۩کانالادعیهومناجاتصوتی﷽۩message-1731471496-19.mp3
زمان:
حجم:
7.58M
💥 حدیث کساء
🎙علی فانی
#فاطمیه
#حدیث_کساء
.
#نوحه_سنتی #فاطمیه
#زمینه
#حضرت_زهرا_نوحه
مادر تو از این خانه ، رفتی چه غریبانه
پاشیده ز هم جمع شمع و گل و پروانه
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
با چشم خودم مادر، دیدم که تو را کشتند
جرم تو چه بود آخر ، بر گو که چرا کشتند
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
تو اشک مرا دیدی ، من داغ تو را دیدم
تو پشت در افتادی ، من دور تو گردیدم
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
شبها چه غریبانه ، با ناله سحر کردی
زخم جگر خود را ، پنهان ز پدر کردی
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
کی می رود از یادم در گوشه این خانه
با بازوی بشکسته کردی سر من شانه
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
در دیده خود هر شب خوناب جگر دارم
با گریه نگه باشد بر این در و دیوارم
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
این خانة در بسته این گریه آهسته
پیوسته به من گویند از پهلوی بشکسته
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
استاد حاج #غلامرضاسازگار ✍
.......................
ویا به #سبک_زینب_زینب_زینب
یازهرا ۲ فاطمه جانم
.👇
@navaye_asheghaan
.
🏷#واحد_سنگین | مادر نبین که
#شهادت_حضرت_زهرا(۹۵روز)
#فاطمیه
#مصطفی_مروانی
#زبانحال_حضرت_محسن
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
مادر نبین که انقده خستم
غصه نخور مراقبت هستم
از مادری دست بر نمیدارم
حتی اگه که بشکنه دستم
نترس اگه آتیش گرفت خونه
نترس اگه خونه پر از خونه
درد تو رو کسی نمیبینه
درد منو کسی نمیدونه
اگه مادر به سمت من
لگد اومد نترسیا
اگه نامرد توی کوچه
بلند داد زد نترسیا
چطور دلت میاد
جدا شی اینطوری
آخه دیگه چرا
تکون نمیخوری
شیش ماه من همراه تو بودم
من بچهی تو راه تو بودم
از وقتیکه صداتو حس کردم
مشتاق روی ماه تو بودم
تو اولین پناه من بودی
مادر بی گناه من بودی
چیشد که دستامو رها کردی
تویی که چشم به راه من بودی
از این پهلو به اون پهلو
شدن واست نفس گیر بود
رسید فضه توی کوچه
به داد تو ولی دیر بود
منی که زخمی این شعله ها شدم
همین که در شکست ازت جدا شدم
آتیش گرفت همه بود و نبود تو
من دست و پا زدم توی وجود تو
من پشت در گرما رو حس کردم
من غربت بابا رو حس کردم
اون لحظه ای که تو زمین خوردی
من ضربه های پا رو حس کردم
من بودمو زخم لب مسمار
زخمی شدم بین در و دیوار
یادم نمیره نیمه های شب
از درد پهلو میشدی بیدار
چهل تا مرد، که نه، نامرد
گذشتن از در خونه
کسی درد تو رو
جوری که من میدونم نمیدونه
قربون تو برم همینه سرنوشت
من رفتنی شدم قرارمون بهشت
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور شهید گمنام و حضرت اُمُّالبنین سلام اللّه علیها سبک شنیدم عبّاس ....
شهیدِ گمنام
بمیرم برا دل مادرت آه
شهیدِ گمنام
مگه چیزی مونده از پیکرت آه
شهیدِ گمنام
سی و چند ساله که رفتی میکشه
شهیدِ گمنام
مادرت هنوز پشتِ سرت آه
نگو چهار تا اُستخوون
تویِ تابوت رو شونههاست
شاهدن اهلِ آسمون
این روضهیِ کربوبلاست
واویلا واویلا /۴/
شهیدِ گمنام
رویِ خاک اگر چه تو گمنامی
شهیدِ گمنام
تویِ آسمون چقدر خوشنامی
شهیدِ گمنام
کامِ تو شیرین با وصلِ یاره
شهیدِ گمنام
کی میگه تو زندگی ناکامی
شک ندارم که جون دادی
رو زانویِ ثاراللّه
آخه تابوتِت داره
عطر و بویِ ثاراللّه
واویلا واویلا /۴/
یا امُّالشّهدا
شنیدم رسیده از چار تا پسر
یا امُّالشّهدا
به تو یا امُّالبنین فقط سِپر
یا امُّالشّهدا
نمیگی چی به سر قمر اومد
یا امُّالشّهدا
میگی از حسین آقام چه خبر
ماه که رو خاکا افتاد
شاهو تو گودال بردن
نگم سرش چی اومد
پیرْهنِ یارم بردن
واویلا واویلا /۴/
یا امُّالشّهدا
نمیگیری سراغی از بچّهت
یا امُّالشّهدا
میگیری از سکینه حلالیت
یا امُّالشّهدا
روضه اینه که علمدار افتاد
یا امُّالشّهدا
دخترِ فاطمه رفت اسارت
باورشم سخته ولی....
به نیزه رفت سرِ امام
واویلتا بنتِ علی
نامحرما و بزمِ شام
واویلا واویلا /۴/
#فاطمیه #نوحه_زمینه #شور #شهید_گمنام
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها #روضه
#حسین_ایمانی
@navaye_asheghaan
Mohjat.NetNamahang Farghi Nemikoneh 1403 Kermanshahi [Mohjat_Net].mp3
زمان:
حجم:
2.16M
#امام_حسین
#حاج_امیر_کرمانشاهی
.
#زمینه_امام_حسین
من فقط باید درِ خونه ی تو زانو بزنم
فرقی نمیکنه روضه خون باشم
یا حسینتو جارو بزنم
با این همه احساسم
کاش میشد اماممو درست بشناسم
چیزی که تو زندگیم خیر شده واسم
همین روضه هاست
این خیرِ تو چه بی انتهاست
دم از تو زدن کار هرکس نیست
فقط با تو سینه زدن بس نیست
باید با این عزاداری
بشم اونجور که تو دوست داری
****
بدون تو افسردم
کاش یه جایی هم برات به درد میخوردم
کاش مثه حبیب برات دوبار میمردم
دعا کن برام
آخر یه روز به کارِت بیام
گدای تو دنبال شهرت نیست
دلش هیچ کجا غیر هیئت نیست
تو دنیا چی از این بهتر
که راضی باشی تو از نوکر
من فقط باید روبرو تو کمرم رو خم کنم
فرقی نمیکنه کربلا باشم
یا بساط روضه رو علم کنم
شعر: محمدرضا حسینی
#زمینه
#امام_حسین
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#نماهنگ فرقی نمیکنه
#فاطمیه اول 1403
.
@navaye_asheghaan
.
#فاطمیه
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
و #روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#حاج_علی_کرمی 🎤
خبر هجر تو از ماذنه تا می آید
بوی اشک است که از سجده ی ما میآید
چِقَدَر آه کشیدی..،نشنیدیم تو را…
اشک بر گونه ی این ناشنوا می آید
تا که پروانه پرش سوخت به عاشق فهماند
وصل دلبر فقط از راه فنا میآید
مدعی نیست کسی که به تکامل برسد
فقط از شیشهی کم آب صدا میآید
خوشبهحالم که فقط ظرف مرا میشکند
میل لیلیست اگر گاه بلا میآید
یا اَبانا! فقط اینبار بغل کن ما را
وا کن آغوش خودت را که گدا می آید
در دل سختی و غم ذکر نجاتم زهراست
حال من با دم یا فاطمه جا می آید
جان پهلوی به مسمار گرفته..،برگرد…
به سر شیعه از این داغ چهها می آید
بعد از آن ضربهی سنگین لگد..،آه..،چه شد؟!…
پشت در جای علی،فضه چرا می آید؟....
*******************
ما را به زیر سایه ات آقا نگه دار
شر شیاطین را به دور از ما نگه دار
راضی مشو در تور صیادی بیفتیم
این بچه ماهی را در این دریا نگه دار
اصلا امیدی به مسلمانی ما نیست
تو پرچم اسلام را بالا نگه دار
روزی اگر دیدی که دست از تو کشیدم
حتی شده با زور دستم را نگه دار
ای که مرا دنیا کنارت می نشاندی
روز قیامت هم برایم جا نگه دار
خیلی به اشک و گریه ام محتاج هستم
این اشک ها را جمع کن یک جا نگه دار
با هر کس هر جای عالم هم غذایی
ته مانده هایش را برای ما نگه دار
.👇
@navaye_asheghaan
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ
چقدر بی هوا تو را زده اند
عده ای بی حیا تو را زده اند
زینبت دیده بر زمین خوردی
جلوی مجتبی تو را زده اند
چادرت خاکی و تنت زخمی ست
بر روی خاک ها تو را زده اند
یک زن پا به ماه بودی تو..
نانجیبان چرا تو را زده اند؟
این یکی با غلاف آن با پا..
هرکدام از جفا تو را زده اند
بازو و پهلویت شکسته شده
یاس من تا کجا تو را زده اند!؟
آخرش هم به چاه می گویم..
بی گناه و خطا، تو را زده اند
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
@navaye_asheghaan
شعر مرثیه حضرت زهرا سلام الله علیها
دست من بسته شد و بال و پر تو میسوخت
تازیانه زدن و... دست و سر تو میسوخت
چشم من خیره به سوی تو شد و می دیدم
سیلی آن خصم زد و چشم تر تو میسوخت
من روی خاک و تو اُفتاده به روی خاکی
بر روی خاک تمام ثمر تو میسوخت
پشت در بودی و در شعلهور از آتش بود..
در که میسوخت همه دور و بر تو میسوخت
جگرم سوخت، دلم سوخت، زنِ من میسوخت
درد خود را به که گویم...، جگر تو میسوخت
حسنت دید که بر روی تو سیلی زده اند،
زینبت دید که آنجا پسر تو میسوخت
شد حسین تو پریشان زِ غلاف قنفذ
ضربه ای زد که جهان در نظر تو میسوخت
لعنت حق به کسی که لگدش کاری شد
بعد از آن سینه و دست و کمر تو میسوخت
شرر انداخت چنان بر دل تو دست عدو..
تا دم مرگ دل پر شرر تو میسوخت
«ملتمس» هست دعایش، که بجایت زهرا
کاش آنجا عدوی بی خبر تو میسوخت
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
@navaye_asheghaan
شعر مرثیه حضرت زهرا سلام الله علیها
خانه ی حیدر میان آتشی شعله ور است
این مصیبت، بعد چندی از غم پیغمبر است
مُزد پیغمبر زِ بعد او به اولادش رسید
مُزد تلخی که برای دشمنش شیرین تر است
بین دیوار و در خانه گلش را چیده اند
آن گلی که بر نبی هم مادر و هم دختر است
دست مولا بسته و بازوی زهرا شد کبود
اَندَر آن خانه که از عرش الهی برتر است
آتش و دود و لگد، تا دست به دست هم نهاد
مرتضی یک موقع دیدش روی خاکش کوثر است
از همه نامردتر، مسمار در بود و لگد
چون برابر شد بر آن سینه که سرِّ داور است
نه مقصر فاطمه بود و نه طفل در رحم
این وسط، تقصیر ها بر گردن میخ در است
عاقبت حیدر نشد بابا شود از فاطمه
هم برای فاطمه، هم حیدرش درد آور است
بعد پیکار در و پهلو، میان کوچه ها
تازه نوبت بر غلاف و بازوان مادر است
آنقَدَر زد با غلاف و تازیانه بی حیا
گوئیا کشتش گلی را که عزیز حیدر است
پیش چشم کودکانش زد مغیره با غلاف
آن طرف با تازیانه ضرب قنفذ بدتر است
«ملتمس» باید بگویی از دل خون علی
چونکه یاس ارغوانش در کنارش پرپر است
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
@navaye_asheghaan
رباعیات انتظار و روضه فاطمیه
ای یار تو را در انتظاریم بیا
از هجر تو ابرِ بی بهاریم بیا
با این همه، ایها العزیزِ عالم
...بر آمدنت امیدواریم بیا
...امیدْ به انتقام و رجعت داریم
ما چشم به صبح آن حکومت داریم
فرمود که منتقم می آید یکروز،
تا روز ظهور شوقِ حضرت داریم
...امیدِ دل غمین و خسته برگرد
بی تو دوجهان به غم نشسته، برگرد
ما نه، به خدا مادر تو منتظر است
ای منتقم یاسِ شکسته برگرد
برگرد و بخوان روضه ی نیلوفر را
مرثیه ی مسمار و در و کوثر را
از آه بگو..، درد بگو..، سینه بگو..
از کوچه نگو که میکشد حیدر را
...از کوچه نگو که قتلگاهِ حسن است
کابوسِ شب و غربت و آهِ حسن است
یک دست رسید.. و زد.. و مادر افتاد..
دردا که به این صحنه نگاهِ حسن است
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#رباعی_انتظار
#فاطمیه
@navaye_asheghaan
سبک شور مرثیه حضرت زهرا سلام الله علیها
وای مادرم وای مادرم...
توی خونه، مادر افتاده
روی او هم، یک در افتاده
یاس پرپر، پرپر افتاده
دستِ بسته، حیدرافتاده
وای مادرم وای مادرم...
بین آتش، چادر او سوخت
تازیانه، خورد و بازو سوخت
خم شد آخر، تاکه پهلو سوخت
با یه سیلی، چشم و اَبرو سوخت
وای مادرم وای مادرم...
چی به روز، پیکرش آمد
پشت در با، باورش آمد
در دفاع از، حیدرش آمد
چه بلایی، بر سرش آمد
وای مادرم وای مادرم...
پیش چشمِ، شوهرش میزد
دومی با، نوکرش میزد
تازیانه، بر پرش میزد
او شرر بر، پیکرش میزد
وای مادرم وای مادرم...
سینهی او، تاکه خونی شد
محسن او، آسمونی شد
صورت او، ارغوونی شد
چادر او، لاله گونی شد
وای مادرم وای مادرم...
حیدرش را، اَشقیا بردند
سوی مسجد، قبله را بردند
پیش چشمِ، بچه ها بردند
بی عمامه، بی عبا بردند
وای مادرم وای مادرم...
از تن او، یک سری مانده
بر سر او، معجری مانده
مات و مبهوت، دختری مانده
فاطمه و..، لشکری مانده
وای مادرم وای مادرم...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شور_حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
@navaye_asheghaan