مداحی آنلاین - تو آن سپهر معرفت هستی که تا ابد - مهدی سماواتی.mp3
7.16M
🔳 #شهادت_امام_جعفر_صادق(ع)
🌴تو آن سپهر معرفت هستی که تا ابد
🌴انوار علم می دمد از ستاره ات
🎤حاج #مهدی_سماواتی
⏯ #روضه
@navaye_asheghaan
.
#نوحه_سنتی
نوحه شهادت امام صادق علیه السلام
غم ببار ای آسمان در غربت صادق
ناله کن دل در عزای حضرت صادق
در عزایش نوحه خوان باش
هم نوا با قدسیان باش...
(یابن زهرا یابن زهرا..)
مسموم وا اماما
مظلوم وا اماما
او که شد مسموم زهرِ دشمن بی دین
خانه اش آتش گرفت و شد دلش غمگین
می کشید آتش زبانه
بر سرش از بام خانه
مسموم وا اماما
مظلوم وا اماما
بینِ اَنظار عمومی بُردَنَش او را...
پا برهنه،پشتِ مرکب،نیمه شب تنها
آن امامِ شیعیان را
کرده غمگین ظلم اعدا
مسموم وا اماما
مظلوم وا اماما
آخری عمری دلش بی تابِ مادر بود
او که دردش هم شبیه دردِ حیدر بود
درد دستِ خسته ی او
دوش پینه بسته ی او..
مسموم وا اماما
مظلوم وا اماما
بین حجره کاظمش دیده غمِ بابا
لحظه ی آخر شده او همدمِ بابا
ناله ها کرده برایش
او کفن بُرده برایش
مسموم وا اماما
مظلوم وا اماما
شکر حق بر پیکرش آخِر کفن بوده
کِی دگر در قتلگه خونین دهن بوده
کِی سرش بر روی نی رفت
خواهرش در بزم می رفت..
شهید وا حسینا
غریب وا حسینا
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#شهادت_امام_صادق
@navaye_asheghaan
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
#قبرستان_بقیع؛ #اخلاقی_و_اندرز
او آفتاب روشن و صادق بود
گِردش پر از ستارۀ عاشق بود
نبض ستارگان همه در دستش
افلاک علم، واله و سرمستش
او مردی از تبار پیمبر بود
نقش نگاهش آینهپرور بود
چون باغ، علم «علَّم الاسمایش»
میریخت غنچهغنچه، ز لبهایش
او باغبان باغ معارف بود
محبوب قلب عامی و عارف بود...
دریای غرق موج فضیلت بود
اوج کمال، اوج فضیلت بود
آن مهر ذرّه پرور افلاکی
سرچشمۀ مجاهدت و پاکی
احیاگر معالم قرآن بود
بر پیکر شریعت ما جان بود
تجدید کرد سنّت جدّش را
نشناختند حرمت و حدّش را
روزی که زهر زد به دلش آتش
منصور زد در آب و گلش آتش
شوق سفر به عالم دیگر داشت
دلتنگ بود و دیدۀ سوی در داشت
هنگام پر گشودن و رفتن بود
پرواز روح از قفس تن بود
احضار کرد جملۀ خویشان را
شیرازه بست جمع پریشان را
چون دید اهلبیت همه جمعاند
پروانگان شیفتۀ شمعاند
مثل همیشه دغدغهاش دین بود
در واپسین نفس سخنش این بود:
هر کس سبک شمرد نمازش را
نشناختهست گوهر رازش را
در سایهسار چتر شفاعت نیست
با او شمیم و عطر شفاعت نیست
چون کعبهای که قبلهنما دارد
ای عاشقان بهشت بها دارد
گفت این حدیث و هدیه به جانان داد
ذکر نماز روی لبش... جان داد
فردا چه میدهیم جوابش را؟
وقتی حدیث روشن و نابش را-
دادیم ما به دست فراموشی
دست سکوت و سایۀ خاموشی
او رفت و ماند مکتب او تنها
ماندیم ما و مرثیه خواندنها
آن مکتبی که هست جهانافروز
از تربتش غریبتر است امروز
«قالَ الامام صادقِ» ما کم شد
دریا بدل به قطره و شبنم شد
دلهای مهربان، شده دور از هم
داریم شکوه وقت عبور از هم
یاد آن که بود، مسجد ما سنگر
صحن و رواق آن، همه روشنگر
مسجد، به چلچراغ مزین شد
محراب، مثل آینه روشن شد!
اما نماز چشم به در مانده
نخلی در انتظار ثمر مانده
مسجد گرفته گرد ملال امروز
محزون شده صدای بلال امروز
مسجد پر از جماعت کمرنگ است
گلدسته رنگ باخته، غم رنگ است
از بس که دل ز دایره بیرون شد
اشک کبوتران حرم خون شد
در آن حرم که شمع و چراغی نیست
یک لاله بینشانی داغی نیست
دلها در آرزوی بقیع او
پر میکشد به سوی بقیع او...
سوی بقیع، باغ گل یاسین
آنجا که دیده داغ گل یاسین
آنجا که اشک ماه سرازیر است
آنجا که پشت پنجره دلگیر است
✍استاد #محمدجواد_غفورزاده
@navaye_asheghaan
#امام_صادق_ع_مدح_و_مناجات
به سمت عشق کشاندی نگاه آئین را
ببر به سمت حقیقت، قبیلهی دین را
تو صبح صادقی و صادقانه میگویم
ز سمت چشم تو دیدم طلوع آئین را
تو پیر میکدهی مکتب و هزاران مست،
بنوشد از لب لعلت کلام شیرین را
برای وصف تو ذهنم قلم گرفت به دست
ز شش جهت بکشد رشتهی مضامین را
به باغ پُر ثمرِ واژه واژهی کلمات
کشانده خاطر تو شاعر غزل چین را
پیِ اجابت تو دست پُر ز خواهش من
گره بزن به نگاهی دعا و آمین را
میان بغض و غریبی، بقیع بی زائر
به دوش شهر نشانده سکوت سنگین را
بنا کند دل من روی قبر خاکی تو
ضریح و گنبد و گلدستههای زرّین را
شکست بغض من و بین اشک غم چیدم
برای مرثیهات واژههای غمگین را
✍ #حسین_عرشی
@navaye_asheghaan
مي زنم دم ز علمدار رشيد حرم عشق
شه با كرم عشق
مه محترم عشق
صفاي قدم عشق
چكد از لب او بر لب پيمانه نم عشق
همان شاه كه باشد سر دوشش علم عشق
نگار دل زارم صفا بخش مزارم
بجز عشق جمالش به دل خويش ندارم
قرارم، بهارم، شعارم همه دار و ندارم
كه باشد شب اول قبرم به كنارم
دلم عاشق رويش شدم بنده كويش
دلم بسته به مويش ، قدح نوش سبويش
شتابان دل زارم همه شب جانب كويش
چنان برگ خزاني است روان در دل جويش
ندارم به خدا جز هوس ديدن رويش
مرا كشته به والله علي واري خويش
اباالفضل اميرم، امير بي نظيرم
كه جز عشق رخش در دل خسته نپذيرم
چه خوش باشد اگر باز زنده با دو سه تيرم
كه صيدش شوم و و زير قدمهايش بميرم
ز غيرش همه سيرم
دل از مهر خدايي اباالفضل نگيرم
علمدار اباالفضل، سپه دار
(اباالفضل)
جهانگير و جهاندار
بود دلبر و دلدار
مرا يار و مددكار
طپش هاي دل حيدر كرار
شده در حرم فاطمه پرگار
زنم جار،بود عشق شرر بار
بگويد سر ديوانه سردار
سرم پر ز هوايش
دلم جاي ولايش
غلامم به سرايش
همه هستي و دينم به فدايش
ربوده ز سر روح الامين عقل صدايش
بود محور عرش ازلي دست جدايش
حسين بن علي سوره توحيد
بخواند ز برايش
كسي نيست به پايش
به قربان نوايش
به قربان دعايش
دلم گشته خريدار بلايش
به قربان گره بند قبايش
لقب باب الحوائج
نسب باب الحوائج
خداوند نجابت و ادب باب الحوائج
دلم غرق كمالش، پريشان وصالش
دو ابروي هلالش ، جمالش و كمالش
بود زينب كبري همه جا محو جمالش
دلم بنده نامش ، گرفتار مرامش
كه افتاده به دامش
نه حاتم نه سليمان و نه لقمان
كه موسي است غلامش
حسين است كلامش
ببين حسن ختامش
به زهراست سلامش
قيامت متجلي شود از وقت قيامش
تمامي بهشت است بنامش
زور بازوي علي باب الحوائج
ناصر دين نبي باب الحوائج
بچه شير مرتضي باب الحوائج
اي شهيد علقمه باب الحوائج
اي عزيز فاطمه باب الحوائج
@navaye_asheghaan
علمداررشیدم .mp3
11.23M
🎧 علمدار عشق....
🎤 محمود کریمی
حضرت #عباس علیه السلام
#امام_حسین #امام_زمان #کربلا
@navaye_asheghaan
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
صدا زدم سر سجاده ی دعا، زهرا
چرا که هست به ما حجتِ خدا زهرا
همینکه ناله زدم یاد روضهها، زهرا
میان شعله، درِ خانه سوخت، یا زهرا
به روی آتشِ برخاسته میان حریم
قدم زدم که بدانند أنا ابنُ ابراهیم
گرفتهاند دم سجدهام، مجالم را
به ناسزا چه بهم ریختند حالم را
کسی نکرد مراعات سن و سالم را
گرفتهاند به سخره، قد هلالم را؟!
به من مجال ندادند قدر یک نفسی
میان نافله، سجاده را کشید کسی
تمام شهر به ما ظلم بی عدد کردند
به یکدگر سر این ظلمها مدد کردند
چرا عبای مرا زیر پا لگد کردند؟!
چقدر با منِ شیخ الائمه بد کردند
رفیقهای پُر از ادعا کجا بودند؟!
زمان واقعه، شاگردها کجا بودند؟!
شدم زمان تهاجم عذاب، مثل علی
زمانه بر سر من شد خراب، مثل علی
غمم به سینه شده بی حساب، مثل علی
دو دستِ بسته میانِ طناب، مثل علی
چقدر مثل علی ماتمم شد اما نه
فقط زدند مرا با لگد، زنم را نه
به پشت اسب، شبانه دواندهاند مرا
به روی خاک به کینه کشاندهاند مرا
شبیه آینه بودم، شکاندهاند مرا
به یاد داغ رقیه رساندهاند مرا
مرا میان گذرگاه، کو به کو بردند
چقدر داد کشیدند و آبرو بردند
اگرچه سوختم از غصه، خون جگر نشدم
به آتش غم فرزند، شعلهور نشدم
عذاب، با غم جانکندنِ پسر نشدم
کنار کاظم خود، مثل محتضر نشدم
به یاد داغ و عزای حسین نوحه کنید
تمام عمر برای حسین نوحه کنید
خودم اسیر شدم، خواهرم اسیر نشد
کسی به نیت نیزهزدن اجیر نشد
چنان حسین کسی زیر دشنه، پیر نشد
نصیب پیکر من تکهای حصیر نشد
زدند بعد کشاکش برای پیرهنش
هزار و نهصد و پنجاه ضربه بر بدنش
✍ #محمدجواد_شیرازی
@navaye_asheghaan
#امام_صادق_علیه_السلام_شهادت
#سینه_زنی #زمینه #حاج_محمود_کریمی
آی.......
(من جان طاها و علیم
من صادق آل خدایم
من زاده ی زهرای اطهر س
من کشته ی زهر جفایم)2
(وای ، پیمونه ی دل من سر اومد، سراومد
وای ، پاره های دلم از تو چشمام در اومد
وای، برای بردن من خوده مادر اومد) 3
دورو برم، از گریه ها قیامته
روی لبام ، سفارش ولایته
کاهل نماز، بی بهره از شفاعته)2
(وای، پیمونه ی دل من سر اومد، سر اومد
وای، پاره های دل از تو چشام دراومد
وای، برای بردن من خوده مادر اومد) 3.... واویلا....
(این چندمین باره مدینه
سیلی بروی اصل دین خورد
بر روی خاک کوچه هایت
قبل از همه مادر زمین خورد) 2.....
وای، از آتیش دله من همه بی خبرن
وای، مثل علی منو تو کوچه ها می برن
وای، همه ی آل علی وارث مادرن.........
می سوزه دل میون این آتیش و دود
راهی شدم با صورت سرخ و کبود
همراه من کسی بجز مادر نبود
دورو برم از گریه ها قیامته
روی لبام سفارشه ولایته
کاهل نماز بی بهره از شفاعته
وای ، پیمونه ی دله من سر اومد، سر اومد
وای،ناله های دلم از تو چشام در اومد
وای، برای موندن من خوده مادر اومد) 3.....
(پر گریه تر شد روضه ی من
با روضه های عمه زینب س
شیخ الائمه دست بسته
پای برهنه پشت مرکب) 2
حسین حسین حسین....
وای، خون دلم عاقبت شد عجین با حسین ع
وای، زمزمه ی لب من، یا حسین یا حسین ع
وای، ای فدای غم تو همه دنیا حسین ع
این گریه ها این ناله ها برا حسین ع
عالم بشه برای توفدا حسین ع
ای کشته ی تشنه لب خدا حسین ع
صل الله علی الباکین علی الحسین
حسین حسین حسین حسین.....:
@navaye_asheghaan