eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
371 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 دارم می بینم با پاهای تاول زده 🖊 | 🖊 ١٣٩٤ 🖊 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دارم می بینم با پاهای تاول زده پیاده، مهمونم از راه دور اومده دلا قطره قطره راهی دریا شده بیا، که زینبم داره میاد به کربلا میاد، یه کاروان خسته از شام بلا میان، فرشته ها به خونه ی خون خدا آغوش من بازه برای زوارم به راهتون چشم منو علمدارم کسی با شوقِ زیارت اربعین به عشق دیدارم، میاد به این سرزمین میان استقبالش، زهرا و ام البنین خودم مسافرای عاشق و صدا زدم خودم دارم کنارتون میام قدم قدم خودم دل شما رو می برم به اون حرم دوای درداتون، غبار این راهه به راهتون چشم شهید شش ماهه تویی که اینجایی به دعوت خواهرم خودم همراهت تا قیامت و محشرم بهشتی هستی با شفاعت مادرم بهشت همش یه گوشه ای از این ضیافته بهشت خودش تو آرزوی این زیارته بهشت یه جلوه از شکوه این قیامته یار منه هرکی بیاد در خونم منم دلم تنگه برای مهمونم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ۴
4_318504763102593630.mp3
4.51M
@emame3vom 🎧 #سبک_واحد👆 🎤کربلایی_جواد #مقدم👌 [بوی حرمت میپیچه توی هیئت آقا] 📝 #متن_نوحه👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بوی حرمت میپیچه توی هیئت آقا که دل منو میبَره یه نفس کربلا سینه میزنم میرسم پای ایوون طلا خدا میدونه که دلم حرم تو شده شامل نگاه پُر از کرم تو شده دخیل ضریح تو و علم تو شده حالا که یه روز میمیرم چی میشه تو روضه باشه بمیرم و روح از تنم روونه ی کربلا شِـه آقام آقـام ای آقام ای آقام ای،یاحسـین #ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همه میدونن اینو که تویی آقای من روزی منو میذاری توی دستای من الهی که باز به حرم وا بشه پای من تو اگه بخوای همه چیمو میذارم میام تو که میدونی هیچ جا کرب و بلا نیست برام تویی که فقط جنت منی و وَالسَلام وقتی که میکشم نفس تو هوای کرب و بلا مرغ دل من مـیـپـره تو دل حرم بی هوا آقام آقام ای،آقام ای آقام ای،یاحسـین #ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تورو به جون مادرت منو یادت نره منی که سَر سفره تون زندگیم میگذره به روی سرم سایه ی کرم حیدره دیوونه شدم وقتی به تربتت لب زدم آتیش غمو به دل خستم هر شب زدم شاهدی چقدر سینه از غم زینب زدم تا که زیر پرچمشی دیگه چی میخوایم از خدا یه آرزو مونده فقط مارو ببره کـربـلا آقام آقام ای،آقـام ای آقام ای یا حـسـین #کربلا🏴 #اربعین 🏴 #امام_حسین ع🏴 ╭┅───────┅╮ 🎤 @emame3vom 🎤 ╰┅───────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 دل به تو بستم حسین دل به دنیا نه با تو سرمستم حسین، بی تو اما نه صلی الله علیک سید المظلوم لعن الله علی ابن مرجانه نفس عالم و آدمو بستن به دم تو همه ی شادی دنیا رو میشوره غم تو تموم زندگی من فدای حرم تو دوست دارم، ای راه تو راه سرنوشت دوست دارم ، آقای جوونای بهشت (ارباب ، یا سیدنا الحسین) 🌺🌺🌺🌺🌺 تو شقایق منی، مگه آقا نه یار صادق منی، مگه آقا نه خیلی عاشق تو و اسم زیباتم تو هم عاشق منی ، مگه اقا نه مگه نه اینکه عاشق تو روسفیده محشر مگه نه اینکه زیر دستم و تو آقا بالاسر مگه نه اینکه ما رو میسپری به دست مادر جونم آقا، قربون تو و اسم خوشت جونم آقا، نذر اون چش عاشق کشت (ارباب ، یا سیدنا الحسین) 🌺🌺🌺🌺🌺 عبد تو عالم و آدمه سرتاپا واسه تو وجودمون غمه سرتاپا تا ابد سرور ما تویی ثارالله تا ابد نوکرتیم همه سرتاپا نداره دنیا گستردگی ارتش ما رو نوکری تو بالا میبره ارزش ما رو چشامون کف پاته قیمتی کن چش ما رو ارباب من، عرض نوکریمو بپذیر ارباب من، تو امیری و نعم الامیر (ارباب ، یا سیدنا الحسین) ╔═ 🍁 🌻════⚘ 🌾═╗ 🆔 @emame3vom ╚═ 🦋⚘════ ⚖☀️ ═╝
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ جون میگیرم پای روضه ، تا نفس میکشم از هوای روضه وقتی هیئت کربلا شه ، شبای زیارته شبای روضه باده دستم ، مست مستم ، شراب مستی من یه چای روضه وقت مردن سرِ قبرم ، شب جمعه بذارید صدای روضه سربلندن تا قیامت ، سینه‌زنهای تو در همه عوالم بس که سینه زدم آقا ، دیگه نیست روی تنم یه جای سالم یا مصباح الهُدیٰ ، دردونه‌ی خدا بهتر از تو توی عالم نیست ای از همه بهتر ، با تو روز محشر به خدا عین خیالم نیست "ثارالله ، اباعبدالله" ای طبیبِ دل زارم، دیدم آقا معجزاتتو به عینه تا قیامت زیر دِینم، کربلا رفتن من ادای دِینه وعده‌ی ما ، گعده‌ی ما ٫ کنار نخلای بین الحرمینه که خدا هم شب جمعه ٫ مشغول زیارت امام حسینه السلام ای شاه خوبان ، السلام ای که امیر نوکرایی من که نیستم نوحه‌خونت ، وقتی میکنه خدا نوحه‌سرایی زیر دینت هستم ، با دم تو مستم یه روزی میگیری دستم رو دلبر و دلرحمی ، تو فقط میفهمی حال ویرونه و خسته‌م رو "ثارالله ، اباعبدالله" من گداتم ، خاک پاتم، شأن تو فراتر از قله‌ی قافه از مقامت چی بگم من، وقتی بین علما هم اختلافه عشق یعنی عشق ارباب، به جز عشق تو دم از عاشقی لافه حضرت حق خرج ما کرد، هرچی موند از گِلِ خلقتت اضافه در مقام تو همین بس، گفته پیغمبر ما "حسینُ منّی" ما همه سربازت هستیم ، پادگان تو نداره شرط سنی "أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاة " عاشق نمازتم آقا شاه عالم حسین ، فرماندهم حسین به خدا سربازتم آقا "ثارالله ، اباعبدالله" *شعر و سبک: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 ۱ ╔═ 🍁 🌻════⚘ 🌾═╗ 🆔 @emame3vom ╚═ 🦋⚘════ ⚖☀️ ═╝
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام امیر عاشورا السلام ای پسر زهرا السلام، السلام، السلام من از عشقت مجنونم به هوای تو میخونم بده باز سر و سامونم یاحسین به نگاه تو دل بستم اومدی بگیری دستم دیگه از گناهام خسته‌م یاحسین پای تو سینه میزنم شد نذر روضه بدنم کربلای تو وطنم حسین «یا ثارالله ، اباعبدالله» کربلا، خونه‌ی امیدم کربلا، به تو سلام میدم کربلا، کربلا، کربلا مثِ بارون میبارم شده آه و ناله کارم غم کربلاتو دارم یا حسین حرمت شده فکر من دم تو دم بکر من تویی بهترین ذکر من یا حسین دست لطفت رو سَرمه دلتنگیم واسه حرمه رویای چشم تَرَمه حسین «یا ثارالله، اباعبدالله» محشره، کرببلای تو محشره، بزم عزای تو محشره، محشره، محشره توی دلها جا داری یوسف سَرِ بازاری تو یه دنیا عاشق داری یاحسین عاشقت شدم بی‌تابم منِ خسته رو دریابم که فقط تویی اربابم یاحسین این که من نوکر توأم زیر بال و پر توأم مدیون مادر توأم حسین «یا ثارالله، اباعبدالله» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 ۳ ╔═ 🍁 🌻════⚘ 🌾═╗ 🆔 @emame3vom ╚═ 🦋⚘════ ⚖☀️ ═╝
. بابی انتَ و اُمّی خوش به حال من و خدای حسین هر دو گشتیم مبتلای حسین پدر و مادرم فدای پدر …. مادری که شده فدای حسین دل سنگ مرا گره بزنید به ضریح پر از طلای حسین روز محشر چقدر محترم است محضر فاطمه گدای حسین میشود خاک بر سرش هر کس نشود خاک زیر پای حسین همه ی کائنات محتاجند به دعای حسن دعای حسین بعد مرگم تن مرا ببرید یا نجف یا به کربلای حسین به دل ما کسی محل نگذاشت جز علمدار با وفای حسین بچه های علی و فاطمه اند گریه کن های بچه های حسین زودتر از پسر پدر جان داد تکه تکه که شد عصای حسین آه از آن لحظه ای که زینب گفت: سر من را ببُر به جای حسین آنقدر خواهرش کتک خورده سر انگشتر و عبای حسین ابراهیم لآلی ╔═ 🍁 🌻════⚘ 🌾═╗ 🆔 @emame3vom ╚═ 🦋⚘════ ⚖☀️ ═╝
Boroumand-Shab7Safar1396[04].mp3
3.59M
🎤کربلایی امیر #برومند👌 🔸(شال روضه شو میبنده کمرش) 🎧 #سبک_شور #کربلا 🏴 #محرم🏴 #اربعین🏴 #امام_حسین ع🏴 ╔═ 🍁 🌻════⚘ 🌾═╗ 🆔 @emame3vom ╚═ 🦋⚘════ ⚖☀️ ═╝ #حب_الحسین_یجمعنا #کربلا #الاربعین_مقدمه_الظهور #الحسین_یجمعنا #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
124217_714.mp3
6.24M
[ بدم المظلوم بدم العطشان ] 🎧 #سبک_واحد 🎤حاج مهدی #میرداماد 📝 #متن_نوحه👇 ــــــــــــــــــــــــــــ بِدم المظلوم، بِدم العطشان بِدم العریان، بدم الارباب خدا قسمت کن، بتونم باشم  اربعین هر سال، حرم ارباب به هوای حرم، با زائرای حرم اربعین و جاده‌های با صفای حرم  قافله قافله، بی‌وقفه بی‌فاصله می‌رسیم بینُ الحرمین ما با حروله به‌ اِذن مولا امیرَ المومنین  فَنَحنُ زوّار الحسین فی الاربعین و هو المشعر و هو الزمزم  و هو الکعبه و هو المولا کاروونی از سمتِ این دنیا  اربعین میره جنتُ الاعلی مالَنَ الامال، مالَنَ المیعاد  مالَنَ الجنه، غیرُ کربلا اَینُها سالُ ابرت شوقاً  صاحبَ دعوه، سیدَ الزهرا فاطمه حاظره و عینها ناظره  تکتب لکلنا شفاعه محشرا به‌ اِذن مولا امیرَ المومنین  فَنَحنُ زوّار الحسین فی الاربعین #کربلا🏴 #اربعین 🏴 #امام_حسین ع🏴 ╔═ 🍁 🌻════⚘ 🌾═╗ 🆔 @emame3vom ╚═ 🦋⚘════ ⚖☀️ ═╝ #حب_الحسین_یجمعنا #کربلا #الاربعین_مقدمه_الظهور #الحسین_یجمعنا #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
mohamadhosseinpouyanfar-@yaa_hossein.mp3
5.95M
#اربعین #کربلا #حب_الحسین_یجمعنا 🎵دق ميكنم اگه اربعين نيام من یه کربلا میخوام 🎤محمدحسین پویانفر ╔═ 🍁 🌻════⚘ 🌾═╗ 🆔 @emame3vom ╚═ 🦋⚘════ ⚖☀️ ═╝ #حب_الحسین_یجمعنا #کربلا #الاربعین_مقدمه_الظهور #الحسین_یجمعنا #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
. از برکت و از رأفتِ أمّ ٱلمصائب خواندند ما را امّتِ أمّ ٱلمصائب چشمانمان لبریز شد از اشک، داریم این رزق را از برکتِ أمّ ٱلمصائب ذکرِ قنوتش بود «تسلیماً لأمرک» چون بندگی شد نیّتِ أمّ ٱلمصائب @emame3vom یک تارِ مو از معجرش بیرون نیفتاد این است درس ِ عصمتِ أمّ ٱلمصائب در کربلا تفسیر شد «صبراً جمیلاٰ» شد استجابت حاجتِ أمّ ٱلمصائب از خطبه‌های نافذش فهمیده می‌شد در عینِ غربت٬ غیرتِ أمّ ٱلمصائب در روضه‌هایِ تلّ و مقتل شد همیشه أم‌ّٱلبنین هم‌صحبتِ أمّ ٱلمصائب خون گریه کرد ایوب در ویرانهٔ شام از گریه‌های حضرتِ أمّ ٱلمصائب از داغِ زینب گریه کرد و شد أباٱلفضل بنیانگذارِ هیئت أمّ ٱلمصائب قطعا تسلّیٰ یافت با دستان زهرا قلبی که شد ناراحتِ أمّ المصائب «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom
ای زینب ای که بی‌تو حقیقت زبان نداشت خون آبرو، محبّت و ایثار، جان نداشت آگاه بود عشق که بی‌تو غریب بود اقرار داشت صبر، که بی‌تو توان نداشت در پهن‌دشت حادثه با وسعت زمان دنیا، سراغ چون تو زنی قهرمان نداشت یک روز بود و این همه داغ، ای امام صبر پیغمبری به سختی تو امتحان نداشت گر پای صبر و همّت تو در میان نبود اسلام جز به گوشهٔ عزلت مکان نداشت @emame3vom روزی به زیر سایهٔ پیغمبر خدای روزی به جز سر شهدا سایه‌بان نداشت؟ محمل درست در وسط نیزه‌دارها یک ذرّه رحم در دل خود ساربان نداشت زینب اگر نبود، شجاعت یتیم بود زینب اگر نبود، شهامت روان نداشت زینب اگر نبود، وفا سرشکسته بود زینب اگر نبود، تن عشق جان نداشت زینب اگر کمر به اسارت نبسته بود آزادی این چنین شرف جاودان نداشت «میثم» هماره تا که به لب داشت صحبتی حرفی به‌جز مناقب این خاندان نداشت «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 نخل میثم
. انگیزه ی عبادت لیل النهارها قربان روی ماه تو ایل و تبارها @emame3vom «این هفته هم گذشت تو اما نیامدی» خسته شدیم دیگر از این انتظارها آه ای عزیز فاطمه وقتش نیامده رحمی کنی به حال دل این غبارها دارند یک به یک همه پائیز میشوند در آرزوی وصل تو فصل بهارها خورشید پر فروغ عوالم طلوع کن محض رضای حضرت پرودگارها گنجینه ی علوم الهی، امام حی خیری ندیده بعد تو این روزگارها برگرد از سفر علوی طینتِ حسن برگرد ای ذخیره ی عالی تبارها کم رنگ تر شده ست ولای ابوتراب در بینمان بیا پسر تکسوارها علّامه ها کم از پدرت حرف میزنند عزلت نشین شدند ولایت مدارها برگرد تا که روضه بخوانیم دور هم از زینب و رقیه و خلخال و خارها یابن الغریب عمه ی مظلومه ی تو را کرب و بلا زدند به جان تو بارها اقا شنیده ایم که جدّت حسین را کشتند عصر روز دهم نیزه دارها  ابراهیم لآلی ╔═ 🍁 🌻════⚘ 🌾═╗ 🆔 @emame3vom ╚═ 🦋⚘════ ⚖☀️ ═╝
متن روضه 3 🔸اربعین آمد دلم را غم گرفت 🔸بهر زینب عالمی ماتم گرفت این روزها همه عالم عزاداره... آسمان و زمین خون گریه میکنند... 🔸سوز اهل آسمان آید به گوش 🔸ناله ی صاحب زمان آید به گوش یا صاحب الزمان... حتما این روزها مهدی فاطمه با پای پیاده... داره میره به سمت کربلا... 🔸بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا 🔸بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا حسین جان... از اول محرم... هر شب ناله زدم گفتم آقا... اربعین میخام کربلا باشم... آبروم رو بخر آقا... نکنه امسال هم دعوتم نکنی... آقا... اربعین رسید و بازم من جا موندم 🔸بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا رفقام یکی یکی خداحافظی کردند و رفتند... بازم من جا موندم... میخام بگم... آی رفقا... آی کربلایی ها... خوش بحالتون... حسین فاطمه دعوتتون کرده... اما... منو و شما توی یه هیئت بودیم... هر شب... توی یه هیئت سینه زدیم... وقتی رفتید بین الحرمین... بیاد ما هم باشید... وقتی وارد حرم شدید به یاد ما هم باشید... 🔸تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده 🔸تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا یکی از زایران ابی عبدالله جابر بن عبدالله انصاری... اومد کربلا... با آب فرات غسل کرد... با خضوع و خشوع... اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست... دست گذاشت روی قبر مبارک... صدا زد... السلام علیک یا اباعبدالله دید جوابی نیومد... دوباره صدا زد جواب نیومد... صداش به ناله بلند شد... ا حبیب لا یجیب حبیب آیا دوست جواب دوست رو نمیده... یدفعه خودش جواب خودش رو داد گفت... جابر جواب سلام از آقایی میخواهی که بین سر و بدنش جدایی افتاده... جابر داره عزاداری میکنه... یدفعه صدای قافله ای رو شنید... یه قافله ای...غريبانه... داره به کربلا نزدیک میشه... 🔸ز جا برخیز جابر، دلبر جانانه می آید 🔸قدم از خانه بیرون نه، که صاحب خانه می آید جابر... بلند شو... بلاکش دوران زینب داره میاد... 🔸ره واکنید قافله سالار میرسد 🔸یک قافله اسیر ،عزادار میرسد 🔸برخیز یا حسین سری دست و پا نما 🔸دلبر برای دیدن دلدار میرسد نميدونم این زن و بچه ها چه حالی داشتند... وقتی رسیدند کربلا... عقده های دلشون باز شد... صدای ناله از هر طرف بلند شد... اما صدای ناله یک خواهری از همه جانسوزتره... 🔸رسیدم کربلا اى داد بى داد 🔸حسین سر جدا، اى داد بى داد 🔸چهل روز است گریانم حسین جان 🔸چو موى تو پریشانم حسین جان 🔸چهل روز است می‏خوانم حسین جان 🔸حسین جانم حسین جانم حسین جان خدایا همین جا بود عزیزان ما رو سر بریدند... همین جا بود اطفال ما رو کشتند... همین جا بود تیر به گلوی اصغر زدند... 🔸همین جا شیر خواره گریه می‏کرد 🔸رباب بى ستاره گریه می‏کرد 🔸گهى بر گاهواره گریه می‏کرد 🔸گهى بر مشک پاره گریه می‏کرد 🔸خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ 🔸مرا بیچاره کرده پیر کرده خدایا خیلی برام سخت گذشت... 🔸همین جا دور اکبر را گرفتند 🔸ز ما شبه پیمبر را گرفتند 🔸ولى از من دو دلبر را گرفتند 🔸هم اکبر هم برادر را گرفتند همین جا بود جلو چشمانم علی اکبرم رو قطعه قطعه کردند... دستهای عباسم قطع کردند خودم دیدم نانجیب با خنجر برهنه روی سینه برادرم حسین... جلو چشمانم حسینم رو پرپر کردند 🔸خودم دیدم ز بالای بلندی 🔸که محبوب خدا را سر بریدند 🔸خودم دیدم کبوترهای معصوم 🔸همه، سر زیر پرها کرده بودند الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
. بند هشتم ناله در دل، اشگ بر رخسار، بغضم در گلوست عضو عضوم با حسین فاطمه در گفتگوست نامه ی اعمال من این چشم گریان من است اشگ من بر صورت من خوش تر از آب وضوست هر کجا پا می نهم انگار نهر علقمه هر طرف رو می کنم قبر حسینم روبروست اشگ از سوز عطش خشکیده در چشم رباب کودک شش ماهه را تیر سه شعبه در گلوست مکتب من خیمه ی عبّاس و درسم یا حسین دین من آیین من تا صبح محشر عشق اوست با حسین و کربلا یک عمر عادت کرده ام کربلایم کربلایم کربلایم آرزوست «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند نهم کربلا یعنی خدای کعبه را بیت الحرم کربلا خاکی است کز خون خدا شد محترم کربلا یعنی سرشک دیده و هُرم عطش پیکر صد چاک و دست خالی و مشک و علم غنچه ای از ضرب سیلی گشته رخسارش کبود لاله ای از تازیانه کرده اندامش ورم نونهالی حنجرش خشکیده از سوز عطش سرو اندامی زخون چسبیده لب هایش به هم نوجوانی تشنه ی آب دم شمشیرها شیر خواری شیر خورده از دم تیر ستم در طواف کعبه گفتم با خداوند حرم کی خداوند حرم حتّی کنار این حرم «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند دهم زخم دل، زخم بدن، زخم جگر، زخم زبان آفتاب گرم و هرم تشنگی، داغ جوان سنگ، مُهر و قتلگه سجّاده، خون آب وضو ذکر بر لب، تیر بر دل، اشگ بر صورت روان داد زیر خنجر قاتل نمازش را سلام گفت تسبیحات زهرا را به بالای سنان آفتاب فاطمه افتاد بر روی زمین بر تن عریان او خورشید گشته سایبان بارالها دیده ای تا خون بگریم روز و شب سیل اشگم را به قبر یوسف زهرا رسان هر کجا پا می گذارم، هر طرف رو آورم از نسیم و از فضا و از زمین و آسمان «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند یازدهم طایران دیدند از صیّادها آزارها لاله ها لب تشنه جان دادند زیر خارها دختران فاطمه دامانشان آتش گرفت از هجوم دشمنان و از شرارا نارها خون زگوش دختر شیر خدا جاری شده گوشواره اوفتاده در کف خونخوارها کربلا معجر بپوشان تا نبیند فاطمه داغ گرما، نقش سیلی، بر گل رخسارها کاش می شد صورت خود را نهم بر روی خاک در مسیر کربلا، در مقدم زوّارها خوانده ام از خوردسالی روز و شب این بیت را بارها و بارها و بارها و بارها «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند دوازدهم کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا در فراقت مبتلایم مبتلایم مبتلا عاقبت با خون ثاراللّهیان تفسیر شد قصّه ی ذبح عظیم و آیه ی قالوا بلا آیه ی قرآن نیفتاد از لب خشک حسین از کنار قتلگه تا دامن طشت طلا جان فدای کشته ای که با سر ببریده اش بر فراز نی چهل منزل به دشمن گفت، لا سال ها دیدم که در هر محفلی با سوزِ دل خوانده اند این بیت را با یکدگر اهل ولا «تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا» «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» @emame3vom
۵ بند اوّل مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا پیش تر از آنکه مادر شیر نوشاند مرا جام اشگ و خون گرفتم از سبوی کربلا با وجود نهر جاریِ فرات و علقمه خون ثارالله شد آب وضوی کربلا اشگ چشم زینب و خون حسین بن علی گشته تا صبح قیامت آبروی کربلا گه کشد در قتلگه گاهی به سوی علقمه گه برد هوش از سرم نام نکوی کربلا کعبه و سعی و صفا و مروه ی من کربلاست هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند دوّم از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه بشنوم در گوشه ی مقتل صدای فاطمه دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک با سرشک دیده سقّایی کنم در علقمه دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل اشگ ریزم بر رخ و باشم دعا گوی همه دین من دنیای من عقبای من باشد حسین نه به خُلدم حاجت است و نه زنارم واهمه دیده بستم از همه عالم، دلم در کربلاست بر لبم دائم بود این بیت زیبا زمزمه «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند سوّم کربلا ای حُرمتت بالاتر از بیت الحرام تا به کی از دور گویم بر شهیدانت سلام تا به کی از دور گردم دور نهر علقمه تا به کی فراتت خون دل ریزم به جام آه از من گر نسوزم لحظه لحظه بر حسین وای بر من گر شود بی کربلا عمرم تمام کربلا! یک لحظه از آب فرات خود بپرس مِهر زهرا از چه شد بر زاده ی زهرا حرام کربلا! فریاد زن با مردم عالم بگو کوفیان با سنگ از مهمان گرفتند احترام بس که می گردد دلم بر گرد آن شش گوشه قبر بس که مشتاق حسین و کربلایم صبح و شام «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند چهارم من کجا از دلبرم یک لحظه دل بر داشتم پیش تر از خلقتِ دل مهرِ دلبر داشتم پیش تر از بودن چشمم هزاران موج اشک از برای گریه بر آن جسم بی سر داشتم پیش تر از بردن نام پدر گفتم حسین مهر او را در دل از دامان مادر داشتم شیر مادر را ننوشیده، به چشمم سیل اشک بر گلوی تشنه ی شش ماهه اصغر داشتم پیش تر از نوجوانی سینه بر اکبر زدم پاره های دل بر آن صد پاره پیکر داشتم مادرم می گفت ای فرزند! من کام تو را از ازل با خاک سرخ کربلا برداشتم «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند پنجم عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین تا برات کربلایم را کند امضا حسین هم دلم برده با خود در کنار قتلگاه هم دو چشمم را کند از اشک و خون دریا حسین با همین پرونده ی سنگین و این بار گناه می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه ریختم اشگ و زدم بر سینه، گفتم یا حسین غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق هر کجا باشیم ما را می کند پیدا حسین من که از روز ولادت کربلایی بوده ام دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین کعبه و رکن و مقام و زمزم من کربلاست از حسینم در حسینم با حسینم با حسین «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند ششم خاک را در قتلگه گِل کردم از اشگ دو عین ساختم مُهری و روی آن نوشتم یا حسین اشگ من بر یوسف زهراست، دین و دِین من گریه کن ای دیده نگذاری بمانم زیر دِین ای اجل مهلت بده یک لحظه سقّایی کنم با سرشک دیده بر سقّای مقطوع الیدین دوست دارم مثل زینب سر به محمل بشکنم خون فشانم از جبین و اشگ ریزم از دو عین در نظر می آورم گلدسته ی عبّاس را چون کنم از قصر شیرین رو به شهر خانقین از نفس های شب و عطر نسیم صبحگاه در مدینه در نجف در کربلا در کاظمین «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند هفتم قطره قطره آب شو ای دل چو شمع انجمن گریه کن ای دیده بر آن کشته ی صد پاره تن یک بیابان خار و یک صحرا خزان یک برگ گل یک هزار و نهصد و پنجاه زخم و یک بدن یوسف زهرا تنش با چنگ گرگان چنگ چنگ پیرهن از تن، تن او پاره تر از پیرهن کاش بودم روز عاشورا کنار قتلگاه ناله از دل می زدم کی شمر! زینب را نزن کاش می گفتم به دشت کربلا با زائرین بوریایی شد تن فرزند زهرا را کفن گر چه از آن تربت شش گوشه دور افتاده ام کربلا باشد به من نزدیک تر از جان من «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» @emame3vom
ای بتول علی نما زینب دومین عصمت خدا زینب جامع افتخار آل الله مرکز اقتدارها زینب هر چه خوبی که آفریده خدا همه حاصل بود تو را زینب علیِ دیگر و حسین دگر آفرید از تو کبریا زینب حق اُخت‌الحسین بودن را خوب آورده‌ای به‌جا زینب نهضتی کز حسین شد آغاز تو رساندی به انتها زینب در رسانیدن پیام حسین ای تو جبریل کربلا زینب وارثان قیام عاشورا همه گویند یک صدا زینب عدد شصت و نه که هست یکی در حساب حروف با زینب زان سبب گفته‌اند هر کس را حاجتی هست از تو یا زینب شصت و نه سکّه را به نام شما به مساکین کند عطا زینب تا که از پنجۀ خدایی تو حاجت او شود روا زینب ای شهادت به صبر تو مدیون مرد میدان هر بلا زینب یک زن و این‌همه جوانمردی مرحبا بر تو مرحبا زینب نهضت سرخ کربلا چون هست حاصل رنج انبیا زینب   ز آنچه کردی که تا بجا ماند نهضت سرخ کربلا زینب از تو و صبر تو سپاسگذار انبیایند و اولیاء زینب کعبۀ نهضت حسینی را مروه عباس و تو صفا زینب یاد روزی که گرد کعبۀ عشق داشتی حجة النساء زینب بود قربانی‌ات دو فرزندت که در آن عرصه شد فدا زینب 📚 جلوه‌های رسالت » @emame3vom .
. دوست دارم که ترک لاف کنم خلوتی رفته، اعتکاف کنم تا شوم مُحرم حریم دمشق کعبه‌ء عشق را طواف کنم سخن از کاف و ها و یا گویم صحبت از عین و شین و قاف کنم حرف از معنی حجاب زنم یاد از بانوی عفاف کنم اوّلین حرف و آخرین مطلب السّلام علیکِ یا زینب! السّلام ای ملیکة الدّنیا! السّلام ای شفیعة العقبا! السّلام ای نبیره‌ی یاسین! السّلام ای نتیجه‌ی طاها! السّلام ای سلالة الحیدر! السّلام ای سلیلة الزّهرا! السّلام ای حسن ز پا تا سر! السّلام ای حسین سر تا پا! بردی ای نور عین و عین نور! تو از این پنج نور، فیض حضور ای تو ناموس قادر متعال! مایه‌ء افتخار احمد و آل فاطمه عصمت و علی خصلت مجتبی سیرت و حسین کمال ای حریم تو احسن المأمن! وی مدیح تو افضل الاعمال! دم ز تو می‌زنیم در همه دم یاد تو می‌کنیم در همه حال ای که یادت نمی‌رود از یاد! پدر و مادرم فدای تو باد! فاطمه زاده و علی حسبی علوی ذات و فاطمی نسبی کرمت شامل رجال و نسا حرمت مستجار شیخ و صبی ای ملقّب به زین اب! زینب! تو سزاوار این‌چنین لقبی زینبت خوانده است گر چه خدا به خدا زِین جدّ و امّ و ابی ای تو آیینه‌ی صفات حق! عفّت تام، عصمت مطلق خطبه‌هایت مبلّغ مکتب گریه‌هایت مروّج مذهب از تو باید سرود در هر روز بر تو باید گریست در هر شب چه بگویم که در رساله‌ء عشق عشق فتوا دهد بر این مطلب: با ادب با وضو بباید برد نام عُلیا مخدرّه زینب وه! که نامت به وحی، تمثیل ست زآن که نام‌آور تو جبریل ست ای خداوند عشق! یا زینب! عبد در بند عشق یا زینب! گر نبُد عشق تو جدا می‌گشت بند از بند عشق یا زینب! زیر و رو کرده‌ایم کون و مکان نیست مانند عشق، یا زینب! عشق اگر عشق توست ما همه‌ایم آرزومند عشق، یا زینب! کیستی؟ ای به عشق سنگ محک! عشق را با تو هست حقّ نمک عقل، مجنون توست سیّدتی! عشق، مفتون توست سیّدتی! ماندگار است تا ابد اسلام لیک مدیون توست سیّدتی! حج و صوم وصلوة وخمس و زکات همه مرهون توست سیّدتی! نه فقط کربلا و کوفه و شام کعبه ممنون توست سیّدتی! همه هستیّ خود فدا کردی دِین خود را به دین ادا کردی محو صبر تو حضرت ایّوب مات اشک تو یوسف و یعقوب یاد تو در ضمیر جان محفوظ نام تو در کتاب دل مکتوب گَرد و خاک حریم پاک تو را حور با گیسویش کند جاروب تویی آن کس که بس مصیبت دید شد به امّ المصائبی منسوب چه مصائب؟ که پیر کرده تو را بلکه از عمر، سیر کرده تو را آن که از بار غم خمیده تویی داغ بر روی داغ دیده تویی آن که هم بوده مادر دو شهید هم شده مادرش شهیده تویی آن که از خیمه‌گاه تا گودال همه‌ء راه را دویده تویی آن که فریاد واحسینایش از زمین بر فلک رسیده تویی تویی آن زن که رفت مردانه کوفه، زندان و شام، ویرانه تویی آن بانویی که فاضله بود بری از نقص بود و کامله بود تویی آن بانویی که در دل شب گرم راز و نیاز و نافله بود تویی آن بانویی که بر لب او نه گلایه نه شِکوه نه گله بود تویی آن بانویی که چل منزل در اسیری امیر قافله بود راه را با حسین کردی طی تو به محمل، حسین بر سر نی چون که می‌رفتی ای علی‌رفتار به سوی قبر احمد مختار تا حریم رسول اکرم بود، پیشگاه تو حیدر کرّار هم حسن همرمت بدی ز یمین هم حسین از پی‌ات شدی ز یسار تو کجا روی ناقه‌ی عریان؟ تو کجا بین کوچه و بازار؟ خاطر عاطر تو آزردند بزم نامحرمان تو را بردند ای مهین جلوه‌ء دلارایی! وی بهین اسوه‌ء شکیبایی! ما همه ذرّه و تو خورشیدی ما همه قطره و تو دریایی ای وجودت مطاف درد و غم در لقب کعبة الرّزایایی آن همه داغ دیدی و گفتی من ندیدم به غیر زیبایی همه مبهوت و مات بینش تو آفرین‌ها بر آفرینش تو گر شود صبر با تو رو در رو پیش پای تو می‌زند زانو صابران را تو برترین اسوه شاکران را تو بهترین الگو درد جان را محبتت درمان زخم دل را ولایتت دارو ما فقیر تو و تو مستغنی ما گدای تو و تو شه‌بانو هر چه هستیم خوب یا که بدیم چنگ بر تار چادر تو زدیم من کجا مدح دخت دخت رسول؟ نازپرورده‌ء علیّ و بتول ای عقیله میان هاشمیان! عاجز از درک تو تمام عقول تا بیایم به آستان‌بوسی کی به من می‌دهی تو اذن دخول؟ به سر آمد مدیحه و پایش بزن از راه مهر، مُهر قبول "تربتم" لیک کم‌ترم از خاک باد ارواح العالمین فداک! » @emame3vom .
زینب ای روح خدایی جلوات برجمال توسلام وصلوات مابه نام تو تبرّک جوئیم مدحت از منطق عصمت گوئیم رازهای صمدیّت باتوست افتخار ابدیّت باتوست ای جگرگوشۀ زهرا زینب دوّمین عصمت کبری زینب آل اطهارکه مجذوب تواند نسبتی را همه منسوب تواند ای گرامی به امامت عهدی می‌کندعمّه خطابت مهدی زحماتی که نبی دید و کشید رازهایی که علی گفت و شنید رنج‌هایی که به جان داشت بتول صلح و صبری که حسن کرد قبول همه در پرده یکی معنی داشت راه بر مکتب عاشورا داشت شیوه‌ات پیروی از آنها بود صبر تو حافظ عاشورا بود ای امامت به تو مدیون زینب زورق بادیۀ خون زینب پردۀ صبر خدا روپوشت ساحل فُلک نجات آغوشت کربلا از نفست روحانی قتلگاه ازقدمت نورانی چرخ از بار غمت می‌لرزید خاک زیر قدمت می‌لرزید چشم هستی نگران حالت گوش عالم به زبان قالت تا در آن صحنۀ سوزان چه‌کُنی با تن کشتۀ یاران چه‌کُنی گرچه زن، روح عبادت بودی مرد معراج شهادت بودی درمیان شهدا می‌گشتی وز پی خون خدا می‌گشتی اینک ای زائرۀ پاک حسین! این تو و این تن صدچاک حسین گقتی ای عطرخدا در بویت سر نداری که ببوسم رویت ای تن غرقه به خون در بر من! تو حسینی پسر مادر من؟ دیدی آن حنجرۀ بی‌تابش کردی از بوسۀ خود سیرابش گوهر اشک به دامان سُفتی آخرین حرف دلت را گفتی کِی به دامان نبی کرده مقام! باعلی گوی پس ازعرض سلام لاله های چمنت افسردند دخترت را به اسیری بردند زینب ای میوۀ بستان بتول پای این نامه بزن مُهر قبول بین «مؤید» که غلام تو بود چشم بر رحمت عام تو بود 📚 جلوه‌های رسالت » @emame3vom .
ندارم از غم آن حالت که گویم حالت خود را پریشان‌تر شوم چون یاد آرم حسرت خود را تو سرّ اللّهى و آگاهى از حالم ولى خواهم بیان سازم ز سوز دل، حدیث محنت خود را به کویت از پى تجدید دیدار آمدم اینک پذیرا شو، برادر! زائرین تربت خود را حسین! اى میزبان خلق! ما هستیم مهمانت دریغ از ما مفرما رحمت بی‌منّت خود را به عنوان اسارت رفته و آزاد می‌آیم به دست آوردم آخر عجز دشمن، عزّت خود را به شام و کوفه رفتم، خطبه خواندم، باز برگشتم به نیکى داده‌ام انجام، مأموریّت خود را به هر منزل تو با ما هم‌قدم بودى ولى آخر چرا در خانۀ خولى نبردى عترت خود را؟ نبینى تا به رخسارم نشان درد و حرمان را بپوشم در نقاب اشک خونین، صورت خود را اگر پرسى ز من حال رقیّه دختر زارت به آهى جانگداز ابراز دارم خجلت خود را غم مرگ رقیّه دخترت یک‌باره پیرم کرد هلال‌آسا نکردم بى‌جهت من قامت خود را به کف نآوردم اندر این سفر من درّ پیروزى ندادم تا ز کف آن گوهر پُرقیمت خود را «مؤیّد»، گاه‌گاهى بر غم من اشک می‌ریزد به جان من! مگیر از او نگاه رحمت خود را @emame3vom