eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
437 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. مهدیا! بوی ظهورت بر دل و جان می رسد انتظارِ سینه سوزت کی به پایان می رسد؟ کوچه های شهر را با اشک می شویم هنوز چشم در راهم، که آن جانانه جانان می رسد کوچه های شهرِ ما بوی غریبی می دهد کی گلِ زیبای نرگس از گلستان می رسد گر چه می سوزد صدایم در شرارِ بی کسی بر شبِ دلگیرِ ما آن نورِ تابان می رسد گر چه ماییم و غبارِ سال و ماهِ انتظار بر کویرِ سینه ی ما بوی باران می رسد سینه ای داریم از سوزِ فراقش سوخته آن چراغ آرزو ماهِ شبستان می رسد می رسد آن کو دلش آیینه ی رازِ خداست با لبی سرشار از آوای قرآن می رسد صبرِ ما آخر رسید ای حجت ابن العسکری انتظارت در کدامین جمعه پایان می رسد؟ .
عاقبت این شبِ تاریک سحر خواهد شد به رُخِ حضرتِ خورشید نظر خواهد شد می رسد نوبتِ آن روز که با وعده ی حق پسری منتقمِ خونِ پدر خواهد شد ای به قربان تو که با نظرِ مهدوی ات خاک هم پای قدم های تو ، زر خواهد شد دلِ غمدیده ی ما گر به وصالت برسد سینه ی سنگی ما ، دُر و گُهر خواهد شد آه ، از اینهمه سالی که بدون تو گذشت این چه عمریست که در فاصله سر خواهد شد تو بیا ، دیده ی آلوده پس از دیدنِ تو عاشقانه به سر راهِ تو ، تر خواهد شد
4_6014660055150889242.opus
352.2K
‍ ‍ ‍ ای گلِ پنهان شده ی فاطمه پُر ز تولای تو جانِ همه گو که کجایی و کجا جویمت در چمنستانِ ولا جویمت جمعه منو رازِ نسیمِ بهار جمعه منو زمزمه ی انتظار در رُخِ خورشید بجویم تو را در چمنِ عشق ببویم تو را گل همه جا بوی تو را می دهد عنبرِ گیسویِ تو را می دهد ای دلت آیینه ی رازِ خدا بر سرِ ما چترِ ولایت گُشا عالمِ هستی همه در هستِ توست پرچمِ سبزِ علوی دستِ توست آمدنِ جمعه ی تو دیر شد بی تو جهان چون شبِ دلگیر شد وعده ی قرآنِ کریمی بیا جلوه ای از ذاتِ رحیمی بیا نغمه ی شیرینِ مصلّایِ ما رازِ اذانِ تو تسلّایِ ما آمدنت باورِ دیرینِ ماست از تو سرودن همه آئینِ ماست ای مَهِ پنهان شده یِ هشت و چار کی شوَد از پرده رُخت آشکار نیست به جانِ همه صبری بیا گر چه نهان در پسِ ابری بیا دل به تو و مهرِ تو وابسته است جانِ فلک از غمِ تو خسته است قصه ی مهجوری تو خوانده ایم آه! ز دیدارِ تو جا مانده ایم صاحبِ دستانِ اجابت بیا ای تو پُر از رازِ نجابت بیا بر دلِ بیمار امیدی بده منتظران را تو نویدی بده @navaye_asheghaan
‍ ‍ ‍ ای گلِ پنهان شده ی فاطمه پُر ز تولای تو جانِ همه گو که کجایی و کجا جویمت در چمنستانِ ولا جویمت جمعه منو رازِ نسیمِ بهار جمعه منو زمزمه ی انتظار در رُخِ خورشید بجویم تو را در چمنِ عشق ببویم تو را گل همه جا بوی تو را می دهد عنبرِ گیسویِ تو را می دهد ای دلت آیینه ی رازِ خدا بر سرِ ما چترِ ولایت گُشا عالمِ هستی همه در هستِ توست پرچمِ سبزِ علوی دستِ توست آمدنِ جمعه ی تو دیر شد بی تو جهان چون شبِ دلگیر شد وعده ی قرآنِ کریمی بیا جلوه ای از ذاتِ رحیمی بیا نغمه ی شیرینِ مصلّایِ ما رازِ اذانِ تو تسلّایِ ما آمدنت باورِ دیرینِ ماست از تو سرودن همه آئینِ ماست ای مَهِ پنهان شده یِ هشت و چار کی شوَد از پرده رُخت آشکار نیست به جانِ همه صبری بیا گر چه نهان در پسِ ابری بیا دل به تو و مهرِ تو وابسته است جانِ فلک از غمِ تو خسته است قصه ی مهجوری تو خوانده ایم آه! ز دیدارِ تو جا مانده ایم صاحبِ دستانِ اجابت بیا ای تو پُر از رازِ نجابت بیا بر دلِ بیمار امیدی بده منتظران را تو نویدی بده
تو عطرِ نابِ نسیمی و بوی باران ها مرا شکوفه بیاور شبیهِ گلدان ها دلم گرفته هوای تو را به سر دارم تو باغِ اردبهشتی نه مِهر و آبانها بیا که بی نفست این خیال و رویاها مرا چو فصلِ خزان است و باد و طوفانها غمی بجز غمِ تو در نگاهِ خیسم نیست من از خیالِ تو سبزم چو شعرِ دیوان ها به یادِ چشمِ تو مستم مرا ببر با خود که بشکُفد گلِ عشقم به باغ و بستانها فقط دو گام مانده تا به شهرِ ما برسی نمانده فاصله ای بینِ ما و هجران ها به طعمِ عشقِ تو سوگند و این دلِ تنگم بمان به صفحه ی دل در تمامِ دورانها بیا که آمدنت را من آرزو دارم که تا همیشه بمانم به عهد و پیمانها! @navaye_asheghaan پرتوِ خورشیدی و روشن نمودی ماه را ای سفر کرده بیا دریاب این گمراه را خوب میدانم که تو می آیی امّا تا به کی_ ثانیه در ثانیه با خود شمارم آه را در حریرِ واژه ها، می ریزم امشب تا سحر خوابِ رویای خوشِ این مستیِ کوتاه را مثلِ دریا پاکی و بوی طراوت می دهی  یادِ تو در دل شهادت می دهد الله را خاکِ پایت را تبرّک می نهم بر دیدگان از ترحّم‌ گوش کن این ناله ی جانکاه را تابِ نورافشانیِ خورشید را هر کس نداشت غرقِ گمراهی شد و فرجام دیده چاه را بر مشامم می رسد هر لحظه لحظه بوی یار هر نفس گیرم سراغِ همدمِ دلخواه را! @navaye_asheghaan بیا که صوتِ قرآنت کران تا بیکران جاریست طنینِ گام های تو به گوشِ عاشقان جاریست تو که می دانی آقا جان غمِ تنهاییِ ما را نهان از درد لبریز و سرشک از دیدگان جاریست بیا ای حضرتِ باران که قرآن سخت مهجور است ببین از جانِ یاسینت چه بغضی توامان جاریست چنان در آتشِ عشقِ تو مثلِ شمع می سوزیم که بی تو در بهارِ ما خزان پشتِ خزان جاریست کلامت نور یادت عشق ای گل باورت شیرین چقدر از باغِ چشمانت نسیمِ مهربان جاریست اگر چه از گلِ روی تو ما هر لحظه محرومیم ولی خیرِ تو بر ما از زمین و آسمان جاریست نگارا زندگی تنها به عشقِ روی تو زیباست دلِ ما قرص از این که دمِ صاحب زمان جاریست بیا ای ذوالفقارِ حق! هزار و چارصد سال است که اشکِ چشمِ زهرا و امیرِ مومنان جاریست تو با عطرِ کدامین گل عجینی ای گلِ نرگس که نامت از لبِ پاکِ همه پیغمبران جاریست اماما! ردِ پایت را ز باغِ کعبه می جوییم پگاهان سازِ نجوایت به گوشِ کهکشان جاریست کجایی ندبه ی جانسوزِ صبحِ سبزِ آدینه که هر گلدسته ای نامت به گلبانگِ اذان جاریست بیا که دیدنِ روی تو تنها آرزوی ماست به تا صبحِ ظهور اَشکِ غمت از جانمان جاریست! @navaye_asheghaan