eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
374 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیای بی‌امام به پایان رسیده است از قلب كعبه قبله ایمان رسیده است از آسمان حقیقت قرآن رسیده است شأن نزول سوره «انسان» رسیده است   وقتش رسیده تا به تن قبله جان دهند در قاب كعبه وجه خدا را نشان دهند   روزی كه مكه بوی خدای احد گرفت حتی صنم به سجده دم یا صمد گرفت دست خدا ز دست خدا تا سند گرفت خانه ز نام صاحب خانه مدد گرفت   از سمت مستجار، حرم سینه چاك كرد كوری چشم هرچه صنم سینه چاك كرد   وقتی به عشق، قلب حرم اعتراف كرد وقتی علی به خانه خود اعتكاف كرد وقتی خدا جمال خودش را مطاف كرد كعبه سه روز دور سر او طواف كرد   حاجی شده است كعبه و سنت شكسته است با جامه‌ی سیاه خود احرام بسته است   از باغ عرش رایحه نوبر آمده‌ست خورشید عدل از دل كعبه بر آمده‌ست از بیشه‌زار شیر شجاعت در آمده‌ست حسن خدای عزوجل حیدر آمده‌ست   جانِ جهان همین كه از آن جلوه جان گرفت حسنش «به اتفاق ملاحت جهان گرفت»   ای منتهای آرزو، ای ابتدای ما! ای منتهی به كوچه‌ی تو ردّ پای ما! ای بانی دعای سریع ‌الرّضای ما! پیر پیمبران، پدری كن برای ما!   لطف تو بوده شامل ما از قدیم‌ها دستی بكش به روی سر ما یتیم‌ها   پشت تو جز مقابل یكتا دو تا نشد تیر تو جز به جانب شیطان رها نشد حق با تو بود و لحظه‌ای از تو جدا نشد خاك تو هر كسی كه نشد توتیانشد   ای شاه حُسن با تو «گدا معتبر شود» آری! «به یمن لطف شما خاك زر شود»   ای ذوق حسن مطلع و حسن ختام ما! شیرینی اذان و اقامه به كام ما! تا هست مُهر مِهر تو بر روی نام ما «ثبت است بر جریده‌ی عالم دوام ما»   این حرف‌های آخر شعر است و خواندنی است  پای تو هر کسی که نماند نماندنی است   عرب_ خالقی
در جنگ خندق این اسدالله را ببین غرش نکرده لشکر دشمن فرار کرد   تا بر کمان ابروی خود تیر را نهاد پلکی به هم گذاشت یلان را شکار کرد   با نعره ها و عربده ی تیغ ذوالفقار دنیا به ناز شست علی افتخار کرد   آندم که نام فاطمه روی لبش نشست با ذوالفقار خود همه را تار و مار کرد   بیخود که نیست او اسدالله حیدر است دنیا حقیر حضرت ساقی کوثر است   دل را اگر که مست می تاک میکند بار گناه قلب مرا پاک میکند   اعجاز میکند بخدا حضرت علی این خاک را به یک نظر افلاک میکند   زهرا که هست تیغ علی خوب میبُرد او با دعای فاطمه کولاک میکند   او صاحب صفات خداوند اکبر است در گود معرفت همه را خاک میکند   هرگز عجیب نیست اگر بیت کعبه هم سینه برای آمدنش چاک میکند   او از ضریح خویش به من شور میدهد وقتی که تشنه میشوم انگور میدهد   خاک پای غلامان حیدرند محشر که میرسد همه پیش پیمبرند   آنانکه رزق خویش را از این سفره می برند یعنی که با ابوذر و سلمان برادرند   آری تمام ما به علی ختم میشویم چون شیعیان واقعی از نسل قنبرند   آنانکه از پیاله او آب میخورند شیعه اگر شدند همه مدیون مادرند   این بگو به هرکه گدای علی نشد عالم به زیر پرچم ساقی کوثرند   هرکس علی علی نکند خار میشود در پنجه های نفس گرفتار میشود   این دست ما و دامن احسان تو علی هر شب نشسته ایم سر خوان تو علی   قوم عجم که نسل به نسل عاشق توأند باید دعا کنند به سلمان تو علی   آقا به جان حضرت زهرا مرا بخر تا که روم به زمره خوبان تو علی   ماه رجب شده نظری کن امام عشق بی برکت است سفزه به جز نان تو علی   مستم هنوز مثل تمام ملائک از عطر نماز صبح در ایوان تو علی   آقا چه میشود که مسلمانمان کنی ما را نجف دوباره تو مهمانمان کنی   نظری
  ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود روح از پیکرهء کعبه برون آمده بود   روشنا ریخت به افلاک، حلولش آن روز کعبه برخاست به اجلال نزولش آن روز   عشق او بر دل سنگی‌‌ِ حرم غالب شد قبله مایل به علی بن ابی طالب شد   از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت کعبه در بدرقه اش چند قدم با او رفت   قفس کعبه شکسته است، دم پرواز است برو از کعبه که آغوش محمد باز است   آینه هستی و با آینه باید باشی خانه زادِ پسر آمنه باید باشی   همهء غائله ها گشت فراموشِ نبی کودکی های علی پر شد از آغوش نبی   مستی اهل سماوات دوچندان شده است عطر گیسوی علی خورده به تن پوش نبی   تا بچیند رطب تازه ای از باغ بهشت رفته دردانه کعبه به سردوش نبی   که نبی بوده فقط این همه سرمست علی که علی بوده فقط آن همه مدهوش نبی   چشم در چشم علی، آینه در آیینه حرف ها می زند اینک لب خاموش نبی   دور از من مشو ای محو تماشای تو من نگران می شوم از دور شدن ها ی تو من   من به شوق تو سکوتم، تو فقط حرف بزن وحی می ریزد از آهنگ لبت، حرف بزن   می نشینم به تماشای تو تنها، آری هر زمان خسته ام از مردم دنیا، آری   بر مکافات زمین با تو دلم غالب شد همهء دهر اگر شعب ابی طالب شد   خوب شد آمدی ای معنی بی همتایی بی تو هر آینه می مردم از این تنهایی   دین اسلام در آن روز که بازار نداشت یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت   اول آن کس که خریدار شدش حیدر بود باعث گرمی بازار شدش حیدر بود   وحی می بارد و من دوخته ام دیده به تو تو به اسلام؟ نه! اسلام گراییده به تو   در زمین دلخوش از اینم که تویی همسفرم از رسولان دگر با تو اولوالعزم ترم   می رود قصه ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام ...   _حمید_ رضا _برقعی