#مناجات_با_خداوند
#حاج_میثم_مطیعی
دل ما معتکفِ
کوی خدا شد ، الحمد
درِاین ماه به رویِ
همه واشد ، الحمد
رحمت و مغفرت از
لطف خدامی بارد
دعوت عام زِ هر
شاه وگدا شد ، الحمد
به گُنه کاربگو
ماه دعا شد برگرد
حاجت عبدخطاکار
روا شد ، الحمد
آری یک عمراگر
توبه شکستی بازآ
توبه اینجاست
که پُرقدروبها شد ، الحمد
دست بردار
تهی دستی ما عیبی نیست
که شفیع همه
«کنزالفقرا» شد، الحمد
جوشش عفوکریم و
نظر لطف رحیم
آنقدرهست که برما هم
عطاشد ، الحمد
( ممنونم که دعوتم کردی ، ممنونم که راهم دادی ، به مهمانی خودت ، دیگه میخام از اون گناهانی که مرتکب میشدم فاصله بگیرم ، دیگه میخام همونی بشم که تودوست داری ، چه مهمانی ؟ چه تقاضایی ؟ )
خفتم وخواب مرا
اجرِ عبادت دادند
لب فروبستم و
تسبیح خدا شد ، الحمد
سحر و اشک شب و
ناله ی یارب یارب
وقت هم ناله شدن
با شهدا شد ، الحمد
از سحر، تا دمِ افطار
لبم آب نخورد
پس نصیب عطشم
آب بقاء شد ، الحمد
جگرم سوخت کمی
یاد حسین افتادم
نفسم ، هم نفسِ
کرببلا شد ، الحمد
ساقی ام حضرت سقای حرم
عباس است
مَشک او اشک شد و
گریه ی ما شد ، الحمد
این گنه کار کجا و
سحر کوی حسین ؟
مستجاب عاقبت انگار
دعا شد ، الحمد
ان قریب است که بگویند
فلانی جا ماند
باز هم غافله رفت و
دل ما اینجا ماند
#شاعر_محمود_ژولیده
#مناجات_با_خداوند
#حاج_منصور_ارضی
دل ما معتکفِ
کوی خدا شد ، الحمد
درِاین ماه به رویِ
همه واشد ، الحمد
رحمت و مغفرت از
لطف خدامی بارد
دعوت عام
زِ هرشاه وگدا شد ، الحمد
به گُنه کاربگو
ماه دعا شد برگرد
حاجت عبدِ خطاکار
روا شد ، الحمد
آری یک عمراگر
توبه شکستی ، بازآ
توبه اینجاست
که پُرقدروبها شد ، الحمد
دست بردار
تهی دستی ما عیبی نیست
که شفیع همه
«کنزالفقرا» شد، الحمد
جوشش عفوکریم و
نظر لطف رحیم
آنقدرهست که برما هم
عطاشد ، الحمد
خفتم وخواب مرا
فیضِ عبادت دادند
لب فروبستم و
تسبیح خدا شد ، الحمد
از سحر، تا دمِ افطار
لبم آب نخورد
پس نصیب عطشم
آب بقاء شد ، الحمد
جگرم سوخت کمی
یاد حسین افتادم
نفسم ، هم نفسِ
کرببلا شد ، الحمد
ساقی ام حضرت سقای حرم
عباس است
مَشک او اشک شد و
گریه ی ما شد ، الحمد
این گنه کار کجا و
سحر کوی حسین ؟
مستجاب عاقبت انگار
دعا شد ، الحمد
از شب قدرِ همان
سال گذشته تا حال
بارها قسمت من
صحن رضا شد ، الحمد
ان قریب است که بگویند
فلانی جا ماند
باز هم غافله رفت و
دل ما اینجا ماند
#شاعر_محمود_ژولیده
امشب روضه ی امام رضا بخوانیم ، نکنه بمیریم ، بریم زیر خاک، روضه ی اون آقایی که مثل مار گزیده به خودش می پیچید ، هیچکسی نمی تونست کمکش کنه ، از هیچ جا نمی اومدن کمکش، دلم میخواد یه بار دیگه بیام دَمِ بابُ الجوادش ، بگم : قربون جوادت برم آقا جان ... قربون جیگر دوتایی تون ،که پاره پاره شد ،آخه بینِ ائمه ، دو نفر از اثر زهر جفا دست و پا زدن ، یکی هم تو قتگاه دست و پا می زد ... الهی رضاً بِرضاک ...