eitaa logo
کانال نوای عاشقان
20هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
436 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
202030_2084020228.mp3
34.38M
|⇦• عرق شرم... و توسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفس حاج‌مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کفن کنید مرا رو به قبله حرمش چه جای قشنگی برای تدفین است فراق و وصل مرا می‌کشد به یک میزان سرم به دامن به روی بالین است @navaye_asheghaan
|⇦•من صف اول .... و توسل به امیرالمومنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده رمضان به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امشب توخونه مولا چه خبره؟؟ امشب زینب چه جورناله میزنه؟؟ناراحت نباشید امشب اگه ناله می زنه حسن میاد جلو زینبم گریه نکن خواهر،بهتر از همه یه نفر زینب رو آروم میکنه صدای ناله اش که بلند میشه صدا میزنه اسما! جانم آقا جان، زینب دوباره ناله میزنه امام مجتبی فرمودند: شما رو صدا کنم ابی عبدالله اومد جلو چیه خواهرم؟ صدا میزنه داداش بین خودمون بمونه دوباره غم مادرم برام زنده شد..تو اون تاریکی شب میخوان امیرالمومنین رو غسل بدن.. امشب شب یتیمی همه امونه اونقدرهوای یتیما رو داشت.. بچه ها ازصبح منتظرند خبر ندارند چی شده هی صدا می زنند آقا!بابای ما روندیدین؟ بابای شما کیه؟ اون آقایی که هرشب می اومدخونه امون. اونایی که میفهمیدن میگفتن نه دیگه منتظرش نباشید نمیاد. میگفت نگو اینجوری یه خبر خوب دارم براش میگن علی رو کشتن..کجای این خبرخوبه؟ گفت آخه من و مادرم هر شب علی رو جلوی چشاش نفرین میکردیم. اون آقا هیچی نمیگفت گاهی فقط لبخند میزد... داخل حجره صدا میزد حسین جان درحجره رو ببند. در حجره رو بستند امام مجتبی میخواد بدن بابا رو غسل بده.. «عمامنین باشونان آشدیلار باشدا یاره وار امان امان....اوگوزل قاشلاروه قوربان سیندیردیلارقاشلاروو علی..» *اون محاسن سفید تو شصت وسه سالگی همه اش سفید شده. امام مجتبی دست به محاسن سفیدبابا میکشه باگریه، میخوان بابا رو غسل بدن.. میخواد آب بریزه، آب میریزه صدا میزنه حسین جان بیا جلوتر داداش، این زخم رو می بینی؟ این زخم اُحُده. فقط تو یه روز نود تا زخم خورد. این زخم رو می بینی زخم خیبره این برای بدره دونه دونه زخماشو شمرد. داداش این زخمای رو شونه اش و میبینی؟ اینم سهم یتیمای کوفه است. حسین جان این زخم نشان همه ی ما خانواده است. حسین جان این زخم باید روی بدن ما بشینه.. بنی اسد هرچی نگاه کرد نتونست بدن رو شناسایی کنه یهو امام زین العابدین صدا زد این بدن بابامه..از کجا میدونی این بدن که سرنداشت؟ صدا زد این زخم رو شونه ی بابای من ارث ما خانواده است. دارن غسلش میدن دل من رفت یه غسل دیگه..امیرالمؤمنین اینهمه سال اینهمه زخم خورده.. ابی عبدالله جنگ کرد.. اما به من بگید مادرما مگه برا جنگ اومده بود بیرون؟ که زمانی که علی ایستدی غسلون ویره اللی دئدی اویارالارینا قوربان.. گچدی قاباقا اینانمادی دوردی دالدان باخدی اینانمادی..اله دیردی فاطمه اوزووه الیم دئیدی کیم‌ وروب سنه سیلی.. صدا زد میزد..* فاطمه! من صف اول هرغزوه به میدان رفتم ولی اندازه ی تو زخم ندارم زهرا @navaye_asheghaan
4_5989865513893760388(1).mp3
31.39M
|⇦• من صف اول... و توسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفس حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امشب از فَرق علـ💔ے ڪعبہ پُلے زد بہ بهشٺـــ چہ مُراعاٺِ نظیرےسٺ علــ💔ـے ، ڪعبہ ، بهشٺـــ @navaye_asheghaan
|⇦•آلوده دامانم... ومناجات با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آلوده دامانم، در این که اختلافی نیست اقرار دارم، حاجتی بر موشکافی نیست چیزی ندارم، دست خالی آمدم پیشت در دست‌های خالی‌ام حتی کلافی نیست یکبار شد توبه کنم مردانه برگردم؟ شرمنده‌ام که توبه‌ام چون بُشرحافی نیست هرچه بدی کردم، فقط خوبی جوابم شد رسمت به غیر از مهربانی در تلافی نیست گیرم که بخشیدی مرا، حرفی بزن یارب! چیزی بگو! بخشیدنِ تنها که کافی نیست سرچشمه‌ی توحید امیرالمؤمنین باشد این است عیناً باورم، حرف گزافی نیست تا نورِ راهم از نجف هست و از ایوانش راه مرا دیگر هراس از انحرافی نیست گفته می آید وقت مرگ و در کنارم هست حق است حیدر، وعده هایش را خلافی نیست لعنت به ابن ملجم نامرد، در محراب طوری علی را زد که قادر بر مصافی نیست درد علی اما، شکاف سینه‌ی زهراست زخم سرش اصلا برای او شکافی نیست یک ضربه کافی بود تا پرپر کند گل را یاس حرم را طاقت ضرب غلافی نیست دور سر حیدر چنان پروانه می‌چرخید آخر چه شد بین پرش تاب طوافی نیست؟! بهر حسینش گریه کرد و پیرهن می‌دوخت سهم حسینش جز لباس دست‌بافی نیست ای کاش رحمی داشت قاتل یا که می‌فهمید پیراهنی که در تنش مانده، اضافی نیست شاعر: @navaye_asheghaan
Fadaeian_Ramazan1400_Shab21_03.mp3
9.43M
|⇦•آلوده دامانم... و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ «لَوْلا عَلِیٌّ (علیه السلام) ما خَلَقْتُ جَنَّتِی.» پروردگار بلندمرتبه فرمودند: «اگر (علیه السلام) نبود، بهشت را خلق نمی‌کردم.» @navaye_asheghaan
|⇦•شرم دارم که بگویم... وتوسل به امیرالمومنین علیه السلام اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شرم دارم که بگویم سخن از تشنه لبی تشنه آن بود که می‌گفت به لشگر، جگرم صدا زد حسن جانم! همه‌ رو از حجره بیرون کن الا بچه های فاطمه! همه خودشون شنیدن رفتن بیرون. حجره خلوت شد. حسن و حسین و زینب موندن. حسن رو صدا زد گفت حسن جان! چشمام درست نمیبینه. انگار عباس نیستش. گفت:بابا خودت گفتی همه بچه‌های غیر فاطمه برن. گفت نه! عباس استثناس. عباس پسر حضرت زهراس. بگو بیاد امشب با اون کار دارم! اومد از حجره بیرون دید هرکی یه طرفه. یه‌نگاهی کرد دید عباس یه‌طرف زانوهاش‌و بغل گرفته زار زار گریه میکنه. زد سر شونش گفت عباسم! بابا باهات کار داره. یهو از جا بلند شد گفت: بابا؟ مگه نگفت همه برن غیر بچه‌های حضرت‌زهرا؟ گفت: نه! بابام باهات کار داره... سریع خودش‌و رسوند بالا سر حضرت علی. گفت: حسینم! تو هم بیا! بیا نزدیک‌تر! صدازد: دستتو بیار جلو حسینم! عباسم! تو هم دستتو بده بابا! دوتا دست‌و گذاشت تو همدیگه. همه فکر کردن امیرالمومنین میخواد سفارش عباس رو کنه به داداش بزرگتر. امام دیدن برعکسه... گفت: عباسم! مواظب حسینم باش! یه‌روزی کربلا همه حسینم رو تنها میذارن و میرن. یه‌وقت نکنه تو تنهاش بذاری و بری! یهو زینب هم خودش‌ و رسوند جلو گفت: بابا! دست منم بذار تو دست عباس! بابا منم دست یکی بسپار! امیرالمومنین گفت: جفتتون هوای زینب رو داشته باشین! برای همین هم وقتی میخواست از کربلا بره یه‌ نگاه کرد تو گودال گفت: حسین! یه‌ نگاه کرد علقمه گفت: عباس! "سپردی‌ام به که رفتی؟ به دلقکان به کنیزان به شمر، خولی اَخنس، به حرمله به سنان" @navaye_asheghaan
Fadaeian_Ramazan1400_Shab21_05 (1).mp3
5.6M
|⇦• شرم دارم که بگویم... و توسل به امیرالمومنین علیه السلام اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفس سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نام خود را نقش کن امشب به ایوان علی ای به قربان علی و ای به قربان علی @navaye_asheghaan
تبی افتاده پی در پی به جانِ مسجد کوفه امان از ناله هایِ بی امانِ مسجد کوفه دلِ گلدسته دارد لحظه لحظه میشود آشوب غم انگیز است از امشب اذانِ مسجد کوفه أمیرالمؤمنین می ایستد جانانه در محراب زمان می ایستد در آستانِ مسجد کوفه نماز صبح، دارد در وجودش سخت دلشوره کنارِ رکعت دوم میانِ مسجد کوفه علی(ع) با جان و دل ذکرِ رکوع آخر خود را قرائت کرد و بند آمد زبانِ مسجد کوفه تنِ محراب لرزید و به خون آغشته شد قبله مسافر شد امام ِ مهربانِ مسجد کوفه نمازش را شکست آن تیغِ لاکردار در سجده به شدّت داد ذاتش را نشانِ مسجد کوفه امان از زانوانِ ناتوانِ حیدر کرار امان از اشک هایِ آسمانِ مسجد کوفه به جایِ نغمهٔ "مولایَ یامولایْ" می پیچد نوایِ "وا علیا" در نهانِ مسجد کوفه به ارکانِ هدایت خورد در ماهِ خدا ضربت به این علت خدا شد روضه خوانِ مسجد کوفه! 🔸شاعر: ________________________ @navaye_asheghaan
شُد نغمه های اصلیِ دین ، بِالحُسَین ها دین را خلاصه کرده همین ، بِالحُسَین ها کم کرده اند فاصله های زیاد را مابینِ آسمان و زمین ، بِالحُسَین ها جا داده اند از صدقه سرِ حسین ما را میانِ حِصنِ حَصین ، بِالحُسَین ها بخشیده می شویم زمانی که از سکوت تبدیل می شود به طنین ، بِالحُسَین ها شب های قدر می شود از هجمه ی نیاز دستانِ ما رکاب و ، نگین ، بِالحُسَین ها ما عاشقان حضرت ارباب بی سَریم ماییم و عاشقانه ترین ها بِالحُسَین ها با اینکه غرقِ معصیت و غرقِ ظلمتیم ما را بیا ببخش ، به این ، بِالحُسَین ها 🔸شاعر: ________________________ @navaye_asheghaan
صورت همینکه بر کفِ پای پدر گذاشت آتش گرفت از غم و روی جگر گذاشت سوزانده بود زهر علی را در این دو روز پا ، بس که داغ بود به رویش اثر گذاشت چون بچه‌های فاطمه بر گِرد بسترند او رفت سر به زیر و سرش را به در گذاشت ام‌البنین به شانه‌ی او گریه می‌کند از اضطراب ، دستِ دعا روی سر گذاشت آمد صدای زخمی مولا ؛ تو هم بیا لب را به گوشِ او پدری محتضر گذاشت جانِ تو جانِ دخترِ زهرا عزیزِ من آتش به سینه‌اش ، نفَسی شعله‌ور گذاشت.... کف را به آب برد و نهیبی به آب زد آبِ فرات سر کفِ پای قمر گذاشت ناموس مرتضاست به خیمه بیا رویم خم شد به روی مشک قدم در گذر گذاشت نگذاشت تا به خیمه رسد مَشک با عمو زخمی که حرمله به دو چشمان تر گذاشت تیری که کُشت اهل حرم را  رُباب را تیری گذشت و فاطمه را خونجگر گذاشت یک نانجیب تیغ به کتفش زد و گذشت یک نانجیب بر روی دستش تبر گذاشت زینب دوید و دخترکان را به خیمه بُرد وقتی حسین دست به روی کمر گذاشت زخمِ سه‌شعبه‌ای که عمو را به مَشک دوخت نفرین به حرمله که به حلق پسر گذاشت از آن به بعد جای عموجان و شانه‌اش سر رویِ سنگ  دخترکی دربه‌در گذاشت..‌ 🔸شاعر: ________________________ @navaye_asheghaan
این کوفه به ابلیس ارادت دارد با مکر و فریب و حیله بیعت دارد یک روز علی و روز دیگر زینب این شهر به سر شکستن عادت دارد 🔸شاعر: ________________________ @navaye_asheghaan