eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
435 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :در هوایت بیقرارم بیقرارم روز وشب... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در هــــوای کــربــلایت  بیقــــرارم  یا حسین در میـــانِ روضـه ها چشم انتظارم یاحسین مــن برای دیــدن کــرب و بلایت روز و شب لحظه ها را می شمارم می شمارم یاحسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲) از همان روزی که حک شد نام تو بر لوح دل تا ابد در ایـن غـــم تـو داغــــدارم یا حسین جای اشک و آهِ حســرتبـار این ماتـم رَواست روز و شب از داغ تو گر خون ببارم یاحسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲) گر بریزد خون من ، دشمــن بگیـرد جان من دست از این عشق تو هرگز برندارم یاحسین سایه دارد پرچم ســرخ حسینــی بر ســرم زیر این پرچم برایت جان نثــارم یا حسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲) از  در "بیت الرقیـــه" حاجتـــم گــردد روا می شود باب الحوائج غمگسارم یا حسین تا قیــامت با من است این افتخــار نوکری این مدال نوکری را دوست دارم یا حسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیــه سعیــدی(ڪیمیــا) ۱۴۰۱/۷/۲۱ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌        ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌┅─‌ 
4_5794163477920612434.mp3
6.05M
نوحه واحد حضرت زینب (س) اجرا:حاج مهدی رسولی سن سيز مگر دوامي اولاردي بو نهضتين؟ آوازه سي دوتوبدي جهاني طريقتين آزاده لر جهاندا سنه اقتدا اِدَر يعني زبانزد اولدي سنين صبر و همتين اي خطبه سي بليغ، امير سخن قئزئ سركوب اديپ ذلالت و ظلمي بلاغتين آلله يولوندا قارداشا ايكي اوغول وِرَن اُمِ شهيد و اُمِ مصائبدي شهرتين اي كربلا بلاسيني زيبا گورن خانئم هئچ كيمسه عاشقانه چَكَمَّز بو محنتين اي زينت پدر سني تعريف اديپ علي شاعرده يوخ توان كه يازا اصل مدحتين عباسه روحيه وَ حسينه توان وِرَر غم آستانه سينده خانئم ذره صحبتين اي باني اقامه و احيايِ تعزيه ئورگت بيزه عزاي حسينين حقيقتين باغلئ قالئب ديار دمشقين يولي ولي اعجازيله قلوبه دولوب نور رحمتين شاعر:احسان معبودی گلچین زیباترین اشعار و نوحه های ترکی ---⊱✾♡✾⊰---
ای بتول علی نما زینب دومین عصمت خدا زینب جامع افتخار آل الله مرکز اقتدار ها زینب هر چه خوبی که آفریده خدا همه حاصل بود تو را زینب علی دیگر و حسین دگر آفرید از تو کبریا زینب حق اُخت الحسین بودن را خوب آورده ای به جا زینب نهضتی کز حسین شد آغاز تو رساندی به انتها زینب در رسانیدن پیام حسین ای تو جبریل کربلا زینب وارثان قیام عاشورا همه گویند یک صدا زینب عدد شصت و نه که هست یکی در حساب حروف با زینب زان سبب گفته اند هر کس را حاجتی هست از تو یا زینب شصت و نه سکه را به نام شما به مساکین کند عطا زینب تا که از پنجۀ خدایی تو حاجت او شود روا زینب ای شهادت به صبر تو مدیون مرد میدان هر بلا زینب یک زن و اینهمه جوانمردی مرحبا بر تو مرحبا زینب نهضت سرخ کربلا چون هست حاصل رنج انبیا زینب ز آنچه کردی که تا بجا ماند نهضت سرخ کربلا زینب از تو و صبر تو سپاسگذار انبیایند و اولیاء زینب کعبۀ نهضت حسینی را مروه عباس و تو صفا زینب یاد روزی که گرد کعبۀ عشق داشتی حجه النساء زینب بود قربانیت دو فرزندت که در آن عرصه شد فدا زینب
ای زینب ای که بی‌تو حقیقت زبان نداشت خون آبرو، محبّت و ایثار، جان نداشت آگاه بود عشق که بی‌تو غریب بود اقرار داشت صبر، که بی‌تو توان نداشت در پهن‌دشت حادثه با وسعت زمان دنیا، سراغ چون تو زنی قهرمان نداشت یک روز بود و این همه داغ، ای امام صبر پیغمبری به سختی تو امتحان نداشت گر پای صبر و همّت تو در میان نبود اسلام جز به گوشهٔ عزلت مکان نداشت... روزی به زیر سایهٔ پیغمبر خدای روزی به جز سر شهدا سایه‌بان نداشت؟ محمل درست در وسط نیزه‌دارها یک ذرّه رحم در دل خود ساربان نداشت زینب اگر نبود، شجاعت یتیم بود زینب اگر نبود، شهامت روان نداشت زینب اگر نبود، وفا سرشکسته بود زینب اگر نبود، تن عشق جان نداشت زینب اگر کمر به اسارت نبسته بود آزادی این چنین شرف جاودان نداشت «میثم» هماره تا که به لب داشت صحبتی حرفی به‌جز مناقب این خاندان نداشت
ای پیام آور خون شهدا یا زینب با پیامت همه جا کرب و بلا یا زینب ای نماز شب تو برده دل از چار امام ای همه فاطمه هنگام دعا یا زینب خطبۀ تو، سخن خون خدا بر سر نی یک پیام است ولی با دو صدا یا زینب چه بیارم چه بگویم چه بخوانم به ثنات که خدا زینت اَب خوانده تو را یا زینب اگر از اشک شود ملک جهان دریائی نشود حق تو یک قطره ادا یا زینب تا قیامت همه مردان جهان می گیرند از تو درس شرف و صبر و رضا یا زینب گوهر اشک تو و خون حسین ابن علی هر دو بخشید به اسلام بقا یا زینب سر آن سرّ خدا گرچه جدا از تن شد نگهش از تو نگردید جدا یا زینب از قفا چشم تو در مقتل و پیش نگهت شد جدا رأس حسینت ز قفا یا زینب از تو زیبنده بود ذکر تقبّل منّا بر سر نعش امام شهدا یا زینب مظهر صبر خدا خواست دهد جان از دست تو شدی از دل او عقده گشا یا زینب سعی تو با سر خونین برادر رفتن مروه گودال و صفا طشت طلا یا زینب در دل محمل خود چون دل خورشید بسوز که هلالت شده انگشت نما یا زینب خطبه هایت همه یادآور زهرای بتول سخنانت چو علی روح فزا یا زینب پور مرجانه به تو خنده زد و گفت: گرفت قلبم از قتل حسین تو شفا یا زینب آن ستم پیشه پی پاسخ دندان شکنت شادی اش گشت مبدّل به عزا یا زینب دختر وحی کجا كوچه و بازار کجا؟ آیت نور کجا شام کجا یا زینب از تو زیبد که بکوبی به دهان دشمن مشت، با غرّش "یابن الطلّقا" یا زینب پیش چشم تو به لب های عزیز زهرا به خدا، چوب زدن نیست روا یا زینب جز تو کی خوانده نماز شب خود بنشسته دل شب گوشۀ ویرانه سرا یا زینب ماه روی تو چو از جور فلک نیلی شد روی خورشید نشد تیره چرا یا زینب خصم بر اشک تو خندید ولی بر سرِ نی گریه کردند برایت شهدا یا زینب...
ای همه جا و همه دم با حسین نفس نفس قدم قدم با حسین پیمبر خون خدای جلیل وحی به لبهای تو بی جبرئیل کفر به نطق تو سیه روز شد حسین با صبر تو پیروز شد آینه ی فاطمۀ شهیده عالمه ی معلّمه ندیده به جمله جمله خطبه ات این نداست معلم زینب کبرا خداست معلّم مرد و زن عالمی مرّبی هزارها مریمی تو کیستی که بوده از کودکی نهضت کربلا به تو متّکی وجود تو بین حسین و حسن جلوه ای از جلالت پنج تن خروش تو خروش خون امام سکوت تو تیغ علی در نیام فاطمه بالد که تویی دخترش حسین نازد که تویی خواهرش شعله مصباح هدایت تویی تمام تفسیر ولایت تویی تو پرچم صبر برافراشتی شهید را زنده نگه داشتی روی منیر تو سراج الهداست حنجره ات پر از صدای خداست پور معاویّه حقیر تو شد شام به یک خطبه اسیر تو شد یزید دیگر جسدی مرده بود سیلی "یابن الطلّقا" خورده بود خصم به نطق تو سرافکنده شد تو خطبه خواندی و علی زنده شد کوه صفت مقاوم ایستادی بنی امیّه را شکست دادی اگرچه هفتاد و دو داغ دیدی جان امام خویش را خریدی حیف که بر پیکر تو نشانه ماند ز کعب نی و تازیانه حیف تو را شام خراب بردند چرا به مجلس شراب بردند... گلچین و تلفیق دو شعر
زینب که دل و جان دلیری دارد در یاری دین سهم کثیری دارد چون احمدو زهرا و علی و حسنین نیروی شکست ناپذیری دارد👆 ای که اخلاص توآمیخته با ایمانت صبروایثار درآویخته از دامانت روح روحانی تو ازدم روح القدس است نفس روحانی تو ازنفس رحمانت ای خدای عظمت قبله ی مردان خدا بانوی هردو جهان جان جهان قربانت زینبی، زین ابی، عالمه ای فاضله ای توکه هستی که ستوده است توراسبحانت چه مبارک سحری داشت علی بازهرا شب قدری که درخشید رخ تابانت هیچ کس ای مثل فاطمه نشناخت تورا که خدا ساخته در پرتو خود پنهانت حلم برروی تومشتاق وادب مجذوبت عشق درکار تو مبهوت وخرد حیرانت فضل را مرکزپرگاری وبیرون نبود خطی و نقطه ای ازدایره ی احسانت ناظم گردش منظومه ی هستی نظرت آفتاب آینه گردان رخ رخشانت دختر دختر وحی ای که به هر مهلکه بود پسر شیر خدا همره و هم پیمانت قامتت قائمه ی عرش شهادت شدو ماند جای گلبوسه ی داغ شهدا بر جانت ازسکوتی که ز فریاد تو درکوفه فتاد منعکس شداثر معجزه ی فرمانت امشب ای بحرکرم مرحمتی تا برسد بر دل وجان"موید"نمی از بارانت
سلام_الله_علیها حجاب فاطمه ازچادرش نموداراست ز کودکی به علی مثل مادرش یار است مقام ام‌ابیهایی‌اش سزاوار است چو ذوالفقار، زبانش به خطبه کرار است حسین از وی و وی ازحسین،سرشار است نماز نافله‌اش را خدا خریدار است زهی نماز شب آن حقیقت زهرا که سیدالشهدا گفت التماس دعا جمال اوست به چشم علی تماشایی خطابه‌‌هاش همه حیدری و زهرایی نکرده شوی بود مادر شکیبایی گرفته سایه‌اش از آفتاب زیبایی نهاده چهر به خاک درش توانایی نخوانده درس، معلم بود به دانایی ز خردسالی پرواز کرده تا حیدر به ذوالفقار زبانش نوشته یا حیدر در آسمان علی اختری چنین باید ز کوثر نبوی کوثری چنین باید کنار خون خدا خواهری چنین باید به حلم وصبر و رضا مادری چنین باید به بانوان جهان رهبری چنین باید به حق که فاطمه، دختری چنین باید نه صبر رفت زدستش؛به صبر فرمان داد کنار مقتل خون بر امام خود جان داد توکیستی که علی‌گونه رهبری کردی؟ به صبر و همت و ایثار، مادری کردی سلام بر تو که خون را پیمبری کردی تو با خطابه‌‌ات اعجاز حیدری کردی تو با امام شهیدان برابری کردی تو مثل فاطمه اسلام‌پروری کردی حسین،فلک نجات است وناخداش تویی علی زبان خدا باشد و صداش تویی سلام برتو که تو هم فرشته هم بشری سلام برتو که هم تیغ خشم وهم سپری سلام بر تو که در صبر، مادر و پدری سلام بر تو که بر هفت شهر نور،دری سلام بر تو که در بحر معرفت گهری سلام بر تو که تیغ زبان دادگری سلام بر تو که آیینۀ حسینی تو شرار سوختۀ سینۀ حسینی تو تو مثل مادر خود بی‌نهایتی زینب تو کل کرب‌ و‌ بلا را حکایتی زینب تو چون حسین،چراغ هدایتی زینب تو در صحیفۀ ایثار، آیتی زینب تو بحر موج‌فزای عنایتی زینب تو فوق مدح و ثنا و روایتی زینب مصائب تو به چشمت قلیل بود قلیل سر بریده به چشمت جمیل بود جمیل صدای توست صدای خدای ذوالمنت سلام گرم همه انبیا به جان و تنت زبان تو تبر و خطبه‌های بت‌شکنت روان و روح بزرگ علی‌ست در بدنت یزید، لاشۀ مردار گشت با سخنت حسین بوسه زد از زیر چوب بر دهنت هماره تا که بود آب و خاک و آتش و باد نثار خاک رهت اشک چشم «میثم»باد!
در خلق و خو زهرا و ختم‌المرسلین است هنگام خطبه یک امیرالمؤمنین است این شیردخت شیر حی کردگار است فریاد، نه! حتی سکوتش ذوالفقار است چشم علی بر چهرۀ زهرایی اوست در چشم شیعه اشک عاشورایی اوست با گریه می‌جوید امام کربلا را انگار می‌بیند قیام کربلا را اُم و اَب و جان و سرم گردد فدایش انگار آوای علی دارد صدایش این عمۀ سادات این، زهرای زهراست این مثل زهرا مادرش ام‌ابیهاست این انبیا و پنج تن را نور عین است زین اَب و زین اُم و زین حسین است سرتاقدم جان است وجانانش حسین است می‌گرید و گهواره‌ جنبانش حسین است در خواب و در بیداری خود با حسین است در هر گل لبخند او یک یا حسین است الله اکبر! از کمال و از جلالش الحق که شیر فاطمه بادا حلالش گر شیرحق شیر حقش گوید،عجب نیست عطربهشت ازسینه‌اش بوید،عجب نیست کرب‌ و بلا بی‌ نام او معنا ندارد لوح رضا بی‌ صبر او امضا ندارد هر خطبه‌اش یک سورۀ آمال نهضت هر جمله‌اش یک آیۀ اکمال نهضت پیوسته بوده جا در آغوش الاهش از گاهواره تا کنار قتلگاهش وقتی سخن مثل امیرالمؤمنین گفت بر او سر بالای نیزه آفرین گفت با احمد و زهرا و حیدر هم‌ صدا بود الحق که او پیغمبر خون خدا بود چشم حسین از خطبۀ او گشت روشن احمد، علی، زهرا، حسن، گفتند احسن! وقتی که شد با خنجر خونین لبش جفت هم بوسه می‌زدهم خدا راشکر می‌گفت با سیل اشکش عقده از دل باز می‌کرد اول سفر را بی حسین آغاز می‌کرد انگار می‌بینم تن در خون تپیده بر او اذان گویند رگ‌های بریده در گریۀ او ناقه‌ها امداد کردند گویی فرات دیگری ایجاد کردند آتش به سوز سینۀ او باد می‌زد تنها برای او جرس فریاد می‌زد لب‌ها ترک‌خوردۀ فضا در چشم‌ها دود آب فرات از خجلت زینب گِل‌آلود صحرا‌ به‌ صحرا کو به‌کو منزل‌ به‌ منزل زینب، سوار و فاطمه دنبال محمل زینب، همیشه یاد او هم گریه دارد حتی شب میلاد او هم گریه دارد «میثم»! از آن روزی که پیغمبر نبی بود زینب حسینی و حسینش زینبی بود —---------------------------------------------------- کریمه‌ای که کرامت به او برازنده است شرف، جلال، زعامت به او برازنده است نجات اهل قیامت به او برازنده است خدا گواست: امامت به او برازنده است شکوه حیدری‌اش بین،مگو که حیدر نیست خطابه‌خوانی او کم ز فتح خیبر نیست هنوز شیر ننوشیده ذکر حق سخنش ز شیر بهتر، نام حسین در دهنش شمیم فاطمه آید ز بوی پیرهنش روان و روح بزرگ حسین در بدنش ز مهد آمده هم‌سنگرِ امام حسین نگاه دوخته بر حنجر امام حسین کسی که بر سر عالم علم زند، این ست کسی که حکم خدا را رقم زند این ست کسی که نقش شیاطین به هم زنداین ست کسی که شعله به کاخ ستم زند این ست زبان زندۀ حیدر خطابه‌خوان خداست پیام‌آورِ پیغام‌آورانِ خداست الا زمام سخن همچنان به فرمانت! نگاهبان شهیدان! خدا نگهبانت محمّد و علی و فاطمه ثناخوانت تو زینبی، پدر و مادرم به قربانت! عجب نه، گر به حضورت علی قیام کند سر حسین، سر نی به تو سلام کند نگفته‌های علی جمله جمله بر لب توست کلاس فاطمه- مکتب نرفته- مکتب توست شبی که ماه درآن آب می‌شودشب توست تو آسمانی و رأس حسین، کوکب توست تو مریم دو مسیحی که شد جدا سرشان مسیح بوسه گذارد به زخم پیکرشان کسی که برتوکنداشک خودروان ز دو عین بحق که هم به حسن گریه کرده،هم به حسین چرا که هست تمام وجود تو، حسنین گریستن به تو هم دین ما بود، هم دیْن تو با شهامت و صبرت، حسینی و حسنی حسینی و حسنی، نه، تمامِ پنج تنی ولادت تو خبر از محرم آورده به درگهت سر تسلیم، عالم آورده به پیشگاه تو تعظیم، مریم آورده نه، در حضور تو مردانگی کم آورده به پیش سیل بلا کوه محکمی زینب زنی و سرور مردان عالمی زینب الا سلام خداوند بر سرآغازت چهل عروج ز خود تا خداست پروازت به هر خطابه هزاران هزار اعجازت سر حسین به بالای نی، سرافرازت اسارت تو کمال شهادت شهداست خطابه‌های تو رمز سعادت شهداست تو آسمان جلال کرامتی زینب تو پاسدار مقام امامتی زینب تو مادر شهدا تا قیامتی زینب قدت خمید، ولی راست قامتی زینب چه می‌شود ز کرم ای محیط صبر و رضا که نخلِ «میثم» آلوده را کنی امضا؟
باید دوباره خلقت پیغمبری چنین آرد ز کعبه بنت اسد حیدری چنین بخشد خدا به ختم رسل کوثری چنین کز دامنش ظهور کند دختری چنین فخررسول وفاطمه "زِینِ اَب"ست او امّ الکتاب صبر و رضا، زینب ست او بَدرُ المنیر و شمس ضُحای علی ست او بعد از بتول عقده گشای علی ست او یادآور صدای رسای علی ست او آیینه تمام نمای علی ست او گفتار وحی در سخنش آفریده اند یا صورتی ز پنج تنش آفریده اند این مریم مقدس طاهاست، زینب است این یادگار ام ابیهاست، زینب است این نورچشم حضرت زهراست،زینب است این افتخار عصمت کبراست، زینب است دروصف اومن آنچه بگویم شکست اوست آثار بوسه های علی روی دست اوست زینب که لحظه هاست همه یادواره اش زینب که سال هاست سراسر هزاره اش زینب که دل برد ز پیمبر نظاره اش زینب که خلقت است مطیع اشاره اش زینب که با صدای علی حرف می زند در شهر کوفه جای علی حرف می زند این است بانویی که پیام آوری کند هنگام خطبه معجزه حیدری کند یک عمر بر حسین و حسن مادری کند با دست بسته بر اسرا رهبری کند باران رحمت است که ریزد ز ابر او دین زنده از قیام حسین است و صبر او ای در تن مطهر تو جان پنج تن ایمان تو حقیقت ایمان پنج تن از کودکیت شمع شبستان پنج تن چشم تو آبیار گلستان پنج تن یادآور تکلم زهرا بیان توست اعجاز ذوالفقار علی در زبان توست حیدر ثنات گفته که این حیدر من است کوثر دعات کرده که این کوثر من است خون حسین گفته پیام آور من است قرآن دهد شعار که احیاگر من است صبر و رضا به مادری ات کرده افتخار خون خدا به خواهری ات کرده افتخار ایثار و صبر جمله ای از مکتب تواند آیات نور گوهر لعل لب تواند تو آسمانی و شهدا کوکب تواند بالای نیزه محو نماز شب تواند بسیار زن که صابر و نستوه بوده است کی مثل تو "رَأیتُ جَمیلا" سروده است بر شکر قتلگاه تو از داور آفرین بر استقامت تو ز پیغمبر آفرین بر ذوالفقار نطق تو از حیدرآفرین بر خطبۀ دمشق تو از مادر آفرین وقتی شدی به کوفه پیام آور حسین لبخند فتح زد به سر نی سر حسین از حنجر حسین تو، خنجر شکست خورد با خطبه تو خصم ستمگر شکست خورد تنهایی و ز، صبر تو لشکر شکست خورد طغیان وظلم تا صف محشر شکست خورد تو یک تنه تمام سپاه ولایتی حق است اینکه دختر شاه ولایتی پیغمبر حسین تویی با خطاب فتح نازل به سینه ات شد از اوّل کتاب فتح گردیده امّتت سپه بی حساب فتح روی تو شد به برقع خون آفتاب فتح "میثم" هماره با تو مگر گرم گفتگوست کز معجز تو بار مضامین به نخل اوست 👆 سزد چو فاطمه مصداق کوثرش خوانم که او به فاطمه آیینۀ تمام نماست محمد و علی و فاطمه، حسین و حسن جمال انورشان در جمال او پیداست هنوز شیر ننوشیده چشم نگشوده به سینه‌اش طپش قلب سیدالشهداست مرا چه زهره که گویم ثنای دخت علی خدا گواست که اوصاف او کلام خداست مقام یذهب عنکم گرفت این دختر یقین کنید که قرآن به عصمتش گویاست نماز شب به نماز شبش نماید فخر دعا به هر نفس او نیازمند دعاست خجسته چهرۀ او مصحفی به چشم حسین چه مصحفی که پرازآیه‌های کرب و بلاست چه دختری که وجودش همیشه زین اب ست چه زینبی که بلاها به چشم او زیباست زبان حیدریش کار ذوالفقار کند خطابه‌های بلندش به شام و کوفه گواست به صبر و همت و ایثار و اقتدار و کمال اگر حسین دگر خوانمش رواست رواست خدا جلال و، محمد کمال و، فاطمه زهد علی خصال وحسین آیت وحسن سیماست چنان که یک دم او بی حسین ممکن نیست یقین کنید که بی او حسین هم تنهاست جمیل دیدن سیل بلا به دیدۀ او گواه فوق جلالش ز مریم عذراست سرور سینۀ مریم وجود عیسی بود مدال سینۀ او داغ هیجده عیساست نظام دین بود از گیسوی پریشانش «هزار نکتۀ باریک‌تر ز مو اینجاست» ز شعله نفس زینب است تا صف حشر حرارتی که ز خون حسین در دل‌هاست قسم به دین خدا می‌خورم که دین خدا به صبر زینب و خون حسین پا بر جاست خطابه‌اش همه آیات وحی و تفسیرش نیازمند هزاران قصیدۀ غراست سر بریدۀ فرزند فاطمه می‌گفت که خون پاک مرا خطبۀ تو آب بقاست امین وحی بیا و به اهل کوفه بگو که این صدای خداوندگار بی همتاست زبان شکر گشودن کنار مقتل خون خدا گواست که فوق مقام صبر و رضاست به موج خون تن صدپاره راگرفت به دست که ای خدا بپذیر این یگانه هدیۀ ماست شبی نشد که نماز شبش رود از دست که لحظه لحظۀ شب‌هاش لیله الاحیاست الا قیام تو قد قامت قیام حسین تویی که قامت دین با قیامتت شد راست تویی که خطبۀ شامت یزید را لرزاند توییکه شام زنطقت به خصم شام عزاست تویی که هر نفست یک خطابۀ پر شور تویی که هر قدمت یک قیام عاشوراست اگر که فاطمه خوانندت از جلال درست اگر به غیر حسینت مثل زنند خطاست جمال روح فزایت بهشت روح علی نگاهت از دل پاک حسین عقده گشاست هنوز حنجره‌ات را طنین صوت علی است اگر چه گوش دل اهل کوفه ناشنواست حسین بر سر
نی گوش، پای خطبۀ تو سر بریدۀ او مجلس تو را آراست حسین کعبه و حج تو دور او گشتن صفا و مروۀ تو قتلگاه و طشت طلاست من و ثنای شما خانواده یا زینب هزار شکر که طبعم هماره وقف شماست کدام رتبه از این به که سال‌ها “میثم” فقط برای شما خاندان مدیحه سراست