eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
365 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5922674315370695004.mp3
5.19M
🎧 بسیار زیبا و شنیدنی 🎼 شب و روزام شده با بعضی شعرا سپری... 🎤 🌙
. 🎤 ✍ دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را نگاهی باز می‌گیرد سر راه نگاهم را کدام‌آغوش بین‌خویش جاداده‌ست ماهم را که برگردانده امشب سوی دیگر قبله‌گاهم را من‌امشب‌حاجی‌این‌قبله،این‌قبله‌نما هستم من امشب بندۀمولای«سُرَّ مَن رَءا» هستم وزیده از پگاه شهر پیغمبر نسیمی که... رسیده سال‌هایی قبل همراه شمیمی که تمام شهر را پر کرد آن فیض عظیمی که... خبر داده‌ست باز از جلوه دست کریمی که همان‌خُلق‌وهمان‌خو درجمالش‌منجلی‌باشد وَ مثل آن حسن آرام جان یک علی باشد نگاهت‌چون‌مسیحایی‌ست‌که‌برمرده‌هاجان‌است که گاهی لرزه بر اندام مأموران زندان است و یا ابری‌ست که در آسمان هم حکم باران است بگو این چشم انسان است یا از آن یزدان است تو هم جسمی و هم جانی، تو هم ابری و بارانی صفاتت گفت یزدانی، خدایی یا که انسانی؟ رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید حریمت کعبه آمال، قبرت قبله امید گدایان! هرکجا هستید، امشب هرچه می‌خواهید دخیل عشق بندید از همان جا بر در خورشید اگر که سائل شهر مدینه، مجتبی دارد کسی چون عسکری را هم گدای سامرا دارد می‌آیی و برای مهدی‌ات دلداده می‌سازی هزاران‌عاشق در دام‌عشق افتاده می‌سازی ز اشک‌دیدۀچشم انتظاران جاده می‌سازی برای امر غیبت شیعه را آماده می‌سازی میان پرده، اسرار خدا را بی‌صدا گفتی برای شیعیانت «أفضل الاعمال» را گفتی توآن‌معنای‌پروازی‌که‌بی‌تو هیچ‌بالی نیست زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست به جز درد فراق مهدی‌ات آقا ملالی نیست یقیناًدرکنارماست‌امشب‌جاش‌خالی نیست دعاکن تاکهمن هم جمکرانی باشم آقاجان دعا کن تا ابد صاحب زمانی باشم آقاجان «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .👇
‍ ‍ . کیست بعد از فاطمه بانوی والا زینب است آنکه ما را جمع کرده دور مولا زینب است کیست آنکه ارث از مادربزرگش برده است آنکه او را چون خدیجه خواند, طاها زینب است احترامش بر همه واجب به دستور خداست کیست بانوی دو عالم بین زنها زینب است مریم و آسیه و هاجر کنیز درگَهش دختر انسیه الحوراست حوار زینب است در رسالت از همه پیغمبران پیروز تر میتوان گفتا رسول آل زهرا زینب است زینت دوش نبی باشد حسین فاطمه زینت نام علی محبوب بابا زینب است از جلال فاطمه چیزی ندارد کم یقین بی جمال آیینه ی اُم ابیها زینب است چون حسن یکتاست در حُزن و بُکا و حلم و صبر با حسینش در مسیر عشق همتا زینب است کربلا از منظر دین قلب تاریخ است و بس ایستاده آنکه در دینش سراپا زینب است کوه صبرش گر بخوانم باز نامی نارساست حضرت اُم المصائب کنزل أسماء زینب است داستان راستان نینوایش خواندنی است راست قامت تر ز هر بانوی عظمی زینب است برده حتی حضرت ارباب بر سقا پناه آنکه داده آبرو حتی به سقا زینب است داغ هفتادُ دو تن دیدن ولی شاکر شدن آنکه کرده قتلگه را چون مصلا زینب است این کرامت چیست او بار امامت میکِشد کیست آنکه مانده تا محشر مُعَما زینب است تازیانه خوردن و دَم بر نیاوردن ز چیست؟ آخر ایمان و مردی در دو دنیا زینب است روی نیزه در بر هجده سرِ از تن جدا آنکه میخواند بلا را جمله زیبا زینب است میکند کاخ ستم را زیر و رو با خطبه اش آنکه کرده خصم را رسوای رسوا زینب است چون به کوفه صوت حیدر شد بلند از حنجرش حاضران گفتن این مولاست اما زینب است از حرم تا قتلگه تا کوفه تا شام بلا آنکه هستِ خویش را دیده به یغما زینب است العجل یا رب از این صبر و بصیرت این وفا استقامت میوه ی شیرین هر یا زینب است میشود قامت کمان اما نیوفتد پرچمش رهبر مردان, علمدار صبایا زینب است راستی مردان مرد اهل حریم زینبند کشتگان وصل را مسئول امضا زینب است هر پرستوی مهاجر را که دیدی سینه سرخ در حقیقت کشته ی فرزند زهرا زینب است دشمنانش خواستن از غیض تخریبش کنند باز آنکه ماند در تاریخ بر جا زینب است این همه دارد مقام و این همه دارد شرف بازهم عبد سراپا در مصلا زینب است آخرین سوغات او از کربلا یک پیروهن کشته ی یک کهنه پیروهن به معنا زینب است شاعر؟؟؟ ‍ ‍ . بنویسید خداوند و پس از آن زینب بنویسید علی در دلِ میدان : زینب بنویسید که زهراست در ایمان زینب بنویسید حسن بعد حسن جان زینب بنویسید حسین است بقرآن زینب بنویسید که ای جان سَنَ قربان زینب نام تو می‌برم و کرببلا برخیزد شیرزن می‌رسی و شیر خدا برخیزد چه قیامی بشود فاطمه تا برخیزد حق بده عرش اگر پیشِ شما برخیزد گِرد گردِ کرمت دست دعا برخیزد سلطنت کُن به همه دخترِ سلطان زینب نعره تو هیمنه تو خطبه‌یِ بنیان کَن تو رعد تو صاعقه تو معنی سوزاندن تو برق تو تیغ تو و فاتحه‌ی دشمن تو مَرد تو کوه تو و حیدرِ بی جوشن تو شمع تو آینه تو گریه‌ی بی شیون تو بنویسید فقط هیبتِ طوفان زینب تو قدم می‌زنی انگار عَلَم می‌کوبند پشتِ تو اکبر و عباس قدم می‌کوبند کاخها را به سرِ آلِ ستم می‌کوبند کوفه تا شام همه بر سرِ هم می‌کوبند بیرقِ کیست که بر اوجِ حرم می‌کوبند کوفه تا شام کُنَد یک تنه ویران زینب کاش می‌شد که فقط از تو فقط بنویسم با تبِ عشقِ تو تا آخرِ خط بنویسم زورَقی باشم و از جذبه‌یِ شط بنویسم من که باشم بنویسم که غلط بنویسم باید از شورِ شهیدِ حرمت بنویسم می‌نویسم که تویی شمعِ شهیدان زینب غرق در دود زمین بود که بارانی شد باز شد بابِ شهادت حرمت بانی شد سپرِ تو ، نه فقط سینه‌ی ایرانی شد مرد این جاده رزمنده‌ی افغانی شد هرکه شد جَلدِ حریم تو سلیمانی شد تشنه بودیم و شدی ریزشِ باران زینب آمدی تا که به خورشید بخوانی ما را آمدی تا به حُسینت برسانی ما را دستِ ما گیری و تا او بکشانی ما را چادرت را بتکانی بتکانی ما را چو غباریم به صحنت بنشانی مارا گریه داریم بخوان یادِ عزیزان زینب آه گفتی که نیایید تنش را نبرید مادرم می‌نگرد پیرهنش را نبرید نیزه ها صبر کنید و بدنش را نبرید لااقل زود عقیقِ یمنش را نبرید به اسارت من و اطفال و زنش را نبرید ای امان از دلِ تو ، آی پریشان زینب (حسن لطفی)✍ 🦋🦋🌹🌹🦋🦋
‍ . از یاران قدیمی استاد سازگار که امروز فوت نمودند و فردا ۹ صبح در حرم حضرت عبدالعظیم خاکسپاری ایشان است   آفرینش از گل نرگس گلستان است امشب آسمان دریا ولی دریای غفران است امشب سامره سرسبزتر از باغ رضوان است امشب گام گامش بوسه گاه خور و غلمان است امشب گوش جانم این شنفته جبرئیل وحی گفته قوموا ای دلهای خفته لاله نرگس شکفته قبله کن بیت الحسن را تا ببینی ذوالمنن را گوش شو تا بشنوی مدّاحی روح الامین را چشم شو تا بنگری آئینه حق الیقین را سرو بستان تمام لاله های باغ دین را طفل دلبند عروس رحمة للعالمین را پای تا سر داور است این یا مگر پیغمبرست این حیدر است این، حیدر است این، یا حسین دیگر است این یا که نرگس در بغل بگرفته چون زهرا حسن را هستی از نور خدا شد نائره با یاد مهدی لحظه‌ها دارند صدها خاطره با یاد مهدی لاله افشانده بتول طاهره با یاد مهدی کعبه می‌گردد بدور سامره با یاد مهدی شاهد مقصود آمد، جودبخش جود آمد حجت معبود آمد، مهدی موعود آمد انجمن انجم شده جوئید ماه انجمن را بوی گل در بوستان می‌آید از پیغام نرگس زنده گردیدند خونین لاله‌ها از نام نرگس حُلّه‌های نور پوشاندند بر اندام نرگس نور مهدی می‌رود بر آسمان از بام نرگس آسمان‌ها چون ستاره، گرد آن دارالزّیاره زائر آن ماه پاره، تا مگر با یک اشاره غرق در موج نگاه خود کند چرخ کهن را تا گل روی حسن را داد با حُسنش طراوت لب گشود و کرد چون جدّش علی قرآن تلاوت محو او شد مست او شد هم ملاحت هم حلاوت لاله را گفت قضاوت کن قضاوت کن قضاوت سرو دیدی گل فشاند؟ گل سخن بر لب براند؟ نسترن هستی ستاند؟ یاسمن قرآن بخواند من به چشم خویش دیدم گرم قرآن یاسمن را آمد آن شیریان که عالم را ببر گرفته شورش عیسی از گردون سلام آورده و موسی ز طورش یافته داود عکس خال او را در زبورش انبیا آماده ایثار جان روز ظهورش داغداران بیقرارش بی قراران داغدارش رهسپاران خاکسارش، خاکساران رهسپارش می‌کند دارالسرور خلق این بیت الحزن را ای هزاران آفرین بر حُسن از حُسن آفرینت ای زده گلبوسه وجه الله اعظم بر جبینت ای به گرد شمع رخ پروانه جبرئیل امینت کعبه عمری چشم در راه صدای دل نشینت پر گشا و دلبری کن، رخ نما روشنگری کن سر بر آر و سروری کن، داوری کن داوری کن داوری کن تا بر آری ریشه نخل فتن را رخ نما ای یوسف گم گشتة کنعان کعبه جلوه کن ای آفتاب حُسن از دامان کعبه بازآ تا بازگردانی به پیکر جان کعبه سر برآور تا به سرآید غم هجران کعبه ای خدا پیدا ز ذاتت ای ملک محو صفاتت ای همه حجّاج ماتت کعبه مشتاق صلاتت بر سر پانه که تقدیم تو سازم جان و تن را آفتاب عالم آرایی نمی‌دانم کجایی دور از مائی و با مائی نمی‌دانم کجایی در دل جمعی و تنهایی نمی‌دانم کجایی پیش من با من هم آوایی نمی‌دانم کجایی تو امام عالمینی، جان جانی عین عینی سامره یا کاظمین، زائر قبر حسینی کعبه را گردم به شوقت یا مزار بوالحسن را ای خزان دین بهار از فیض چشم اشکبارت ای بسان لاله‌ها دل‌های خونین داغدارت ای معطّر آفرینش یاد گلهائی بهارت مصلح عالم بیا ای عالمی چشم انتظارت وارث ملک نبوّت سرو بستان مروّت مشعل بزم اخّوت گوهر بحر فتوّت کی شود عدل تو گیرد هم زمین را هم زمن را تا بکی از لاله‌های باغ خون عطر تو بویم؟ تا بکی با اشک هجران گرد غم از رخ بشویم؟ تا بکی در اشک خود گم گردم و روی تو جویم؟ تا بکی نادیده وصف روی زیبای تو گویم؟ ای بخاک جان فدایی، از تو زیبد مقتدایی تا بکی اشک جدایی؟ بت زند لاف خدایی کن برون از آستین یکباره دست بت شکن ر چشم شیعه پر بود از اشک گوهر بار تا کی؟ آه زهرا آید از بین در و دیوار تا کی؟ صوت جدت بر سر نی از لب خونبار تا کی؟ شیعه بر مظلومی اسلام گرید زار تا کی؟ سینه ها را آه تا کی؟ پشت پرده ماه تا کی؟ هجر وجه الله تا کی؟ یوسف اندر چاه تا کی؟ پاک کن از دیدگان «میثمت» اشک مَحَن را ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
. |⇦•لب ما و قصه زلف تو .. و توسل ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه _ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی! تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی! به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی غزلم اگر تو بسازی ام، و نِی‌ام اگر بنوازی ام به نسیمِ یاد توراضی ام، نه گلایه‌ای نه شکایتی نه مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن ز درت بیا و ردم نکن، تو که از دیارِ کرامتی شاعر: قاسم صرافان✍ ـــــــــــــــــ همه زخمی و همه مرحمی همه شادی و همه ماتمی تو که هم زیادی و هم کمی تو مگر چه کاره عالمی؟!! و به یمنه رزق الورا و هو الشهید بکربلا به که گویم این همه ماجرا که خدا و بنده توامی تو نشسته ای و من آن طرف تو بدون پیرُهن آن طرف تو مرا صدا بزن آن طرف که بیا بیا که تو مَحرَمی تو قیام عشق و شهامتی همه قدی و همه قامتی تو بیا که صبح قیامتی تو بیا که ظهر مُحرمی منم که از تو دورم و صدای تو نمی رسد وگرنه که تو می‌دهی جواب هر سلام را به این یقین رسیده‌ام که دیدنت ملاک نیست جهان مگر ندیده بود یازده امام را؟! بعید نیست عاقبت فقط بخاطر حسین (ع) تو زودتر بیایی و بگیری انتقام را شنیده‌ام كه می‌روی تو در میانِ مجلسی كه از عموت بین روضه می برند نام را كنارِ نهرِ علقمه شكست قامت حسین كسی نمانده كه دگر كمك كند امام را بلند شو ز خاك غیرت خدا پناهِ‌ من كه دوره كرده‌اند این حرامیان خیام را شكست قلب عمه زينبت شبيه قامتش در آن دمي كه خيزران شكست احترام را شاعر: محمد رسولی✍ صلی الله علیک یا سیدنا المظلوم .. «أَلا يَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّيَ الْحُسَين قتل عَطشاناً، أَلا يَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّيَ الْحُسَين سَحَقوهُ عُدواناً» ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
شعرخوانی.mp3
4.31M
🔊 | ایام ولادت رسول اکرم (صل الله علیه و سلم) و امام صادق (علیه السلام) 🎤 @navaye_asheghaan
‍ ‍ ‍ . سلام خالق سلام خلقت سلام احمد سلام امّت سلام رضوان سلام جنّت سلام غلمان سلام حورا سلام آدم سلام حّوا سلام مریم سلام عیسی سلام یاسین سلام طاها به جسم زهرا به جان زهرا مهین صفیه بهین امینه نهال مکه گل مدینه رسول حق را سرور سینه ولی حق رایگانه همتا جلال منّان جمال سبحان روان قرآن زبان فرقان قرار امکان مدار ایمان رسوله حق بتول عذرا در اوست پنهان کمال سرمد از اوست پیدا جمال احمد ریاض حسنش گل محمّد بیاض رویش بهشت بابا نجات بسته به تار مویش حیات روشن به یاد رویش به عرض حاجت روان به کویش هزار مریم هزار عیسی دُرِ نبوت گل ولایت محیط رحمت یم عنایت رسل به نورش شده هدایت یکی به جودی یکی به سینه هزار یوسف به تخت شاهی هزار یونس به بطن ماهی به عصمت او دهد گواهی به مدحت او هماره گویا نیاز دارد نیاز بر او نماز آرد نماز بر او الا محمّد بناز بر او که او بود تو، تو او به معنا کجاست آدم کجاست حوا کجاست مریم کجاست عیسی کجاست رضوان کجاست حورا که سجده آرد به خاک زهرا ستاره اشک شب نیازش سپهر سجّادهۀ نمازش خداپرستان کشند نازش اگر نگاهی کند به ترسا به هر کلامش هزار حکمت به هر پیامش هزار حجّت به هر نگاهش هزار جنّت به هر قیامش هزار طوبی بتول اول رسول ثانی سپهر حکمت یم معانی خدای دادش خدا یگانی به اهل دنیا به خلق عقبی اگر تو داری به او محبّت و گر مرا هست از او مودّت تو را به باغ جنان چه حاجت مرا زقعر سَقَر چه پروا ضلالت از ما هدایت از او توسّل از ما عنایت از او اطاعت از ما ولایت از او ولایت از او اطاعت از ما زبان گشودم به مدحت وی سنائی ام گفت بگوش هی هی «به کنه ذاتش خرد برد پی اگر رسد خس به قعر دریا» وجود بسته به بود و هستش خرد، تفّکر، دو پای بستش الا محمّد ببوس دستش که اوست دست خدای یکتا خدا به قرآن کند ثنایش رسول خیزد به پیش پایش علی به حسن خدا نمایش جمال حق را کند تماشا فلک به کویش پناه دارد ملک به سویش نگاه دارد دو آفتاب و دو ماه دارد دو عالم افروز دو عالم آرا الا که روح مطهّری تو الا که جان پیمبری تو فرشتگان را تو رهبری تو به فیض الهام به نور سیما ائمه حجّت برای امت تو بر ائمه هماره حجت کنند از تو همه اطاعت چنان که از ذات حق تعالی بهشت وحی آشیانۀ تو صدای قرآن ترانۀ تو بدین جلالت زخانۀ تو شرار آتش گرفت بالا زگریه بسته ره گلویت زغصه گشته سفید مویت چو خورد سیلی به ماه رویت جهان سیه شد به چشم مولا قسم به قرآن عدو ترا کشت چه بی گنه کشت چه ناروا کشت یکی نپرسید از او چرا کشت یکی نگفتا چه کرده زهرا تو جان خود را به کف نهادی زدست رفتی زپا فتادی گه اوفتادی گه ایستادی رها نکردی امام خود را خزان جفا کرد به لالۀ تو که رفت از کف سلالۀ تو مدینه لرزید زناله تو پرید رنگ علی اعلا زچشم خود خون، ببار میثم زسینه آتش برآر میثم هر آنچه داری بیار (میثم) به پای عترت بریز یکجا @navaye_asheghaan
AudioCutter_fadaeian-haftegi960916 (9).mp3
20.88M
|⇦• لیلی لیلای دلها.. ولادت پیامبر رحمت و مهربانی مصطفی صلوات الله علیه و علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی @navaye_asheghaan