eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
612 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام عليک يا رسول الله (ص) پلک هاى کبود خود وا کرد دور تا دور خود تماشا کرد اشک از گوشه دو چشمش ريخت گريه بر گريه زهرا کرد زير لب يادى از خديجه نمود صحبت از ان انيس غمها بود پير مرد عصا به دست حجاز بر دعا دست خويش بالا کرد ثقلين اين دو پايه دين را در نظام وجود ابقا کرد نور او در زمان جهل و کفر چهره اين زمانه زيبا کرد حرمت دختران زنده به گور خون دل خورد تا که احيا کرد تا بگويد على امام شماست فکر يک دست خط و امضا کرد يک نفر گفت ((الرجل يهجر)) اتش فتنه را مهيا کرد لحظه اخر اين رسول غريب محشرى را ز گريه بر پا کرد نگران غرور زهرا بود نظرى بر على تنها کرد دست و بازوى فاطمه بوسيد بعد هم توصيه به مولا کرد گفت زهرا امانت است على جمله اش را عجيب معنا کرد پرده از روضه ها کنار کشيد رازهاى نگفته افشا کرد گفت بايد على تو صبر کنى صحبت از ماجراى فردا کرد گفت گويا به چشم ميبينم لگدى درب خانه را وا کرد ميخ در بين سينه جا خوش کرد زير در فاطمه چه اوا کرد فضه امد ميان اتش و خون جسم پا مال گشته پيدا کرد بار شيشه به پشت در افتاد بايد اين روضه را معما کرد بعد از ان گفت تازه :وای حسين روضه هايش ادامه پيدا کرد صحبت از ان بريدن حنجر تشنه لب در کنار دريا کرد صحبت از نيزه و لبان حسين صحبت نحر ان گلو را کرد شمر با لشگرى که ترسيده سر ذبح حسين دعوا کرد ضربه هاى که پشت گردن خورد قامت دختر مرا تا کرد @navaye_asheghaan
نوحه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم رسول اکرمی.نبیِّ خاتمی اباالزهرایی و. امیر عالمی مبند ای مهربان دو چشمان ترت بیا رحمی نما بحال دخترت اباالزهرا مدد ز سوز تشنگی.شده لاغر تنت به فکر حیدری. زمان رفتنت برو اما بدان به زودی ای پدر میفتددخترت همینجا پشت در ابا الزهرا مدد به روی سینه ات.شده جای حسین تو بوسه می زنی.به لبهای حسین قرار ما دو تا غروب کربلا کنار مقتل و حسین ِ سرجدا حسین جانم حسین @navaye_asheghaan
(به سبك سبک منم آواره بین کوفه) سلام ای آقای کریمم ، گرفتار تو از قدیمم تو شاه و من عبد حریمم ، حسن جان بزرگ آل مرتضایی امام شاه کربلایی چرا پس بی صحن و سرایی ، حسن جان حسن جان ، برای تو صحن و سرا می‌سازیم ضریحی چنان کربلا می‌سازیم ، بنامت بنازیم کریم شهر پیغمبری حسن میان خانه بی یاوری حسن تو شهریار بی لشگری حسن یابن الزهرا لبیک یاحسن ** بمیرم محاسن سفیدی ، نگفتی در کوچه چه دیدی به شانه مادر را کشیدی ، حسن جان صدایی آمد ناگهانی ، به خاک افتاده آسمانی عصای بانوی جوانی ، حسن جان واویلا ، زمین خوردن مادرت پیرت کرد دو گوشواره آنجا زمین گیرت کرد ، عدو بی‌هوا زد ز بعد کوچه خون شد نگاه تو مسیر مادر شد قتله گاه تو چه خنده‌ای کرد بر سوز آه تو یابن الزهرا لبیک یاحسن ** به جانت زهر کین اثر کرد ، به خون لبهایت را که تر کرد شرارش کار میخ در کرد ، حسن جان به ‌طشتی که شد ارغوانی ، لبانت کرده روضه‌خوانی کجا بین نامحرمانی ، حسن جان واویلا ، نرفته رخ تو به تاراج اینجا نخورده لبت چوب حراج اینجا ، بگویم زغمها امان ز شام و آن مجلس شراب عمه ی سادات با دیده اضطراب نموده تک تک ضربه‌ها را حساب یابن الزهرا لبیک یاحسن @navaye_asheghaan
دودمه امام حسن توکریم بن کریمی حسنی آقایی لک لبیک حسن توبزرگ همه اولاد بنی الزهرایی روز محشر بنوسید به پیشانی ما لک لبیک حسن ذکر سربند مسلمانی ایرانی ما @navaye_asheghaan
نوحه امام حسن (ع) به سبک حاج ناظم اى پسر ارشد زهرا حسن نام تو شد زينت دنيا حسن آینه على و طاها حسن پور شير خدا _ بانى کربلا تو مهربان تر از نسيمی _ اقا کريم بن کريمى نام تو ارام دل مادر است شجاعتت شجاعت حيدر است جلوه رزم تو على اکبر است تویی اشجع الناس _ مربى عباس فتاح جنگ جملى تو _ مثل على بى بدلى تو در رگ تو خون على جارى است ضربه ذولفقارى ات کارى است صلح تو هم حاصل بيدارى است صبر تو فاطمى _ اى يل هاشمى تو مظهر صبر خدايى _ فرزند شاه لا فتايى @navaye_asheghaan
نوحه امام حسن علیه السلام سبک نسیمی جانفزا می آید هم کریمی تو هم آقایی تو بزرگ بنی الزهرایی حسن جان حسن جان یامولا اگرچه بی حرم هستی تو ولی رب الکرم هستی تو شک ندارم به جان زهرا شفیع محشرم هستی تو حسن جان حسن جان یامولا مثل خورشیدِ پشت ابری تکه سنگی به روی قبری بین کوچه تو ثابت کردی بعد حیدر خدای صبری حسن جان حسن جان یامولا ضربه ای طاقتت را برده دیده ای روی سیلی خورده چونکه تنها تو می دانستی علت صورت خون مرده حسن‌ جان حسن جان یامولا مادر تو سرش پایین بود آنکه زد ضربه را بی دین بود صورت از هردو پاشیده دست آن بی حیا سنگین بود حسن جان حسن جان یامولا خون و تشت و نگاه زینب می کشد کجا راه زینب شهر شام حسن جایت خالی خنده ها شد به آه زینب حسن جان حسن جان یامولا @navaye_asheghaan
سبک سلام آقا من الان روبروتونم تقدیم به امام حسن مجتبی علیه السلام سلام آقا. عزیز حضرت زهرا حسن جانم. فدای غربتت آقا رو اسم تو . دارن سینه زنا غیرت بااسم تو . بهم میریزه هرهیات حسن جانم حسن جانم . کی گفته بی کس و یاری ببین آقا . توی دلها حرم داری همه میگن . توخیلی مادری هستی پس از کوچه. یه عمره مشتت و بستی حسن جانم توی گوشت . صدای سیلی پیچیده چی شد کوچه . چه تصویری چشات دیده بایک سیلی . دوتا گوشواره افتاده میگه مقتل. دوتایی تون و هل داده حسن جانم میگه مقتل . نمی‌دید چشمای مادر میگه مقتل به دیوار خورده محکم سر یه کاری کرد. برای غیرتت بد شد گذاشت نامرد. پاشو رو مادر و رد شد حسن جانم ببین حالا. یه تشتی روبروتونه خون دلها. بجاتو روضه میخونه جگرپاره. بریز بیرون همه حرفات میگن کوچه . چرا می لرزه دست و پات حسن جانم پیشه زینب . لبات غرقه به خون میشه لب خونی . عذابه خواهرت میشه یه تشت اینجا.یه تشتم میبینه تو شام یزیده مست . میده بر اهل بیت دشنام حسن جانم شراب میخورد. باچوبش روی لب میزد شکست دندون . صدای فاطمه اومد نبود عباس . ببینه محشری برپاست یکی پاشد. ردخترها کنیزی خواست حسن جانم @navaye_asheghaan
یا امام حسن علیه السلام کیست آقام ، شاه ذوالمنن است به همه گفته ام که عشق من است بنویسید روی بابِ نجف کنیهٔ مرتضی ابوالحسن است او فقط صاحب کرمخانه است سفره دارِ تمام پنج تن است ناقهٔ ام فتنه را پی کرد پسرِ کعبه زاده ، بت شکن است خطبه می خواند عین ِ پیغمبر از همان کودکی چه خوش سخن است با وجودیکه بی حرم شده است صاحبِ این همه گدا حسن است مظهر ِ اسم ِ یا کریم ِ خداست او بزرگِ همه بنی الزهراست جلوات خدا نماست حسن اولین شبهِ مصطفاست حسن شیر خورده ز سینهٔ زهرا مَحرَمِ عصمتِ خداست حسن پسرِ ارشدِ امیرِ نجف شاهِ ما بعدِ مرتضاست حسن همه حاجت روا روید امشب دست هایش گره گشاست حسن در دو دنیا نگاهِ قاسمِ او چاره سازِ امورِ ماست حسن ظاهراً در مدینه بی حرم است مالکِ کُلِّ کربلاست حسن بی جهت نیست پرچمش بالاست حسنی کیست ؟! سیدالشهداست حلم دارد به وسعت عالم در کرم دست بوسِ او حاتم گیسوانِ سپید ِ او دارد خاطراتی ز روزهای غم ای بمیرم چه زود پیر شده روزگارش گذشته با ماتم قاتلش گشته کوچه ای باریک کوچه ای تنگ و پُر ز پیچ و خم دست در دست مادرش می رفت آمد از روبرو یکی کم کم جلو آمد دو سه قدم نامرد مادرش رفت عقب یکی دو قدم مانده ام من چه نسبتی دارد رویِ حوریه....سیلی ِ محکم صورتی که تمام عصمت بود غرقِ خون شد به دست نامَحرم یک طرف دست و یک طرف دیوار چهره از آن به بعد شد درهم تا قیامت برای ما بد شد پا به چادرگذاشت و رد شد @navaye_asheghaan
شور امام حسن علیه السلام به سبک وصلی الله و علی الباکین علی الحسین عطشان حسن ای آقا _عزیز زهرا_کریم آل الله زبس می بخشی _نگین عرشی_امام ثارالله ز بس تنهایی_نداری جایی _برای سوز و آه پا به پای حق -تو کرم داری این کرم رو تا -محشرم داری تو دل نوکر-ها حرم داری ای حسن جانم از اون روزی که _دیدی تو کوچه_زمین خورده مادر می لرزید دستات_جلوی چشمات_شده خاکی معجر توواون گیر و دار_به سنگ دیوار_چه بد خورده باسر با یه ضربه شد-هر دو گوش پاره رو زمین افتاد-دوتا گوشواره بعد از اون دیگه-شدی بی چاره ای حسن جانم مسیری باریک_یه وقت شدتاریک _جلوتون تا سد شد یه هو سیلی زد_گذاشت پا نامرد_روی چادر رد شد الا با غیرت_کبود شد صورت_برات خیلی بد شد چشمای مادر-بعد از اون تاره جای یک صورت -روی دیواره بردن مادر-درد سر داره ای حسن جانم حالاتوی تشت _ورق هابرگشت _چه حرفاریخت بیرون می گفتی لا یوم_به پیش زینب_بالب های پر خون میشه دلواپس_غریب و بیکس_اسیر و سرگردون مجلسی توو شام-جای زینب شد صورت آقا -نامرتب شد خیزران کوب اون-صورت و لب شد ای حسن جانم @navaye_asheghaan
السلام علیک یا حسن بن علی المجتبی ای سفره دارِ شهر کرم دارها حسن هستند خادم تو حرم دارها حسن تو‌در جمل امیر علمدارها حسن غم می بری ز صورت ِ غم‌دارها حسن در آسمان چشم سیاهت هوایی ام شکر خدا ز روز ازل مجتبایی ام از راه دور دست تمنا گرفته ایم عمریست در حریم تو مأوا گرفته ایم دستان خویش سوی تو بالا گرفته ایم هرچه گرفته ایم ز زهرا گرفته ایم بیهوده نیست آبروی رفته می خَرَند فرزندها ز مادرشان ارث می برند چشمان ما به سوی درِ بسته ی بقیع بُغضی ست در گلویِ درِ بسته ی بقیع سر می نَهیم رویِ درِ بسته ی بقیع گریه شده وضویِ درِ بسته ی بقیع ای کاش پرچمی سرِ این قبر می زدیم با گریه شبنمی سرِ این قبر می زدیم قربان آن جگر که چهل سال پاره بود زخمی از آن شکستگی گوشواره بود در کوچه ها فقط پیِ یک راهِ چاره بود با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود چون کوچه تنگ بود کسی در برابرش بگذاشت ،پا به چادر و رد شد زمادرش آهسته تر قدم بزن ای مردِ کوچه ها بشکن سکوتِ بی کسی و سردِ کوچه ها مویت سپید کرده دگر دردِ کوچه ها یادت نرفته خنده ی نامردِ کوچه ها دیدی ز مالیات مغیره معاف شد این ها سپاسِ شدت ضربِ قلاف شد لعنت به هر کسی که تو را بد صدا زده زخمِ زبان به سینه ی درد آشنا زده صبر تو طعنه بر همه ی انبیا زده صلحِ تو ریشه ی همه ی فتنه را زده آری چکیده ی علی و مصطفی توئی بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی با زهرِ همسرت جگرت ریخته به هم زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم خانه دوباره در نظرت ریخته به هم بیرون بریز خون جگر های خود حسن کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن خونین دهن ز کرببلا حرف میزنی از ماجرایِ راس جدا حرف میزنی از نیزه هایِ بی سر و پا حرف میزنی از لشگری بدون حیا حرف میزنی گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تب اند شکر خدا محارمِ تو دورِ زینب اند دستِ حرام زاده به معجر نمی خورد ضربِ لگد به پهلویِ دختر نمی خورد آتش زبانه اش به مویِ سر نمی خورد با ناسزا به زینب تو ، بر نمی خورد خون جگر اگر چه به لبهایِ تو نشست آهسته جان بده که ابالفضل زنده است در کربلا سپاهِ حرامی چه میکنند با چشمِ خیره خواهرِ تو دوره می کنند پوشیه ی زنان حرم پاره می کنند زنها و دختران همه آواره میکنند زینب پس از حسین گرفتار میشود آواره بین کوچه و بازار میشود @navaye_asheghaan
. سبک نسیمی جانفزا می آید ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هم کریمی تو هم آقایی تو بزرگ بنی الزهرایی حسن جان حسن جان یامولا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگرچه بی حرم هستی تو ولی رب الکرم هستی تو شک ندارم به جان زهرا شفیع محشرم هستی تو حسن جان حسن جان یامولا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مثل خورشیدِ پشت ابری تکه سنگی به روی قبری بین کوچه تو ثابت کردی بعد حیدر خدای صبری حسن جان حسن جان یامولا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ضربه ای طاقتت را برده دیده ای روی سیلی خورده چونکه تنها تو می دانستی علت صورت خون مرده حسن‌ جان حسن جان یامولا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر تو سرش پایین بود آنکه زد ضربه را بی دین بود صورت از هردو پاشیده دست آن بی حیا سنگین بود حسن جان حسن جان یامولا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خون و تشت و نگاه زینب می کشد کجا راه زینب شهر شام حسن جایت خالی خنده ها شد به آه زینب حسن جان حسن جان یامولا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇 @navaye_asheghaan
به مناسبت پنجم ربیع الاول رحلت حضرت سکینه سلام الله علیها تو یادگارِ زینب و صوتِ حزینه ای چون مادرت رباب؛ توهم بی قرینه ای پیرِ تمام گریه کنانِ مدینه ای از بسکه غرقِ ذات خدایی «سکینه ای» هفتادوچند سال؛ سکوتِ تو حرف داشت بی شک حسین؛دست به قلب توهم گذاشت از کودکی روایت تو اعتبار داشت شاگرد زینبی و کلامت وقار داشت هر خطبهٔ تو طنطنهٔ ذوالفقار داشت زینب کنار خویش، شبیه تو یار داشت در ذات حق چنان علی اکبر فنا شدی مستغرق جمال و جلال خدا شدی تعظیم در برابر تو کرده آفتاب یک لحظه هم رخ تو نبوده است بی حجاب روز وصال، از طرف آل ِبوتراب تو داده ای به دست اباالفضل مشک آب در هر کجا کنار علمدار بوده ای مشگل گشای کار علمدار بوده ای وقت وداع ،بوسهٔ آخر به تو رسید ارثیه های کوچه و مادر به تو رسید از آن همه بدن ، تنِ بی سر به تورسید رگهای نا مرتب حنجر به تو رسید تو با گلوی پاره شده هم سخن شدی باضرب تازیانه جدا از بدن شدی بازارهای شام غرور تورا شکست راهِ عبور قافله را تا غروب بست برنیزه ها سر پدرت رفت روی دست چشمانِ خیره ای به تماشایتان نشست عباس با نگاه ِ به تو سر به زیر شد بر نیزه از خجالت چشم تو پیر شد @navaye_asheghaan