#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
ای اختر تابان قمرت باد مبارک
ای مادر ایران پسرت باد مبارک
ریحانۀ خیر البشرت باد مبارک
از خوبتران خوبترت باد مبارک
فرزند تو بر پنج قمر نور دو عین است
با نـام علی آینـهی روی حسین است
ای پیش رویت آینهی شمس ولایت
ای همسر و ای مادر دو رکن هدایت
امروز خدا کرده علی بر تو عنایت
رویش کند از آینهی غیب حکایت
گل بوسه بزن بر روی این گل پسر امشب
این جان حسین است که داری به بر امشب
این خوبترین گل زگلستان خلیل است
این آینهی حُسن خداوند جلیل است
این بر ملک و جن و بشر، پیر و دلیل است
بیمثل بدیل است، جمیل است، جمیل است
طوبای بهشت علوی این ثمر توست
تبریک که میلاد یگانه پسـر توست
زیبا پسر تو، پدر هشت امام است
در پنجم ماه آمده و ماهِ تمام است
این بر شهدا حامل خون است و پیام است
این حجّ و زکات است و صلات است و صیام است
بـا هـر نفسش نغمـۀ تکبیر مبارک
بر خال و خطش آیۀ تطهیر مبارک
ای نخل وجودت، ثمر یوسف زهرا
ای روی تو قرصِ قمرِ یوسف زهرا
ای پارهی قلب و جگر یوسف زهرا
ای یوسف زهرا، پسر یوسف زهرا
گلبوسهی شیـرینِ دعـا بـر دهن تو
آیات خـدا مـوج زده در سخن تو
ای با سخنت زنده شده جان ولایت
ای روح کتاب الله و ریحان ولایت
پیغامبر خون شهیدان ولایت
از اشک شبت، سبز گلستان ولایت
تو خون خدا در بدن خون خدایی
فریـادِ خروشـان تمــام شهـدایی
ای مرغ سحر مست مناجات شب تو
پیوسته دعا بوسه نهاده به لب تو
بال و پَرِ پروازِ دعا تاب و تب تو
ای وحی خدا بال زده در طلب تو
وصف تو شده زینت آیات شریفه
از متن مناجات تو داریم صحیفه
ای وجه تو بر وجه خدا منظر دیگر
سجادهی خاکت دل شب سنگر دیگر
مارا نَبُوَد غیر شما یاور دیگر
برما نگشودند جز این در، درِ دیگر
ما در دو جهان بندهی فرمان شماییم
در موج بلا، دست به دامان شماییم
رخسار تو هنگام دعا سورهی نور است
سروِ قدِ تو سبزتر از نخلۀ طور است
ما را همهجا با نفست فیض حضور است
بی روی تو گلزار جنان خانهی گور است
در دیدهی آن بنده که پاکیزه سرشت است
دامان بقیع تو بهشت است، بهشت است
تو حج و زکاتی و صلاتی و صیامی
تو یک تنه در شام بلا فاتح شامی
در گوشۀ ویرانهسرا عرشْ مقامی
آری تو امامی، تو امامی، تو امامی
هر چنـد که در ابـر، رخِ مـاه بگیرد
مـه چهرهگشایـی کند و ابـر بمیرد
ای جان دو عالم، همه عالم به فدایت
ای جن و بشر یکسره محتاج دعایت
ما دست گشودیم به دامان ولایت
«میثم» متحیّر که چه گوید به ثنایت
ما را چه رسـد نزد شمـا مدحسرایی
بهتر که گشاییم سویت دستِ گدایی
✍ #غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
ارادت به نام علی دارم و
پناهی به بام علی دارم و
دلی مست جامِ علی دارم و
مدال غلامِ علی دارم و
به این نوکری و ارادت خوشم
خوشم در هوایت نفس میکشم
دخیلم به موی تو یا بن الحسین
دو دستم به سوی تو یابن الحسین
من و آرزوی تو یابن الحسین
فدای عموی تو یابن الحسین
دخیلم دخیل ضریحی که نیست
پناه من خسته غیر از تو کیست
به نام ابالفضل راهم بده
نگاهی دمی بر نگاهم بده
ببین خسته جانم، پناهم بده
برات خلاص از گناهم بده
فدای تو و نام تو؛ یا علی!
رسیدم سر بام تو؛ یا علی!
تو که آمدی سجدهها پا گرفت
عبادت به لطف تو معنا گرفت
دعا با دعای تو بالا گرفت
دعای قنوت تو ما را گرفت
به یک ربّنایت حسینی شدیم
به لطف دعایت حسینی شدیم
تویی زینت ذکر و سجادهها
تویی مستی ناب این بادهها
تویی محور صبر آزادهها
رهایم نکن در دل جادهها
رهایم کنی راه گم میکنم
تو را گاه و بی گاه گم میکنم
شب ظلمت و غم به سر میرسد
زمان طلوع سحر میرسد
شبی از مدینه خبر میرسد
از این خاندان یک نفر میرسد
که بانی ایوان طلا میشود
مدینه خودش کربلا میشود
✍ #وحید_محمدی
@navaye_asheghaan
میلادیه امام سجاد علیه السلام
#السلام_علیک_یا_سید_الساجدین
قبل از تو عشق جرأت پیدا شدن نداشت
اصلا قنوت راه به تقوی شدن نداشت
هرگز نماز خلق تماشا شدن نداشت
قران بی کلام تو معنا شدن نداشت
با تو دوباره طلعت کوثر طلوع کرد
آیینه ی عبادت حیدر طلوع کرد
ای مقتدای گریه ی شب زنده دارها
دستت امید سفره ی هر چه ندارها
داریم از صحیفه ی تو سایه سارها
یادت نجات بخش هزاران هزارها
ای ابرها مطیع دعای غلامتان
باران چه قابل است به پای غلامتان
دنیا هنوز مثل تو عابد ندیده است
جبریل بال زیر قدومت کشیده است
با گریه هات نبض عبادت تپیده است
شیطان امید واهی اش از تو بریده است
ای خط به خط کتاب تو تفسیر بندگی
جاری ست با تو عطر مزامیر بندگی
دریایی و اسیر تلاطم نمی شوی
جز کوه سر به مهر تجسم نمی شوی
با خط کفر مست تفاهم نمی شوی
جز در قنوت نیمه شبت گم نمی شوی
پیشانی بلند تو سجاد بوده است
نامت همیشه زینت عبّاد بوده است
عرفان نسیم صبح ابوحمزه های تو
لبیک می رسید به هر ربنای تو
داوود جان گرفته ز لحن دعای تو
یک روز شاه می شود آخر گدای تو
حرف گدایی است ببین دست خالی ام
این اشک های شوقم و این خسته حالی ام
ای عشق بی حرم حرمت چشم های ما
خاک بقیع ناب ترین توتیای ما
بارانی است نذر تو حال و هوای ما
از غم ترک ترک شده بغض صدای ما
هر جا که صحبت از حرمت شد دلم شکست
تا حرف غربت از حرمت شد دلم شکست
معراج چشم عاشق ما جنت البقیع
تا بوده بوده قبله نما جنت البقیع
یک شعبه ای ز عرش خدا جنت البقیع
سایه نشین کرببلا جنت البقیع
غم در گلوی شیعه صریح است در بقیع
سنگ مزار جای ضریح است در بقیع
جز تو که در مقابل شعله امام شد
در فصل خون مسافر تکفیر شام شد
بر روی نیزه شاهد ماه تمام شد
چل سال اشک و ماتم تو مستدام شد
چل سال اشک ریخته با روضه های آب
چل سال یاد تشنگی کودک رباب
#امام_سجاد_علیه_السلام
#میلاد_امام_سجاد_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حسن_کردی
@navaye_asheghaan
#امام_سجاد علیهالسلام
#ترکیب_بند
🔹طواف نور🔹
سلامٌ علی آلِ طاها و یاسین
به این خلق و این خوی و این عزّ و تمکین
رخش مصحف فاطمه، حُسن، قرآن
پُر از «قدر» و «وَاللَّیل» و «وَالشَّمس» و «وَالتّین»
درود الهی بر آن خُلق نیکو
سلام محمّد بر آن خوی شیرین
نماز از خضوعش به پرواز آید
دعا از نفسهای او بسته آذین
به سجادهاش آسمان آورد سر
به ذکر دعایش خدا گوید آمین
سلام خدا بر خضوع و خشوعش
قیام و قعود و رکوع و سجودش
::
درود خداوند حَیّ جلیلش
به قدر و کمال و جمال جمیلش
عجب نیست در مسلخ عشق و ایثار
اگر بوسه بر دست آرد خلیلش
عجب نیست کز عرشۀ عرش اعلا
طواف آرد از چارسو جبرئیلش
سلاطین غلامش، خواتین کنیزش
طوایف مریدش، قبایل دخیلش
حَجَر شاهد عزت و اقتدارش
هشام بن عبدالملکها ذلیلش
بسا تخت شاهی فرو رفت در گل
کجا حاکم گِل شود حاکم دل؟
::
«هشام» استلام حجر تا نماید
در آن ازدحامِ خلایق نشاید
نه قدری که از وی شود قدردانی
نه کس بود تا کس بر او ره گشاید
به ناگاه دیدند آمد جوانی
که پیوسته او را حَجَر میستاید
گشودند حُجّاج از چار سو، ره
که آن شاهدِ حُسن یکتا بیاید
یکی خواست تا سر به پایش گذارد
یکی رفت تا جان نثارش نماید
یکی گفت نامش چه باشد هشاما!
- حسد را نگر- گفت: نشناسم او را
::
به ناگه «فرزدق» خروشید در دم
که: این است نجل رسول مُکَرّم!
تو چون میکنی در مقامش تجاهل؟
من او را بِه از خویشتن میشناسم
نماز است بی او گناه کبیره
ثواب است بی او خطای مسلّم
تعالیم اسلام از اوست جاری
قوانین توحید از اوست محکم
چراغیست بر قلۀ آفرینش
امام است بر جملۀ خلق عالم
سلام و رکوع و سجود است از او
قنوت و قیام و قعود است از او
::
امامیست کو را اُمَم میشناسد
کریمیست کو را کرم میشناسد
صفا، مروه، مسعی، حَجَر، حِجر، زمزم
طواف و مطاف و حرم میشناسد
بیابان مکه، منا، خیف، مشعر
سماوات و لوح و قلم میشناسد
زمین میشناسد، زمان میشناسد
عرب میشناسد، عجم میشناسد
یم و قطره و ماه و خورشید، او را
به ذات الهی قسم میشناسد
سلام خدا بر اَب و جَدّ و مامش
مسلمان بود هر که داند امامش
📝 #غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
#امام_سجاد علیهالسلام
#مربع_ترکیب
🔹فجر امید🔹
مژده کز آفاق روشن، گل به دست آمد بهار
برگ برگ سبزه را شیرازه بست آمد بهار
دید دریا تشنه، صحرا عاشق است آمد بهار
جام بر کف، خنده بر لب، میپرست آمد بهار
در مسیرش مخمل سبز چمن گستردهاند
حلّه رنگینِ یاس و یاسمن گستردهاند
باغ باید در قدومش عنبرافشانی کند
هدهد شهر سبا، بال و پرافشانی کند
ماه بَذر نقره پاشد، گوهرافشانی کند
آفتاب از مشرق گیتی زرافشانی کند
تا ببیند آسمان اوج و فرود عشق را
تا بخوانند اختران با هم سرود عشق را
انتظار عاشقان فجر امید دیگریست
روشنیبخش جهان صبح سپید دیگریست
در بهار آرزو عید سعید دیگریست
زادروز سید سجاد عید دیگریست
عید تقوا و عدالت، عید آزادی رسید
جشن ایثار و شهامت، موسم شادی رسید
کیست این مولا که شد صدق از صفایش جلوهگر
عشق از او پیدا شد و مهر از وفایش جلوهگر
حُسن یوسف از جمال دلربایش جلوهگر
مطلعالفجر اجابت از دعایش جلوهگر
لیلةالقدر امامت، نازپرورد حسین
از دو عالم آشناتر با غم و درد حسین
آن که آیین وفا را جلوه بخشید و جلا
شاهد بزم و شهادت، یادگار کربلا
روح ایمان و عبادت، اسوۀ اهل ولا
خطبهخوان بینظیر و... خسته از شام بلا
راهبان کعبۀ آزادی و عشق و جهاد
پاسدار مکتب توحید و عدل و اتحاد
دفتر آزادگی با سعی او شیرازه شد
از گلاب اشک او گلزار ایمان تازه شد
عشق عالمگیر شد، عرفان بلندآوازه شد
آسمان در حیرت از آن صبر بیاندازه شد
چون دم پاک مسیحا خطبههای شام او
زخمه بر تار عواطف زد صلای عام او
گر چه عمری حسرت ایام را در دل نهفت
گر چه در گلزار احساسش گل ماتم شکفت
دشمن از اندیشۀ بیدارباش او نخفت
از قیام روز عاشورا سخن بیپرده گفت
لالههای دشت خون را باغبانی کرد و رفت
نهضت سرخ شقایق را جهانی کرد و رفت
ای مدینه! ای که اعجاز لبش را دیدهای
ای که در هجرانِ گل، تاب و تبش را دیدهای
گریۀ صبح و مناجات شبش را دیدهای
صبر طاقتسوز و سعی زینبش را دیدهای
موجزن دریای خون را دیدهای تا کربلا
در رکابش یک چمن گل چیدهای تا کربلا
ای مدینه! ما که از آن روضه دور افتادهایم
چون پرستو در بهار، از شوق و شور افتادهایم
خانه بر دوشیم و از فیض حضور افتادهایم
ما مگر از چشم آن دریای نور افتادهایم
ای مدینه! ارغوانی رنگ شد دلهای ما
سینهها آتش گرفت و تنگ شد دلهای ما
ای مدینه! باز در کوی تو منزل میکنیم
باز از دریای حسرت رو به ساحل میکنیم
پشت دیوار بقیعت خاک را گِل میکنیم
نور زهرا را چراغ روشنِ دل میکنیم
ای مدینه! ای که بوسیدی رکاب جبرئیل
باز کن بر روی این پروانه «باب جبرئیل»
ای مدینه! ما که با گلها تبسم میکنیم
در خیال خود تو را هر شب تجسم میکنیم
گر بخوانی در حضورت دست و پا گم میکنیم
با نسیم صبحدم، گاهی ترنم میکنیم
جلوۀ جنت به چشم خاکیان دارد بقیع
یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع
📝 #محمدجواد_غفورزاده
@navaye_asheghaan
تکبیتی،دوبیتی و رباعی صلواتی
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
سجاده و تسبیح فرستد صلوات
آیینه به تلمیح فرستد صلوات
میلاد صحیفههای سجادیه است
قرآن و مفاتیح فرستد صلوات
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
خدا امشب ولیّش را ولی داد
جمالی منجلی، نوری جَلی داد
حسین بن علی! چشم تو روشن
که امشب بَر تو ذات حق، "علی" داد
✍ #غلامرضا_سازگار
وقتی که فروغ ازلی دیدن داشت
انوار خداوند جلی دیدن داشت
با دیدن فرزند عزیزش سجاد
لبخند حسین بن علی دیدن داشت
::
محبوب حریم حق تعالی آمد
تفسیرگر نور و تجلا آمد
در فصل شکفتنش سروشی میگفت
سجاده نشینِ عرش اعلا آمد
✍ #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
مولودی سجاد (ع)
عید اومده دوباره
دنیا چه بی قراره
سجاد اومد به دنیا
خرم چه روزگاره
عامل وحدت اومد
صاحب دولت اومد
نوید رحمت اومد
دوره شوکت اومد
شادی دیگر اومد.
غمها دگر سر اومد
سجاد به دنیا اومد
نور خدا در اومد
امام شیعه اومد
شادی همیشه اومد
امامی دبگر اومد
تالی حیدر اومد
دوره غم سر اومد
از گل چه بهتر اومد
عید اومده دوباره
دنیا چه بیقراره ۲
بیقرار اصفهانی
@navaye_asheghaan
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
از این سو شهربانو با دلی خرسند میآید
از آنسو زینب کبریست با اسپند میآید
حسین آغوش وا کرده؛ حسن تبریک میگوید
به استقبال او عباس با لبخند میآید
لب افلاک خندان شد؛ مدینه نورباران شد
که دارد عابدی بی مثل و بی مانند میآید
دل سجادهها بیش از همه شاد است این شبها
امامی که به او سجاد میگویند میآید
به عشق حیدر کرار او را هم علی نامید
چقدر این اسم روح افزا به این فرزند میآید
عرب را با عجم عهدیست امشب تا خود محشر
به این وصلت بگو محکمترین پیوند میآید
ز درگاهش کسی با دستِ خالی رد نخواهد شد
خوشا آنکه به این درگاه حاجتمند میآید
::
گدا خوب است کارش را به دست خلق نسپارد
اگر دست گدایی سمت زین العابدین دارد
✍ #محمود_یوسفی
@navaye_asheghaan
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
مثل گلها واشدی، عطر جنان آوردهای
شادی و لبخنـد بهر بـاغبـان آوردهای
خطی نوری تا زمین از آسمان آوردهای
نور ایمان، کهکشان در کهکشان آوردهای
آمدی تا جلـوۀ دیگر ببخشی خـاک را
مات نور خویش گردانی همه افلاک را
تا رسیدی شادی مولای ما تکرار شد
شهر پیغمبر ز نورت مطلع الانوار شد
رفتوآمد در مسیر آسمان بسیار شد
عرشیان را لحظههای دلخوش دیدار شد
قدسیانی که تو را وقت زیارت دیدهاند
چشمهسار کوثر و غـرق طهارت دیدهاند
ازتبار نور بـودی، نور بـاران شـد زمین
عطر تو پیچید و بهتر از بهاران شد زمین
با صدای تو پُر از شور هزاران شد زمین
با تو محراب دل سجدهگزاران شد زمین
چون خدا از عالم بالا نگاهت میکند
فخر بر حال نماز و اشک و آهت میکند
آمدی تا عـابدان را زینتی پیــدا شود
ساجدان را در عبادت عـزّتی پیدا شود
عاشقان را شور عشق و طاعتی پیدا شود
بندگی را جلــوگـاه و رفعتی پیدا شود
آسمانها را نـوای ربنّــایت پُر کند
عطر اخلاص و مناجات و دعایت پُر کند
بندگی در نغمههای یاربت معنا گرفت
از مناجات و دعای هرشبت معنا گرفت
زندگی در سایهسار مکتبت معنا گرفت
دینشناسی از مرام و مطلبت معنا گرفت
تا خدا با یک دعای خویش راهی کن مرا
چون ابوحمزه بیا امشب "الهی" کن مرا
در زمینی که خدا گنجینۀ اسرار کرد
حکمت یزدان حکیمانه تو را بیمار کرد
با قیام گریههایت حفظ آن آثار کرد
خطبۀ ویرانگر تو دشمنان را خوار کرد
سینهات هرچند بین آتش غم تفته بود
گر نبودی کربلا از یاد مردم رفته بود
بعد چندین قرن از شور و قیام کربلا
گُل کند هر روز از اشک تو نام کربلا
جاودان مانده به لوحِ دل، پیام کربلا
گشته دلها مُحرم بیت الحرام کربلا
کربلا گفتم، هوایی شد دلم بار دگر
چون همیشه کربلایی شد دلم بار دگر
سوی گلزار شما دل را هوایی میکنم
برغبار درگه تو جبههسایی میکنم
کی از این "دَر" لحظهای فکر جدایی میکنم
من ز درگاه شما تنها گدایی میکنم
چون «وفایی» با توّلای تو غرق نعمتم
تا قیامت سائل این آستان رحمتم
✍ #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan