eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
435 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
YEKNET.IR - roze - shabe 8 moharram1399 - haj heidar khamse.mp3
13.84M
🔳 🌴آنکس که سر به مقدم جز او نمیزند 🌴چون کلب راه پرسه به هر کوه نمیزند 🎤حاج 🎙 جدید حاج 🏴 🕌میدان امام خمینی تهران 🗓 06 شهریور 99
|•گمان مدار که‌گفتم برو ... به امام رضا علیه السلام اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی ددی اباصلت گدرم ایچری،قیدندگوردون عباموباشوما چکمشم منی دیندیرم.اباصلت دیی ساعتی منتظر اوتوم گوردوم قاپی آچیلدی آقام قاپودان خارج اولدو .گوردوم عبانی علی بن موسی الرضا چکیب باشینه، آقامی دیندیرمدم ،گوردوم‌گوجودن یول گدیر اما نامتعادل یول گدیر،او‌وقارینن یول یرین آقا هردم دایانی،اوتورور،دیی آقا گلده یتیشدی قاپونو آشدوم وارد اولدو، اله حجره گچنده سسلدی ابا صلت قاپلاری باقلا گینان.من قاپولارو باقلایانا گوردوم او‌حالینن حصیر خانه انی یقیشدریر آقا نی الیسیس؟ ابا صلت! جان‌ ورررم، اباصلت جان‌ ورن لحظه امدی ،اباصلت ایستیرم‌ جدیم‌حسین تکی قورو یرده جان ورم. گوردوم‌ آقاحالدان منقلب او لحظهرد باشیمی دولاندوردوم گوردوم بیر آقا زاده ای وارد حجره اولدو. چیخدیم قاباقونا آقاسیز، کیم سیز؟بویوردو‌ من جواد الائمه ایم. آقا بوردا نی ایلیسیس ؟ قاپولار باقلودو‌نجه وارد اولدیز؟ بیر منه باخدو بویوردو ابا صلت ایمانین کامل اله.بو‌اللهی که بیر گوز و‌وراندا منی مدینَدَن بورا یتیریب، قاپلارودا اوزو‌ن آچوب،اله دانشاندا بیردن گوردوم گوزلرین آشدی اباصلت یوباندورما جوادمی.گوردوم آقازاده‌گلدی دیزلرینی وردی یره بابانی باشونو‌آلدو‌ دیزینه جواد الائمه ال آتوب امام رضانی محاسینه. امام رضا زحمتینن اللرنی گتریب جواد الائمه چکیر اوزونه، عزیزیم‌.. "لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله"امام رضا آتانیریر باشی بالانی گوجاقینده ..نه‌گولن وار، نه هولیان وار، سلام اولا او‌آقاما علینی باشینی زحمتینن یردن آلدی قوجاقینه، النی آتو بالانینن باشونا،باشونو.گویدو‌دیزینه گمان مدار که گفتم برو‌ دل از تو بریدم نفس شمرده زدم‌ هم‌ رمق پیاده دویدم محاسنم به کفِ دست واشک به‌ چشمم گهی به خاک فتادم، گهی زجای پریدم دو‌ چشم خود بگشا و سؤال کن‌که بگویم ز خیمه تا سرجسمِ تو‌ من‌ چگونه رسیدم نه تیغ شمر مرا میکُشد نه نیزه ی خولی زمانه کُشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم کربلایی رضاابوالحسنی @navaye_asheghaan
علی اکبر سلام الله علیه زبانحال امام ▪️اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ ... * یعنی ما یه بار دیگه حرمتو می بینیم آقا؟!! یا دیدار ما به قیامت؟!!یعنی یه شب جمعه ی دیگه میام حرمت یا نه؟!!* اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ... وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ... وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ... وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ...▪️ *اومد بالاسر علی اکبرش ، همه دارن نگاه می کنن ، ببینن ابی عبدالله چه جوری میاد ؛ ای جوونها تا حالا دیدی کسی اینجوری بیاد بالاسر جوونش؟!! مرحوم شیخ حرعاملی مینویسد ، هنوز از رو مرکب پیاده نشده بود ، اول خودشو رو زمین انداخت ... نتونست رو پاهاش راه بیاد ... همه دیدن رو زانوهاش داره راه میره ... یاالله ... دو دستش رو گذاشت بر طرفین بین علی اکبر ... آخ صورت به صورت علی گذاشت ... دلش آرام نشد ، نوشتن یه نگاه کرد دید لخته های خون همه ی دهان علی رو پر کرده ... هر چی گفت ولدی علی ... جوابی نیومد ... با انگشت مبارک این لخته های خونو بیرون آورد ، به این خیال که بلکه لخته های خون جلو تکلم علی رو گرفته ... این لخته ها رو بیرون آورد ، بازم گفت ولدی علی ، بازم دید جواب نمیاد ... گفت بزار دهان به دهان بزارم به قول ما نفس بدم بلکه این دم و بازدم باعث بشه رمقی به بدن بیاد ... همین که لب ها رو آورد نفس بده خودش از نفس افتاد ..." دیگه نتونست بلند شه ... همه گفتن حسین جان داده ،کی به ابی عبدالله جون دوباره داد؟!! راوی میگه دیدم یه زنی از خیمه ها داره میاد هی زمین میخوره ، هی بلند میشه ... هی میگه : "يا اُخَيَّةُ وابن اُخَيَّةُ" اول نگران جان حسینه ، پرسیدن این خانم کیه؟ گفتن : "هذه زینب" فقط زینب میدونه شدت علاقه ی ابی عبدالله به علی اکبرو ، تا نفس زینب به مشام حسین رسید ، بلافاصله از بدن جوانش جدا شد زیر بغل خواهر و گرفت ، خودش با احترام ناموسش رو به خیمه برگرداند ... یعنی من نمی تونم ببینم ناموسم بین نامحرمه ... آخ بمیرم چیزی نگذشت ، عصر روز یازدهم شد ... همین زینب آمد کنار گودال ... همه نامحرما دورش حلقه زدن ... "یا صاحب الزمان" یه نگا کرد دید دیگه محرمی باقی نمانده " صدا زد داداش :* نیست عباس و علی اکبرت مانده تنها بین دشمن خواهرت لطف خود را باز یارم کن حسین خیز از جا و سوارم کن حسین ... *چه جوری زینب و بردن از گودال ؟!! فقط همین قدر بگم ، دیدن سکینه داره میگه بابا ... بابا ... بابا ... «انظر الي عمتی المضروبه» بابا ببین عمه مو دارن میزنن ...* نزنیدم که در این دشت مرا کاری هست گل اگر نیست،ولی صفحه ی گلزاری هست *همه شهدا رو مهمان کن ، امام راحل فیض ببره شهدای پانزده خرداد فیض ببرن همه پیر غلاما، روضه خوانها ، گریه کن ها که زیر خاک خوابیدن ، همشون رو به این نغمه ی نورانی مهمان کن ...* حسین جان ...
چه بی‌رمق خوابیده تو خون رو خاک صحرا نفس دیگه نداره علی جوون لیلا پیکر علی اکبرم شد پاشیده باورم نمیشه که جلو من خوابیده پاشو دلاور لیلا پاشو علی‌جونم عصایِ پیری بابا پاشو علی‌جونم نکش پاهاتو رو خاکا پاشو علی جونم جانم علی جوون لیلا &&&&&&&& تنت رو با چه حالی توی عبا میچینم چشام نداره سویی تنت رو تار می‌بینم باباجون سرمو روی سینه‌ت میزارم زخمای روی تنت رو دارم میشمارم ببین که عمه داره از غم تو می‌میره ببین که مادر تو توی خیمه دلگیره ببین که روز من از داغ تو شده تیره جانم علی جوون لیلا &&&&&&&& به هرجا دست میزارم تنت به هم میریزه تنت شد ارباً اربا چقدر شمشیرا تیزه با دل پر غم و با چشمای گریون میگیرم از این لب تو بابا لخته خون تموم صحرا پر از طرّه‌های گیسوته جای یه نیزه‌ی تیزی به روی پهلوته نشون شمشیر دشمن به روی ابروته جانم علی جوون لیلا
|⇦•خاک این در.... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۲به نفسِ استادحاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ.. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.. أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْه...اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ...وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ.الهی العفو...." اینقدر این دست خالی را پر از گوهر مکن خاک این در کیمیای ماست آن را زر مکن برکتت را از زمینِ اهل آبادی مگیر نهر دنیا را پراز آبی بجز کوثر مکن تا سحر در وا مکن من هم به در سر میزنم حالِ این دیوانه ی آشفته را بهتر مکن از همه جا بیخبر دیدم که دعوت بوده ام پس دگر من را اسیر این در و آن در مکن کیف کردی آمدم فوراً بغل کردی مرا بنده ی رسوای خود را طرد تا آخر مکن آبرو دار، آبروریزی عبدت را بخر صحبت پرونده ام را پیشِ پیغمبر مکن *موسی عرض کرد: خدایا این بنده ای که گنهکار و مانع باران بود و بعد باران اومد. گفتی توبه کرده میشه بمن نشونش بدی؟ خطاب رسید موسی! اون وقتی که گنهکار بود من نشونت ندادم حالا که اومده درخونه ی من آبروشو ببرم!!* من به زهرا قول دادم زود آدم میشوم طفل بازیگوش را شرمنده ی مادر نکن سهمِ انگور مرا هم از ضریح او بده سیرمانی مرا بشنو ولی باور نکن چشم خیسم را برای تو فقط رو میکنم چشم من را نزد شخصی جز حسینت تر مکن ای نسیمی که سحرگاهان در عالم میوزی جز نسیم کربلا را قسمتِ نوکر نکن من فقط زانو زدم پایین پاهای حسین پس مرا محتاج جز شهزاده اش اکبر مکن با سرِ زانو حسین آمد در آغوشِ علی گفت: ناله هر چه کردی پیش من دیگر مکن در عبا میچینمت میریزی از اطرافِ آن انقدر من را اسیر قوم غارتگر مکن عمه ات گیسو پریشان میکند پاشو علی فکر او کن فکر من را پیش این لشکر نکن @navaye_asheghaan
enc_16805433612118974206427(1).mp3
11.63M
|⇦• خاک این در... و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام على عليه‌السلام فرمودند : در ماه رمضان، بسيار استغفار و دعا كنيد؛ زيرا با دعا از شما دفعِ بلا مى‌شود و با استغفار، گناهانتان پاك مى‌گردد. 📚 اصول کافی ج ۴ ص ۸۸ @navaye_asheghaan
|⇦•چه می خواهد لب تشنه.... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چه می خواهد لبِ تشنه، به غیر از لطف بارانی چه می‌خواهدشکسته دل، به غیر از چشمِ بارانی شبِ طولانی وتسبیح و سجاده چه می چسبد بهار زود هنگام اند شبهای زمستانی توکل بر توسل کن توسل بر توکل کن در این دنیای حیرانی در این دریای طوفانی اگر تا شام میخندی اگر تا صبح میخوابی تو از مردن چه میفهمی تو از برزخ چه میدانی خلاصه بار باید بست یا امروز یا فردا مده از کف مجال این دو روزی را که مهمانی اگر آشفته ات کرده اند یعنی لایق وصلی به او نزدیکتر هستی زمانی که پریشانی من و پروانه در آغوش هم تا صبح میسوزیم که با این سوختن روشن شود کنج شبستانی مرا هر وقت میدیدی گریبان پاره میدیدی از اول نیز می آمد به من پاره گریبانی به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمیگیرد گناهش را زلیخا کرد یوسف گشت زندانی به لطفِ گریه کار طفل بهتر راه می افتد چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بگریانی اگرچه گریه ی هجران شکسته می کند ما را ولی از آب پیشانی است بهتر چین پیشانی گره هایی است درکارم که بی تو وا نمی گردد نمی آید به کار این گره ها هیچ دندانی دگر فرقی ندارد جمعه یا شنبه فقط بر گرد گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی پشیمان می شود آنکه برای تو نمی میرد چرا عاقل کند کاری که بعد آرد پشیمانی خبر داری تو که رفتی به کوچه گردی افتادم به من از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی خبر داری مرا بازار بردن خبر داری میان مجلس اغیار بردن بابا! خبر داری ما ر‌و بازار بردن خبر داری کجا پامون وانشد *بابا کی گفته ما رو مجلس اون ملعون بردن بابا اگه تورو بردن ما رو هم بردن کی گفته من زیر دست و پا بودم اگه تو زیر دست و پا بودی منم بودم ...بابایی..بابایی...* گفت بابا ازت بی‌خبرم خبر داری یا نه شکسته کمرم خبر داری یا نه چی شد بال و پرت خبر دارم بابا چی شد بال و پرم خبر داری یا نه شبهایی که گرسنه خوابیدم کجا بودی ؟ هی از فرشته ها میپرسیدم کجا بودی؟ بالحسین الهی العفو... @navaye_asheghaan
6374931441.mp3
41.03M
|⇦•چه‌ می خواهدلبِ ... و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رسول خدا (ص) فرمودند : سحری بخورید ، اگر چه یک دم آب باشد. خدای را فرشتگانی است که بر استغفارکنندگان در سحرگاهان ، و سحری خوران صلوات و درود می فرستند. @navaye_asheghaan
|⇦• وتوسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ وقتی از مجلس اون ملعون بیرون آمدگفت اباصلت میرم داخل برگشتم دیدی عبامو رو سرم کشیدم به من کاری نداشته باش..اباصلت میگه ساعتی منتظر نشستم دیدم در باز شد آقا از در بیرون اومدن. دیدم علی ابن موسی الرضا عبارو رو‌سر کشیده با آقا کاری نداشتم ...تو‌کوچه راه می رفت اما نامتعادل بود..گاهی مینشست ،گاهی وایمیستاد..آقا رسید در خونه در و باز کردم رفت داخل..وقتی داخل شد صدا زد ابا صلت دررارو ببند.من در هارو بستم دیدم با همون حالش حصیر داخل خونه رو داره جمع می کنه..آقا چیکار می کنید؟ ابا صلت دارم‌ جان میدم..لحظه جان دادنمه..گفتم: آقا اینجور اذیت میشید...فرمود: میخوام‌ مثل جدم‌ جای خشک و روی خاک‌ جان بدم‌.. میگه آقا حالش منقلب بود سرم رو بذگردوندم دیدم یه آقا زاده ای وارد حجره شد رفتم‌جلو‌گفتم آقا شما کی هستید؟ فرمود: من جوادالائمه ام.. آقا اینجا چیکار می کنید؟ در ها رو بسته بودم چطور وارد شدید؟ به من نگاه کرد فرمود:اباصلت ایمانت رو‌کامل کن. اون خدایی که به یک چشم برهم زدنی من رو از مدینه آورده اینجا درها رو هم‌ خودش باز می کنه.دیدم آقا چشماش و باز کرد.آقا زاده اومد زانو زد سر بابا رو به دامن گرفت. جواد الائمه دست به محاسن بابا می کشه..امام رضا با زحمت دستش رو بالا میاره دست رو صورتش می کشه..عزیزم! "لا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ" سرپدر رو زانوی پسره..نه کسی هست بخنده.. نه کسی هست هو‌ کنه.. ابی عبدالله با زحمت سر علی رو به دامن گرفت..* گمان مدار که گفتم برو،دل از تو بریدن نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم محاسنم به کف دست بود و اشک به چشم گهی به خاک فتادم، گهی ز جای پریدم دو چشم خود بگشا و سوال کن که بگویم زخیمه تا سر جسم تو من چگونه رسیدم نه تیغ شمر مرا میکشد نه نیزه ی خولی زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم @navaye_asheghaan
6374932136(1).mp3
21.48M
|⇦•گمان مدار.. و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام رضا علیه السلام : ماه رمضان ماه برکت است، ماه رحمت است، ماه آمرزش است، ماه توبه است و ماه بازگشت (به سوی خدا) است، هر کس در ماه رمضان آمرزیده نشود، در کدام ماه دیگر مورد آمرزش قرار می گیرد . 📚بحارالانوار، ج 96، ص 341 @navaye_asheghaan
نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه کرببلا روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست :: فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای علی‌اکبرم گریست... ✍
سال‌ها در طلب سیم و زر دنیاییم که خجالت زده از گل پسر زهراییم "به عمل کار برآید، به سخندانی نیست" مانع آمدن حضرت حجت ماییم او حسینی‌ست ولی بی علی اکبر مانده غافل از فلسفه‌ی مکتب عاشوراییم حال‌مان حال یتیمی‌ست که از بی مهری همه محتاج نوازشگری باباییم عصر غیبت به‌خدا کثرت ما وحدت ماست تا نیاید خبر از صاحب‌مان تنهاییم وعده‌ی آمدن منجی عالم حتمی‌ست چشم بر راه، همه منتظر فرداییم آبرویی هم اگر هست از آقایی اوست ماهمه نوکر این خانه ولی آقاییم کاش همراه خود این قافله را هم ببرد همه در آرزوی دیدن پایینْ پاییم :: شب هشتم شد و در راه به خود می‌گفتیم مجلس ختم حسین بن علی می‌آییم منتقم مُطَّلع از ترجمه‌ی "مقراض" است جهل محض‌ایم همه؛ بی خبر از معناییم روضه‌ی " لشگر جراحه " پر از ابهام است سال‌ها منتظر حل معماهاییم ✍