعده ها مبتلا
به سنّ جوانی شدی پیر غم
تویی شاهد روضه ی کوچه ها
سلامٌ علی سبط خیرالنساء
به مناسبت شهادت پیامبر اکرم (ص)(حتما بخونید)
زبانحال پیامبر اکرم (ص) احتضار با دخت گرامیش فاطمه زهرا (س)
بعد از من ای زهرای من بیمار گردی
از دشمنان من دگر بیزار گردی
اول کسی هستی که نزد من بیایی
از دانه، نان کردن دگر بیکار گردی
اینک به فکر کوچه های تنگ هستم
در بین کوچه دخترم بی یار گردی
فکری به حال چهره ی نورانیت کن
از ضربه ی پی در پیش غمبار گردی
آنگه جهان دور سرت می گردد ای جان
بهر جهان چون نقطه ی پرگار گردی
ای ساقه و ای ریشه ی اصل رسالت
از میوه های داغ و غم پر بار گردی
ای کاش می مردم نمی گفتم پس از من
در پیش چشم امتم هم خار گردی
روی در بیتت تو مسماری ندیدی؟
ای داد من زخمی ز آن مسمار گردی
ای جان من از بعد من مشغول دفع
ظلم و بلا از حیدر کرار گردی
گر که بخواهی پا شوی از جایت ای جان
با دست خود منت کشِ دیوار گردی
همچون تمام مردم مظلوم عالم
مظلومِ ظلم درهم و دینار گردی
ای وای از سیلی و از دشنام دشمن
نیلی ز سیلی های لا کردار گردی
سروده : جعفر ابوالفتحی
@navaye_asheghaan
به مناسبت شهادت پیامبر اکرم (ص)
زبانحال پیامبر اکرم (ص)در لحظه ی احتضار با دخت گرامیش فاطمه زهرا (س)
دخترم آمده راهش بدهید
بوسه بر چهره ی ماهش بدهید
دخترم، آخر اوقات من است
آخرین لحظه ی ساعات من است
دخترم این تو و این حیدر من
حیدرم این تو و این دختر من
یادگاریه من ای شاه عرب
دخترم هست به تو ماه عرب
این امانت به تو بسپردم عزیز
انقدر در بر من اشک مریز
یک وصیت به تو دارم حیدر
نشود لاله ی باغم پرپر
من چه گویم که دهم باورتان
میخ تیزی است به روی درتان
به روی صورت من زُل نزنید
بروید میخ در از جا بِکَنید
دخترم ای سپر جان ولی
اختیارت بسپردم به علی
تو بیا بوسه به رویت بزنم
و دمی شانه به مویت بزنم
سروده : جعفر ابوالفتحی
@navaye_asheghaan
.
#بازگشت_به_مدینه
مى رسد بانوى باران، شرف الشمس حیا
حضرت صبر، علمدار وفا، روح دعا
مى رسد مظهر غم، عالمه ى عالمه ها
مى رسد سنگ صبور همه ى فاطمه ها
اینکه ارث از نفس غیرت مادر دارد
داغ هفتاد و دو آلاله ى پرپر دارد
شکوه ها از غم ایام اسارت دارد
قد خمیده است ولى باز ابهت دارد
بر لبش در همه جا موعظه اى غرّا بود
نایب شیر خدا، نائبه الزهرا بود
گرچه دلخسته از این مردم گمراه شده
یک تنه مظهرى از `نصر من الله” شده
وسعت سینه ى او وسعت دنیایى نیست
هر چه دیده است به جز نیکى و زیبایى نیست
ذلت و زندگى زینب کبرى !!!؟ هرگز
او جوان داده ولى معجر خود را هرگز
بر لبش ذکر رضى الله، ولى سیر شده
قدر صد سال شکسته شده و پیر شده
باز هم در دل خود داغ پیمبر دارد
جگرى سوخته از ماتم اکبر دارد
قطعه قطعه شدن پیکر او را دیده
پاره هاى تن او روى عبایى چیده
چه غریبانه پریشان اباالفضل شده
دست او دیده و گریان اباالفضل شده
دیده او رنگ و روى دختر در خیمه پرید
نیزه اى آمد و چشمان علمدار درید
فکر تاثیر یکى قطره ى آب است هنوز
از همه بیشتر او فکر رباب است هنوز
دیده که تیر رسیده است به مقصد بخورد
گوش تا گوش على اصغر او را ببُرد
با سرِ بر روى نیزه سفرى کرد به شام
طعنه ها می شنود جای ادب، جاى سلام
نیش دشنام نشسته به دل محزونش
چوبه ى محمل و پیشانى غرق خونش
گذر از کوچه ى پر بغض یهودی ها واى
صورت انسیه و موج کبودی ها واى
پر و بالش به خدا لحظه ى پرواز شکست
سنگى آمد ز لب بام سرش باز شکست
غصه ى شام چه بر قلب صبورش آورد؟
صدقه ... واى! چه بر روز غرورش آورد
خاطراتش دل او را بدهد باز عذاب
خیزران، بغض یزید، طشت طلا، بزم شراب
رضا تاجیک
#رضا_تاجیک #شعر_بازگشت_کاروان_به_مدینه
.
.
#بازگشت_به_مدینه
#واحد
به آغوش مدینه عاقبت مادر رسیدم من
اگر چه قد کمان و مو سپیدم،روسفیدم من
تو میدانی چه آمد بر سرم، ای مادر خسته
هر آنچه از مدینه تا مدینه بود، دیدم من
مپرس از من، چرا پس کاروانت بی حسین آمد
که دیدم ذبح اعظم را به گودال و خمیدم من
چه اوضاعی، چه احوالی، چه طوفانی، چه گودالی
غباری آمد و دیگر حسینم را ندیدم من
خدا میخواست او را کشته، من را دربدر بیند
به امر حق بلا و داغ را بر جان خریدم من
دمی که اسب بی صاحب به خیمه غرقِ خون آمد
ز خود بیخود شدم مادر، گریبان می دریدم من
چه گویم مادر مظلومه، بهتر که ندیدی تو
چه جوری از حرم تا قتلگه را میدویدم من
دو دستم را که زیر نعش او بُردم، به او گفتم:
نه از حق نا امیدم من، نه از تو دل بریدم من
به او گفتم برادر جان؛ صبوری میکنم اما
دعایم کن، که خود راه اسارت برگزیدم من
منم اُم المصائب دخترِ اُم اَبیهایم
چهل منزل همه بارِ ولایت را کشیدم من
قسم بر آن مصیبتهای سنگینِ تو در کوچه
مصیباتِ تُرا، از شام تا کوفه چشیدم من
به ناموسِ علی هم شام، هم کوفه، جسارت شد
جواب یاحسینم، حرفهای بَد شنیدم من
مکرر معجر پاره، مکرر گوش و گوشواره
مکرر چادر خاکی، خود از نزدیک دیدم من
چگویم یا رسول الله، شرم از درد دل دارم
از آن چشمانِ هیزی که هزاران خار چیدم من
در آن مجلس که بیگانه یتیمت را کنیرک خواند
فقط با حربه نفرین، نفسهایش بریدم من
قسم بر پرچم عباس، فاتح آمدم مادر
قسم بر چادر خاکی علمدار رشیدم من
بنام نامیِ حیدر سخن آغاز چون کردم
سپاهِ کوفه را با خطبه ام از هم دریدم من
دوباره بعد دهها سال شد نام علی زنده
پیام کربلا دادم، سفیر هر شهیدم من
خرابه رفتم اما دینِ حق آباد شد تا حشر
به این فتح و ظفر با دختری کوچک رسیدم من
ز کلُ یومٍ عاشورا هزاران اربعین خیزد
و دشمن نا امید اما ز دل غرق امیدم من
محمود ژولیده
#شعر_بازگشت_کاروان_به_مدینه
.
meysammotiee-@yaa_hossein.mp3
6.17M
شهادت #پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم
🎵روضـه ی پیغمبر(ص)از زبان امیرالمومنین(ع)
🎤میثم #مطیعی
#روضه
🏴
.
#شور
#جواد_مقدم
شرح دیوانگی ام رد شده از هر سخنی
هر که در دهر پِی نام و نشان است علنی
شهره ی شهر شده سینه زنت از بس تا
اهل عالم به خدا من حسنی ام حسنی
جانم حسن ، جانانم حسن
روح من و ریحانم حسن
نوکر دربار تو هستم
سنه قوربانم حسن
... سنه قوربانم حسن ، سنه قوربانم حسن ...
من اگر بهر حسین بن علی سینه زنم
گریه گر میکند این پیرهنم روی تنم
به روی سینه ی من حک شده با خط درشت
من حسینی شده ی دست امام حسنم
شاهم حسن ، دلخواهم حسن
ای قمر و ای ماهم حسن
نوکرم و کرب و بلامو
زِ تو میخواهم حسن
... سنه قوربانم حسن ، سنه قوربانم حسن ...
عرش را خم به دو ابرو زدنش ریخت بهم
لشکری را سر زین پا شدنش ریخت بهم
خیبر و بدر و حنین ، فتح و فتوح علی و
در جمل عایشه ها را حسنش ریخت بهم
شیر جمل ، ای حضرت یل
ای غضب شمشیر جمل
ای به دم تیغ تو مُردن
حسن اَحلی من عسل
... سنه قوربانم حسن ، سنه قوربانم حسن ...
با کرامات حسن مور سلیمان بشود
آخرین شام خزان صبح بهاران بشود
به ید حضرت قائم نگرد آخر سر
اهل عالم عربستان حسنستان بشود
تاج سرم ، ای بال و پرم
سائلتم ای جان کرم
آخر سر شیعه براتون
آقا میسازه حرم
... سنه قوربانم حسن ، سنه قوربانم حسن ...
شاعر : #محمد_جواد_حیدری
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
#شور
.👇