#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
هر که رو انداخت، خاطرجمع زائر میشود
قبل زائر، کوله بارِ راه حاضر میشود
هر چه تاجر هست در عالم، گدای فاطمهست
هر که در کویش گدایی کرد، تاجر میشود
خوش به حال خانهی خشتیِ نزدیکِ حرم
آخرش یک تکه از صحن مجاور میشود
دل سپردن ساده اما دل بریدن مشکل است
یک سفر هر کس بیاید قم، مهاجر میشود
شیخ مییابد مفاتیح الجنان را پشت در
شاطر عباس قمی در صحن شاعر میشود
از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست
در حرم حتی زبان شعر، قاصر میشود
پای حکم مادح معصومه امضای رضاست
این چنین یک روضه خوانِ ساده، ذاکر میشود
رو به قم هر بار در مشهد سلامی میدهم
خادم باب الرضا با من مسافر میشود
دست را بر سینهات بگذار و چشمت را ببند
رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر میشود
ماه قم! دست خیال ما و دامان شما
میزبان هستید و ما هستیم مهمان شما
غصهی دنیا شده سوهان روح و در عوض
کام شیرین میکند عمریست سوهان شما
عشق را در روز روشن عدهای گم کردهاند
من که آن را یافتم کنج شبستان شما
رو سیاهم! با چه رویی بین مردم جا شوم
در دل آیینهی شفاف ایوان شما؟
مرجع تقلید کل مرجعِ تقلیدهاست
زائری که دست بر سینهست حیران شما
بس که هیچم، روزی ام حج فقیران هم نشد
عید قربان می روم هر سال قربان شما
آب قم شور است، شاید ما به ظاهر زائران
بارها حرمت شکستیم از نمکدان شما
داغ اگر در سینه من یک نفر باشد که نیست
باید از دریای لطفت بیشتر باشد، که نیست
غیر درد دل نیاوردم به همراه خودم
سعی کردم کوله بارم مختصر باشد، که نیست
خادم دربان به دست خالیام شک کرده است
ترسم از بار گناهم با خبر باشد، که نیست
از ضریحت دست من کوتاه اگر باشد، که هست
کاش روی شانههایم بال و پر باشد، که نیست
خوب در ایوان آیینه خودم را دیدهام
چشم من هم مثل مردم بلکه تر باشد که نیست
هیچ جا بهتر از اینجا نیست، باید بشکند
دل اگر مثل نمازم در سفر باشد که نیست
هر که آمد حاجت ایل و تبارش را گرفت
این حرم جای کسی که بی هنر باشد که نیست
مادرم این مرتبه قول شفا از من گرفت
آه میترسم دعایم بی اثر باشد، که نیست
طبق عادت میروم بعد از زیارت، جمکران
تا دعایم دیدن آن یک نفر باشد که هست
✍ #محمدحسین_ملکیان
@navaye_asheghaan
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
#حضرت_معصومه_س_ورود_به_شهر_قم
ری زادهایم و مزرعهی سبز گندمیم
هر صبح با حسین شما در تکلمیم
ما شیعهی ولایت مولا، نسب نسب
سلمان پا برهنهای از نسل چندمیم
گاهی میان خندهی خورشید گریهایم
گاهی میان گریهی زهرا تبسمیم
همسایهی حریم تو همسایهی خداست
پس صد هزار شکر که همسایهی قمیم
آنقدر عاشقان و بزرگان و عالمان
دل دادهی توأند که ما بین آن گمیم
ای دستگیر صبحِ قیامت! سرم فدات
هم خانواده هم پدر و مادرم فدات
بالاتر از پریدن پرهاست بام تو
قطعاً نمیرسیم به شأن مقام تو
خم میشود تمامی دنیا برابرت
ای احترام آل عبا احترام تو
باید هزار بار نشست و بلند شد
وقتی که میرسند بزرگان به نام تو
آباد گشت قلب زمین زیر پای تو
آباد گشت مسجد دین با کلام تو
یعنی تمام هستیِ دین مال فاطمه است
یعنی تمام مُلک زمین مال فاطمه است
تو آمدی که رحمت دنیای ما شوی
منجی تا قیامت کبرای ما شوی
ما مردهایم و تو نفست مرده زنده کن
پس واجب است این که مسیحای ما شوی
تو خانمی و جلوهی بالای هر سری
اصلاً عجیب نیست که آقای ما شوی
تو آمدی که با برکات نسیمیات
روزیِ یا امام رضاهای ما شوی
اصلاً قرار بود در ایرانْزمین ما
چون فاطمه بیایی و زهرای ما شوی
مهمان چند روزهی ایران خوش آمدی
همشیرهی امام خراسان خوش آمدی
شهر تو آشیانهی امن امامهاست
گلدستهات مطاف شب و روز انبیاست
بانو! قسم به پنجرههای ضریح تو
این آستانهایست که باب الرضای ماست
روی درِ حریم تو زیبا نوشتهاند
اینجا حریم دختر پیغمبر خداست
اینجا به احترام قدم نه، که از شرف
گیسوی حور و بال ملک فرش زیر پاست
اینجا مس تو را به نگاهی طلا کنند
تا اسم اعظم است، چه حاجت به کیمیاست!
اینجا مدینهٔ دگر آل فاطمه است
اینجا دل شکسته به دنبال فاطمه است
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
@navaye_asheghaan
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
چنان پوشیده در نور است آن تندیس زیبایی
که باشد یک به یک شایستهی القاب زهرایی
سِواد معجرش آموخت بر شب، پردهداری را
غبار مرکبش شد توتیای چشم بینایی
نخوانده نامه را، پاسخ بگوید دختر موسی
به حیرت مانده ابناء بشر از این توانایی
چو بیند حضرت کاظم جواب نامه را گوید:
پدر قربان او گردد از این اِشراف و دانایی
بپرس از حضرت موسی بن جعفر این کرامت را
مگر علم لدنّی گفته او را جای لالایی؟
شفاعت میکند از شیعیان در عرصهی محشر
تصوّر کن چقدر آن روز میگردد تماشایی
دمی که دید در غربت گرفتار است مولایش
عَلَم بر دوش شد در یاری مولا به تنهایی
کنیزِ شوکتِ شاهانهی او مادرِ گیتی
غلامِ همتِ مردانهی او بود آقایی
* *
مسیر راه از فیض شما شد جادهی رحمت
به هر جایی که رفتی سبز شد باغ شکیبایی
حضور با شکوهت آبروی اهل ایران شد
حیا و غیرت ما ثبت شد در چرخ مینایی
قسم بر زینب کبری که در این کشور مولا
ز فرزندان زهرا میشود با گل پذیرایی
تویی آن زن که بعد از حضرت صدیقه و زینب
خدا شایستهاش دیده برای حکمفرمایی
غبار قبرت از علم لَدُن پُر بوده تا رفته
فقاهت از سر کویت به سر حدِّ شکوفایی
به دریای علومت دیدهام جمع فقیهان را
چنان غواصها در حال اقیانوسپیمایی
بزرگانی چنان بهجت اگر صاحب نفس بودند
ز انفاس شما آموختند اعجاز عیسایی
به پیشت مجتهد با علم و عارف با عمل آید
حساب عاشقان پاک است از این وسواس مبنایی
دلم با آرزوی "اشفعی لی" میشود آرام
که من را جز تولا و تبری نیست دارایی
گنهکارم من و ای عصمت حق! پردهپوشی کن
پناه آوردهام در سایهات از بیم رسوایی...
✍حجتالاسلام #سیدروح_الله_موید
@navaye_asheghaan
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
از هرکسی به غیر شما رو گرفتهایم
برگیم و با نسیم حرم خو گرفتهایم
هوهوی باد در حرمت موج میزند
او را به خدمت تو اذانگو گرفتهایم
گرد و غبار از دل خود پاک میکنیم
در صحن اگر که دست به جارو گرفتهایم
بر شانهی رواقت اگر گریه میکنیم
از ابرهای صحن تو الگو گرفتهایم
ای ساحل امید! کنار ضریح تو
هربار یاد کشتی پهلو گرفتهایم
مهر تو را که ضامن ما روز محشر است
از آستان ضامن آهو گرفتهایم
✍ #عاطفه_جوشقانیان
@navaye_asheghaan
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
یاد تو شفاست، حضرت معصومه
نام تو دواست، حضرت معصومه
درماندهام و دوای دردم بانو
در دست شماست، حضرت معصومه
✍ #سیدمجتبی_شجاع
@navaye_asheghaan
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
با مهر برادرت رضا شيداييم
ما در حرم تو زائر زهراييم
هر گاه كه دلتنگ مدينه هستيم
ما شيفتگان به سمت قم مىآييم
✍ #محمدحسين_مهدى_پناه
@navaye_asheghaan
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
اى جوهر عقل! عشق را مفهومی
همچون شب قدر، قدر نامعلومی
قم با تو مدینهٔ ولایت شده است
تو، فاطمهٔ چهارده معصومی
یافاطمه! اشفعی لنا فیالدنیا
یافاطمه! اشفعی لنا فیالعقبا
یافاطمه! اشفعی لنا فیالجنه
یعنی همهجا، هوای ما را همهجا...
ای دختر «عصمت» و «ولیالحسَنات»
بانوی کریمه، گنج لطف و برکات
یا ایّتها الفاطمةُ المعصومه
تقدیم به محضرت، هزاران #صلوات...
✍ #سیدمهدی_حسینی_رکن_آبادی
@navaye_asheghaan
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
در کشور ما بُوَد به تقدیر اله
یا حضرت معصومه! رضا مهر و تو ماه
گویند تویی شفیعهی روز جزا
یا فاطمة! اشفعی لنا عندالله
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
@navaye_asheghaan
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
در خانهی خود پر از غم و تشویشم
بیگانه از آشنا و دور از خویشم
در صحن تو آنقدر سبک بالم که
حتی به بهشت هم نمیاندیشم
✍ #محسن_ناصحی
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
اى جوهر عقل! عشق را مفهومی
همچون شب قدر، قدر نامعلومی
قم با تو مدینهٔ ولایت شده است
تو، فاطمهٔ چهارده معصومی
یافاطمه! اشفعی لنا فیالدنیا
یافاطمه! اشفعی لنا فیالعقبا
یافاطمه! اشفعی لنا فیالجنه
یعنی همهجا، هوای ما را همهجا...
ای دختر «عصمت» و «ولیالحسَنات»
بانوی کریمه، گنج لطف و برکات
یا ایّتها الفاطمةُ المعصومه
تقدیم به محضرت، هزاران #صلوات...
✍ #سیدمهدی_حسینی_رکن_آبادی
@navaye_asheghaan
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
هر که رو انداخت، خاطرجمع زائر میشود
قبل زائر، کوله بارِ راه حاضر میشود
هر چه تاجر هست در عالم، گدای فاطمهست
هر که در کویش گدایی کرد، تاجر میشود
خوش به حال خانهی خشتیِ نزدیکِ حرم
آخرش یک تکه از صحن مجاور میشود
دل سپردن ساده اما دل بریدن مشکل است
یک سفر هر کس بیاید قم، مهاجر میشود
شیخ مییابد مفاتیح الجنان را پشت در
شاطر عباس قمی در صحن شاعر میشود
از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست
در حرم حتی زبان شعر، قاصر میشود
پای حکم مادح معصومه امضای رضاست
این چنین یک روضه خوانِ ساده، ذاکر میشود
رو به قم هر بار در مشهد سلامی میدهم
خادم باب الرضا با من مسافر میشود
دست را بر سینهات بگذار و چشمت را ببند
رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر میشود
::
ماه قم! دست خیال ما و دامان شما
میزبان هستید و ما هستیم مهمان شما
غصهی دنیا شده سوهان روح و در عوض
کام شیرین میکند عمریست سوهان شما
عشق را در روز روشن عدهای گم کردهاند
من که آن را یافتم کنج شبستان شما
رو سیاهم! با چه رویی بین مردم جا شوم
در دل آیینهی شفاف ایوان شما؟
بس که هیچم، روزیام حج فقیران هم نشد
عید قربان میروم هر سال قربان شما
آب قم شور است، شاید ما به ظاهر زائران
بارها حرمت شکستیم از نمکدان شما
::
داغ اگر در سینهی من یک نفر باشد که نیست
باید از دریای لطفت بیشتر باشد، که نیست
غیر درد دل نیاوردم به همراه خودم
سعی کردم کوله بارم مختصر باشد، که نیست
خادم دربان به دست خالیام شک کرده است
ترسم از بار گناهم با خبر باشد، که نیست
از ضریحت دست من کوتاه اگر باشد، که هست
کاش روی شانههایم بال و پر باشد، که نیست
خوب در ایوان آیینه خودم را دیدهام
چشم من هم مثل مردم بلکه تر باشد که نیست
هیچ جا بهتر از اینجا نیست، باید بشکند
دل اگر مثل نمازم در سفر باشد که نیست
هر که آمد حاجت ایل و تبارش را گرفت
این حرم جای کسی که بی هنر باشد که نیست
مادرم این مرتبه قول شفا از من گرفت
آه میترسم دعایم بی اثر باشد، که نیست
طبق عادت میروم بعد از زیارت، جمکران
تا دعایم دیدن آن یک نفر باشد که هست
✍ #محمدحسین_ملکیان
@navaye_asheghaan
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
اینجا صدای بال ملائک شنیدنیست
در این حرم، کرامت محض تو دیدنیست
آواز آب از دل فوّارههای حوض
چون نغمهی نسیم در ایوان شنیدنیست
بانوی آب و آینه! بانوی آفتاب!
رزق جهان ز دامن سبزت رسیدنیست
میرقصد آفتاب در ایوان آینه
اینجا سماع آینه و نور دیدنیست
چشمم به گنبد است و خیالم در آسمان
این جا همیشه حال و هوایش پریدنیست
مثل کبوتران حرم فکر میکنم
هر دانهای که دست تو پاشید، چیدنیست
صبحِ رواق یا شبِ ایوان آینه
صحنت به هر زمان و مکان برگزیدنیست
صحن عتیق، مسجد اعظم، قدم قدم
این حال بی مثال، گریبان دریدنیست
من پا گرفته کودکیام در حریم تو
زیباترینِ خاطرههایم دویدنیست
تو ماه خانوادهی موسَی بنِ جعفری
مهراوهای و مهرِ نگاهت خریدنیست
این بارِ ناگزیر که بر شانههای ماست
تنها به لطف گوشهی چشمت کشیدنیست
این ابر، این سیاهترین زخمِ ناامید
بر نقرهی سپیدِ ضریحت چکیدنیست
دل را به آستان تو باید سپرد و رفت
جز عشق تو تمام جهان دلبریدنیست
مضمون بکر نابترین شعرها تویی
در وصف توست، شعر اگر آفریدنیست
روح از میان پنجرههای تو میوزد
جان در پناه توست که در تن دمیدنیست
ای کاش! در حریم تو مرگم فرا رسد
از بس که بقعههای حرم آرمیدنیست
از قاب پنجره به تماشا نشستهام
شبگریههای رو به تو بانو! چشیدنیست
✍سروده گروه #هیئت_الشعرا
(جمعی از شاعران قم)
@navaye_asheghaan