.
#امام_حسین_ع
مناجات با امام حسین (ع) ای به قربان تو آقا همه ی اجدادم
من از این منصب نوکر شدنم دلشادم
شادم ازاینکه به دام تو حسین افتادم
مادرم گفت: تویی شاه و همه نوکر تو
پدرم نام تورا داد حسین جان یادم
بنده ی عشق تو ام فخر کنم بر همگان
که غلامت شدم از هر دوجهان آزادم
★بابی انت وامی به اباالفضل کم است...
ای به قربان تو آقا، همه ی اجدادم ★
من از آن بَدوِ تولد شده ام نوکرتان
بخدا بهر غلامی ِ تو مادر ، زادم
گفت تا قدر تورا خوب بدانم آقا
گفت با عشق حسین است که شیرت دادم
تا زبان باز کنی نام حسین را ببری
جز به تربت بخدا کام تورا نگشادم
غم اغیار نخوردم که پشیمان باشم
غم تو خوردم و از کرده ی خود دلشادم
من به قربان سر موی علی اکبر تو
(چه کنم حرف گر یاد نداد استادم) ٭
این دل تنگ من آقا ز قفس بیزارست
کی شود بهر زیارت تو کنی آزادم؟!
آنقدر خون جگر خورده ام از هجر حرم
عَنقَریب است رسد تا به فلک فریادم
اربعین میرسد و میرسد از راه، وَ من
یاد آن چای عراقی و طریق افتادم
باز هم زائرتان نیستم و از اینجا ....
با دلی غمزده ؛ ای شاه سلامت دادم
"زائرت " گفته و هر بار بگوید ارباب
(من از آن روز که در بند توام آزادم) ٭
رامین برومند (زائر)
٭ لسان الغیب حافظ شیرازی
شاعر: #رامین_برومند
.............
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اربعین_حسینی
زینب(س)و اربعین (ای برادر کاروانت کربلا آورده ام)
اربعین حسینی
ای برادر کاروانت کربلا آورده ام
خسته دلهایی همه غرق عزا آورده ام
بعد چل روزی فراقم با تو ای آرام جان
پیکری رنجور جور اشقیا آورده ام
پیکرت بی سر به زیر خاک گرم کربلاست
آن سری را که شد از پیکر جدا آورده ام
دردها دارم به دل، هم زخمها بر پیکرم
بر مزارت جان وتن بهر شفا آورده ام
هجر نو تنها نبوده خواهرت را جانگداز
کاروانی را به مهرت مبتلا آورده ام
غصه ها دارم زسختی اسارت یا حسین
قصه ها از سختی شام بلا آورده ام
گر شود جانا سراغ دخترت از من مگیر
سر بزیرم پاسخت شرم وحیا آورده ام
بس بود بر من فراق تو عزیز فاطمه(س)
از برای مرگ خود دست دعا آورده ام
شاعر: #اسماعیل_تقوایی