#امام_رضا_ع_شهادت
از قصر بيرون زد، عبا روى سرش بود
در احتضار انگار جسم مضطرش بود
دور و برش "گريه كنى" اصلاً نيامد
اى كاش پيش اين برادر، خواهرش بود
ازبس زمين افتاد و ازبس غَلت مىخورد
وقت گذر خاكىِ خاكى پيكرش بود
دستش به پهلو بود و مشكل راه مىرفت
خيلى در اين ساعات، يادِ مادرش بود
با اينكه دربِ حجرهاش را بست اَباصَلْت
امّا جوادش آمد و دور و برش بود
شكرخدا سر روى دامان پسر داشت
وقت سفر گريانِ جدّ اطهرش بود
وقتى حسين از روى اسب افتاد بر خاک
وقتى كه با زانو كنار اكبرش بود
در بين مقتل يك على افتاد، اما...
حالا صد و ده تا على دور و برش بود
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@navaye_asheghaan
به #شورای_ننگین_سقیفه
ابلیس، سامری شد و گاوِ سقیفه را
در غیبت نبی، عَلَمِ اختلاف کرد
لعنت به آنکه راه چنین مستقیم را
با ردّ پای خویش، پُر از انحراف کرد
✍ #رضا_قاسمی
@navaye_asheghaan
#امام_رضا_ع_شهادت
چه غریبانه غریب الغربا را کشتند
با دل زار، معین الضعفا را کشتند
آه ای اهل خراسان! همه خون گریه کنید
که ولی نعمت و مهمان شما را کشتند
این خبر را به مدینه ببر ای باد صبا
هشتمین بضعهی پیغمبر ما را کشتند
خواهرش زنده اگر بود، از این غم میمرد
بین یک حجرهی در بسته رضا را کشتند
از عبایی که سرش بود، غلامش فهمید_
آخر آن نورِ دلِ آلِ عبا را کشتند
مثل یک مار گزیده به خودش میپیچید
با چه زهری مگر آن نور هدا را کشتند؟!
صورتش را به روی خاک نهاد و میگفت:
چه غریبانه شه کرببلا را کشتند
جگر سوختهاش روضه برایش میخواند
با لب تشنه چرا خون خدا را کشتند؟!
ته گودال که با نیزه به پهلوش زدند
روی تل، عمهی مظلومهی مارا کشتند
پای رأس شهدا، بسکه کف و سوت زدند
سرِ بازارچهی شامْ اُسرا را کشتند
✍ #عبدالحسین_میرزایی
@navaye_asheghaan
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
دوباره عرض ِادب، عرض ِ احترام از دور
دوباره قسمت ما میشود "سلام از دور"
سلام حضرت سلطان، مرا نمیطلبی؟
ببین چقدر فرستادهام پیام از دور...
منی که دست بهسینه گذاشتم هرصبح،
سلام دادهام از روی پشتِبام، از دور!
اویس نیستم، اما نسیم رحمتِ تو
همیشه درد مرا داده التیام از دور
نگاه نافذ تو آهوی خیالِ مرا
به یک اشارهی کوتاه کرده رام از دور
بهرغم فاصله، گلدستههای تو انداخت
کبوترِ دلِ تنگ مرا به دام از دور
دلم هواییِ دیدارِ توست از نزدیک...
اگرچه لطفِ تو بودهست مستدام از دور
✍ #مجتبی_خرسندی
@navaye_asheghaan
#امام_رضا_ع_شهادت
درون حجرهی غربت، خدا خدا میکرد
کسی که عقدهی دل را به مرگ وا میکرد
شراره را نتوان با شراره کرد خموش
به غیر زهر، که او را ز غم رها میکرد؟!
رضا که هر نفسی داشت درد تازهتری
به زهر شعله برانگیز، مرحبا میکرد
نماز عید چه آورد بر سرش؟ که مدام
مثال فاطمه بر مرگ خود دعا میکرد
نیافت ساحل امنی به غیر موج خطر
میان لجّهی غم، هرچه دست و پا میکرد
چه جای زهر هلال؟ که بر شهادت او
غم مصاحبت قاتل، اکتفا میکرد
غریب و تشنه و تنها، بدن کبود از زهر
فتاده بود و به اجدادش اقتدا میکرد
چو شخص مار گزیده، به خویش میپیچید
چه زهر بوده و با جان او چها میکرد!
به هر نگاه که میبست و میگشود از درد
جواد، نور دل خویش را صدا میکرد
حدیث غربتش این بس که پای تابوتش
دویده قاتل و گریان، رضا رضا میکرد
خوشا شبی که "مؤيد" به یاد غربت او
به اشک و زمزمهی خود، عزا به پا میکرد
✍مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید
@navaye_asheghaan
|⇦•ای دو عالم حریمِ محترمت...
#قسمت_اول روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج عباس حیدرزاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
* السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِي وَ عَلَى آبَائِه…*
ای دو عالم حریمِ محترمت
من و لطف و عنایت و کرمت
*خودت رو امشب مشهد ببین، تو حَرَمِ امام رضا، از کدوم صحن وارد میشدی؟ از بابُ الرضا می اومدی؟ از بابُ الجواد می اومدی؟ صحن آزادی؟ صحن انقلاب؟ صحن جمهوری؟ صحن قدس؟ از هر کجا که واردِ حرم میشدی، امشب هم با پای دل وارد شو، برو کنارِ ضریح، نمی دونم پایینِ پا زیارت نامه میخوندی یا بالا سر، یا پیشِ روی مقدسِ امام رضا می ایستادی؟ امشب شبِ دلِ، عشق بازی کن، با مولات حرف بزن، امام رضا کسی رو دست خالی بر نمی گردونه....*
بس که آقا و مهربان هستی
دل آلودهام شده حرمت
جز تو اُلفت به کَس نمیگیرم
دلِ خود از تو پس نمیگیرم
خوشترین ذکرِ من حکایت توست
مدح تو، وصف تو، روایتِ توست
کس نگوید که من فقیر هستم
همه داراییام ولایتِ توست
*امید به این دارم اون لحظه ی آخرِ عُمرم بیایی، امید به این دارم شبِ اولِ قبرم بیایی، امید به این دارم اون لحظه ای که نامه ی اعمالم رو به دستم میدن بیایی..." وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ، إِذَا تَطَايَرَتِ الْكُتُبُ يَمِيناً وَ شِمَالًا " امام رضا فرموده اند: هر کس به زیارت من بیاد من در سه جا به داد او مى رسم و از هراسها و سختيها نجاتش مى دهم...
امشب با پای دل وصل شو به حرم امام رضا، بگو: آقاجان! من نتونستم بیام اما شما اسم من رو جزو زائرانتون بنویسید، امشب این دلت رو به پنجره فولادش گِره بزن...آقاجان!*
گرچه آلودهام ، اگر پَستم
به شما خانواده دل بستم
تو به چشمان بستهام نوری
تو به اُنسِ فقیر، مَسروری
در میانِ ائمۀ اطهار
بـه امامِ رئوف، مشهوری
تو به اُفتاده، بال میبخشی
تو نکرده سؤال، میبخشی
*هنوز زائر دردش رو نگفته دردش رو دوا میکنی...*
دل ما هر چه هست خانۀ توست
کوه غمهای ما به شانۀ توست
گر چه بار گناه آوردم
بـه حریمت پناه آوردم
#شاعر استاد حاج غلامرضا سازگار
*امام رضا به آیت الله بهجت رحمت الله علیه فرموده بود: اگه کسی به ما پناه بیاره ما ردش نمی کنیم... آهوی بیابان بهش پناه آوُرد ضامنش شد، به مرد صیاد گفت: من ضامنِ آهو میشم بذار بِره... اون شتر از قصاب خانه فرار کرد، صاحب شتر میگه یازده تا شتر بود من آوُرده بودم قصاب خانه یکیشون فرار کرد، از فاصله ی زیادی نمی دونم راه حرم رو از کجا بلد بود، یکسره دوید تا حرم، همون جا جلو پنجره فولاد زانو زد، گریه می کرد، امام رضا پناهش داد...
امشب تو هم به امام رضا بگو من دو ماه اشک ریختم، به من هم امشب پناه بده، بحق خواهرتون حضرت معصومه سلام الله علیها...*
آبروی من را نبر مولا
به همه گفته ام رضا دارم
تو رئوفِ همه رئوفانی
هیچ کس را زِ در نمیرانی
@navaye_asheghaan
roze_emam_reza_1.mp3
11.57M
|⇦•ای دو عالم حریمِ محترمت...
#قسمت_اول روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج عباس حیدرزاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یا امام رضـــــــــــا! اگر بناست که
لطف کسی به ما برسد
خدا کند فقط از جانب شما برسد
نخواه منت بیگانه بر سرم باشد
خوش است خیر همیشه از
آشنا برسد
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
|⇦•یابن شبیب! جد مرا...
#قسمت_پایانی روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج عباس حیدرزاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*امشب اومدیم برای غم های امام رضا گریه کنیم، اما خودِ امام رضا گریه کنِ ابی عبدالله است، خودش فرموده، اگه سفارش خودش نبود نمی گفتم، خودش فرمود:" یَا ابْنَ شَبِیب! إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْن" ای پسرِ شبیب اگه خواستی گریه کنی برای جد غریبِ ما گریه کن... اگه امشب اومدی برا امام رضا اما بگو: حسین!.... یَا ابْنَ شَبِیب! جد مارو کربلا با لب تشنه سر بریدن، یَا ابْنَ شَبِیب! جد مارو کربلا ذبح کردن...
ذبح کردن می دونید یعنی چی؟ یعنی کسی که داره نفس میکِشه سر از بدنش جدا کنن، کربلا چند نفر ذبح شدن، یکیش علی اصغر بود لبهاش به هم میخورد تیر به گلوش زدن" فَذُبِحَ الطِّفل مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" یکی هم عبدالله بن حسن، رو سینه ی امام حسین داشت گریه می کرد، حرمله تیر به گلوی عبدالله زد، اما یه ذبح دیگه ای هم داریم، این ذبح، ذبح معمولی نیست، ذبح از زیر گلو نیست، ابی عبدالله از قفا سرش رو بریدن...*
یابن شبیب! جد مرا بی هوا زدند
یابن شبیب! جد مرا با عصا زدند
*امام رضا دَم آخر عُمرش صدا زد: فرش هارو جمع کنید، آخه میخوام مثل جد غربیم حسین روی خاک ها جون بدم...*
يكي با نيزه اش از پشت ميزد
يكي با چكمه و با مُشت ميزد
خودم ديدم سنانِ بی مُروَّت
حسينم را به قصد كُشت ميزد
*ای حسین!...*
@navaye_asheghaan
roze_emam_reza_2.mp3
8.31M
|⇦•یابن شبیب! جد مرا...
#قسمت_پایانی روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج عباس حیدرزاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دل من گم شده گر پیدا شد
بسپارید امانات رضا
و اگر از تپش افتاد دلم
ببریدش به ملاقات رضا
از رضا خواسته بودم شاید
بگذارد که غلامش بشوم
همه گفتند محال است ولی
دلخوشم من به محالات رضا
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
❣﷽❣
🔘 #سینه_زنی_پیامبر_ص
🔘 #آقای_بنی_فاطمه
صل علی سیدنا المصطفی
خاتمه ی سلسله ی انبیا
رحمت محض خدا بخشش بی انتها
جان و دل مرتضی تاب و تب حضرت خیر النسا
نام بلندش به لب مجتبی
هستی خون خدا
ما کجا لطف زبانزد کجا
دل کجا دلبر و دلدار سرآمد کجا
تا نظر دوست بیوفتد کجا
سر کجا خاک قدم های محمد کجا
گرچه دو عالم همه در دایره ی حیدر است
گرچه علی از همه دنیا سر است
یک تنه یک لشکر است
فاتح بدر و جمل و خیبر است
حضرت حیدر خودش
گفته علی بنده پیغمبر است
🔘سلام آقا رسول الله
🔘پناهم یا رسول الله
🔘تمام هستی زهرا رسول الله
نگات مشکل گشایی کرد
چشات کار خدایی کرد
دلم رو گنبد خضرا هوایی کرد
حرمت محبوب خداوند چه آسان شکست
تا سر پیغمبر است سنگ حسودان شکست
هم دل و زهرا و هم گوهر دندان شکست
گرچه بلا پشت بلا می رسید
بار امانت به سر شانه خود می کشید
دیده این دهر دیگر مثل محمد ندید
او در این راه دین جان خودش را گذشت
بار سفر بست و رفت
عطرت قرآن خودش را گذاشت
چند سوایی گذشت
کوچه پر از نعره ی مردم شد و
صحبت آوردن هیزم شد و
ناله زهرا وسط همهمه ها گم شد و
آینه مصطفی زیر قدم ها شکست
چند سوایی گذشت بر سر سجاده ی خون بوتراب
چهره اش از خون سرش شد خزان
با همه ی غصه و اندوه و غم بی حساب
از قفس روزگار جان علی پر کشید
چند سوایی گذشت
زهر گریبان حسن را گرفت
قوت دستان حسن را گرفت
آه ولی داغ همان کوچه ها
جان حسن را گرفت
چند سوایی گذشت
رفت غریبانه به میدان حسین
با لب عطشان حسین
بی کفن افتاد به آغوش بیابان حسین
آه جدا شد سرش
آه دل خوهرش اشک روان از نظر دخترش
رفته به یغما همه ی پیکرش
دست سیاهی ربود از سرش امامه پیغمبرش
🔘تک و تنها حسین تو
🔘در این صحرا حسین تو
🔘لب تشنه لب دریا حسین تو
دل زینب به شور افتاد
برش از تن به دور افتاد
سری که عاقبت به زیر کنج تنور افتاد
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈