eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا را جلوه‌ي ديگر مبارك يم توحيد را گوهر مبارك سپهر نور را اختر مبارك علي بر آل پيغمبر مبارك -كند دل دم به دم ياد محمّد -كه شد تكرار ميلاد محمّد خرد را رهبري آگاه دادند جوانان را چراغ راه دادند سپهر معرفت را ماه دادند ولايت را ولي‌الله دادند -ولي الله ولي در بر گرفته -محمّد يا علي در بر گرفته سپهر عصمت و تقوي قمر زاد عروس حضرت زهرا پسر زاد به خَلق و خُلق و خو پيغامبر زاد كه خيرالخلق را خير البشر زاد -شگفتا باز احمد آفريدند -محمّد را محمّد آفريدند سراپا نخله‌ي طور است اين طفل همه نورٌ علي نور است اين طفل تمام شور عاشور است اين طفل بگو قرآن منشور است اين طفل -كلام يوسف زهرا گواهي است -كه او ممسوس در ذات الهي است تماشايش ز زهرا مي‌برد دل تجلّايش ز بابا مي‌برد دل نه او تنها ز ليلا مي‌برد دل ز اهل البيت يكجا مي‌برد دل -حسين بن علي را نور عين است -علي آري عليّ بن الحسين است دعاي نور در مرآت رويش نواي وحي در ون گلويش حديث عشقِ بابا گفتگويش نگاه حضرت عبّاس سويش -امامت از جمالش در تجلاّست -نگاهش گه به زينب گه به ليلاست دو چشمش چشم حقّ بين پيمبر دو ابرو ذوالفقار شير داور دو بازو بازوي عبّاس و حيدر دو لعل لب نه، دو ياقوت احمر -از او بيت ولايت گشته گلشن -حسين بن علي چشم تو روشن سيادت بنده‌ي او بنده‌ي او شهادت زنده‌ي او زنده‌ي او شرف، ايمان، ادب، پاينده‌ي او پيام كربلا در خنده‌ي او -چه كويم هر چه گويم بهتر است اين -تعالي الله عليّ اكبر است اين دلش درياي ايمان حسين است درون پيكرش جان حسين است جمالش عيد قربان حسين است ببوسيدش كه قرآن حسين است -به خاكش دل به پايش جان فشانيد -به چشم و ابرويش قرآن بخوانيد سلام الله بر ماه جمالش صفات الله در خلق و خصالش جلال الله زهي قدر و جلالش ولي الله بيناي كمالش -رخش ناديده شمع محفل ماست -زيارتنامه‌اش لوح دل ماست سلام از مات اي روح معاني علي‌اكبر رسول اللهِ ثاني نبوّت را كتاب آسماني ولايت را فروغ جاوداني -علي، زهرا، پيمبر، بر تو نازد -پدر تا صبح محشر بر تو نازد تو حقّ را از ازل در خويش ديدي تو در قلب پدر شور آفريدي تو دل از هر چه جز جانان بريدي تو بانگ ارجعي را مي‌شنيدي -به پاس حقّ مقاوم ايستادي -به «ميثم»نه به عالم درس دادی ✍ استاد
. (سرود٣۰) عاشقان نیمه ی شعبان هر دلی گردیده شادان آخرین نور هدایت آمده خورشید تابان در جهان این خبر آمد جلوه گر یک قمر آمد سامرا گشته چراغان آخرین روشنگر آمد یوسف زهرا مدد۴ بر تمام اهل عالم هدیه‌ای از ذوالمن آمد غنچه ی خوش بوی نرجس نور چشم حسن آمد امشب از الطاف سرمد هستی و جان محمد کعبه ی دل های عاشق مهدی زهرا خوش آمد یوسف زهرا مدد۴ ده بشارت عاشقان را سر زده انوار سرمد عسکری شاد از وجودِ مهدی آل محمد سامرا گشته چنان طور عسکری شادان و مسرور بوسه زد نرجس به رویش آمده نور الا نور یوسف زهرا مدد۴ شامل ما همه لطفِ قادر لم یزلی شد عالم هستی دوباره از وجودش منجلی شد عاشقان آل عصمت جشن هم عهدی رسیده آخرین منجی رحمت در جهان مهدی رسیده یوسف زهرا مدد۴ شب شادی شب شوره همه عالم پر ز نوره در جنان همراه حیدر فاطمه غرق سروره آمده هست پیمبر گلی از بستان حیدر جان عسکری و نرجس یوسف زهرای اطهر یوسف زهرا مدد۴ شادمان گردیده قلبِ همه ی چشم انتظاران آمده مونسِ دل ها آن قرار بی قراران در همه عالم نویده بیقراران شب عیده شب ظلمت سحر آمد یوسف زهرا رسیده یوسف زهرا مدد۴ شب میلادش ز رحمت شده ایم مهمان مهدی در کنار سفره ی او ریزه خوار خوان مهدی شد جهان پابست مهدی ما همه سرمست مهدی هر گره از لطف حق باز می شود با دست مهدی یوسف زهرا مدد۴ یوسف فاطمه امشب همگی بر تو پناهیم ای دوای درد شیعه همه محتاج نگاهیم بنگر حال و هوایم این همه شور و نوایم کن دعا بر من مسکین آقا محتاج دعایم یوسف زهرا مدد۴
🔸️سرود جشن میلاد 🔸️حضرت علی اکبر(ع) 🔸️سبک افتخاری 🔸️بنداول پسر ارشد ارباب شده‌ای تو در نایاب به جوانان شده رهبر به شب تیره چو مهتاب شبه پیمبری تو همنام حیدری تو بر نسل هر جوانی الگو و سروری تو مولا یا علی اکبر(۴) صاحب پسر شده عروس زهرا علی اکبر نوه‌ی ام ابیها آمده دست گلی ز آل یاسین امشب از بیت حسین و ام لیلا مولا یاعلی اکبر(۴) 🔸️بنددوم فاطمه چشم تو روشن شد مدینه باغ گلشن ذکر تبریک ملائک گفته‌ شد به وجه احسن این نو گل حسین است بر زهرا نورعین است ماه هفت آسمان و شاهباز عالمین است مولا یا علی اکبر(۴) روی دامن حسن ماوا گرفتی تو نشان عشق از بابا گرفتی در شجاعت در شهامت همه گفتند تو نشان از ساقی و سقا گرفتی مولا یا علی اکبر(۴) 🔸️بندسوم قامتت کرده قیامت راضی از تو شد امامت مهدی فاطمه داده بین ناحیه سلامت تو جانان حسینی تو شاه عالمینی تو بر زینب کبری والله نورعینی مولا یا علی اکبر(۴) قد و بالای رشیدت سرو بستان چهره‌ی زیبای تو چون ماه تابان حیدر کرار دشت کربلایی تو شهید اولین بین شهیدان مولا یاعلی اکبر(۴) 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
222.9K
🎤کربلایی سعید سلطانی 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
از همان روز که افتاد به پایش پدرش تا به امروز به‌ پایِ پدرش افتاده شاعر: @navaye_asheghaan
این گُل که شکفته عطر جنّت دارد اندازه‌ی فردوس، طراوت دارد از یُمنِ شکفتن علی اکبر ارباب به خانه اش، ضیافت دارد
گُل از نفس بهار، چیدن دارد اوصاف گُل سُرخ، شنیدن دارد با دیدن اکبرش شکفت و گفتند خنده به لب حسین، دیدن دارد @navaye_asheghaan
ادب را حد اعلا می‌پسندد قدم را پشت بابا می‌پسندد ببین بالا بلند کربلا را خودش پایین پارا می‌پسندد @navaye_asheghaan
شادی ز رخ حسین پیدا شده است برچهره ی گُل، غرق تماشا شده است با آمدن علیِ اکبر، دیدند فصلی ز کتاب کربلا وا شده است @navaye_asheghaan
201.5K
﷽ مولودی_امام_زمان_عج سبک صلی الله علی محمد صلی الله علی النبی بوی مهدی از میان سامرا تا حس شده دامن نرجس پر از لاله پر از نرگس شده یااباصالح مدد مولا ابا صالح مدد ___🌷_______ مهدی آل محمد همچو غنچه وا شده سامرا عرش برین شد عسکری بابا شده یااباصالح مدد مولا ابا صالح مدد ______🌷_______ مصلح کل آمده دنیا همه غرق شعف عرض تبریک همه برمرتضی شاه نجف یااباصالح مدد مولا ابا صالح مدد ____🌷_______ کوکب برج حیا آمد ز بیت عسکری وارث دین نبی با ذوالفقاری حیدری یااباصالح مدد مولا ابا صالح مدد اجرای سبک:⬇️ مداح اهل بیت ع 🎤 التماس دعای فرج و عاقبت بخیری
ما از دعای خیر به هیئت رسیده‌ایم از دولتِ حسین به عزت رسیده‌ایم هیئت تمام زندگی ما غریب‌هاست با پرچم حسین به قدرت رسیده‌ایم این پای منبر است همان قبة‌الحسین اینجا هزار بار به حاجت رسیده‌ایم زهرای مرضیه است دعاگوی مستمع وقتی که ما به اوج مصیبت رسیده‌ایم در حسرتِ تباکیِ با ما، ملائکند پیداست ما به بام سعادت رسیده‌ایم چون عمرمان گذشت بمانیم گریه‌کن مثل حبیب اگر به شهادت رسیده‌ایم تا روز حشر دیده اگر با حسین ماند پس بی‌حساب تا به قیامت رسیده‌ایم هر روز با حسین دوباره تولّدیست بارید اشک و ما به طهارت رسیده‌ایم با یک سلام پاک شود هر گناهکار ما خود به این مقام و فضیلت رسیده‌ایم با این حیات طیبه عمری‌ست دل‌خوشیم یعنی به اوج شادی و بهجت رسیده‌ایم با چه زبان ز گریه بگوییم با شما با گریه بر حسین به جنّت رسیده‌ایم بس چشمان به اشک عزا شستشو شده در فتنه‌ها به درک بصیرت رسیده‌ایم لازم نبود خُدعه‌گران موعظه کنند عمری‌ست ما به حکم ولایت رسیده‌ایم وقتی برای قافله‌اش گریه می‌کنیم انگار که به یاریِ عترت رسیده‌ایم شد بارها امام زمان هم‌نشین‌مان در روضه‌ها به محضر حضرت رسیده‌ایم محمود ژولیده دست و پا می زدی و خواهر تو بین گودال دست و پا گم کرد تیغ ها در طواف جسم تواند کعبه را بین اشقیا گم کرد گفت زینب که سهم دارم من از تنی که به خاک افتاده جسم او را به خاک و خون نکشید این چنین شد که او تو را گم کرد شمر می گفت با تنش چه کنیم؟ پیرمردی عصا زنان آمد بی حیایی به خیمه حمله نمود و سنان بود که دعا گم کرد قد زینب کمان شدست اگر علتش شد کمان ابروی تو تیر ها از کمان رها می شد و تورا بین تیر ها گم کرد روی تل دید زینب کبری آن تنی را که غرق تیر شده روی تل دید مادری را که در جوانی ضعیف و پیر شده روی تل دید عده ای نامرد سمت گودال خون سرازیرند دید بعد از عموی تشنه لبان بزدلان در مصاف چون شیرند دید زلفی که در کشاکش باد نغمه ی ظلم را بنا کرده دید آن خنجری که سر را از ، پیکر شاه دین جدا کرده دید شخصی که با صدای رسا نعره می زد نبرد مغلوب ست دید در قتلگاه بر سر آن پیرهن کهنه ی تو آشوب است دید انگشتر عقیق یمن در نمی آید و درخشان است دید یک جفت چکمه در دست یک حرامی مست دیوانه ست هر کسی از تن غریب حسین یادگاری کمی به غارت برد آی ...مردم به روی آن تل بود که عقیله هزار مرتبه مرد علی اصغر یزدی نگاهش جانبِ گودال برگشت پرستو بی‌پر و بی‌بال برگشت ندارد فایده، پشتِ برادر هرآنچه می رود دنبال،.. برگشت همه با گریه از گودال رفتند ولی شمرِ لعین، خوش‌حال برگشت و با یک تیغِ برّان، داشت می‌رفت و خون می‌ریخت از چنگال، برگشت نمی‌بُرّد خدا،... با دستِ قاتل سرِ پاکش، زبانم لال برگشت عادل حسین قربان بین گودال پیکری گم شد یادگاری مادری گم شد آن قدر تیر و تیغ ونیزه زدند که در آن بین خنجری گم شد مثل الماس هزار تکه شدی تکه‌هایی ز گوهری گم شد تا به ده اسب نعل تازه زدند تا چهار فرسخی پری گم شد حرف انگشتری وسط نکشید هدیه سرخ خواهری گم شد روی نیزه سری نمی‌شد جا بین هجده سنان سری گم شد حمله کردند و امر شد به فرار وسط دشت دختری گم شد تا یکی را نجات داد عمه ... خبر آمد که دیگری گم شد حمله کردند، هر چه شد بردند ناگهان چند معجری گم شد ناله می‌زد رباب پی در پی گاهواره ز اصغری گم شد حسین ایزدی ذوالجناح آمد و احوال به هم ریخته اش ریخت بر هم حرم از یال به هم ریخته اش صیحه زد زینب از اقبال به هم ریخته اش کربلا مانده و گودال به هم ریخته اش می دود زینب و می دید سنان می آید شمر در معرکه لبخند زنان می آید بین گودال شهنشاه جهان افتاده دور او نیزه و شمشیر و کمان افتاده سبط خاتم ولی از تاب و توان افتاده چشم نرگس به شقایق نگران افتاده وا علیا پسر فاطمه تنها مانده وا نبیا وسط عهد شکن ها مانده پیرهن چاک و بدن چاک و پر از زخم تنش یک نفر آمده انگار سرِ پیرُهنش از دم تیغ به هم ریخته نظم بدنش با عصای خودت ای پیر تو دیگر مزنش اشکها موج فشان بر دل ساحل بزنید من چه گویم خودتان سر به مقاتل بزنید شمر با خویش در آن باغچه خنجر آورد پنجه اش را طرف زلف صنوبر آورد ناله اهل حرم را به فغان در آورد وای از آنچه که او بر سرِ حنجر آورد امتحان سر شده و وقت قبولی شده است حل این مسئله هم قسمت خولی شده است سر و سامان جهان بر سر نی رفت سرش پا به پایش به سرِ نیزه می آید پسرش میخورد تاب در اطراف سر او قمرش این سفر کرده خدایا به سلامت سفرش مادر از دور به دنبال سرش می آید بعد از اینها چه به روز پسرش می آید؟؟ سیدحسن رستگار