eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.8هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
۳ (دم بازاری حضرت ام کلثوم س) ‏(زمینه۱۴) ‏۱ ز داغ ام کلثوم(خونین بود دل ما)۲ رفته ز دار دنیا(دخت ام ابیها)۲ گشتیم ما به غم یار باشیم همه عزادار بهر ام کلثوم۲ ‏۲ او دیده داغ جد و(جانسوز داغ مادر)۲ با تیغ کینه دیده(شکسته فرق حیدر)۲ گشتیم ما به غم یار باشیم همه عزادار بهر ام کلثوم۲ ‏۳ مسموم تا حسن شد(از ظلم و جور همسر)۲ لخت جگر بدیده(در تشت از برادر)۲ گشتیم ما به غم یار باشیم همه عزادار بهر ام کلثوم۲ ‏۴ آن دم که ام کلثوم(عازم سوی بقا شد)۲ جاری سرشک ماتم(از چشم ماسوا شد)۲ گشتیم ما به غم یار باشیم همه عزادار بهر ام کلثوم۲
۱ (حضرت ام کلثوم س) بنت دوم فاطمه و علی مظلوم،بوده ام کلثوم شیعه غرق ماتم،گردیده از این غم آن که دیده ماتم نبی و مادرش را،هجر پدرش را شیعه غرق ماتم،گردیده از این غم داغ حسن و نهضت خونین حسین را،دیده آشکارا شیعه غرق ماتم،گردیده از این غم الحال سفر کرده از این جهان فانی،سوی دار باقی شیعه غرق ماتم،گردیده از این غم کز ماتم او شیعه دلش ز غم کباب است،اندر التهاب است شیعه غرق ماتم،گردیده از این غم زمینه:کافی
۱ (ذکر حضرت ام کلثوم س) ای دخت شه مردان،محرومه ی مظلومه وی یاور مغمومان،محرومه ی مظلومه مشهور تو بر امِّ،کلثوم به دورانی دخت سرور نِسوان،محرومه ی مظلومه با خواهر خود زینب،در کرب و بلا بودی با ناله و با افغان،محرومه ی مظلومه دیدی تو برادرها،گشتند شهید از کین از جور جفاکاران،محرومه ی مظلومه تن های شهیدان را،دیدی تو به روی خاک همچون ورق قرآن،محرومه ی مظلومه تو جسم حسینت را،بی غسل و کفن دیدی بر خاک بلا غلتان،محرومه ی مظلومه در کوفه و شهر شام،بس طعنه و بس دشنام بشنیدی از آن دونان،محرومه ی مظلومه یا رب به حقِ زهرا،بخشای مقدم را گفتا به دل سوزان،محرومه ی مظلومه زمینه:ای تشنه لب عطشان،مظلوم حسینم وای
۱ (حضرت ام کلثوم س) دخت حیدر که بود ام کلثوم از جهان رفته با حال مغموم دیده او اندر این دار دنیا رحلت جد خود مصطفی را ماتم محسن و داغ زهرا درد هجران بابای مظلوم بعد این چار داغ مکرر تیرباران شد از او برادر مجتبی اولین پور حیدر کاو به زهرا جفا گشته مسموم کربلا رفته با نور عینش نور چشمان زهرا حسینش کشته دیده شه عالمینش آن که سوم امام است و معصوم با اسارت سوی شام ویران بردنش از جفا قوم عدوان همره زینب و جمع طفلان ابتلاها بدید ام کلثوم زمینه:هر شب جمعه زهرای اطهر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. وقت عشق است چشم تر بدهيد شمع ها مژده ي سحر بدهيد كار دل گير يك نگاه شماست بر مناجات من اثر بدهيد از شلوغي شهر بيزارم كوچه ها فرصت گذر بدهيد دوست دارم به اوجتان بپرم بي قرارم كه بال و پر بدهيد مي نشينم كنار در بي تاب تا به پاهاي من خبر بدهيد راه باز و مسير بي خطر است توشه بردار موقع سفر است سفري تا ديار دلبرها تا زمين بهشت پرورها آسماني ترين شديم اينجا پا به پاي پر كبوترها خانه ها را ببين همه از دم شاخه ي ياس روي سر درها اين مدينه است شهر پاك و زلال چشمه سار تمام كوثرها اين مدينه است مركزيت نور تربت قبر چهار حجت نور يك زيارت كنار ابر بهار يك بقيع است و زائران بسيار بال هاي فرشته ها فرش است قدري آهسته تر قدم بردار يك قدم بيشتر نمانده ولي به در بسته خورده ايم انگار از همين جا دخيل مي بنديم پشت اين پنجره همين ديوار مگر امشب شب ولادت نيست شمع روشن كنيد دور مزار ذات غيب خدا شده ظاهر در جمال محمد باقر آمدي اي امام پنجم ما آمدي اي يگانه بي همتا برف ها آب شد زمين خنديد از بهار تو اي گل زيبا علم را آمدي كه بشكافي مثل كشتي به سينه ي دريا تا ابد آسمان آبي تو مي زند سايه بر سر دنيا تو در اين صفحه هاي خالي دل نقش ها مي زني به رنگ خدا جوهر بندگي است در قلمت غير توحيد نيست در قلمت اي به دوشت هميشه رايت علم در بيان تو واقعيت علم روي منبر كه درس مي دادي زير دِيْن تو رفت نهضت علم روز اول به اذن حضرت حق شاهكار تو بوده خلقت علم عقل ما قد نمي دهد هرگز به مقام تو اي حقيقت علم بي فروغ تو مي رود از دست همه ي اعتبار دولت علم تا كه نور كلام تو جاري است گلشن دين هميشه گل كاري است اي سرآغاز ناب ماه رجب وي شروع كتاب ماه رجب با غروب جمادي الثاني سر زدي آفتاب ماه رجب اشك هاي تو لحظه ي ميلاد شده عطر و گلاب ماه رجب عكسي از حسن كبريا هستي جاي تو قلب قاب ماه رجب يك مناجات بر لبم بنويس در شب مستجاب ماه رجب در هواي خدا رهايم كن بيشتر با خود آشنايم كن تو كه بر چشم خلق جا داري نوري و جلوه ي خدا داري شاخ شمشاد حضرت سجاد ريشه در باغ هل أتي داري ثمر نخل احمدي كه نسب ز حسين و ز مجتبي داري پسر سيد البكاء هستي سرگذشتي پر از بلا داري يادگاري ز لاله هاي عطش بر دلت داغ كربلا داري تو غروب سپيده را ديدي عمه ي قد خميده را ديدي همه جا گرد غصه پاشيدند با سر تيغ و نيزه گل چيدند دست هاي سياه بر سر تو سنگ هاي كبود باريدند چشم هايي كه گريه مي كردند سيلي و تازيانه مي ديدند مردم كوچه ي يهودي ها دور سرها مُدام رقصيدند بي ابوالفضل كودكان يتيم روي خشت خرابه خوابيدند اين همه غم كه بر سرت آمد كودكي تو را رقم مي زد ....................................................
. بیا به پای دل خود سفر کنیم امشب ز کوچه های مدینه گذر کنیم امشب خدا به زین عبادش عطیه ای بخشید بیا تمام جهان را خبر کنیم امشب بیا سلام و درود و تهیت خود را نثار این پدر و این پسر کینم امشب در آسمان ولا مهر و مه هم آغوشند بیا نظاره شمس و قمر کنیم امشب دگر به دیدن باغ بهشت حاجت نیست اگر به باغ ولایت نظر کنیم امشب برای این که بگیریم عیدی از زهرا سزد ارادت خود بیشتر کنیم امشب بپاس مقدم دریا شکاف علم و کمال ز اشک شوق نثارش گهر کنیم امشب شب ولادت او در مدینه جشنی نیست بیا زغربت او دیده تر کنیم امشب تمام فرصت ما وقف خدمت بر اوست چه حاجت است که کار دگر کنیم امشب اگر که چشمه ای از معرفت شود پیدا نهال مهر ورا بارور کنیم امشب کنار خرمنی از عشق او بیا بنشین که فکر توشه راه سفر کنیم امشب بگو به خلق (وفائی) ز جای برخیزد لباس خدمت بر او به بر کنیم امشب ✍ ...................................................
. ای پنجمین امام، یا باقرالعلوم بر رفعتت سلام، یا باقرالعلوم بر علم مصطفی باب تو بود باب وآن خانه را تو بام، یا باقرالعلوم در بزم تشنگان، از باده‌های فضل پرگشته از تو جام، یا باقرالعلوم با احتجاج تو، اسلام آورد ترسا به کوه شام، یا باقرالعلوم خود راسخون علم، تعلیم دیده‌اند نزد تو ای امام، یا باقرالعلوم هم حوزه‌های علم، هم حلقه‌های درس گیرند از تو وام، یا باقرالعلوم مهر تو از ازل، نور تو تا ابد فیضت علی الدوام، یا باقرالعلوم در بزم علم و دین، پیوسته می‌رود نامت به احترام، یا باقرالعلوم ای حضرت کریم ای فضل تو عمیم وی رحمت تو عام، یا باقرالعلوم قرآن ناطقی، عین الحقایقی ما جمله تشنه کام، یا باقرالعلوم خورشید شیعه‌ای، زهرا ودیعه‌ای ظل تو مستدام یا باقرالعلوم
‍ ‍ میلاد با سعادت امیرالمؤمنین‌ الحیدر حضرت علی ع علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که میتواند که بسر برد وفا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنائی بنوازد و آشنا را @navaye_asheghaan
۱ (حضرت ام کلثوم س) ام کلثوم تا،رفت از این جهان پر ز خونابه شد،دیده ی شیعیان تسلیت تسلیت،یا امام زمان آن که بعد از نبی،دیده با چشم خود محسن اندر بر،مادرش داده جان تسلیت تسلیت،یا امام زمان دیده زهرا شهید،شد ز جور عدو فرق حیدر شکافت،از جفای خسان تسلیت تسلیت،یا امام زمان او بدیده حسن،جگرش را به تشت در فراق حسین،شد در آه و فغان تسلیت تسلیت،یا امام زمان از غم خواهرش،زینب دلغمین هر زمان یاد کرد،اشک او شد روان تسلیت تسلیت،یا امام زمان ای خدایا حق،ام کلثوم کن حاجت ما روا،بگذر از دوستان تسلیت تسلیت،یا امام زمان زمینه:همه جا کربلاست،همه جا نینواست
. یا اباصالح المهدی شَعرِ من، خورده گره با شِعر های انتظار " لَیتَ شِعری... " هست پیوسته به لبهایم شُعار حافظِ اسرارِ ربّ الْعالَمین! یَابنَ الْحَسَن! از قَدَم هایت کَرَم کُن بر نگاهم یک غبار یک غبارِ گام ِ تو دریایی از بَرْکَت بُوَد گَردی از خاکِ قَدَم های تو گنجِ بی شمار هر که رَه‌پوی رهی غیر از تو شد گمراه شد یا سَبیلَ اللّه! گردد رهنوردت رستگار این کلاغِ روسيَه، با کیمیایت آشناست گر بخواهی تو برایت می‌شوم مُرغِ هزار هرچه گوییم از تو هستی اهل آن و فوق آن دُرّ دُردانه به دورانی تو در این روزگار تو امام و مُرشد و هادیّ و مولای منی لطف کردی نوحْ وارانه مرا کردی سوار معترف هستم به اینکه تو کَس و کار منی " وَ هُوَ عَهْدي اِلَیكَ... " ای ولیّ كردگار! " اِنّ وَعدَ اللّهِ فيكَ حَق... " بُوَد ايمان من گر بدم، اما به عهدم با تو هستم استوار بذلِ جان و مال و اهل و آنچه دارم در رهت از ازل باشد مرا تا پای جان، با تو قرار تا نیفتم زیر پاهایت به هنگام ظهور... بی قرارم، بی قرارم، بی قرارم، بی قرار ✍ سه شنبه ۲۷ دی ۱۴۰۱ . (عج) فکری برای وضع بد این گدا کنید باشد قبول من بدم اما دعا کنید هر کار می کنم دلم احیا نمی‌شود قرآن به نیت من بیچاره وا کنید بی دردی‌است دردِ من در به در شده بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید برگشته‌ام به سوی شما ایها العزیز در خیمه‌گاه خویش مرا نیز جا کنید بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟ قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید در پشت خانه‌ی تو نشستن مرا بس است اصلا که گفته حاجت من را روا کنید؟! یابن الحسن به حرمت شاه نجف مرا آماده‌ی ورود به ماه خدا کنید لطفی کنید، با همه‌ی رو سیاهی‌ام در راه زینبیه سرم را جدا کنید عمری‌است بنده‌ی سر کوی رقیه‌ام اهل زمانه کفر مرا بر ملا کنید بابایم آمده ز سفر یاری‌ام کنید اهل خرابه نافله ها را رها کنید تا که نفهمد او سر گیسوی من چه شد یک مقنعه برای سرم دست و پا کنید این پهلوی شکسته مرا زجر می دهد قدری کمک کنید مرا جا به جا کنید محمد جواد شیرازی✍ . @navaye_asheghaan
. (عج) برایت از فرج خواندیم و این از روی عادت نیست دعا کردن برای تو مگر اصل روایت نیست تویی که انتظارت افضل الاعمال آدمهاست بدون انتظار تو عبادتها عبادت نیست برای ظالمان و کافران و ثروت اندوزان مگر ای حجت حق،بودنت اتمام حجت نیست؟ سلاحی نیست غیر از اشک در دستان ما اما نمیدانم چرا در این دعا ها استجابت نیست گناه آنقدر ما را در سیاهی ها فرو برده ست که حسی در وجود ما بجز حس خجالت نیست سپیدیهای مویم بارها خاطر نشان کردند که وقتی موسم دیدار میآید که فرصت نیست خدای مهربان هم در فرج تعجیل خواهد کرد به شرطی که ببیند در دل ما سوء نیت نیست چه دردی می کشی از این که زاهدها ریا کارند چه آهی میکشی از اینکه شیخی مثل بهجت نیست احمد علوی✍ . مناجات (عج) باز هم از عمل خویش به دل غم دارم خسته از این همه آلودگی و تکرارم دل من تنگ برای همه شد الا تو وای از تیرگی این دل بی مقدارم معصیت کرده مرا دور ز تو ، می دانم پر شده نامه ی من از گنه بسیارم نامه ام اشک تو را باز درآورده...ببخش وای بر من که همیشه سر تو سربارم مهربان تر ز خودت در همه ی عالم نیست با همه تیرگی ام سوی شما رو آرم یک نظر کن که من از دست خودم خسته شدم بی نگاه تو اثر نیست بر استغفارم من اسیر غم دنیا شده ام کاری کن تا رها گردم از این زندگی غم بارم هر که دور از سر کوی تو شده خوار شده نده غیر از خودت آقا به کسی افسارم با همه پستی من دست مرا می گیری ای فدای تو و بخشیدن تو دلدارم سمت نوکریت را به دو عالم ندهم فخرم این است که من نوکر این دربارم شاعر : مجتبی قاسمی✍ . مناجات (عج) گریز به روضه كربلا (ع) حالم به حال عبد مُکَدَّر نمی خورد وضعم به وضع بنده ی مضطر نمی خورد نفرین به من که اشک دُرُستی نریختم این گریه ها به درد من آخر نمی خورد عاشق به عشق یار ز اغیار می بُرد عاشق غمی به جز غم دلبر نمی خورد اقدام کرده‌ام بپرم بارها..،نشد بال و پرم به بال کبوتر نمی خورد در می زنم رئوف..،جواب مرا بده در می زنم رئوف..،مگر در نمی خورد؟! اصلاً قد و قواره ی من را نگاه کن باور بکن به بنده ی خودسر نمی خورد گرچه بدم ولی به علی دوست دارمت این لب قسم..،دروغ..،به حیدر نمی خورد ما را به جان حضرت زهرا قبول کن ما را قبول کن..،به کسی بر نمی خورد فرزند اگر که گیر بیفتد میان غم دستش به غیر دامن مادر نمی خورد بی حُبِّ فاطمه بخدا کارنامه ام مُهر امان وادی محشر نمی خورد در تشنگی به خاطرِ عطشانِ فاطمه یک جرعه آب خوش لب نوکر نمی خورد ️ ️ با چکمه روی سینه ی او پا نمی نَهَند لب تشنه را که نیزه به خوردَش نمی دهند بردیا محمدی✍ @navaye_asheghaan
۱۱ (حضرت ام کلثوم س) دخت زهرا کلثوم،تویی پاک و معصوم بین زن ها هستی(همچو زینب مظلوم)۲ تو سراپای وجودت همه زینب هستی در سپهر دین و قرآن تو چو کوکب هستی گل زهرا کلثوم یا کلثوم یا کلثوم۲ نور عینی کلثوم،با حسینی کلثوم زان همه ماتم در(شور و شینی کلثوم)۲ دختر دختر پیغمبر اکرم هستی تو به اسرار گل فاطمه محرم هستی گل زهرا کلثوم یا کلثوم یا کلثوم۲ جان فدای غم تو،سوزم از ماتم تو بهر یاری حسین(بوده هم و غم تو)۲ رفتی و راحت از این رنج و ستم ها گشتی ای گل فاطمیون عازم عقبی گشتی گل زهرا کلثوم یا کلثوم یا کلثوم۲ همره اهل حرم،بوده ای کرب و بلا همچنان خواهر خود(دیده ای رنج و بلا)۲ نانجیبان چو صدای کمکش بشنیدند همه گل های حسین بن علی را چیدند گل زهرا کلثوم یا کلثوم یا کلثوم۲ دیده ای کرب و بلا،گل ام لیلا از ستم های عدو(شده اربا اربا)۲ دیده ای قامت خم گشته ی مولی بانو رفت حسین تا به کنار پسرش با زانو گل زهرا کلثوم یا کلثوم یا کلثوم۲ دیدی بر دست پدر،لب عطشان اصغر غرق خون قنداقه(شده پاره حنجر)۲ دیده ای که ز خجالت پدرش آب شده تیر زد حرمله و کودک او خواب شده گل زهرا کلثوم یا کلثوم یا کلثوم۲ ای گل خیر الناس،غربتت شد احساس تا که از صدر زین(زمین افتاد عباس)۲ دشمن از جور و ستم فرق ورا بشکسته چشم عباس ز تیر ستمش شد بسته گل زهرا کلثوم یا کلثوم یا کلثوم۲ دیده ای در غربت،پسر فاطمه را کربلا حس کردی(درد و رنج همه را)۲ بین گودال سر پاک حسین ببریدند بعد از آن هلهله کرده همگی خندیدند گل زهرا کلثوم یا کلثوم یا کلثوم۲
۱۲ (حضرت ام کلثوم س) ای گل گلشن،خاتم المرسلین دخت زهرایی و،امیرالمؤمنین ای گل گلزار ولا کلثوم یاوری بر خون خدا کلثوم حضرت کلثوم۴ یاد دشت جنون،گرچه جان بر لبی یاد آن غرق خون،همچنان زینبی با دل خون رفتی از این دنیا منتظر از بهر تو شد زهرا حضرت کلثوم۴ در دل ما همه،بزم ماتم توست همه عمر کار ما،گریه در غم توست همه عالم شد در غمت گریان بر تو نالانیم با دل سوزان حضرت کلثوم۴ تو با اهل حرم،دیده ای کربلا شده با تو عجین،رنج و درد و بلا با وجودی که غربتش دیدند همه گل های او ز کین چیدند حضرت کلثوم۴ دیده ای غرق خون،گل لیلا شده پیکر پاک او،اربا اربا شده گل او را از شاخه اش چیدند دور جسم او همه خندیدند حضرت کلثوم۴ دیده ای تو حسین،قامتش خم شده به کنار علی،صبر او کم شده دیده ای مولی خونجگر گشته یوسف زهرا بی پسر گشته حضرت کلثوم۴ روی دست حسین،دیده ای اصغرش غرق خون پیکرش،پاره شد حنجرش حرمله زد از رو به روی او تیر سه شعبه بر گلوی او حضرت کلثوم۴ دیدی عباس تو،شد قلم دست او شد فدایی دین،همه ی هست او دیده ای تو ای گل خیر الناس روی خاک افتاد پیکر عباس حضرت کلثوم۴ دیده ای دشمنش،حرمتش را درید سر پاک حسین،را ز کینه برید دیده ای تو با جگر سوزان پیکر او زیر سم اسبان حضرت کلثوم۴
۱۰ (حضرت ام کلثوم س) ای نور دل زهرا(دخت علی کلثومی)۲ در بین همه زن ها(چون زینب مظلومی)۲ تو گل گلشن آل عبایی دختر فاطمه خیر النسایی سفیر کربلا یا ام کلثوم۲ همراه گل زهرا(در کرب و بلا بودی)۲ با اهل حرم بانو(در رنج و بلا بودی)۲ دیده ای گل های باغ مدینه در کربلا شده پرپر ز کینه سفیر کربلا یا ام کلثوم۲ دیدی که علی اکبر(رفته به سوی میدان)۲ دنبال علی اکبر(گردیده حسین گریان)۲ دیده ای گل باغ ام لیلا از ظلم و کینه گشته اربا اربا سفیر کربلا یا ام کلثوم۲ دیدی تو علی اصغر(بر دست پدر جان داد)۲ در راه پدر اصغر(جان با لب عطشان داد)۲ دیدی بر روی دست بابا اصغر از تیر حرمله شد پاره حنجر سفیر کربلا یا ام کلثوم۲ دیدی تو به دشت خون(ای دختر خیر الناس)۲ در علقمه از کینه(شد نقش زمین عباس)۲ در علقمه دستش از تن جدا شد جانش در راه دین حق فدا شد سفیر کربلا یا ام کلثوم۲ دیدی که حسین تو(بی یاور و تنها شد)۲ دیدی که غریب مانده(اشک تو چو دریا شد)۲ دیدی همه سوی مقتل دویدند سر پاک حسینت را بریدند سفیر کربلا یا ام کلثوم۲ دیدی که عدو از کین(آتش زده بر خیمه)۲ پیکر به روی خاک و(سرها همه بر نیزه)۲ دیدی حسینت از کینه ی عدوان پیکرش شد پامال سم اسبان سفیر کربلا یا ام کلثوم۲
۱۳ (حضرت ام کلثوم س) دخت علی رشیده ام کلثوم واویلا واویلا رفت از جهان غمدیده ام کلثوم واویلا واویلا شور عزای دیگری به پا شد واویلا واویلا از داغ او مدینه کربلا شد واویلا واویلا همگام زینب رنج و غم بدیده واویلا واویلا بر روی نی هجده سر بریده واویلا واویلا تا آخر عمرش به شور و شین بود واویلا واویلا یاد گلان پرپر و حسین بود واویلا واویلا او همچو زینب دیده کربلا را واویلا واویلا داغ برادر سر به نیزه ها را واویلا واویلا در کربلا گویم چه ها کشیده واویلا واویلا او دیده اصغر حنجرش بریده واویلا واویلا او اربا اربا دیده اکبرش را واویلا واویلا غلتیده در خون جسم بی سرش را واویلا واویلا او دیده دستان ز تن جدا را واویلا واویلا در علقمه حافظ خیمه ها را واویلا واویلا او دیده پرپر از جفا گل یاس واویلا واویلا نقش زمین دیده دو دست عباس واویلا واویلا او دیده پیکری به خون تپیده واویلا واویلا شمر از ستم سر حسین بریده واویلا واویلا او دیده آتش زد عدو به خیمه واویلا واویلا سر برادر دیده روی نیزه واویلا واویلا او دیده اشک و ناله ی یتیمان واویلا واویلا او دیده کعب نی زدند به طفلان واویلا واویلا او دیده زخم زینبش نمک خورد واویلا واویلا از کربلا تا شام غم کتک خورد واویلا واویلا او کربلا و کوفه دیده و شام واویلا واویلا سنگ ستم زخم زبان و دشنام واویلا واویلا
۱۶ (حضرت ام کلثوم س) زد شرر به جان ها،داغ ام کلثوم بوده همچو زینب،او غریب و مظلوم راحت شده از غم ها رفته او سوی زهرا وای من از این غم۲ می رود ز دنیا،نور چشم زهرا در سوگ غم او،شد مدینه غوغا بزم ماتمش برپاست در جنان غمین زهراست وای من از این غم۲ دیده همچو زینب،سوز کربلا را خونجگر کشیده،رنج و ابتلا را دیده کربلا غوغاست پرپر همه ی گل هاست وای من از این غم۲ او غریب و تنها،دیده نور عینش دیده روز عاشور،غربت حسینش گل ها همه شد چیده سرها شده ببریده وای من از این غم۲ دیده اکبرش را،گشته اربا اربا با پیکر صد چاک،در خون گل لیلا زین مصیبت و ماتم قامت حسین شد خم وای من از این غم۲ زین همه مصیبت،قلب او کباب است دیده تشنه ی آب،کودک رباب است دیده غرق خون اصغر همچو گل شده پرپر وای من از این غم۲ دیده ای که دستی،بر روی زمین است با عمود آهن،بشکسته جبین است یار مؤمنین عباس شد فدای دین عباس وای من از این غم۲ دیده ای حسین و،آن وداع آخر رفتن به میدان،گریه های خواهر دیده ای دل سوزان رفت حسین سوی میدان وای من از این غم۲ دیده ای حسینت،از فرس فتاده شد نقش زمین و،از نفس فتاده شمر دون دلش بشکست روی سینه اش بنشست وای من از این غم۲ دیده ای که قاتل،خنجرش کشیده از قفا سرش را،شمر دون بریده افتاده حسین بر خاک غرق خون تن صد چاک وای من از این غم۲