eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
435 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
(حضرت معصومه س) ز نسل علی و پیمبر تویی چو زهرا شفیعه به محشر تویی منم من گدایت شوم من فدایت گل فاطمه۲ به قم مرقد تو بهشت من است ولای شما در سرشت من است تو شمس الضحایی تو اخت الرضایی گل فاطمه۲ عزیز رضایی تو معصومه ای چو زینب در عالم تو مظلومه ای نما جان زهرا روا حاجت ما گل فاطمه۲ ز هجر برادر تو گریان شدی روان سوی شهر خراسان شدی تو از رنج بسیار بگشتی تو بیمار گل فاطمه۲ ز سوز غم هجر او سوختی به قلب همه شعله افروختی الا نور دیده شدی قد خمیده گل فاطمه۲ تو در شهر قم غرق احسان شدی به شهر ولایت تو مهمان شدی گل مهربانی کنند شادمانی گل فاطمه۲ شدی رهسپر سوی ذات خدا ز سوز غمت غم شده کربلا همه غرق ماتم شده قم پر از غم گل فاطمه۲ قمیون همه دیده گریان شدند زنان قمی دل پریشان شدند برفتی ز دنیا گل باغ زهرا گل فاطمه۲ شب داغ تو بانو جان بر لبم به یاد گل باغ دین زینبم بدیده ستم ها ز کینه ز اعدا گل فاطمه۲ بدیده عدو کوفه و شهر شام زدند سنگ کینه بر آن ها ز بام ستم ها فزون شد دلش غرق خون شد گل فاطمه۲ (سبک: خدا مادرم را کجا میبرند)
علیهاالسلام 🔹عطر خراسان🔹 سال‌ها شهر در اعماق سیاهی سخت است روز و شب بگذرد اما به تباهی سخت است نفس باغ به تکرار نیامد بالا آفتاب از سر دیوار نیامد بالا اینکه عمری فقط از سفره کپک برداری گندم و پنبه بکاری و نمک برداری خشکیِ باغچه‌ها روی زمین باقی ماند سال‌ها طی شد و این شهر چنین باقی ماند در فراموشیِ انجیر و انار و گندم ناگهان گفت نهیبی که هلا ای مردم آب در دست اگر هست زمین بگذارید تا خود صبح بر این خاک جبین بگذارید از تبار گل و آیینه کسی می‌آید «مژده، ای دل که مسیحا نفسی می‌آید» پس به همراه همان ابر که باران آورد مهربانی خدا در زد و مهمان آورد دختری آمده از ایل و تبار حیدر از هر آنچه بنویسیم فراتر، برتر وصف اورا نتوان گفت به صد منظومه گفته معصوم به او «فاطمۀ معصومه» آفتابی که به سر چادری از شب دارد جلوۀ فاطمی و هیبت زینب دارد آفتابی‌ست که اعجاز فراوان با اوست باد سرمست شده، عطر خراسان با اوست شهرِ آفت زده از رنج و بلا عاری شد برکت از در و دیوار بر آن جاری شد از سفر آمده‌ای خستۀ راهی بانو زنده کن وادیِ مارا به نگاهی بانو ما اسیریم و فقیریم و یتیم ای مهتاب دختر حضرت موسی! دل ما را دریاب قم کویر است کویری که تلاطم دارد چادرت را بتکان قصد تیمم دارد آمد این‌گونه ولی هر چه که آمد نرسید عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید که اویس قرنی هم به محمد نرسید عاقبت حضرت معصومه به مشهد نرسید... قصه این بود و به وصفش قلم ما در ماند داغ دیدار برادر به دل خواهر ماند ماند تا پنجرۀ باغ اِرَم وا باشد حرم او حرم حضرت زهرا باشد تا که ما روضۀ بسیار بخوانیم درآن روضه‌های در و دیوار بخوانیم در‌آن... 📝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🎤روضه حضرت معصومه. س  🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 عین عمه جانش،بلا دید ،هفده نفر از بنی هاشم و مقابل چشم مبارك خانم معصومه سلام الله علیها،كشتند و سر بریدند،خانم مریض شد، عرض كردند خانم جان شهری در این نزدیكیه،نامش قمه،اگه دستور بدید،خیلی محب شما و اهلبیتند،تشریف ببرید قم،خانم فرمود،قم و می شناسه،روایت شنیده،مگه امام صادق نفرمود،حرم تمام ما اهلبیت قمه، دختری از من در قم دفن می شه،اسمش فاطمه است ،هركی زیارتش كنه ،بهشت براش واجب می شه،یاد حدیث جدش اُفتاد،فرمود بریم قم ،پیش قراولا رفتند، داد می زدند تو كوچه ها ،مردم قم از چه نشستید،وقت و اقبال به شما رو كرده،مردم قم پاشید گل و شیرینی بدید،خواهر امام رضا علیه السلام داره می یاد،مردم قم هركی قربونی می خواد بده بیاره،مردها همه دروازه شهر ایستادند،یه عده جلوتر،جمعیتی اُمد،از قم و اطراف،زنها رو بامها هلهله می كردند،هر كی می گفت چه خبره، می گفت: مگه نمی دونی دختر موسی بن جعفر داره می آد،خواهر امام رضاعلیه السلام داره می آد پیش ما بمونه،دیدند،ماشاءالله با چه جمال و جبروتی،محملی از دور داره می آد،همه می گن الله اكبر،فاطمه داره می آد،محمل و گل باران كردند،بوی گل و گلاب همه جا رو گرفت،بنا به دستور خود بی بی دم در خونه موسی بن خضرج ، محمل ایستاد،همه مردها از كوچه رفتند بیرون، تملم زنهای با كمال، مجلله ،زنهای متدینه،همه چاكر و نوكر ایستادند،كنیزها ایستادند،ناقه زانو زد،همچین آرام پا گذاشت رو زمین،سكینه و آرامش خاطری به دل و وجود اهل قم داد،تا پا اُمد رو زمین،صدا زدند صلوات بفرستید،با مشغله ای ،دختر موسی بن جعفر رو می خوان ببرند داخل خونه ،خوب مردم می ریزند دورش،چندین نفر دورش و گرفتند،خانم كسالت داره،برید كنار،همه ایستادند،هی نگاه می كنند،خانم جان منزل ما میاید،قربونی آوردند بكشند،بی بی فرمود این كارو نكنید،با یك عزت و احترامی،خواهر امام رضا علیه السلام آمد تو قم،آقا در مثل مناقشه نیست،امام راحل اُمد چقدر شلوغ بود،حالا عمه جان امام خمینی آمده،كسی كه برا ما حضرت زهرا سلام الله علیهاست،خود بی بی فرمود:هرچی از من می خواهید،سر قبر دخترم معصومه برید،دنبال قبر من نگردید،با عزت و احترام وارد شد،چیه كجا می خوای بری،این داستان قبلاًهم تكرار شده،یه شهر دیگه سراغ دارم،مثل قم آذین بستند،مثل قم  مردم جمع شدند،مثل  قم زنها هلهله كردند،مثل قم دروازه های شهر آدم ایستاد،اما یه فرقایی داشت،آه،تو قم ،رو پشت بومها گل بردند،تو شام تو پشت بومها سنگ بردند،گلم بردند،اینقده از اون بالا گل آتیش می ریختند،امون از دل زینب،امشب مجلس زنونه است برا،حضرت معصومه گریه می كنی باید،مثل زنها گریه كنی،آی خواهر امام رضا،برگردیم قم،اینقده حال بی بی خراب شد،آخه آدمی كه،بترسه به یارش نرسه،دیگه از غذا خوردن می افته،دیگه لبخند رو لبش نمی آد،داغ دیده نیست كه هست،یكی یه دونه خواهر امام رضا علیه السلام نیست كه هست،عزیز همه ی اهلبیت نیست هست،وسط راه مونده،خدا نیاره كسی وسط راه بمونه،آی  جوونایی كه وسط راه موندید،آی  اونایی كه دنبال گره گشا می گردید،آروم  آروم حالش رو به وخامت رفت،لحنش عوض شد، به شوق دیدن یار از دیار آمده ام، به اشك چشم و دل بی قرار آمده ام هوای روی برادر مرا كشید اینجا چه می شود به من او را نشان دهید اینجا غریبه ای به هوای غریب آمده است مریض عشق به شوق طبیب آمده است خودم میان قم و نبض جان من در طوس میان آتش هجران نشست این ققنوس رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم رضا كجاست سرم را به پاش بگذارم بیا برادر از جان عزیز تر به سرم كه زهر هجر تو سوزانده گوشه ی جگرم تمام قوت من جمع در صدا شده است به دست وپا زدنم اشهدم رضا شده است دیشب یه حرفی ،یكی برام زد،دیروز خیلی باهاش گریه كردم،فرمود:مگه نیست هر كسی به پابوس امام رضا علیه السلام بیاد،امام رضا دم مردن بدادش می رسه،چرا خودش فرموده،مگه نیست الاعمال و به نیات،كسی نیت زیارت كنه ،انگار رفته،پس امام رضا بالا سر اون كسی كه  نیت داره بره مشهد،میاد،مگه نیست این بی بی داشت می رفت،مشهد،وسط راه موند،پس باید لحظه ی آخر امام رضا اُمده باشه، و اُمده، اُمد بالا سرش،سر خواهرشو به دامن گرفت،گذشت وقتی می خوان غسل بدن،دستای میت و باز می كنن،امام رضا علیه السلام دید یه كاغذی تو دست خواهره،دست و  باز كرد،دید همون نامه ای است كه نوشته،خواهر یه سری به من بزن،    🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
واحد؛ زینب امام رضا.mp3
1.67M
علیهاالسلام 🔹زینب امام رضا🔹 شفیعۀ قیامت و، بانوی محشری، یا معصومه تویی که نور دیدۀ موسی بن جعفری، یا معصومه با یه نگات غم می‌بری از دل بابا تویی شبیه فاطمه اُمّ اَبیها تو زینبی، تو زینب امام رضایی دیگه مثه تو خواهری ندیده دنیا فدایِ تو ای مهربون‌خواهر هیچکی ندید خواهر از تو بهتر فدایی امام عصرت بودی دور از برادرت نموندی آخر «فاطمه یا فاطمه یا معصومه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برای مدح تو بسه، وصف محدثه، یا معصومه حدیث تو مقدسه، ذکر مجالسه، یا معصومه معطره به نام تو بعضی روایات که یادگاری مونده از تو فاطمیات برای ما روایت غدیرو گفتی کلام تو نورِ همه‌ش عمۀ سادات جاریه الطافت عین کوثر باقی می‌مونه فیضت تا محشر حوزه و فیضیه مدیون تو غبار صحنت علامه‌پرور «فاطمه یا فاطمه یا معصومه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نام تو اعتبار قم، ای افتخار قم، یا معصومه شده حریم اهل‌بیت، با تو دیار قم، یا معصومه وقتی که بی‌قراریم از غم زمونه وقتی که سیل غصه‌هامون بی‌امونه وقتی داریم هوای کربلا و مشهد پناه دل‌ها صحن صاحب الزمونه همیشه هستیم با یادت محشور که زائریم از نزدیک و از دور خونۀ دل‌هامون شد وقف تو خونۀ دل‌هامون شد بیت النور «فاطمه یا فاطمه یا معصومه» شاعر: نغمه‌پرداز:
غایبی و پیدایی سیدی و مولایی صورتی و معنایی سیدی ومولایی هر طرف درخشیدی مثل قرص خورشیدی ماه انجمن هایی سیدی ومولایی هم تو منجی عالم هم تو مصلح عالم هم تو صاحب مایی سیدی ومولایی هم کلیم موسایی هم مسیح عیسایی هم عزیز زهرایی سیدی ومولایی دور غربتت تا کی طول غیبتت تاکی عاقبت تو می آیی سیدی ومولای قوم فیل در کعبه خادم الحرم گشتند کعبه را تو آقایی سیدی ومولایی دست ما به دامانت جمله تحت فرمانت تاچه حکم فرمایی سیدی ومولایی کار دوستان آه است چشم کعبه درراه است تا تو چهره بگشایی سیدی ومولایی نور دیده زهرا قبر مادر خودرا کی به شیعه بنمایی سیدی ومولایی نیست چشم میثم را تاب دیدن رویت تو همیشه پیدایی سیدی ومولایی استاد حاج غلامرضا سازگار
       تحمل غم هجران برایمان سخت است بیا عزیز دلم روزگارمان سخت است شبِ فراق و غمِ انتظار طولانیست به دوستان ندهی گر رُخی نشان سخت است شروع روضه به شعر فراق خورده گره عجیب نیست اگر کار روضه خوان سخت است جلوی صاحب عزا روضه خواندن از پهلو خودِ تو حق بده یا صاحب الزمان سخت است یکی غم علی اکبر یکی غم زهرا عجیب بود ، اصولاً غم جوان سخت است برای فاتح خیبر همین که فاطمه اش فقط ، زمین بخورد پیش این و  آن سخت است به دست ، گردشِ دستاس و آرد کردنِ جو شکسته باشد اگر چند استخوان سخت است کبودیِ تن خود را نهان کنی شاید ولی نهان شدنِ قامت کمان سخت است به موی دخترکانش برای شانه زدن مگر که فضه بیاید ، نفس زنان سخت  است .....  سفر برای کسی که برادرش هم نیست کنار حرمله و خولی و سنان سخت است مگر که نثر نویسند در بحار و لهوف که نظم گفتن از انگشت و ساربان سخت است مهدی مقیمی
📆 تقویم اسلامی نجومی جمعه ۱۳ آبان ۱۴۰۱ هجری شمسی ۹ ربیع الثانی ۱۴۴۴ هجری قمری ۴ نوامبر ۲۰۲۲ میلادی 🌹 روز دانش آموز 🗓 روزشمار: ▪️1 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️25 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها 🌸 اذکار روز جمعه: - اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ( 100مرتبه ) - یا ذاالجلال و الاکرام (1000 مرتبه) - یا نور (256 مرتبه) برای عزیز شدن 🌸 امروز برای امور زیر نیک است: 🔹فرزند به گهواره نهادن 🔹از شیر گرفتن 🔹آغاز معالجه و شغل و امور آموزشی 🔹دادن سفارشات 🔹بذر پاشی 🔹نو بریدن و پوشیدن 👶 نوزاد محبوب و دوست داشتنی است. 👩‍❤️‍👨 مباشرت پس از فضیلت نماز عصر استحباب ویژه ای دارد و فرزند آن ساعت دانشمندی معروف گردد. ان شاءالله امشب: دستوری وارد نشده است. 💇‍♂ طبق روایات، (سر و صورت) باعث درد و بیماری می شود. 💉 یا #فصد انداختن در این روز، از ماه قمری باعث درد اعضا است. ✂️ جمعه برای ، روز خیلی خوب است، عمر و مالش افزون، از جذام، جنون، برص و کوری ایمن گردد. 👕 این جمعه بریدن و دوختن، عمر را طولانی می کند. 🚫 (رفع موهای بدن با نوره) به طور کلی از اول تا نیمه ماه که جرم ماه در حال بزرگ شدن است مضر است. ✴️️ وقت استخاره در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
‍ 🖤نوحه حضرت معصومه (س)🖤 چشمان حضرت معصومه بسته شد ۲ مهمان مادر پهلو شکسته شد ۲ زین داغ جانفزا ، گریان بود رضا 🏴🏴 گلزار عمر او شد از جفا خزان رفت از جهان ولی چون مادرش جوان زین داغ جانفزا ، گریان بود رضا 🏴🏴 اُختُ الرّضا شده مهمان فاطمه آتش زده غمش بر جان فاطمه زین داغ جانفزا ، گریان بود رضا 🏴🏴 برپا به شهر قم غوغای دیگر است صاحب عزای او موسی بن جعفر است زین داغ جانفزا ، گریان بود رضا 🏴🏴 اما دگر به او سیلی نزد کسی بر لاله پرده ی نیلی نزد کسی زین داغ جانفزا ، گریان بود رضا 🏴🏴 دیگر نزد کسی سنگی به او ز بام کس طعنه ای نزد بر خواهر امام زین داغ جانفزا ، گریان بود رضا 🏴🏴 شاعر : امیررضا فرجوند