.
#میلاد_حضرت_قاسم
#کریم_دیگری
السلام علیک یا قاسم بن الحسن علیهماالسلام
حضرت اُمِّ وَلَد زادی کریم دیگری
آسمان بی کران مجتبی را اختری
آمده از نسل پاک تو حسن را زیوری
عرشیان و فرشیان را مه لقا و سروری
حضرت نجمه، عروس فاطمه، مادر شدی
کوری جعده ی ملعون، صاحب گوهر شدی
اوست شمشیر حسن، سردار کرّارحسن
اوّلین یاس همیشه سبز گلزار حسن
وارث زیبایی و انوار رخسار حسن
گوئیا که اوست در هر وصف،تکرار حسن
محفل انس ملائک ، خانه ی زهرا شده
شیعیان تبریک! مولامان حسن بابا شده
آمده آن کس که مِهرش قلب ما را حاکم است
دشمنی با دشمنش، بهر سعادت لازم است
هرکه شد شاه دو عالم درسرایش خادم است
او کریم ابن کریم ِ آل حیدر، قاسم است
چون پدر ،روح کرامت،مظهر جود وعطاست
جان به قربانش، نوه ی فاطمه ومرتضاست
بس که او زیباست الحق یوسف دوران شده
مات رخسار نکویش حضرت یزدان شده
با قدومش درد هر دلداده ای درمان شده
بر تن هر مبتلای مجتبی چون جان شده
ذکر لب های مجانین الحسن یا قاسم است
هرکه دنیایش حسن شد محشرش با قاسم است
هر ملک بر روی عرش حق غزل خوانش شده
هر که دیده جلوه اش را مست وحیرانش شده
حضرت روح الامین گهواره جنبانش شده
کلّ هستی ،روشن از خورشید رخشانش شده
به به از یمن قدوم قاسم و میلاد او
شد حسین بن علی بن ابیطالب عمو
اوست چون جدّش علی خیبرگشای دیگری
آمده تا بر عمو باشد یل جنگاوری
سیزده ساله ولی باشد خودش یک لشکری
بعد اکبر او شود بهر عمویش اکبری
آمده تا جای بابایش حسن ، دوّم ولی
او شود یار عموجانش حسین بن علی
اوست شیر دیگری از نسل سردار جمل
در میان کارزار ِ کربلا مرد ِ عمل
می کند محشر به پا با رزم های بی بدل
او شهادت را کند اعلام: اَحلی' مِن عسل
با دَم ِ (اِن تَنکُرونی) بر دل لشکر زند
ازرق شامی وآلش را به تیغش سر زند
وای از آن دم که او پیروز میدان می شود
ناگهان زندانی ِ چشم حسودان می شود
چون پدر تنها میان چند گردان می شود
تیرباران شد پدر،او سنگ باران می شود
تیغ دشمن می شود نازل به ماه مجتبی'
می شود فرقش دوتا مانند جدّش مرتضی
از شرار تیغ عَمرو بن سعید ِ بی حیا
می خورد با صورتش روی زمین کربلا
بین دشمن می زند وقتی عموجان را صدا
می زند در زیر نعل اسب دشمن دست وپا
زیر ثم مرکبان قدّش کشیده می شود
از غمش قدّ عموجانش خمیده می شود
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.@navaye_asheghaan