چه حسرتی شده برامون
شب جمعه حرم
عقده شده توی دلامون
شب جمعه حرم
شده حسرت برامون
یه نماز زیارت
یه شب جمعه آقا
یه دعا زیر قبه ت
می دونی که چقدر دلم گرفته
دو ساله نوکرت حرم نرفته
نذار گره به کار من بیفته
یا ثارالله اباعبدلله
....
نمی رسه دیگه صدامون
شب جمعه حرم
دو ساله که شده دعامون
شب جمعه حرم
حرمت عرش اعلاس
خونه ی مادریمه
دل بی تابم آقا
سند نوکریمه
حال دلم شبیه قبلنا نیس
دو ساله حال همه رو برا نیس
دوای ما به غیر کربلا نیس
یا ثارالله اباعبدالله
.....
دو ساله که خالیه جامون
شب جمعه حرم
دو ساله خاطره اس برامون
شب جمعه حرم
الهی هیشکی داغ
حرمت رو نبینه
به خدا آرزومون
سفر اربعینه
دو ساله راه حرمت رو بستن
دو ساله که دلامونو شکستن
یه فکری کن که نوکرات شکستن
یا ثارالله اباعبدالله
@navaye_asheghaan
#مناجات_امام_حسین_ع
#شب_جمعه
شبهای جمعه حسرتی دیرینه دارم
از فرط حسرت بر دل خود پینه دارم
مابین روضه این شب جمعه دوباره
شوق وصال کربلا در سینه دارم
شبهای جمعه مست ذکر یاحسینم
در روضه ها مجنون شاه عالمینم
امید دارم تا که روزی را ببینم
در کربلا یاد غمش، در شوروشینم
شبهای جمعه عالمی دارم زِ احساس
در روضه ها باشد به چشمم درّ و الماس
در ذهن خود دائم تصوّر هايم اين است
در کربلایم، بین شط تا کف العباس
شبهای جمعه همره مهدی غمینم
بی تاب قتل آن بهابخشِ زمینم
از لطف مهدی آرزو دارم ببینم
با مادرش زائر به صحنِ شاه دینم
شبهای جمعه بیخود از خود در نوایم
با روضه و نوحه به شوری مبتلایم
حس می کنم با هر نوای یاحسینم
در بینِ گودالِ ذبیحِ کربلایم...
شبهای جمعه«ملتمس» بر لاله هستم
با یارقیه در پی یک ناله هستم
باشد دعای من بحق دُخت ارباب
یارب ببینم، کربلا هر ساله هستم
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مناجات_امام_حسین_ع
#کربلا
.
🏷شور| برم الهی قربون نجف
#شهادت_حضرت_زهرا
#مورخ_۲۵_۰۸_۱۴۰۳
#مصطفی_مروانی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
برم الهی قربونِ نجف
همش بباره بارونِ نجف
بگم جلویِ ایوون نجف
ذوالکرم علی تاج سرم علی
بزرگترم علی، مولا دنیا
دنیا شه جهنم بازم میمونی نگارم
از صمیم قلبم بهت میگم دوست دارم
محور زمین و زمان علی
حیدر دوران علی
شیر دلیران علی
علی علی مولا
منشأ خورشید تابان علی
کاتب قرآن علی
فاتح میدان علی
علی علی مولا
۰
یا علی یا مولا
۰
چقدر قشنگه شب های نجف
یه چیز دیگست خرمای نجف
جونم فدای آقای نجف
ایلیا علی گره گشا علی
شیر خدا علی، اعلی آقا
ای همه قرارم با تو خوبه روزگارم
از صمیم قلبم بهت میگم دوست دارم
دلبری قند مکرر علی
جناب حیدر علی
صاحب قنبر علی
علی علی مولا
میخونم تا دم آخر علی
سر علی سرور علی
از همه بهتر علی
علی علی مولا
۰
یا علی یا مولا
۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شور_امام_علی_ع
🔻
Fatemiyeh_Aval1403_Shab2 (8).mp3
3.64M
🖋#شور_حضرت_علی_ع
📆جمعه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۳ ه ش
@navaye_asheghaan
"
#روضه_حضرت_زهرا_س
#مصیبت_دیوار
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ، الْمَغْصُوبَةِ حَقُّهَا، الْمَمْنُوعَةِ اِرْثُهَا، الْمَکسُورَةِ ضِلْعُهَا، الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا، الْمَقْتُولِ وَلَدُها.
رنگ پاییز، به دیوار بهاری افتاد
بر در خانۀ خورشید شراری افتاد
فاطمه ظرفیت کل ولایت را داشت
وقت افتادن او، ایل و تباری افتاد
تکیه بر در زدنش درد سرش شد به خدا
او کنار در و در نیز کناری افتاد
فضَرَبَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَکَسَرَهُ؛
آنقدرضربۀ پاخوردبه در تا که شکست
شماها کنایه فهمید، ببینم از این مصرع چی می فهمید
آنقدر ضربۀ پا خورد به در تا که شکست
آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد.
یه وقت دیدن صدا زد: آه یا فضّة! إلیک فخذینی فقد و اللَّه قُتِل ما فی أحشائی من حمل؛
از وقت افتادنش رو زمین، تا فاصله به هوش آمدنش، نمی دونم چقدر طول کشید؟! اما به محض اینکه به هوش اومد پرسید علی رو کجا بردن؟ اومد میان مسجد، چی جوری اومد دیگه نپرس، تازه محسنش سقط شده بود، هنوز از پهلو و سینه اش خون جاری بود یا صاحب الزمان ببخش آقا، ما هم نمی خوایم بدونیم مادرت چه جوری آمد، آمد هر جوری بود آمد، دید یه شمشیر برهنه، بالاسر امامش گرفتن، دستهای امامش رو بستند، پیراهن امام رو کشیده بودن بالا، تا سر و گردن امیرالمومنین که خود بی بی فرمود: هی میگن علی بیعت کن، آگه بیعت نکنی “نضرب عنقک” گردنت رو میزنیم،
چه کرد؟ فخَرَجَتْ فَاطِمَه وَاضِعَهً قَمِیصَ رَسُولِ اللَّهِ عَلَی رَأْسِهَا؛ پیراهن پیغمبر رو رو سرش گذاشت: آخِذَهً بِیَدَیِ ابْنَیْهَا؛ دست حسن و حسینش رو گرفت: هی می گفت تو گریه هاش: خَلُّوا عَنْ أبنِ عَمّی فَوَالَّذی بَعَثَ مُحَمَّدا بِالْحَقِّ؛ هر چه ناله زد دید خبری نمیشه، معجرش رو محکم گرفت اومد دست به نفرین برداره.
غیرت معجر او دست علی را وا کرد
همه دیدند سقیفه به چه خواری افتاد.
سلمان میگه دیدم ستون های مسجد شروع کرد به لرزیدن، امیرالمومنین فرمود سلمان بلافاصله خودت رو برسون به فاطمه، بگو فاطمه جان اگه نفرین کنی یه جنبنده دیگه رو زمین نمیمونه، تو دلت می خوای بگی کاش نفرین می کرد، اما من میگن اگه نفرین می کرد ما کجا براش گریه می کردیم، ممنونتیم بی بی جان، تا سلمان پیغام آورد یه جمله ای به سلمان فرمود، فرمود: سلمان اینا میخوان علی رو بکشن، من تحملش رو ندارم، اجازه نداد سر سوزنی آسیب به امام زمانش برسه،
من میخوام بگم فاطمه جان اینا ارادۀ قتل علی رو کردن، بیست و پنج سالم نتونستند جسارتی کنند به این معنی، تو طاقت نیاوردی، دست به معجر بردی،
آخ لا یوم کیومک یا اباعبدالله؛ وقتی از بلندی اومد کنار قتلگاه دید همه دارند نگاه می کنند، فرمود عمرسعد؛ أَیُقْتَلُ اَبُوعَبْدِاللهِ وَ أَنْتَ تَنْظُرُ إِلَیْهِ، کاش همه نگاه میکردند مثل مسجد النبی، اما یه وقت زینب دید، شمشیرها بالا میره دیگه برنمیگرده، نیزه دارها، نیزهاشون رو بلند میکنند، دیگه نیزه هاشون برنمی گرده، یکی داره زیر تیغ و تیر و نیزه ها میگه آخ جیگرم.
هر جوری بود از قتلگاه فاصله گرفت، اما دل زینب اینجا باقی موند، رفت، چه رفتنی، همۀ آرزوش"
" این بود هر چه زودتر برگرده بلکه بتونه مثل مادرش امام زمانش رو از زیر تیغ و شمشیر نجات بده اما، امان از اون ساعتی که برگشت، تا روز یازدهم نتونست برگرده وقتی هم که اومد دیگه خیلی دیر شده بود، اخه، فَوَجَدْتُهُ مَکْبُوباً عَلَی وَجْهِهِ وَ هُوَ جُثَّهٌ بِلَا رَأْسٍ؛ دید یه بدن بی سر، مقطع الاعضاء، اربا اربا تو گودال افتاده، یا حسین.
بابی المستضعف الغریب یا اباعبدالله.
ای مصحف ورق ورق روح پیکرم
آیا تویی برادر من نیست باورم .
داداش
این غم کجا برم که زهجده عزیز خود
یک پیرهن نشانه برم نزد مادرم
حسین جان."
@navaye_asheghaan
1_15221603639.mp3
8.89M
#واحد
#نوحه_حضرت_زهرا_س
حاج حسین سیب سرخی
✅ بند اول
چقدر راحت از دست دادم تو رو
چقدر بی قرار یه بار خندتم
برا روزایی که بهت بد گذشت
به جون خودت خیلی شرمندتم
دیگه تیره و تاره این زندگی
بدون تو دنیام بی رنگ میشه
به اون روزایی که باهم داشتیم
دلم خیلی خیلی برات تنگ میشه
روزای خوبو غم گرفت
از سرنوشت دلم گرفت
دنیا تو رو ازم گرفت وفا نداره
از روزگار امون امون
بعد از تو دیگه مهربون
روز و شبای خونمون صفا نداره
وای مادرم وای مادرم ۳
یا فاطمه جان...
✅ بند دوم
خجالت کشیدم که اون روز تو رو
جلو چشم همسایه ها میزدن
یکیشون نیومد بگه بس کنید
چقدر آدما بی تفاوت شدن
یهودی مسلمون میکرد چادرت
چقدر راحت از روی اون رد شدن
یه عمره فقط خوبی از ما دیدن
چرا مردم انقدر با ما بد شدن
تو خونمون قدم زدن
همه چیمو بهم زدن
خدایی آتیشم زدن ای وای از این غم
به زندگیم نظر زدن
تو رو چهل نفر زدن
غلافو بی خبر زدن ای وای از این غم
وای مادرم وای مادرم ۳
یا فاطمه جان...
@navaye_asheghaan
✍
#روضه_حضرت_زهرا_س
#مدح_حضرت_زهرا_س
من بحر نهفته در سبویم
فریاد شکسته درگلویم
خورشید درآبگینه دارم
صد قُلزُم خون به سینه دارم
یک جرم صغیر و یک جهان داد
یک حنجره و هزار فریاد
چون قطرهٔ متصل به دریا
یکباره نهاده دل به دریا
بحری شده ام تمام گوهر
در مدح و ثنای کُفِّو حیدر
مام پدر تمام خلقت
رکن دگر امام خلقت
آن شمسه ی عالم هدایت
پیوند رسالت و امامت
لبخند نماز بر لب اوست
صد لیله ی قدر هر شب اوست
تا بهر نماز بست قامت
کردند فرشتگان قیامت
دیدند خدای بی نیازش
فخریه نموده بر نمازش
جبریل کند بسی تعلم
تا در برابر او کند تکلم
از اوست به پا نظام اسلام
از اوست عیان تمام اسلام
او کیست که محور رسالت
با آن همه عزت جلالت
چون روح به بر بگیرد او را
گوید پدرت فدات زهرا
درمحضر او قیام می کرد
بر او به ادب سلام می کرد
عالم همه دربرش فقیرند
مسکین ویتیم یا اسیرند
او لنگر یازده سفینه است
او محور عرش بر مدینه است
با این همه داشت دستش آماس
چرخاند ز بس به خانه دستاس
چون ذات خدای خودیگانه
با فضه شریک کار خانه
*بریم مدینه، ساعتای سختیه هرکی دلش به دل حسنه الان بغض کرده..*
ای روح همیشه جاودانی
ای جان وتن توآسمانی
مرآت خدا تمام احمد
شایسته احترام احمد
نُه سال عروس بیت حیدر
آورده بر او دو مَه دو اختر
مُلک و مًلکوت سائل تو
ما را نرسد فضائل تو
ما را نرسد ثنات زهرا
خورشید کجا و مورِ صحرا
جایی که نبی لب از سخن بست
باید که دگر لب از سخن بست
جایی که نبی بوسدَت دست
باید که لب از سخن بست
به لب بهشت ناز داری
تو کِی به فدک نیاز داری؟؟
تو دست خدا در آستینی
تو یار امامِ راستینی
جز دست خدا کسی نشاید
کز دست علی گره گشاید
تو بهر علی قیام کردی
خود را سپر امام کردی
دردا که تو را به خانه کُشتند
با ضربه ی تازیانه کُشتند
تا چند کنایه و اشاره
والله شکست گوشواره
فریاد که پاره شد گلویم
بگذار همان به پرده گویم
روح از تنش پًر زد و رفت
بر جان علی شرر زد و رفت
*از مسجد اومد بیرون دید کنیزا دارندگریه میکنند.من خبر؟؟ آقا بدو..بدو بدو اومد تو حجره*
مولا چو رسید در کنارش
تا دید به چشم اشکبارش
که فاطمه با قد خمیده
چادر به روی سرش کشیده
حس کرد که قدرتی ندارد
چون فاطمه حرکتی ندارد
آرام کمی نگاش کرد مولا
آهسته ولی صداش کرد مولا
*خانوم!فاطمه!عزیزم!جواب نیومد سر رو گرفت تو بغلش ولی صدای فاطمه نیومد*
@navaye_asheghaan
حق باور فاطمه بود.mp3
1.34M
#نوحه_حضرت_زهرا_س
نغمه: محمود گلستان نژاد
حق ، باور فاطمه بود
با شوهر فاطمه بود
حق ، حیدر فاطمه بود
به فدای علی
سر فاطمه بود
تمام این عالم در تدبیر علی است
تمام عالم گرم تکبیر علی است
تمام قرآن یکسر تفسیر علی است
دو دریا در کنار هم یکی زهرا یکی حیدر
یکی اول یکی آخر یکی حمد و یکی کوثر
در آتش غم کوثر
در بند ستم حیدر
از ضربه ی میخ در
وسط آتش
شده کل پرپر
علی پس از پیغمبر دلخوش به تو بود
بمان که عمری حیدر دلخوش به تو بود
که آیه های کوثر دلخوش به تو بود
مرو زهرا که می بینم غروب آفِتابم را
چه غمگین می کنم راهی شهید انقلابم را
داغت شده مشکل من
آتش زده بر دل من
سوزد همه حاصل من
غم رفتن تو
شده قاتل من
امید حیدر رفتی حالا چه کنم
بگو پس از تو با این دنیا چه کنم
پس از تو با این غمها زهرا چه کنم
مرو زهرا بمان با من علی را دست غم مسپار
من و تو جان هم هستیم ، علی را بی علی مگذار
محسن ناصحی
@navaye_asheghaan
#روضه_حضرت_زهرا_س
#گریز_به_حضرت_رقیه_س
#خرابه_شام
انجام كار خانه مرا سخت گشته است
دیگه خودم نمی تونم برا بچه هام نون درست كنم...
نمی تونم خودم لباس های بچه هام رو بشورم...
بابا چند وقت ِ زینب میاد جلو بسترم...
توقع داره مثل همیشه بغلش كنم...
موهاش رو شونه بزنم...
آخ كه دیگه دستم بالا نمیاد...
بابا برا علی نمیتونم بگم،بچه ها هم كه طاقت ندارن...
اومدم برا تو بگم بابا
انجام كار خانه مرا سخت گشته است
می دونی چرا بابا؟
ضرب غلاف بال و پرم را گرفته است
همسایه ها عیادت نمی اومدند،ای كاش نمی اومدند،وقتی می اومدند،می رفتن بیرون،زینب میشنید،هی با خودشون می گفتن،این خانم دیگه موندنی نیست،این روزها روزهای آخرشه،
همسایه ها همه فهمیده اند كه مرگ
سر تا به پای محتضرم را گرفته است
فاطمه هجده ساله از دیوار كمك میگرفت،می اومد كنار قبر بابا،این روزها وقتی از بابا حرف می زدن دلتنگ میشد،می گفت:علی جان پیراهنی كه بابام رو در اون پیراهن غسل دادی،بده من بوی بابام و استشمام كنم،امیرالمؤمنین علیه السلام می دونه فاطمه چقدر دلتنگه،هی امتانع میكرد،هی زهرا اصرار،پیراهن رو آورد،روایت نوشته،تا پیراهن رو بو كرد،دیدن خانم غش كرد،رو زمین افتاد،می خوام بگم بی بی طاقت نداشتی،پیراهن بابا رو ببینی،من بمیرم برا اون سه ساله ای كه تا بهانه ی بابا رو گرفت،دیدن نانجیب ها از در خرابه یه طبقی دارن میارن،قول بده ناله هات تموم نشه برای باقی شعر،همچین كه رو پوش رو كنار زد،بچه ترسید،عمه جان این سر كیه؟ آخه حق داره بچه،باباش این طوری نبود،همه صورت زخمی ِ،لبها تركیده،بی بی كنار قبر بابا با باباش حرف می زد،اما این سه ساله،كنار سر بریده بابا، گفت:بابا،خیلی درد و دل دارم باهات بابا،
درشام بی كسی مرا داد می زند
زخمی كه بال چشم ترم را گرفته است
اگه كسی تا حالا برا رقیه سلام اللله علیها گریه نكرده باشه،با این بیت تلافیش رو در بیاره.
هر جا زقافله عقب افتاده ام
ضجر از روی اسب موی سرم را گرفته است.
هر جا رقیه رو می زند رو می كرد به عمه جانش میگفت:اگه عموم بود،اینها جرأت نداشتن من و بزنن
دق مرگ كرده حرمله ام بس كه در برم
بر نی سر عموی حرم را گرفته است
این یكی رو به اندازه ی غیرتی كه پا روضه ی بی بی داری باید پاش ناله بزنی.
انگشت های طعنه امانم بریده است
خیرات شهر دور و برم را گرفته است
این كه بی تاب ِ
رو زمین خواب ِ
دختر شاه ِ
شده بی بابا
اما حالا
با كیا همراه ِ
اونجا اگه تو مدینه،غربت اگه بود،اما علی بود سلمان بود،اباذر بود،اینجا هر وقت سر از محمل بیرون میكرد،باید سرهای بریده رو میدید،یا باید شمر و خولی رو می دید.
شده بی بابا
اما حالا
با كیا همراه ِ
نزنید اینقدر
بی گناهه
توی ویرونه
یه ریز می خونه
كجایی بابا
كی میگه بابا
نوه ی زهرا
بی كس و كاره
یتیم تنها كه نشسته
با لباس پاره
آخه كی گفته
خنده داره
آفتاب از كدوم طرف در اومده
كه بابام با سر اومده
لب تشنه بریده حنجر اومده
كه بابام با سر اومده
غریب مادر اومده
حسین رو، مادرش براش گریه می کنه..."بُنَیَّ! قَتَلوکَ ذَبَحوکَ وَ مِنَ المَاءِ مَنَعوک .." عصر عاشورا خواهرش در کنار پیکر پاره پاره اش به مادرش سلام می کنه...*
*باباش علی میرفت صفین؛از کربلا عبور کرد.اینقدَر برای کشته ی کربلا گریه کرد.اشک چِشمانش جاری شد.مادرش زهرا به علی سفارش کرده بود:علی! "ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاقِی"علی برای حسینم زیاد گریه کن..
قربون امام زمان برم که فرمود:اگر اشک چشم نداشته باشم برات خون گریه می کنم:" بَدَلَ الدُّموعِ دَما..." *
#روضه_حضرت_زهرا_س
1_4102431424.mp3
7.05M
#شور_امام_حسین_ع
#شب_جمعه
#کربلایی_حسن_عطایی
سلام آقای دلم یا اباعبدالله
عجینه با تو گلم یا اباعبدالله
توی عالم لذت حرمت پیچیده
همه جا آوازهی کرمت پیچیده
حسین میگیری دستامو
حسین میبینی اشکامو
حسین
تو قلبم میمونی
حرفامو میدونی
از چشمای خیسم
دردامو میدونی
من لی غیرک حسین حسین حسین
من امام حسین حسین حسین...
من اگه از تو نگم زبونم میگیره
روتو که برگردونی نوکرت میمیره
اسیر دنیا شدم نزار اینجور باشم
چجوری دلت میاد از حرم دور باشم
حرم روز و شب اشکامه
حرم تو قاب چشمامه
حرم
رویای نوکر هاست
وقتی عباس اونجاست
تو شب های جمعه
از زائر ها غوغاست
من لی غیرک حسین حسین حسین
من امام حسین حسین حسین...
@ من کاری کن که داره دیر میشه
نمیخوام این چند صباح اسیر دنیاشم
نمیخوام به هیئتت بی تفاوت باشم
حسین نعم الامیر من
حسین عشقت تقدیر من
حسین
با یاد تو مستم
نوکر تو هستم
نگیری دستم رو
خالی میشه دستم
من لی غیرک حسین حسین حسین
من امام حسین حسین حسین...
@navaye_asheghaan
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه_حضرت_عباس_س
#گریز_به_امام_حسین_ع
#گریز_به_امام_رضا_ع
#مداح احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها هرحاجتی دارید از بی دست کربلا درخواست نماید انشالا حاجت روابشید شفای مریضها انشالا همه اموات فیض ببرند
السلام علیک یا ابوالفضل العباس یا قمربنی هاشم
🔶بارگاه با صفای در کربلا دارد ابوالفضل
🔶تاقیامت عاشقان بی ریا دارد ابوالفضل
🔶هر که ازصدق وصفا بنمودرو درخانه او
🔶دیدازراه وفا جو روسخا داردابوالفضل
🔶گر دوای دردخواهی روکن درخانه او
🔶ازبرای در بی درمان شفا دارد ابالفضل
🔶تالب شط فرات آمد ولی لب تشنه برگشت
🔶همت مردانگی بین تا کجا دارد ابوالفضل
🔶قربان مرامت قربان ادبت قربان حرم و بارگاهت یا ابوالفضل
🔶یادم امدآن زمانی که حسین باچشم گریان
🔶دید درخون غوطه ورقدو رسا دارد ابوالفضل
⬅️آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان بادر برادر
برادر درخون تپیده ات را دریاب
صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد 😭
عباسم برادر آیا وصیتی دارید
صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم
🔻وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم😭
🔻وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم😭
مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم
سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم
نشد که قطره ابی برای او ببرم😭
🔻اما وصیت سوم برادر حسین جان
سلام من را به خواهرم زینب برسان
بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشالا هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه😭
بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر😭😭
صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم
سلام من را برسان نزد مادر پیرم
بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر
غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر
⏪یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم داشته باشیم به روضه امام حسین(ع) وامام رضا(ع) همه امواتمان فیص ببرند
اما یا ابا عبدالله قربان آن بدنی برم که سه شبانه روز برروی ریگ های داغ کربلا انداخته بود کسی نبود غسلش بده کسی نبود کفنش کنه کسی نبود دفنش کنه یا اباعبدالله قربان آن بدنی برم که زیر آفتاب گرم کربلا سوخت
⏪اما جمله اخرمنو و گریز به روضه امام رضا (ع) التماس دعا
از همین جا دلها را روانه کنیم حرم امام رضا ، انشاءالله کنار حرمش ، پیغمبر دو تن را پارۀ تن خطاب کرده ، یکی مادر سادات زهرای مرضیه است ، فرمود : فاطمه پارۀ تن من است . یکی هم امام رضا ، یا رسول الله پارۀ تنت در خراسان به زهر جفا مسموم کردند چنان زهر کاری بود آقا مثل شخص مار گزیده به خود می پیچید .
🔸تمام تار و پود من بسوزد همه شمع وجود من بسوزد
🔸خدایا ناله هایم را اثر نیست کنار بستر من یک نفر نیست
غریبم من غریبم من غریبم
🔸نمی دانم کجایی ای جوادم چرا از من جدایی ای جوادم
🔸عیادت از من دور از وطن کن بیا با دست خود من را کفن کن
غریبم من غریبم من غریبم
اباصلت می گوید : امام چشمش به در بود امام جواد آمد آن لحظات آخر سر بابا را به دامن گرفت ، اما کربلا (آماده اید بگویم یا نه ) زین العابدین نتوانست بیاید قتلگاه ، عمه اش زینب آمد دید حسینش تنهاست ، دید شمشیرها و نیزه ها در یک نقطه فرود می آید دستهایش را روی سر گذاشت هی فریاد می زد : وا محمدا ، واحسینا
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
##روضه_حضرت_عباس_س
)
#گریز_به_حضرت_ام_البنین_س
#کاربرد سفره حضرت اباالفضل (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
⬅️دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای بانوی محترمی که حاجت داشتی برای آقا اباالفضل سفر پهن نمودی انشالله به هرنیتی این کار رو ا انجام دادی به حق مادرش حضرت ام البنین حاجت روا بشیدمی دونم آقا اباالفضل هیچ کس رادست خالی ازدر خونه اش رد نمی کنه شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند الخصوص اموات بانوی محترم این مجلس ومحفل
حالا دلت اماده شد بریم کربلا
🔸دلم تنگ است و غم بسیاردارم
🔸من امشب با ابوالفضل کاردارم
🔸من امشب از ابوالفضل توشه گیرم
🔸زیارت کردن شش گوشه گیرم
🔸در اینجا عطر بوی یاس گیرم
🔸من امشب دامن عباس گیرم
🔸غریق منتم کرده ابوالفضل
🔸که اینجا دعوتم کرده ابوالفضل
🔸دراینجا با دلی محزون و خسته
🔸نشسته بانوی پهلوی شکسته
🔸بدستش شاخه های یاس دارد
🔸به لب هم ذکر یا عباس دارد
السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیر المومنین - ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل برا مرد جنگی مثل عباس خیلی سخته بینه اصحاب رفتن علی اکبر و قاسم رفتن اومد محضر برادر سینم سنگینی میکنه
اجازه بده منم جونمو فدات کنم فرمود عباس جان برادر تو علمدار منی صاحب لوایی میخوای بری برو قدری آب برای این بچهها بیار - حسین خوب برادر را میشناسه همین که خواست سوار بر مرکب بشه فرمود ارکب بنفسی انت یعنی سوار بر مرکب شو فدات بشم داره شعر میگه به این این جمله به ذهنش رسید - روز عاشورا روزی بود یوم استجاره به الهدی - یعنی روزی که امام حسین هم تکیه به عباسش داد پناه به ابوالفضل برد از حرفی که زد پشیمان شد - رها کرد در عالم رویا ابی عبدالله رو دید حضرت فرمود چرا نوشتی چرا ادامه ندادی بله درسته روز عاشورا من به عباسم پناه بردم
🔸تو به دریایی ولایت گوهری یا عباس
🔸تو به خورشید امامت قمری یا عباس
🔸از اخا گفتنت ای جان اخا فهمیدم
🔸تو به زهرا به حقیقت پسری یا عباس
یادشهدا امام شهدا درگذشتگان جمع حاضر کسانی که دربین من تو بودند حالا جایشان خالی ازاین مجلس محفل فیض ببرند اما می خواهی امشب(روز) بریم درخانه ام البنین
بگید خانم جان(امروز( امشب) به عشق پسرت این سفره رو پهن نمودیم امدیم حاجت دادشتیم توی این مجلس، دیگه اقاجان دست خالی ردمان نکنید اما
کدوم مادر رو میگم.
همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد😭
(میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برای ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.
(مادر دیدی جوون از دست داده باشه
چطور گریه میکنه)
انشاالله توی مجلس ما کسی نباشه داغ جوان دیده باشه
هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.😭....
ای مادر ...ای مادر ..ای مادر
⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ..
مادر نبودم کربلا مادر..😭.
اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...
مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر..😭.
(ناله میکرد گریه میکرد)
یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد
(فرود)
گفت مادر ابالفضلم مادر.
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر .
(اوج)
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره..
(دشتی )
🔸مسلمانان حسین مادر ندارد
🔸غریب است و کسی بر سر ندارد
🔸ز جور ساربان بی مروت
🔸دگر انگشت و انگشتر ندارد
حسین آرام جانم حسین روح روانم
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1403/8/5
فاطمیه 🏴🏴🏴🥀
#روضه_حضرت_عباس_س
#گریز_حضرت_زهرا_س
مداح احمد بهزادی🥀
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها هرحاجتی دارید از بی دست کربلا درخواست نماید انشالا حاجت روابشید شفای مریضها انشالا همه اموات فیض ببرند
السلام علیک یا ابوالفضل العباس یا قمربنی هاشم
بارگاه با صفای در کربلا دارد ابوالفضل
تاقیامت عاشقان بی ریا دارد ابوالفضل
هر که ازصدق وصفا بنمودرو درخانه او
دیدازراه وفا جو روسخا داردابوالفضل
گر دوای دردخواهی روکن درخانه او
ازبرای در بی درمان شفا دارد ابالفضل
تالب شط فرات آمد ولی لب تشنه برگشت
همت مردانگی بین تا کجا دارد ابوالفضل
قربان مرامت قربان ادبت قربان حرم و بارگاهت یا ابوالفضل
یادم امدآن زمانی که حسین باچشم گریان
دید درخون غوطه ورقدو رسا دارد ابوالفضل
آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان بادر برادر
برادر درخون تپیده ات را دریاب
صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد 😭
عباسم برادر آیا وصیتی دارید
صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم
وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم😭
وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم😭
مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم
سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم
نشد که قطره ابی برای او ببرم😭
اما وصیت سوم برادر حسین جان
سلام من را به خواهرم زینب برسان
بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشالا هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه😭
بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر😭😭
صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم
سلام من را برسان نزد مادر پیرم
بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر
غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر😭
ایام فاطمیه وعزاداری فاطمه زهرا (ص) انشالا درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید
دلها بره مدینه ، فرمودند : اسماء برایم آب بیاور وضو گرفتند ، به روایتی غسل کردند ، خود را معطر نمودند ، جامه نو به تن کرد آخر فاطمه می خواهد به ملاقات رسول الله برود ، یک جامه به بدن کشیدند فرمودند : اسماء ساعتی صبر کن ، مرا صدا بزن اگر دیدی جواب ندادم بفرست مسجد امیر المؤمنین را خبر کنند ، اسماء می گوید: ساعتی بعد زهرا را صدا زدم ، دیدم جواب نمی دهد ، همین که جامه را از روی زهرا کنار زدم دیدم فاطمه جان داده ، صدای ناله اسماء بلند شد ، گریبان خود را چاک زد حَسنین وارد خانه شدند اسماء هیچوقت سابقه نداشت مادر این موقع بخوابد . دوید امام حسین کنار بستر مادر همین که بدن مادر حرکت داد دید مادراز دنیا رفته صدا زد : یا اَخاه آجَرَکَ اللهُ فی ِ الوالِدَةِ .😭
امام حسن آمد کنار بدن مادر صورت به صورت مادر گذاشت ، امام حسین صورت به کف پای مادر ، صدا می زند مادر من حسینم با من حرف بزن . اینجا صورت به کف پای مادر جوانش گذاشت کربلا هم خم شد کنار بدن علی اکبر ، صورت به صورت غرق خون میوه ی دلش علی اکبر گذاشت ، همه بگوئیم یا حسین .😭
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ مداح اهل بیت (ع)احمدبهزادی✍
صلوات شادی روح پدرومادرم
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
@navaye_asheghaan
378334805.mp3
5.9M
روضه وداع امام حسین (ع )
#ترکی
بُلور گیتماقلیقون هر سوز بُلن قیز دیده گریاندور
سو جامین گیزلَدوب، اظهار دردیندن پشیماندور
دیولّر بو سوسوزلوق هجر اودوندان مین یول آساندور
نه سن گیت، نه سو ایستور بو یانان پروانه لر قارداش
دایان قارداش چراغ آرزومی بیر آلشدور گیت
یاتان بخیله من بخت قرانی بیر دانشدور گیت
نه کم لطف اولموسان بیکس ربابی بیر دانشدور گیت
(آی بالا نازی چکنلر، آی گجه لر بالالارینون یرین راحت المه میش یاتمیانلار، گوردولر امامون او اوچ یاشیندا بالاسیدا بی تابلق الور )
زینب
گل مندن آل رقیه می قوی من دوشوم یولا
آز قالدی سینم اوسته بو قیز غصه مرگ اولا
من ئولمه میش آل بو قیزون گوشواره سین
شمر ئولدورر گورسه قولاقدا طلاسی وار
گل بیر دولانوم باشیوه گیت تاجداری زینبون
قربان گیدن یولاریوه جان فکاری زینبون
@navaye_asheghaan
PTT-20200922-WA0050_171269231136.opus
294.9K
یادشهدای گمنام🕊🕊
🌹🥀🌹🥀🌹
گمنام اما شهره ی آفاق عشقند🕊
بالایی و بالا نشین بر طاق عشقند
گمنام اینجایند و آنجا آشنایند
گمنام اما بهترین مصداق عشقند🕊
یاران که مثل نور تابیدند و رفتند
گویی جمال دوست را دیدند و رفتند
مست از شراب عشق, در خون پرگشودند
آری به روی مرگ, خندیدند و رفتند
یارب در قفل قفس را وا کن آخر
ما قطره ها را راهی دریا کن آخر
یارب به حق خون سالار شهیدان
پای شهادت نامه را امضا کن آخر
امشب دلم یادی ز یاران میکند باز
شعری لبم را بوسه باران میکند باز
صحرا پر از گلهای خونین خمینی ست
امشب دلم یاد جماران می کند باز
همسنگرم! از تو نشانی هم نیامد
حتی پلاک و استخوانی هم نیامد
ماندیم تا در پای مهدی جان سپاریم
آن دلبر ابرو کمانی هم نیامد
ما تحت امر نائب پیر خمینیم
رزمندگانی پای تا سر شور و شینیم
مهر ولایت در سر و در سینه ی ماست
ما از ولادت تا شهادت با حسینیم
ای یوسف بی پیرهن لطفی به ما کن
ای کشته ی صد پاره تن لطفی به ما کن
شوق شهادت کشت ما را یابن زهرا
آقای من مولای من لطفی به ما کن
اجرای سبک
بانوای
مداح اهبیت ع🎧
#جناب_کربلایی
#رضا_صمدی🎤👌
هدیه نثارشادی شهدای گمنام صلوات
🌹🥀🌹🥀🌹
@navaye_asheghaan
"ﺷﺒﺎی ﺟﻤﻌﻪ ﻛﻪ ﻣﻴﺸﻪ دﻟﺎ ﺑﻬﻮﻧﻪ ﻣﻴﮕﻴﺮه
ﻫﺮ ﻛﻰ ﻣﻴﺎد ﺳﺮ ﻳﻪ ﻗﺒﺮ ازش ﻧﺸﻮﻧﻪ ﻣﻴﮕﻴﺮه
ﻳﻜﻰ ﺳﺮ ﻗﺒﺮ ﭘﺪر ﻳﻜﻰ ﻛﻨﺎر ﻣﺎدرش
ﻳﻜﻰ ﻛﻨﺎر ﺧﻮاﻫﺮ و ﻳﻜﻰ ﭘﻴﺶ ﺑﺮادرش
اﻣﺎ ﻳﻪ ﻣﺎدر ﻏﻤﮕﻴﻦ و آرام
ﻣﻴﺎد ﻛﻨﺎر ﺷﻬﻴﺪ ﮔﻤﻨﺎم
آه و واوﻳﻠﺎ
ﻳﻪ ﺟﻌﺒﻪ ﺧﺮﻣﺎ ﺑﺮای ﻓﺎﺗﺤﻪ ﺧﻮﻧﻰ ﻣﻴﺎره
آروم ﻣﻴﺎد ﻣﻴﺸﻴﻨﻪ ﺑﺎ ﺳﺮ روی ﺳﻨﮕﺶ ﻣﻴﺬاره
ﻣﻰ ﮔﻪ ﺗﻮ ﺟﺎی ﺑﭽﻬﻤﻰ ﮔﻮش ﺑﺪه ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎی ﻣﻦ
از ﺑﺲ ﻛﻪ اﻳﻨﺠﺎ اوﻣﺪم درد اوﻣﺪه ﭘﺎﻫﺎی ﻣﻦ
آﺧﺮ ﻧﮕﻔﺘﻰ ﻛﺴﻰ را داری
ﻳﺎ ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﺑﻰ ﻛﺲ و ﻛﺎری
آه و واوﻳﻠﺎ
ﻣﮕﻪ ﺗﻮ ﻣﺎدر ﻧﺪاری ﺑﺮای ﺗﻮ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﻨﻪ
ﻏﺮوب ﭘﻨﺞ ﺷﻨﺒﻪ ﺑﻴﺎد ﺑﻪ ﻗﺒﺮ ﺗﻮ ﺗﻜﻴﻪ ﻛﻨﻪ
ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮر ﻣﻦ ﻣﺎدرت ﻣﻨﻢ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻳﺎورت
ﻧﻤﻴﺬارم ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺸﻰ ﻣﺪام ﻣﻴﺎم ﺑﺎﻟﺎ ﺳﺮت
از ﺗﻮ ﭼﻪ ﭘﻨﻬﻮن ﻳﻪ ﺑﭽﻪ دارم
ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻟﻪ از اون ﺧﺒﺮ ﻧﺪارم
آه و واوﻳﻠﺎ
آخ ﻛﻪ دﻟﻢ ﺑﺮات ﺑﮕﻪ از ﭘﺴﺮم ﻳﻪ ﺧﺎﻃﺮه
ﻟﺤﻈﻪ ﺟﺒﻬﻪ رﻓﺘﻨﺶ ﺳﺎﻋﺘﻰ ﻛﻪ ﻣﻴﺨﻮاﺳﺖ ﺑﺮه
از اون ﻟﺒﺎس ﺧﺎﻛﻰ و از اون ﻛﻠﺎم آﺧﺮش
ﻫﺮ ﻗﺪﻣﻰ ﻣﻴﺮﻓﺖ ﺟﻠﻮ ﻧﮕﺎه ﻣﻴﻜﺮد ﭘﺸﺖ ﺳﺮش
دﻳﮕﻪ ﻧﻴﻮﻣﺪ رﻓﺖ ﻧﺎﭘﺪﻳﺪ ﺷﺪ
ﭼﺸﺎم ﺑﻪ درب ﺧﻮﻧﻪ ﺳﭙﻴﺪ ﺷﺪ
آه و واوﻳﻠﺎ
دﻳﮕﻪ از اون روز ﺗﺎ ﺣﺎﻟﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮ زﻧﮓ درم
ﺑﺲ ﻛﻪ دﻟﻢ ﺷﻮر ﻣﻴﺰﻧﻪ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ از ﺧﻮاب ﻣﻴﭙﺮم
ﻛﺎش ﻛﻪ ﺑﻮد و ﻧﮕﺎه ﻣﻴﻜﺮد ﻳﺰﻳﺪ ﺳﺮش رﻓﺖ ﺑﺎﻟﺎدار
ﺳﺰای اﻋﻤﺎﻟﺶ رو دﻳﺪ ﻟﻜﻪ ﻧﻨﮓ روزﮔﺎر
ﻣﻦ ﻣﻄﻤﻨﻢ اﻟﺎن اﮔﺮ ﺑﻮد
ﺳﺮﮔﺮم ﺷﺎدی از اﻳﻦ ﺧﺒﺮ ﺑﻮد
آه و واوﻳﻠﺎ
اون ﺷﺒﻰ ﻛﻪ ﻧﺸﻮن ﻣﻴﺪاد ﺻﺪام ﭼﺸﺎﺷﻮ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮد
رﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﻓﻜﺮ روزی ﻛﻪ دل ﻣﺎ رو ﺷﻜﺴﺘﻪ ﺑﻮد
روزاﻳﻰ ﻛﻪ ﻣﻴﺨﻨﺪﻳﺪ و ﺧﻮﻧﻪ ﻫﺎ رو ﺧﺮاب ﻣﻴﻜﺮد
روزاﻳﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻮپ و ﺗﺎﻧﮏ دل ﻣﺎ رو ﻛﺒﺎب ﻣﻴﻜﺮد
روزاﻳﻰ ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﻳﻪ ﮔﺮگ ﻣﺎ رو ﺗﻮ ﻏﻢ ﺳﻬﻴﻢ ﻣﻴﻜﺮد
روی ﮔﻠﺎ ﭘﺎ ﻣﻴﮕﺬاﺷﺖ ﺑﭽﻬﻬﺎ رو ﻳﺘﻴﻢ ﻣﻴﻜﺮد
روزاﻳﻰ ﻛﻪ ﻧﻤﮏ ﻣﻴﺮﻳﺨﺖ رو زﺧﻢ داغ ﭘﺪرا
داغ ﺑﺮادر ﻣﻴﮕﺬاﺷﺖ رو ﺟﻴﮕﺮ ﺑﺮادرا
اﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ دﻋﺎم اﺛﺮ ﻛﺮد
ﺳﻮی ﺟﻬﻨﻢ ﻋﺰم ﺳﻔﺮ ﻛﺮد
ﺷﻬﻴﺪ ﮔﻤﻨﺎم
ﺑﺴﻪ دﻳﮕﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪی دوﺑﺎره ﺧﻴﻠﻰ ﺣﺮف زدم
ﺑﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﻗﻮل داده ﺑﻮدم اﻣﺎ ﺑﺎزم ﮔﺮﻳﻪ ﺷﺪم
ﺧﺪاﻧﮕﻬﺪار ﭘﺴﺮم ﻓﻌﻠﺎً ازت ﺟﺪا ﻣﻴﺸﻢ
ﺷﺎﻳﺪ ﻣﺴﺎﻓﺮم ﺑﻴﺎد زﺷﺘﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﺒﺎﺷﻢ
ﺑﺎ ﺻﺪ اﻣﻴﺪ و آرزو ﻣﺎدر ﻣﻔﻘﻮد اﻟﺎﺛﺮ
ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ از ﻛﻨﺎر ﻗﺒﺮ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺮاش ﺑﻴﺎد ﺧﺒﺮ
ﭼﻨﺪ ﺳﺎل ﻣﺎدر ﻛﺎرش ﻫﻤﻴﻨﻪ
ﺧﺒﺮ ﻧﺪاره ﺑﭽﻬﺶ ﻫﻤﻴﻨﻪ"
@navaye_asheghaan
1_8521072684.mp3
2.07M
👆سینه_زنی_حضرت_ام_البنین س
سنگین
زمزمه_حضرت_ام_البنین س
آقای_واعظی
من ام البنینم ولی بی بنینم
سراپا پر از درد سراپا حزینم
🔲واویلا واویلا واویلا واویلا
از آن روزی که در بیت علی هستم عزیزم من
تمام هستی خود را به پای او بریزم من
برای نوگلان او نه که مادر کنیزم من
دلم غرق خونه غمم از حد فزونه
بهار دل من سراسر خزونه
به ماتم نشستم که رفته ز دستم
تمامی هستم تمامی هستم
🔲واویلا واویلا واویلا واویلا
مدینه در وجود من نمانده شور و احساسم
شده پرپر همه گلها نمانده لاله و یاسم
کجا رفته حسین من چه شد سرو دل عباسم
به غم مبتلایم اسیر بلایم
شکسته ز داغ غم کربلایم
🔲واویلا واویلا واویلا واویلا
من ام البنینم ولی بی بنینم
سراپا پر از درد سراپا حزینم
🔲واویلا واویلا واویلا واویلا
الا یا فاطمه قلبم بود در شور و شین تو
دلم شد پاره پاره از غم نور دو عین تو
نه عباسم همه عالم فدائیه حسین تو
خدایا چه سازم همه سوز و سازم
ز کار ابلفضل به عالم مینازم
🔲واویلا واویلا واویلا واویلا
@navaye_asheghaan
#شب_های_جمعه_زیارتی
#شهید_گمنام
رحمت پس از رحمت ،باران پس از باران
ساقی پس از ساقی، مهمان پس از مهمان
بوی گلاب عشق ،در هر محل هر شهر
چاووش می خواند، در مقدم یاران
با فاطمه همراه ،بر دامن مادر
همراه با باران ، روی سر ایران
آنقدر با خود حرف، آورده اند از عشق
صدها غزل باید ، صد دفتر و دیوان
این کربلایی ها، بوی حرم دارند
با خون وضو کردند ، در محفل جانان
جان است و جانانه، شمع است و پروانه
آقا کمی جا نیست ؟ ما را کنی مهمان؟
زینت کریمی نیا
@navaye_asheghaan
#⃣ #حضرت_زهرا
#⃣ #فاطمیه
#⃣ #واحد
👌#سبک_دل_بردی_از_من_به_یغما
چند وقتیه این دل من عقده داره توی سینه
صبر و قراری نداره کرده هوای مدینه
ماه غم فاطمیه از ره رسیده دوباره
از ماتم مامِ عصمت دلها گرفته شراره
یا فاطمه عشق حیدر
از ناله و داغ زهرا عالم همه خون جگر شد
ازقلب پرخون زهراعرش و زمین نوحه گرشد
دیدی که آخرچه ها شدگریان همه دیده هاشد
از ظلم و جور زمانه پرپر گل مصطفی شد
یا فاطمه عشق حیدر
بانوی شهر مدینه با درد و غم خو گرفته
ازضربت درب و دیوار دستش به پهلوگرفته
از گریه و سوز زهرا اشک علی هم چکیده
بس کن تو ای نور دیده ای بانوی قد خمیده
یا فاطمه عشق حیدر
حیدر کنارش نشسته زهرای او دیده بسته
سوسو مزن فاطمه جان ای یارپهلو شکسته
بنگر غم و زاریِ من بی یاور و یاریِ من
بعداز تو من کس ندارم بنگر تو تنهایی من
یا فاطمه عشق حیدر
بعداز عروج تو زهرا من زانوی غم گرفتم
درد غریبیِ خود را با چاه کوفه بگفتم
بشنو که یارم گرفتند عشقم بهارم گرفتند
با ضربت تازیانه دار و ندارم گرفتند
یافاطمه عشق حیدر
بنما نظر بر گدایت بار دگر کن عنایت
با مِهر خود مادرانه از ما تو بنما شفاعت
برما مدینه عطاکن ما را تو حاجت رواکن
از لطف خود سائلان را راهیِ کرببلا کن
یافاطمه عشق حیدر
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#مناجات_حضرت_زهرا
یارِ امروزِ من و یاورِ فردا؛ مادر
پدرم شد علی(ع) و حضرت زهرا(س) مادر
آبروی همه عالم، شده مهریه اش آب
هست بی شک به خدا معنیِ دریا مادر
عزتم داده، همه عمر نمک گیرم کرد
شأنِ ناچیزِ مرا برده به بالا مادر
گرۂ کور نیفتاده به کارم هرگز
قدر یک ثانیه شد واسطه هر جا مادر
شده ذریۂ من فاطمی از روزی که
شد برای پدرم أم أبیها مادر
مادرم هست کنیزش! به من از اول گفت:
فاطمه(س) هست برای همۂ ما مادر
ذکر خیر شهدا این شده که هست فقط-
باعث و بانیِ گمنام شدن ها مادر
دوست دارم وسطِ روضه بپرسم که مرا-
دوست داری؟! باب میلت شدم آیا مادر؟!
جانِ حیدر؛ پدرِ خاک بیا و نگذار
در دلِ خاک، بمانم تک و تنها مادر
کم کن از وحشتم و زود خودت را برسان
میگذارند همینکه لحدم را مادر!
مرضیه عاطفی
___