Monji(128).mp3
3.74M
ما نشستیم و هی جمعه ها رو شمردیم و تو غصه خوردی
ما فریب قشنگی دنیا رو خوردیم و تو غصه خوردی
اگه گریه هامون به دردی نخورد اگه نالمون رو به جایی نبرد
دلیلش همینه ساکت یه گوشه نشستیم و آقای ما غصه خورد
خسته ام از درد دوری ولی دلم صبوره
خوب میندونم این صبوری زمینه ظهوره
توی تقویم های دنیا یه روز میبینیم آقا
زیر یه جمعه نوشته ظهور منجی ما
من اگه دور از تو هستم دل سپردم به خیالت
کافیه تنها بدونم که همیشه خوبه حالت
این دلم تو جمکرانه لحظه لحظه بی قراره
کاشکی باشم من یکی از سیصدوسیزده تا یارت
مــــهدویـــت یعنی عـــدالــت
یــــعنی حماسه های رحـــمت
به شام بی کسی ها سحر
مدافعه حقوق بشر
🌤اللّٰهُمَــ ؏َجِـلْ لِوَلیــِـــڪَ الـْفَرَّجْ 🌤
╰⊱♥⊱╮ღ꧁🌸꧂ღ╭⊱♥≺
test.mp3
1.07M
❣﷽❣
🔆#عروسی
🌼 #دشتی
🔆#سبک: : خادما گریه کنون صحنتو
مهمونا خنده کنون کل بکشین کف بزنین
شب پیوند دو گل بخونین و دف بزنین
شب شور و شادیه
عروسی دومادیه
خندش براهه شاه دوماد
یه تیکه ماه شاه دوماد
🌼ماشا الٰه(۲)
شب عشق و مراده
دلامون همه شاد(۲)
مبارک باشه امشب
شب وصل دوماده(۲)
هرکی خوب دست نزنه الٰهی کچل بشه سرش
بابای دوماد بیاد هدیه بده به پسرش
با دل خرّم و شاد
بیا پیش ماه دوماد
که تو لباس شادیشه
امشب شب دومادیشه
🌼ما شا الٰه(۲)
بنازم اون صفاتو
دوماد خوشحال با تو
الٰهی که ببینی
جمال نوه ها تو
بابای عروس بیاد اسکناسارو رو کنه
برای عروس دوماد خوشبختی آرزو کنه
دود کنین اسفند و عود
کور بشه چشم حسود
چه خوش جماله شاه دوماد
خیلی باحاله شاه دوماد
🌼ما شا الٰه(۲)
الهٰی صدو بیست سال دوماد راضی خوشحال
پای همسر خوبش بمونه به همین حال
قوم و خویشا همگی کیفاتو نو در بیارین
توی دست شاه دوماد هدیه قابل بزارین
هدیه های باکلاس
دسته های اسکناس
فامیلای عروس بیان
قومای آق دوماد کجان؟؟
🌼 ما شا الٰه(۲)
شب جشن و سروره
دوماد یه تیکه نوره
بخندو بگو لعنت
به هرچی چشم شور
چی میشه اسباب ازدواج فراهم بشه افاده ها کم بشه
خدایی ازدواجا هف خوان رستم شده ازدواجا کم شده
یکی بین ازدحام
میگه من همسر میخوام
دختر زیاده بخدا
بکن اراده به خدا
🌼ایولا(۲)
خدایی شدی حساس
گرفتی دیگه وسواس
بزن آستین و بالا
بگیر زن همی حالا
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5985763059916868210.mp3
537.4K
# سرود_جشن_عروسی_اسلامی
محلمون چراغونه
قناری آواز میخونه
شب عروسی شد دوباره
میباره رو زمین ستاره
دلا دیگه طاقت نداره
پیوندتان بادا مبارک(۴)
نُقل و شیرینی بیارید
گل توی گلدون بکارید
فضا شده پر از محبّت
به سفره ها رسیده برْکَت
خدا بازم کرده عنایت
پیوندتان بادا مبارک(۴)
کَف بزنید، کِل بکشید
آماده ی شادی بشید
دسته های گل و بیارید
روی سرِ داماد بذارید
خنده روی لباش بکارید
پیوندتان بادا مبارک(۴)
ایشاالله که قبول باشه
غصه رو به افول باشه
دعا کنید با یک دل شاد
خوشبخت بشن عروس و داماد
بلا زِ خونه شون به دور باد
پیوندتان بادا مبارک(۴)
الهی که زنده باشند
همیشه پاینده باشند
این شیعه های مرتضایی
بگیره دلهاشون صفایی
بشن به زودی کربلایی
پیوندتان بادا مبارک(۴)
التماس دعا
آقا بيا که بي تو پريشان شدن بس است
از دوري تو پاره گريبان شدن بس است
کنعان دل، بدون تو شادي پذير نيست
يوسف! ظهور کن که پريشان شدن بس است
يعقوب ديده ام چه قَدَر منتظر شود؟
يعني مقيم کلبه ي احزان شدن بس است
گريه ... فراق ... گريه ... فراق ... اين چه رسمي است؟!
ديگر بس است اين همه گريان شدن بس است
موي سپيد و بخت سياه مرا ببين
ديگر بيا که بي سر و سامان شدن بس است
تا کي گناه پشت گناه ايّها العزيز؟!
تا کي اسير لذّت عصيان شدن؟! بس است
خسته شدم از اين همه بازي روزگار
مغلوب نفس خاطي و شيطان شدن بس است
سرگرم زندگي شدنم را نگاه کن
بر سفره هاي غير تو مهمان شدن بس است
يک لحظه هم اجازه ندادي ببينمت
گفتي برو که دست به دامان شدن بس است
باشد قبول مي روم امّا دعاي تو...
...در حقّ من براي مسلمان شدن بس است
دست مرا بگير که عبدي فراري ام
دست مرا بگير، گريزان شدن بس است
اِحيا نما در اين شب اَحيا دل مرا
دل مردگي و اين همه ويران شدن بس است
آقا بيا به حقّ شکاف سر علي
از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است
محمدفردوسي
#مناجات_امام_زمان
سراپا من گرفتارم اباصالح دعایم کن
برایت عبد سربارم اباصالح دعایم کن
درخت بی ثمر هستم ، برایت دردسر هستم
خزانم من چه بی بارم !! اباصالح دعایم کن
گنهکارم ، بدم ، بی چاره ام ، آلوده دامانم
تمام آلوده رفتارم اباصالح دعایم کن
به دنبال تو می گردم ، سراپا غصه و دردم
فراقت داده آزارم اباصالح دعایم کن
شدم سرگرم دنیا و تو دستم را رها کردی
از این دنیا چه بیزارم اباصالح دعایم کن
قصاوت در دلم آمد ، دلم را کرد ویرانه
گناهان کرده ناکارم اباصالح دعایم کن
چه بد بوده عملکردم!! خدایی پست و نامردم
ببین من را که بیمارم اباصالح دعایم کن
خجالت می کشم آقا ، ز روی تو گل زهرا
شده شرمندگی کارم اباصالح دعایم کن
مرا بسیار بخشیدی ، ز من اصلا نرنجیدی
به تو خیلی بدهکارم اباصالح دعایم کن
من و پیراهن مشکی دو ماه از سال همراهیم
شبیه تو عزادارم اباصالح دعایم کن
در این ایام بدحالم ، شده تاریک اقبالم
به اوضاع اسفبارم اباصالح دعایم کن
گدایم من گدا هستم ، گدای کربلا هستم
حسین را دوستش دارم اباصالح دعایم کن
نصیبم کن حرم امشب به جان عمه جان زینب
هوای کربلا دارم اباصالح دعایم کن....
با همه ی لحن خوش آوائی ام
در به در کوچه ی تنهائی ام
ای دو سه تا کوچه ز ما دور تر
نغمه ی تو از همه پر شور تر
کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه ی ما می شدی
مایه ی آسایه ی ما می شدی
هر که به دیدار تو نائل شود
یک شبه حلال مسائل شود
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم ، لیم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامش جان من است
نامه ی تو خط امان من است
ای نگهت خواستگه آفتاب
بر من ظلمت زده یک شب بتاب
پرده برانداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یار و مددکار ما
کی و کجا وعده ی دیدار ما
از مرحوم زنده یاد محمد رضا آغاسی
جمعه یعنی انتظار بی کران
جمعه یعنی دور شو از دیگران
جمعه یعنی طالب مهدی شدن
جمعه یعنی ضد بد عهدی شدن
جمعه یعنی آرزوی فاطمه
جمعه یعنی گریه بی واهمه
جمعه یعنی مست و بی پروا شدن
جمعه یعنی عاشق زهرا شدن
جمعه یعنی تیغ در دست علی
جمعه یعنی هستی هست علی
جمعه یعنی با شهیدان ساختن
جمعه یعنی برقه برانداختن
جمعه یعنی با یتیمان خوب باش
جمعه یعنی ساده و محبوب باش
جمعه یعنی درد را درمان کنی
جمعه یعنی آنچه خواهی آن کنی
جمعه یعنی یک بهانه یک نفس
جمعه یعنی شاد بیرون از قفس
جمعه یعنی عید، یعنی پاک شو
همنشین انجم و افلاک شو
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠🦋🦋🦋🦋🦋خادم اهل بیت کمالی 🌹🌹🌹🌹🌹
باسلام ..🙏🙏🙏🕌🕌🕌🕌🙏🙏🙏
دلسروده /// نادر
.
الهی بَرات بمیرم مهدی صاحب زمان
نورچشمان علی و فاطمه مهربان
روزجمعه آمدو. نیامدی ای. .باوفا
کی میشه آقابیای .باهم بریم به کربلا
همه دلتنگ توئیم
می زنیم تو رو صدا
یوسف فاطمه .یامهدی بیا..مهدی بیا
🕌❤️🕌❤️🕌❤️🕌❤️
...///صلوات//
الهم عجل لولیکل الفرج .....
خادم الحسین توحیدی کریمی
.
#مناجات
جنس بی قیمت و افتاده ته بازارم
تو بیا باز ضرر کن، بخرم، بردارم
جز ضرر گرچه برای تو ندارم اما
چون همیشه پدری کن، به کسی نسپارم
تو چنان بودهای ای عشق، که من از اینکه_
به کسی جز تو بدهکار شوم بیزارم
ما که گفتیم غلامیم، شما هم مولا
لطف کن بین غلامان خودت بشمارم
پسرم از پدرم نوکریات برده به ارث
پدرم، من، پسرم، عاشق این تکرارم
آنچنانم که بدون تو بهشتم نروم
فکر بی تو شدنم سخت دهد آزارم
چندمین مرتبهاش نیست به یادم که چه خوب_
دست پُر مهر تو برداشت گره از کارم
از ضریحت دو سه تا بوسه طلبکارم من
تا ضریحت طلبم را ندهد، بیمارم
✍ #حسن_کردی
#امام_حسین
.
امام زمان عج#
منتظر
سینه ای دارم پر از اندوه و درد بیشمار
نالم از هجر رخ والایت ای زیبا نگار
🍀
از فراغ روی دلجویت بنالم از دو عین
تاشوم مهجورازعشق تو ای محبوب یار
🍀
کن نظربرسوی من یا حجه ابن العسکری
جز بکویت نیست راهی بهرمن ای شهریار
🍀
امت گمشته ره را رهنمایی سوی توست
ای امید مستمندان جهان ای غمگسار
🍀
باز آ تا رشته عمرم زهم نگسیخته
چون گره افتد شود کوتاه تردرنزد یار
🍀
گر بیفتد دیدگانم بر جمال انورت
آرزو دیگر نباشد برسرم ای مه عذار
🍀
روزو شب وردم بود نام تو یا ین الحسن
نه قدم بر دیدگانم ای عزیز کردگار
🍀
خوشنوایم خاک پایت توتیا دیده ام
سینه ام مملو از عشق تو اند دل شرار
🍀
محمدحسین محمدی (خوشنوا)🦋🦋🦋🦋🌹🌹🌹
📣مراسم آیینی قالیشویان هم اکنون
📣بطور زنده از شبکه خبر
این آئین مذهبی و ایرانی که به ثبت جهانی رسیده است امسال در روز جمعه ۱۴ مهرماه در جوار حرم حضرت سلطانعلی بن باقر (ع) در مشهد اردهال کاشان برگزار میشود.
این مراسم تجدید بیعت اهالی مختلف مناطق کاشان با شهید مظلوم ، حضرت علی بن محمد باقر علیه السلام است.
ایشان از طرف اهالی منطقه دعوت شدند و پس از بدعهدی جمعیتی از اهالی در محاصره عوامل حکام وقت قرار گرفتند و در نبردی نابرابر همانند کربلا بشهادت رسیدند.
دعوت کنندگان از محاصره ایشان و یارانش خبردار شدند و برای یاری ایشان شتافتند ، ولی زمانی رسیدند که ایشان شهید شده بودند. پس با اندوه بسیار پیکر مطهر ایشان را در یک "قالی" قرار دادند و بخاک سپردند و قالی آغشته بخون را با هماهنگی و نظم خاصی در نهری شستشو دادند.
مراسم نمادین شستشوی قالی هر ساله در روز مهرگان ، منطبق با تقویم ایرانی ، به نشانه تکریم اهل بیت علیهم السلام و تجدید بیعت با آن شهید مجاهد ، با جمعیتی عظیم و با نام "مراسم قالیشویان" انجام میشود.
سلام بر علی بن امام محمد باقر علیه السلام
#امام_عصر_علیهالسلام
#جمعه_های_انتظار
این هفته نیز جمعۀ ما بی شما گذشت
آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت!
این هفته هفت روز به ظاهر گذشتنی
بر من ولی عزیز دلم، قرنها گذشت...
هفتاد گوشه ناله زدم تا که جمعه شد
جانم به لب رسید ولی جمعه تا گذشت
گفتند جمعه بوی تو میآورَد نسیم
اما نسیم آمد و سر در هوا گذشت
خورشید هم هوای مرا تازهتر نکرد
او هفت دفعه آمد و بیاعتنا گذشت
عمرم به سر رسید و از این دستْ جمعهها
تکرار شد، نیامدی و عمر ما گذشت
#ایوب_پرندآور
#صلوات 👉
305.7K
#امام_زمان_عجل_الله
#فراق_یاروجمعه.....
به سبک : دوباره مرغ روحم
دوباره جمعه اومد از تو خبر نیومد
ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد
آقا دلم گرفته از دست این زمونه
برای دیدن تو هِی می گیره بهونه
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
از آسمون قلبم بارون اشک می باره
دیگه ز دوری تو صبر و قرار نداره
دلبر من تو هستی توی دلم نشستی
گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
بذار که من گدای در خونت بمونم
تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم
آقا منو دعا کن برای خود سوا کن
این دل مضطرم رو راهی کربلا کن
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#صلوات 👉
#انتشار_برای_اولین #جمعه_ظهور #امام_زمان #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
می دمد صبح ظفر، بد به دلت راه مده
می شود دفعِ خطر،بد دلت راه مده
این همه نذر و نیاز، آن همه تسبیح و دعا
می کند زود اثر بد به دلت راه مده
از درشتیِ قد و قامت بتها نهراس
تا خلیل است و تبر، بد به دلت راه مده
نیل اگر هست یقین معجز موسی هم هست
از خطرها بگذر، بد به دلت راه مده
ما در این دایره امر به وظیفه هستیم
با خدا هست ثمر، بد به دلت راه مده
جان من در همه احوال توکل باید
جزم کن عزم سفر، بد به دلت راه مده
کاش چشمت به سیاهی شب عادت نکند
شده نزدیک سحر، بد به دلت راه مده
(آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست)
باز آید ز سفر، بد به دلت راه مده
✍️: #یاسر_رحمانی
#صلوات
.
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
سرزمین شیردلان
نامت همیشه ورد زبان است قهرمان
داغت هنوز در دل و جان است قهرمان
دارد غم تو شهرۀ آفاق میشود
ابلیس از همین نگران است قهرمان
در قلب کفر، نام تو را جار میزنیم
اینجا که میهن خودمان است قهرمان!
نزدیک قلّه باج به دشمن نمیدهیم
این سرزمین شیردلان است قهرمان
تا مکتب و مرام تو چشم و چراغ ماست
این مرز و بوم، امن و امان است قهرمان
ما ملت امام حسینیم تا ابد
کاری بزرگ در جریان است قهرمان
#مهدی_جهاندار✍
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی🇮🇷
.
.
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#امام_حسین علیه_السلام
#امام_زمان علیه_السلام
ای ام ابیها و ابوها بفداها
والفجر فدای تو والشمس ضحیها
باچادر خاکی چه کسی رفته عروسی؟
سوگند به واللیل فقط دختر طاها
تا گریه اش افتاد خداوند غضب کرد
خندید و خدا نیز وَ یَرضی لِرضاها
هر ثانیه را تا سحر نیمهشب قدر
گشتیم و نجُستیم بگردیم کجاها
فرزند تو دنبال تو تا کرب وبلا رفت
یعنی که در این راه، بلاهاست بلاها
یارب همه دست من و دامان بلندش
چشم من وخاک قدمش بار الها
زیرا که ملائک همگی خادم اویند
زیرا که مس فضهء اویند طلاها
یکروز تو با یوسف گم گشته می آیی
روزی که به سمت تو شود قبله نماها
.
#مهدی_جهاندار✍
.
8559.mp3
528.6K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__شور
غمگساره حیدره زهرا
تنها یار حیدره زهرا
بی نیازه حیدر از شمشیر
ذوالفقار حیدره زهرا
همسر حیدر تویی
معنی کوثر تویی
مادر پیغمبرو
دخت پیغمبر تویی
راضیه مرضیه ای
انسیه حوره ای
طاهره مطهره
حضرت صدیقه ای
فاطمه یا فاطمه
علت وجود ما زهرا
بود ما نبود ما زهرا
گردوخاک چادرت مادر
تربت سجود ما زهرا
بضعه ی خاتم تویی
مادرعالم تویی
اسوه ی آسیه و
سرور مریم تویی
ای علمدار علی
مونس و یار علی
فاطمه یا فاطمه
ای کس و کار علی
فاطمه یا فاطمه
ای اساس و پایه ی مذهب
حامیه ولایت و مکتب
دختر تو بایدم باشه
علیا مخدره زینب
قبله ی حاجاتیو
منشا خیراتیو
نسل احمد نسل تو
مادر ساداتیو
نغمه ی هرلب تویی
ذکر روز و شب تویی
افتخاره زینبه
مادر زینب تویی
فاطمه یا فاطمه
شعر :
کربلایی محمد جـواد محمدی
21006-1636876383343.mp3
1.06M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_عسکری__ع__سرود
ای دهم اختر خیرالنّساء....حسن
وارث منبر شیر خدا.........حسن
ای امید شیعه، روز جزا.....حسن
ای باغ یاس ِبی بی حُدَیثِه
جبریل کرده پای تو را غرق بوسه
عشق مکرّم، نور معظّم
در سُرِّ مَن رَأی تویی قبله ی عالم
سیّدی
یا امام عسکری....
ای تو جنّات نعیم سامرا....حسن
ای کریم ابن کریم سامرا...حسن
ای صراط مستقیم سامرا...حسن
خورشید هادی ،نورالعبادی
تو وارث کرامت جدّت جوادی
شد دل هوایی،آقا عطایی
اذنم بده دوباره شوم سامرایی
سیّدی
یا امام عسکری....
مظهر صبر و رضای مرتضی...حسن
تو شه عالمی و منم گدا.......حسن
پدر منتقم آل عبا..............حسن
شد با تو امت،به حق هدایت
الحق تویی معلم درس برائت
حرف امام است ،حجّت تمام است
وحدت با منکرین برائت، حرام است
سیّدی
یا امام عسکری....
️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__روضه
غصه بی انتهاست مادرجان
آه ! قبرت کجاست مادرجان؟
شرح این درد را توانی نیست
از مزارت چرا نشانی نیست؟
حقت این نیست بی حرم باشی!
حسرتِ دیده ی ترم باشی
حقت این ست محترم باشی
صاحب بهترین حرم باشی
گنبدی پُر فروغ می خواهی
صحن های شلوغ می خواهی
کاش قانونِ عشق حاکم بود
جایِ هر شُرطه، چند خادم بود
شُرطه های مدینه بدبین اند
دلشان سنگ و دست سنگین اند
کارشان بی گناه را زدن است
زائر بی پناه را زدن است
حرف زخم ست و استخوان مادر
بشکند دستهایشان مادر
وحید قاسمی
21481-1669097541779.mp3
1.31M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__سرود
عالمهی غیر معلّمه زینب
آبروی عالم و آدمه زینب
دخترِ دخترِ رسول خدا و
نمونهی کاملِ فاطمه زینب
تو جان کلامی، تو ماه تمامی
تو مطلع فجر و، تو حُسن ختامی
تو شوق پیاپی، تو شور مدامی
تو زهرای دوم، زینت امامی
جلوهی زهرا و حیدری، محو جمال برادری
روی تو منتها به حسین، پس تو حسین مکرّری
عقیلةالعرب یازینب
.......................................
علی صبح سپیدهی تو مبارک
قمر درخشیدهی تو مبارک
رسول خدا میگه فاطمهجانم
قدم نورسیدهی تو مبارک
چه شوقی چه شوری، چه شور حضوری
چه رود وسیعی، چه دریای نوری
اومده به دنیا، دنیای صبوری
دختر محبت، خواهر غیوری
نور تو فوق تصوّره، از نور تو دوعالم پُره
هرکسیحاجتیرومیخواد،اسمتوروقسممیخوره
عقیلةالعرب یازینب
.......................................
نفس حسین به نفس تو بَنده
با لبخندِ روی لبِ تو میخنده
خدا شاهده که خواهریِ ارباب
خیلی خیلی به تو شده برازنده
ای حق و حقیقت، ای نور محبت
ای مِهر هدایت، ای مُهر عبادت
با تو معنا میشه، صبرِ در مصیبت
خطبهی تو میشه، مصداق شجاعت
سیده عارفه عابده، فاضله کامله زاهده
دل شده بیقرارِ حرم، روزیِ کربلامو بده
عقیلةالعرب یازینب
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_عسکری__ع__میلاد
ای درود از داورت، بر جمال داوری
ای به خیل انبیات جز محمد سروری
رتبه ات بالاتر از رتبه پیغمبری
ای خدایت داده بر خلق دو عالم برتری
عید میلادت مبارک یا امام عسکری (2)
ای رخت آیینه چارده خورشید نور
صد کلیم الله را طورِ نور و نور طور
منجی کل وجود کرده از صلبت ظهور
نام نیکویت حسن چشم و چراغ حیدری
عید میلادت مبارک یا امام عسکری (2)
خرم از رویت وجود روشن از نورت فضا
نجل پاک فاطمه نور چشم مرتضی
حضرتت دوم حسن سومین ابن الرضا
محو خورشید جمالت مهر و ماه و مشتری
عید میلادت مبارک یا امام عسکری (2)
انبیا مشتاق تو اولیا دلباخته
در مه رویت خدا عکس خود انداخته
هیچکس قدر تو را جز خدا نشناخته
آری آری قدر گوهر را که داند گوهری
عید میلادت مبارک یا امام عسکری (2)
از خدا و انبیا بر تن و جانت درود
آسمانی ها برند بر سر جانت درود
نجل هادی هستی و هادیِ کلِ وجود
می کند ماه جمالت تا ابد روشنگری
عید میلادت مبارک یا امام عسکری (2)
جلوه «الله و نور» در نجوم ظاهره
بر تو و مهدی سلام از بتول طاهره
کعبه اهل دلی در زمین سامره
ای ز شهر سامرایت بر خلایق رهبری
عید میلادت مبارک یا امام عسکری (2)
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_عسکری__ع__میلاد
ای حضرت معشوق ای ليلاترينم
من از همه پروانه ها شیدا ترینم
سنگ ملامت خورده عشق تو هستم
يعنی ميان عاشقان رسوا ترينم
تو آيه های مصحف پيغمبرانی
بهر تلاوت كردنت شيواترينم
ای كيسه بر دوش سحرهای محله
مرد كريم سامرا ؛ آقاترينم
ما ريزه خوار دولت عشق توهستيم
ای حضرت معشوق ای لیلاترینم
اندازه ی ما چشم تو ديوانه دارد
مجنون ميان خانه ی ما خانه دارد
تو آشنای کوچه های آسمانی
بالاتر از فهم اهالی جهانی
فهمیدن شأن و مقام تو محال است
تو سرّ الاسرار نهان اندر نهانی
رد قدم های همیشه جاری ات را
تا مرزهای بی نهایت می رسانی
وقتی که می آیی کنار جانمازت
دنبال خود خیلی ملک را می کشانی
تو ابتدا و انتها اصلاً نداری
مثل خدائی و همیشه جاودانی
ای روشنی مطلق شب های تارم
پروردگار بی مثال هر چه دارم
من از مساكين قديم سامرايم
از آن سوی دنيا چه آوردی برايم
اين روزها كه مرقدت گنبد ندارد
من یا کریم خاکی صحن شمایم
آقایی تو فرصت مسکینی ام داد
پس خوش به حال دست هایم که گدایم
دلداده ام بر آن نگاهت تا ببینم
این چشم هایت میکشاند تا کجایم
خیراتیِ دور سر سجاده ی توست
خاکستر بال و پر پروانه هایم
صبح ازل ما را گدایت آفریدند
مثل دخیل سامرایت آفریدند
ای بی نظیری که پر از آیات رازی
مثل خداوندی و از ما بی نیازی
هر صبح از بام بلند آسمان ها
با چشم های روشنت خورشید سازی
صد دل اسیر گردش نیمه نگاهت
باید به این چشمان شهلایت بنازی
جبریل را دیدیم با خیل ملائک
در آن بهشت صحن تان میکرد بازی
تو از همین قطعه زمین سامرا هم
فرمانروای سرزمین های حجازی
مرد بهشتی زمین ای بی مثالم
ای آب جاری کویر خشکسالم
نذر تو كردم اين پر خاكستری را
اين دست های خالی پشت دری را
ديشب دعا كرديم تا اين كه خداوند
هرگز نگيرد از تو ذره پروری را
شرح كمالات تو را يک روز خوانديم
ديديم در تو سيره ی پيغمبری را
صد بار دنيا امتحان كرد و نداديم
يک ذره از مهر امام عسکری را
ما خاكسار صبح و شام اهل بيتيم
فردای محشر هم غلام اهل بيتيم
امشب اگر دست شما بالا بيايد
اميد آن داريم كه آقا بيايد
دستی ببر بالا كه در اين فصل سرما
در خانه های ما كمی گرما بيايد
دستی ببر بالا كه در اين خشكسالی
آقای ما با هيبت سقا بيايد
دستی ببر بالا كه در يک جمعه سبز
آن انتقام ظهر عاشورا بيايد
اين روزها با ذوالفقار مرد كوفه
بهر تقاص چادر زهرا بيايد
امشب دلم سمت افقهای ظهوراست
چشم انتظار ظهر فردای ظهور است
علی اکبر لطیفیان
یا صاحب الزمان
جان میدهمت که رخ نشانم بدهی
هر چند که اینگونه تو جانم بدهی
خورشید پس سحاب غیبت رفته
ظاهر شو که رامش روانم بدهی
با آمدنت بدان که برمن تو نشان
الطاف خدای مهربانم بدهی
دانم که جهان با تو گلستان بشود
بازآ که خبر زبوستانم بدهی
سو رفته ز چشمان به ره مانده من
کی آیی وسو به دیدگانم بدهی
ای کاش که جمعه ظهورت برسد
تا جان به وجود ناتوانم بدهی
یارب رتو مسئلت نمایم هر دم
تا جمعه موعود زمانم بدهی
سرباز سپاه حجتت باشم وتو
توفیق شهادت ارمغانم بدهی
شعر:اسماعیل تقوایی
جمعه١۴٠١/۴/٣١
یا صاحب الزمان(عج)
ما منتظراز روز الستیم، بیا
از باده انتظار مستیم، بیا
ای کعبه آمال همه مظلومان
دل را به ظهور تو ببستیم بیا
با خواندن ندبه، جان عالم بر تو
پیغام وصال می فرستیم، بیا
دیریست که دل به مهر تو بسپردیم
از هرچه به غیر تو گسستیم بیا
در روز ظهور تو زمین زنده شود
مشتاق برآن روز خجستیم، بیا
هر جمعه به امّید اناالمهدی تو
بر راه ظهور تو نشستیم بیا
مپسند بمیریم ونبینیم تورا
ای جان جهان تا که هستیم، بیا
شعر :اسماعیل تقوایی
#ترکیب_بند
بَخشِ اوّل
#بند_اول
بادِ خَزان وَزید به بُستانِ مُصطفی
پژمرد غُنچه های گُلستانِ مُصطفی
در هم شکست قائمهء عرشِ اِیزدی
خاموش شد چراغِ شَبستانِ مُصطفی
دور از بدَن به دامنِ خاکِ سیه فِتاد
آن سَر که بود زینتِ دامانِ مُصطفی
انگشت بَهرِ بُردَن اَنگشتری بُرید
دیوِ دَغل زِ دستِ سُلیمانِ مُصطفی
بیجاده گُون شد از تَفِ گرما و تِشنگی
یاقوت و لَعل و لؤلؤ و مَرجانِ مُصطفی
تا چوبِ کینه خورد به دندانِ شاهِ دین
از یاد شد شِکستَن دَندانِ مُصطفی
بوی قمیصِ یوسفِ گُل پیرهن وَزید
زد چاک دستِ غم به گریبان مُصطفی
دار السلامِ خُلد که دار السُرور بود
شد زین قَضیه کلبهء اَحزانِ مُصطفی
یکباره آبِ کُوثر و تَسنیم و سَلسَبیل
خون شد زِ اشکِ دیدهء گریانِ مُصطفی
طوبی خَمید و حُور پَریشان نمود موی
از آهِ سرد و حالِ پریشان مُصطفی
در موقعِ دنی' فتدلی' که شد دراز
دستِ خدا به بستنِ پیمانِ مُصطفی
پیمانه ای زِ خونِ جگر بر نَهاد، حق
بعد از قبولِ پیمان بر خوانِ مُصطفی
یعنی بنوش خون که شبِ و روزت این غذاست
خون خور همی که خونِ تو را خونبها خدا است
#بند_دوم
چون مُصطفی قَدح زِ کفِ دوست نوش کرد
اندرزِ پیرِ عشق به جان بند گُوش کرد
زان باده ساغری به کَفِ مُرتضی نَهاد
او را هم از شَرابِ مُحبت خَموش کرد
ساقیّ کُوثر از میِ خمخانهء بلا
جامی کشید و جا به درِ میفروش کرد
بوسید دستِ پیرِ دبستانِ عشق تا
شاگردیش به مَکتبِ دانش سروش کرد
بر داشت پَرده از رخِ مَعشوق لَم یَزل
آن کَش خدای بُرد و جهان پَرده پُوش کرد
با تارکِ شکافته در مَسجد اُوفتاد
آن کش محمّدِ عَربی زیبِ دوش کرد
فوّاره سان زِ جبهتِ پاکش زِ جای تیغ
جوشید خون و قَلبِ جَهان پُر زِ جوش کرد
زد چاک پیرهن حَسن و شد حسین به تاب
کُلثوم در فَغان شد و زینب خُروش کرد
آن یک به گریه گُفت که هُوشم زِ سر پَرید
کز جوهرِ نخست که تاراجِ هُوش کرد
گُفت آن دگر که ساقیِ تَسنیم و سَلسَبیل
این باده را، زِ دست که امروز نُوش کرد؟
شَه در میانه پَرتوِ رخسارِ یار دید
جان را فدای جلوهء روی نکوش کرد
خرگه بُرون زِ خلوتِ آن جَمع بر نَهاد
پَروانه بود و جان به سرِ شَمع بَرنَهاد
#بند_سوم
آمد به یادم از غمِ زَهرا و ماتمش
آن مُحنتِ پیاپی و رنجِ دَمادَمش
آن دیدهء پُر آبش و آن آهِ آتشین
آن قلبِ پُر زِ حَسرت و آن حالِ درهمش
آن دستِ پُر زِ آبله و آن شانهء کبود
آن پهلوی شکسته و آن قامتِ خَمش
دردی که بود داغِ پدر آخر الدّواش
زخمی که تازیانه همی بود مَرهمش
از دیده ای سرشک فِشان در غمِ پدر
وَز دیده ای نَظاره به حالِ پسر عَمش
یک سو سَریر و تَختِ سُلیمانِ دین تُهی
یک سو به دستِ اَهرمن اُفتاده خاتمش
توحید را بدید خَراب است کشورش
اسلام را بدید نِگُون است پَرچمش
مُصحف ذلیل و تالی مُصحف اَسیرِ غم
مَنسوخ نصِّ واضح و آیاتِ مُحکمش
گه یاد کردی از حسن و هَفتمِ صَفر
گه از حسین و عاشرِ ماهِ محرّمش
آتش زدی به جانِ سِماعیل و هاجَرش
خون ریختی زِ دیدهء عیسی و مَریمش
از گریه اش مَلایکِ گَردون گِریستند
کرّوبیان به ماتمِ او خون گِریستند
#بند_چهارم
آه از مُصیبتِ حسن و حالِ مُضطرش
اَحشای پاره پاره و قَلبِ مُکدّرش
آن دردها که در دلِ غَمگین نَهفته داشت
و آن زَهرها که در جگر اَفروخت آذرش
آن طعنه ها که خورد زِ دشمن به زندگی
و آن تیرها که زد پسِ مُردن به پیکرش
یک لَحظه ساغرش نشد از خونِ دل تُهی
بعد از شَهادتِ پدر و فُوتِ مادرش
نَگُشود چهره شاهدِ دولت به خَلوتش
نَنهاد پا عَقیلهء صحّت به بسترش
اللَّه اکبر از لبِ آبی که نیم شب
نوشید و سَر زد از جگر اللَّهُ اکبرش
زِ الماسِ سُوده، رنگِ زُمرّد گرفت سیم
یاقوت کرد جزع و چو بیجاده گُوهرش
آهی کشید و طشت طَلب کرد و خونِ دل
در طشت ریخت نزدِ ستم دیده خواهرش
زینب چو دید طَشتِ پُر از خون فَغان کشید
گُویی به خاطر آمد از آن طشتِ دیگرش
چندان کشید آه که آتَش گرفت چَرخ
چندان گِریست خون که گُذشت آب از سَرش
طشتِ زَر و حُضورِ یَزید آمدش به یاد
از دَست شد شکیبش و از پا در اُوفتاد
ادامه دارد
#محمد_صادق_ادیب_الممالک_امیری_فراهانی_رحمة_الله_علیه