🌼۱۶ مهر: درگذشت #محمد_علامه "مداح"
📝در بین جامعهی مدّاحان و ذاکران اهل بیت عليهمالسّلام، برخی چهرهها هستند که واقعاً متمایز از دیگران است و الّا باید پس از خاموش شدن صدایشان فراموش شوند.
📖خصوصیّات اخلاقی، تقوا و اخلاص و دستگیری مردم از امور است که محمّدعلی علّامه را از دیگران متمایز کرده است.
🔖او شعر هم می سرود و متخلّص به «علّامه» بود. در اواخر سال ۱۳۰۴ش در شهر تهران در محلّهی دروازه دولاب متولّد شد.
نام پدرش احمد بود و خانوادهای مذهبی داشت.
🗓در بین عوام و خواص، شهرت و مقبولیت شایانی داشت امّا بیش از آن که او را یک شاعر بشناسند، به عنوان یک ذاکر مخلص آستان حضرت سیدالشّهدا عليهالسّلام میشناختند. نوای گرم و دلنشین او در هیأتهای قدیمی تهران مانند پیر عطا و صنف بزّازان بارها و سالها طنینانداز بوده است.
📗«هدیهی مور»، نام دیوان اشعار ایشان است که در زمان حیاتش با مقدّمههای دو خطیب اهل منبر، محمّدتقی فلسفی و سیّد حسن افتخارزاده چند بار به دست چاپ سپرده شده است.
📕کتابی با نام «خاطرات ۶۰ سال خدمتگزاری در آستان اهل بیت عليهمالسّلام» نیز عنوان خاطرات و داستانهای ایشان در مسیری نوکری است.
⚛️عاقبت این پیرغلام دلسوخته، در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۸۰ش درگذشت و در صحن حرم حضرت عبدالعظیم عليهالسّلام (باغ توتی) مدفون شد.
#محمد_علامه
#به_عیوق_میرسد
#بازنشر
#جواد_هاشمی_تربت
.
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محاوره #بازنشر
تو وقتی اومدی گفتم
که تقصیر دل من بود
تو که دیدی بابات خوابه
چه وقت گریه کردن بود
حالا که اومدی پیشم
بازم آغوشتو وا کن
بغل کن بغضمو بازم
غریبیمو تماشا کن
حالا که اومدی پیشم
بزار خلوت کنم با تو
بزار تعریف کنم، بعدش
ببین من پیر شدم یا تو
ببخش حرفای تعریفیم
دیگه حرفای خوبی نیست
ببخش واسه پذیرایی
خرابه جای خوبی نیست
خرابه بسترش خاکه
خرابه بالشش خشته
تو خیلی خاکیای اما
برای دخترت زشته
برای دخترت زشته
که خونَش این طوری باشه
بزار چیزی نگم شاید
تو حرفام دلخوری باشه
کدوم خانوم با این حالش
پیش مهمون معذب نیست
ببخش از راه طولانی
سر و وضعم مرتب نیست
اگه مهمون داری باید
براش با جون مهیا شی
خجالت میکشی وقتی
نتونی از زمین پاشی
نگی من بی ادب بودم
نگی این دختر عاشق نیست
نمیتونم پاشم از جام
پاهام پاهای سابق نیست
حالا چشمای کم سومو
به هر چی جز تو میبندم
به زورم باشه پا میشم
به زورم باشه میخندم
مگه تو صورتم امشب
بغیر از خنده چی دیدی
که از وقتی پیشم هستی
یه بار حتی نخندیدی
یکی دستش تو تاریکی
به گونم خورده، چیزی نیست
یکی از من یه گوشواره
امانت برده، چیزی نیست
فقط دلتنگ تو بودم
که اعصابم به هم ریخته
یه قدری خستهی راهم
یه کم خوابم به هم ریخته
میخوام امشب سرت تا صبح
به روی دامنم باشه
میخوام امشب شب خوبِ
ازینجا رفتنم باشه
دیگه اخماتو واکردی
منم با بغض میخندم
بیا آغوشتو وا کن
منم چشمامو میبندم
✍ #هادی_جانفدا
صلیالله علیکِ یا امالمومنین یا حضرت خدیجهی کبری
🌸🍃به مناسبت روز پیوند آسمانی حضرت محمدمصطفی(ص)و حضرتخدیجه (س)🍃🌸
بود مانند بهاری حضرتِ مادربزرگ
عطر گل میداد باغِ طینتِ مادربزرگ
باغ جانش را تب سبز شکفتن میگرفت
هرکسی میرفت پای صحبت مادر بزرگ
قصه میگفتند هر شب مادران پاکدل
از شکوه بخشش بیمنت مادربزرگ
تا به مهر رحمتٌ للعالمین لبیک گفت
یک جهان برکت گرفت از برکت مادربزرگ
از تمام ثروت دنیای فانی دل برید
عشق شد دیگر از آن پس ثروتِ مادربزرگ
بعد از آنکه عشق را از هرچه دیگر برگزید
بهترین تقدیرها شد قسمتِ مادربزرگ
بهترین زن در تمام عالم هستی شده
دختر او که شده در خدمت مادر، بزرگ
هم برای همسری و هم برای مادری
دخترش دارد نشان از کسوتِ مادربزرگ
حامی جان بر کف پیغمبر اسلام بود
شهره شد در مکتب حق، غیرتِ مادربزرگ
تا به تن جان داشت از دامان ختمالمرسلین
لحظهای نگسست دست بیعت مادربزرگ
موقع رفتن عبای رحمتٌ للعالمین
در مسیر آخرت شد خَلعت مادربزرگ
لحظهلحظه اشک چشمان رسولالله بود
با درود او نثار ساحت مادربزرگ
رد شده یک روز چون او زینب از هستی خویش
اینچنین دارد ادامه نهضتِ مادربزرگ
#بازنشر
#سالگرد_ازدواج_پیامبر_و_حضرت_خدیجه
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@navaye_asheghaan