eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
435 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. متن روضه 1 🔸آقا سلام، روضه مادر شروع شد 🔸باران اشک های مکرر، شروع شد آجرک الله... یا بن الحسن... آقا... بازم ایام عزای مادرتون زهرای مرضیه... شروع شد... 🔸آقا اجازه هست بخوانم برایتان 🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد آقا منو ببخشید... مصیبت مادرتون زهرای مرضیه... از آنجایی شروع شد که... هنوز آب غسل پیغمبرخدا خشک نشده... یه عده نامرد... ریختند درب خانه امیرالمومنین... 🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد یوسف فاطمه... امام زمان... 🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت 🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد نانجیب دومی صدا زد علی بیرون بیا... وگرنه خونه رو آتیش میزنم... بمیرم برات مادر... زهرای مرضیه اومد پشت در... فرمود حیا نمیکنی نانجیب... میخواهی بدون اجازه وارد بشی... یک نفر صدا زد... ای نانجیب... مگه نمیدونی... این خونه... خونه پیغمبره... این ها هم...بچه های پیغمبرند... اِنَّ فیها فاطِمَه زهرای مرضیه داخل این خونه است... نانجیب مگه نمیشنوی... صدای دختر پیغمبره... هر چی گفتند داخل این خونه بچه های پیغمبره... اما اون بی حیا اعتنا نکرد... صدا زد... وَاللَّهِ لأَحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ بخدا قسم خونه رو به آتیش میکشم (منبع: تاریخ الطبری، ج 2، ص 233) اگرچه دختر پیغمبر باشه... خونه رو با اهلش به آتیش میکشم... خدایا همه جا رسمه... هر کی بابا از دست میده... مردم براش دسته گل می برند... اما مدینه بجای دسته گل... نانجیب اشاره کرد... هیزم ها رو بیارید... خونه رو آتیش بزنید... ای وای... ای وای... مردم مدینه دارند نگاه میکنند... یدفعه ببینند... شعله های آتش بلند شد... 🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت 🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد یا صاحب الزمان... منو ببخشید آقا... مادرتون زهرا پشت در ایستاده... نميذاره این نامردها وارد بشن... امانانجیب حیا نکرد... آنچنان با لگد به این در زد... صدای ناله مادر بلند شد... یا ابتاه... یا رسول الله... هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ بابا یا رسول الله ببین... با دخترت چه کردند... پهلوم رو شکستند... 🔸فریادهای مادر پهلو شکسته ات 🔸تا شد فشار در دو برابر، شروع شد سادات منو ببخشید... همينجا بود صدای ناله مادرتون بلند شد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل (بحارالانوار، ج 8، ص 230)ِ فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند... 🔸کاش وقت در شکستن پای دشمن می شکست 🔸تا که میخ در نشان پهلوی زهرا نبود 🔸کاش یک تن بود در آنجا و می گفت این سخن 🔸کشتن شش ماهه پاداش ذی القربی نبود یا صاحب الزمان... اگر اینجا محسن شش ماهه رو.. بین در دیوار کشتند... کربلا هم یک شش ماهه ای رو... روی دستهای باباش پرپر کردند... آماده ای بگم یا نه... ابی عبدالله نگاه کرد... دید علی اصغرش... داره روی دستهاش جان میده... «فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن» گوش تا گوش علی رو دریدند... 🔸الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را 🔸لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را 🔸درست آندم که حلق تشنه ی او را تو بوسیدی 🔸تبسم کرد و زهرا مادرم بوسید رویش را علی اصغرم... یه بار ديگه چشمات رو باز کن پسرم.. من آوردمت اینجا.. سیرابت کنم... حالا جواب مادرت رو چی بگم... پاشو ببین مادرت منتظره... چطوری جنازه ات رو برگردونم علی اصغرم... هر کجا نشستی ناله بزن... ای غریب حسین... 🔸حس کرد ناز بوسه ی تیر سه شعبه را 🔸بیدار شد ز خواب و دوباره به خواب رفت الا لعنه الله علی القوم الظالمین 👇
حضرت زهرا صابره ی مصائب و شیعیان صابرون-حضرت زهرا باب الحاق به رسول الله و امیرالمومنین -ولایت حضرت زهرا پاک کننده ی جانهاست .mp3
9.3M
بسم الله الرحمن الرحیم شرح زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها حضرت زهرا صابره ی مصائب و شیعیان صابرون -حضرت زهرا باب الحاق به رسول الله و امیرالمومنین -ولایت حضرت زهرا پاک کننده ی جانهاست
. روضه متنی بگزارید روضه امشب رو اینطوری بخونم... 🔸ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ 🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ رحمت خدا به این ناله ها... امشب برا مادر بلند بلند گریه کنید... اگه الان مدینه بودی نمیتونستی بلند گریه کنی... خدا ميدونه مصیبت مادر... خیلی سنگین تر از مصیبت کرببلاست... میدونی چرا... آخه کربلا ابی عبدلله مرد جنگی بود... دور تا دورش رو اصحابش گرفته بودند... خودشم هم شمشیر به دست رفت وسط میدان... اما کوچه های مدینه... وقتی اون نامرد جلوی مادرمون رو گرفت... سادات منو ببخشید... مادرتون توی کوچه ها تنها بود... بی هوا مادرتون رو زدند... آماده ای بگم ... 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ شیخ مفید در کتاب اختصاصش نوشته... (منبع: شیخ مفید، الاختصاص، ص 185) وقتی زهرای مرضيه قباله فدک رو گرفت و بر میگشت... بین راه دومی نامرد اومد جلو... صدا زد... يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعک دختر پیغمبر چی به دست داری... تا فهمید قباله رو پس گرفته... صدا زد بده به من قباله رو... اما مادرمون امتناع کرد... خدا میدونه این مصیبت خیلی سنگینه... باید حقش رو ادا کنی... ای کاش مادرمون قباله رو میداد... یاصاحب الزمان... فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ نانجیب با پای نحسش به پهلوی مادر زد... فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ مادرها بهتر میدونند... وقتی برای یک زن بارداری اتفاقی بیفته... اول سوالی که برای بقیه زنها پیش میاد... میگن خدا بخیر کنه... بچه آسیب ندیده باشه... نامرد آنچنان با لگد زد که... فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ محسنش سقط شد... اوج مصیبت مادر اینجاست... طاقت داری بگم یا نه... دست های نحسش رفت بالا... خدایا... این نامرد میخواد چکار کنه... یا صاحب الزمان... منو ببخشید آقا... ثُمَّ لَطَمَهَا آنچنان سیلی به مادر زد... مادر نقش زمین شد... (زمزمه آذری زبانها): یارالی ننم زهرا...جوان ننم زهرا... 🔸رویِ او ریخت بهم، پهلویِ او ریخت بهم 🔸دهنش غرق ِ به خون گشت و صدا ریخت بهم خدایا... قصه سیلی تمومی نداره... اگه مدینه مادر رو سیلی زدند... کربلا هم دختر ابی عبدالله رو سیلی زدند... صدا زد بابا... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است دختر بچه داری یا نه... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است 🔸یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه ام یک ضربه زد دو گونه من را کبود کرد... از کربلا تا کوفه و شام... سر ابی عبدالله... روی نیزه ها... هر کجا دختر ابی عبدالله بهونه بابا میگرفت... نانجیب با تازیانه... با کعب نی... ناله بزن یا حسین... 🔸سیلی کسی به صورت دختر نمیزند 🔸گمگشته را که خصم مکرر نمیزند 🔸از پا فتاده را به تهاجم نمی زنند 🔸لکنت گرفته را به تبسم نمی زنند .
. بی سر و خونین در شهر غریب افتاده بود حتم دارم،در آغوش حسین جان داده بود گشت،بعد از چله ای از عمر خود تا که رسید هیچکس همتای عشقش را چنین محشر ندید عاشقانه در رکاب رهبر و پیر خمین از جنوب کشورش تا شام،بعدش هم حسین از پلِ فتنه گذر کرد و نلغزید پای او مطمئنا پیش اربابست حالا جای او حدودا ساعت یک بود،خبر آمد عراق چند عاشق پر کشیدند و بریدند از فراق ابو مهدی و یارانش،به همراه عزیزانی تنم لرزید تا گفتند آری ....سلیمانی جهان در پیش رویم تیره شد،اخبار...اخبار زدند سردار را ... شبیهِ مسلکِ کفتار هنوز هم از غمش چشم جهان خون است آه نام حاج قاسم شروع نهضت است .. ولله ملت عشقیم ما، ملت آقا حسین رمز احقاق ظهور مهدی است یا حسین پیروش باشید مردم این وصیت بین ما رهبرم سید علی تنهاست در بین شما .
. چشم وا کردم و دیدم که شدم سینه زنت همه ی عالم و آدم به فدای حسنت می چکد نام دل آرای علی از سخنت سپر حیدر کرار شده جان و تنت زیر پاهای تو صد چشمه ی کوثر جاری ست جای خون در رگ تو عشق به حیدر جاری ست شهر روشن شده از نور تو ، بانوی علی ای نفس های حسن ، ای همه نیروی علی ما ثناگوی تو ایم و تو ثناگوی علی نفس حیدری ات قوت بازوی علی سایه ی چادر تو بر سر هر سینه زن است نام تو وقت سحر ذکر قنوت حسن است وصف تو کار بشر نیست...فقط کار خداست همه ی خلق به عشق تو بمیرند، رواست پادشاه است کسی که در این خانه گداست خاک پاهای غلامان شما نیز شفاست ذکر پرواز مَلَک های مُقَرب زهراست همه ی دلخوشی حیدر و زینب زهراست احسان نرگسی رضاپور .
. 📋 توی روضت میاد اشکام حاج ابوذر بیوکافی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ توی روضه‌ت میاد اشکام یه تصویره جلو چشمام یه تصویر از دوتا گنبد زیر بارون ، منم اونجام سلام آقام ، سلام آقام دارم حس میکنم الان تو بارونم سلام آقام ، سلام آقام دارم حس میکنم الان تو ایوونم حالا که از حرم دورم گناهامو با اشک روضه میشورم "حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم" میدونم که گنهکارم ولی آقا دوسِت دارم سرم نذر سرت آقا فدای اکبرت آقا حسین جانم ، حسین جانم میخوام که منت تو رو سرم باشه حسین جانم ، حسین جانم میخوام که روحم هرشب تو حرم باشه حسین جانم ، حسین جانم یه نذری کردم این دل مست تو باشه حسین جانم ، حسین جانم یعنی میشه تو دستم دست تو باشه دلم قرصه کنار تو بهشت اونجاست که باشم در جوار تو "حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم" *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. رسیده از راه ، شبای عشق و جنون رسیده از راه ، ماه شور و ماه خون رسیده از راه ، مادری قامت کمون رسیده از راه به لطف زهرا ، رسیدم به خیمه گات به لطف زهرا ، اومدم بزم عزات به لطف زهرا ، جونم و میدم به پات به لطف زهرا... هلال ماه عاشقی دمید دوباره دل به آرزوش رسید فاطمه دست ما رو هم گرفت... میون روضه های تو کشید السلام علی یا سیدالشهدا اباعبدالله ، سایه ی روی سرم اباعبدالله ، ای امید آخرم اباعبدالله ، ای خداوند کَرَم محرم اومد ، بی قراره مادرت محرم اومد ، اومدم به محضرت محرم اومد ، پریشونه خواهرت محرم اومد... تو دعوتم کردی که اومدم خیلی بدم نکردی باز ردم خودت می دونی که همیشه من... سنگ تو رو به سینه ام زدم السلام علی یا سیدالشهدا خدا می دونه ، شور شیرین منی خدا می دونه ، یار دیرین منی خدا می دونه ، دین و آئین منی خدا می دونه... می میرم بی تو ، تویی عشق ازلی می میرم بی تو ، به خداوند جلی می میرم بی تو ، یا حسین بن علی می میرم بی تو... باز اومدم از صدقهْ سرت تا که بشم غلام و نوکرت من اومدم تا که یه بار دیگه... بیعت کنم با تو و خواهرت السلام علی یا سیدالشهدا 👇