eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر مداحی روضه حضرت زهرا (س) - السلام ای سوره کوثر چطوری بهتری السلام ای سوره کوثر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای یاس پیغمبر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای لاله ی پرپر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای بهترین مادر چطوری؟ بهتری؟ ای چراغ خانه ی حیدر چنین سو سو نزن پیش چشمان امیرالمؤمنین سو سو نزن چند وقتی هست اینجا هم نشین بستری مثل من لبریز از درد دل و درد سری گاه بهتر می شوی و گاه گاهی بدتری با علی حرفی بزن این روزهای آخری با صدای گریه ات هر بار هق هق می کنم خوب شو جان علی، با رفتنت دق می کنم چند وقتی هست که حال هوایت خوب نیست گریه کمتر کن گلم، گریه برایت خوب نیست باز حال بازوی مشکل گشایت خوب نیست فاطمه برخیز... حال بچه هایت خوب نیست باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن فاطمه بی خوابیِ بسیار پیرت کرده است کنج بستر این تن تب دار پیرت کرده است آتش و میخ و در و دیوار پیرت کرده است تیزی و داغی آن مسمار پیرت کرده است هیچ کس باری ز روی شانه هایت برنداشت فاطمه ای کاش اصلا خانه ی ما در نداشت بس که اشک از دیده ی کم سو گرفتی فاطمه، چند روزی هست با غم خو گرفتی فاطمه زیر چادر دست بر پهلو گرفتی فاطمه از علی هم چند باری رو گرفتی فاطمه *زیر چادر دست بر پهلو بگیر اما بمان باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان* این غمِ همواره همراهت عذابم می دهد دردهای سخت و جانکاهت عذابم می دهد سرفه های گاه و بی گاهت عذابم می دهد این سیاهی بر روی ماهت عذابم می دهد چند روزی بیشتر مهمان این ویرانه باش باز هم نانی بپز، گرمای این کاشانه باش محور هر پنج تن، حال تو بهتر می شود ای به قربان تو من، حال تو بهتر می شود با حسین و با حسن، حال تو بهتر می شود پس نزن حرف از کفن، حال تو بهتر می شود استراحت کن عزیزم که تنت تب می کند کارهای خانه را امروز زینب می کند با دل سوزانِ تو هم سوختم هم ساختم با نفس های پر از آه تو هر دم ساختم من برای زخم هایت نیز مرهم ساختم تا نیفتد... درب را این بار محکم ساختم تو زمین خوردی علی افتاد از پا ناگهان جان حیدر راه اگر دارد بمانی، پس بمان بعدِ احمد حق تو انکار شد یا فاطمه غربت و غم بر سرت آوار شد یا فاطمه میخ در هم مایه ی آزار شد یا فاطمه "هرچه شد بین در و دیوار شد" یا فاطمه "خواستم یاری کنم اما نشد" زهرای من "بند غم از دست هایم وا نشد" زهرای من وحید محمدی
سلام_الله_علیها _روضه ۵ 🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔸زائر اون شکسته سینه باشم 🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم 🔸قبر غریب مادر و ببینم ان شاءالله وعده منو و شما مدینه... کنار قبرستان بقیع... ایام عزای زهرای مرضیه... بریم خانه امیرالمومنین... بریم عیادت مادرمون زهرا... مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه... ان شاءالله هر كی مادر داره... خدا براش نگه داره... خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده... اگه یه روزی بری خونه... ببینی مادرت حالش خوب نیست... دست و پات رو گم میكنی... اگه یه روز ببینی مادرت... به سختی داره نفس میکشه... دست و پات رو گم میكنی... انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد... امروز بعد از چند ماه... بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد... بچه ها تا مادر رو دیدند... خوشحال شدند... الحمدلله... مادر ما خوب شده... 🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم 🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی... فرمود اسماء... من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن... اگه جواب ندادم اسماء... بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم... اسماء میگه... دل نگران شدم... ساعتی بعد صدا زدم... عرضه داشتم... یا بنت رسول الله... دیدم جواب نیومد... خدایا ...چه خبر شده... چرا بی بی جواب نمیده... دوباره صدا زدم: (یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ ) جواب نیومد... وارد حجره شدم... پوشیه صورت رو کنار زدم... دیدم ای وای... بی بی جان به جانان تسلیم کردند... عرضه داشتم بی بی جان... سلام منو به پیغمبر خدا برسونید... خدایا... حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم... جواب بچه ها رو چی بگم... حسنین وارد شدند... تا اومدند فرمودند اسماء... مادرمون زهرا کجاست... دوان دوان وارد حجره شدند... کنار بدن بی جان مادر نشستند... حالا میخوای گریه کنی بسم الله... امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن... این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر... نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه... امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر... صدازد: یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی مادرجان من حسنم... با من حرف بزن مادر... الان روح از بدنم جدا میشه مادر... ابی عبدالله اومد... آی کربلایی ها... آقاتون اومد... صورت گذاشت کف پاهای مادر.. هی کف پاهای مادر رو میبوسه... صدا میزنه... يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ مادر... من حسینتم... با من حرف بزن... مادر... اگه با من حرف نزنی میمیرم... مادر... مادر... 🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر 🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر اسماء اومد بچه ها رو با احترام... از روی جنازه مادر بلند کرد... اما‌... لا یوم یومِک یا اباعبدالله خوب شد اسماء تو بودی... بچه ها زهرای مرضیه رو... از کنار جنازه مادر بلند کردی... اما کربلا... فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه... کشان کشان... دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند... 🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام 🔸من از کنار پیکر بابا نميروم 🔸🔸🔸🔸🔸
❣﷽❣ 🔘 🔘 👌👌 🔘 🔘 شبانگاهان تا حریم فلک .. شبانگاهان روی دوش علی نعش فاطمه تا ناکجا می رفت به دنبالش آه و زمزمه ی زینبین و حسین تا خدا میرفت 🔘آه و واویلا اه و واویلا مدینه با سوز سینه کشید آه آینه سوز از غم حیدر خدا میداند که اشک غم از چشم خونبار کوچه ها میرفت زسوز اه دل زینب رسیده جان علی برلب 🔘آه و واویلا اه و واویلا گل یاس باغ احمدی از سیلی پاییز ار غوانی شد در آن صحنه باغ سبز علی زرد و غمزده گشت و خزانی شد چه سازد یارب به این غم سنگین علی غریب و ستمدیده که تنها همپای زندگیش در جوانی قامت کمانی شد ببین حال فاتح خیبر نهان در گل شد گل حیدر 🔘اه و واویلا آه و واویلا فقط میداند حسن که در آن کوچه ی غم و غربت چه رخ داده که اینگونه بیقرارو پریشان شده و به سر میزند بادست درون ذهنش چه خاطره ای امده که به زینب چنین گوید بگردید اینجا در این کوچه گوشواره ای از مادر افتاده مدینه شد غرق در ناله که پرپر شد غنچه و لاله 🔘آه و اویلا ،اه واویلا 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 🍀 روضه و مناجات با امام زمان عج وگریز به _حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ _ حجت الاسلام والمسلمین میرزامحمدی          🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲 الا یا اهل العالم ان جدی الحسین ..... میتونه خودش و با پیغمبر وامیرالمؤمنین معرفی کنه بگه:"ان بن امیرالمومنین" اما بالافاصله اتصال خودش رو به ابی عبدالله بیان یکنه،مردم من پسر حسینم کدوم حسین؟!!*ان جدی الحسین قتلوه عطشانا*اصلا برای ما سواله ، از خود خدا که برای انبیا روضه میخوانه ، این روضه عطش اشاره میشه ؛ تا خود قیامت که فاطمه میخواد روضه بخوانه به این گوشه اشاره میکنه،این چه سریه که از بین این همه مصائب ابی عبدالله، عطش ابی عبدالله از همه بیشتر گفت و بروز داره؟!! فرمود آدم ، اگه باشی و ببینیش چطوری تو گودال دست و پا میزنه *ولوتراه یا آدم و هو یقول واعطشاه واقلّة ناصرا*آیا جوابش میدن نه ولله * فلم یجدهوا احدا الی بسیوف*   شمشیرها تشنگی شو برطرف میکنن .... این جمله اول *الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین طرحوه عریاناً *دیگه ترجمه نکنم ، سالها پا روضه بزرگ شدیا*الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین سحقوه عدواناً*انقده اسب بر بدنش تازاندن ... آماده ای بگم یا نه ؟!!! این برای معرفیه خود امام زمان ، اما در رجعت اولین کسیکه در رکاب امام تشریف میارن،خود ابی عبدالله به چه کیفیتی ابی عبدالله رجعت میکنند؛فرمودند به اون کیفیتی که سر در بدن ندارند ...." هنوز از اون رگ ها خون جاریه ..." دومین نفر مادرشون فاطمه هست تا نگاه زهرا به این رگ های بریده میرسه چنان صیحه و ناله ای میزننحسین.....                                     
بنام خدا «نگاه متفاوت به حجاب و عفاف» لطفا برادران و خوهران با دیدهٔ باز بخوانند و... "" "" "" " تا که می خواهم سرایم از حجاب می شوم آن لحظه آن دم دل کباب ابتدا از خویش می پرسم که چیست می نمائیم صحبت از دُرّی که نیست گاهگاهی می شوم شخص دگر می شوم در بحر غفلت غوطه ور عقل می گوید ز غفلت دور باش جهل می گوید که با من جور باش وقت صحبت تا ثریا می رویم در عمل صفریم و درجا می زنیم از عمل دوریم و استاد سخن مدعی هستیم و جمله اهل فن از حجاب ظاهری دم می زنیم لیک حجاب باطنی را می دریم گر نباشد مرد دوران پرده در بی حیا بی آبرو یا خیره سر نیست لازم این همه بند و طناب بهر نسوان یک هزار و یک حجاب باطن ما گر نباشد ناخراب آنزمان ظاهر نمی خواهد حجاب مرد و زن را چشم بینا لازم است دیدهٔ بینا حجاب دائم است زن بباید از درون طاهر بود شال و چادر زینت ظاهر بود زینت اصلی بلی حجب و حیاست این دو گوهر کیمیای عصر ماست زین دو گوهر هر که باشد بی نصیب باشد او بی شک و شبهه نانجیب فاخرا در پرده بر گو راز دل تا نباشی روسیه یا که خجل باز هم بر گو برادر این سخن این دو گوهر لازم است بر مرد و زن ✍ مسلم فرتوت فاخر 🌴🌸🌴🌴🌸🌴🌴🌸🌴🌴🌸🌴
‍ . 🏷عشق تورو انتخاب کردم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عشق تو رو انتخاب کردم جز تو همه رو جواب کردم گفتی که بیا حرم با من رو قولت آقا حساب کردم به تو آقا سلام سایه تون مستدام توی هیئت که میام حس میکنم کربلام به غمت مبتلام با تو من رو به راهم عمریه که با مسیر خونتون آشنام ای بی مثل شاه لم یزل ذکر مدام من اهلی من العسل جونم حسین سامونم حسین من تا ابد ازت ممنونم حسین جانم حسین  جانم حسین تا اسمت اومد قیام کردم آقا به تو احترام کردم هر بار که یک جرعه آب خوردم سمت حرمت سلام کردم تویی صبح سپید به دل نا امید خدا ما رو واسه نوکری تو آفرید به تو من دلخوشم امر تو رو چشم واسه تو از همه چیزم یه جا دست میکشم شورم تویی منشورم تویی وقتی میگم حرم منظورم تویی دینم تویی آیینم تویی آرامش منی تسکینم تویی جانم حسین  جانم حسین روضه ات به دلم حیات میده یه حس پر از نشاط میده من معتقدم یه روزی آقا این روضه منو نجات میده مستی بی زوال باور هر محال عشقت آقا تو دلا حاصل رزق حلال جان جانان من اصل ایمان من اصلا این حسین حسینه ختم قرآن من مست توام پا بست توام شاهی و نوکر دربست توام فصل الخطاب ای عالیجناب میدی تو روضه هات خیره بی حساب جانم حسین  جانم حسین .┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
‍ ﷽ متن:با علی پایان میپذیره قائله... کـربـلایـی وحـیـد شـکــری🎤 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 با علی پایان میپذیره قائله جنگیدنت حیدر خدایی خوشگله تشخیص اینکه تو خدایی یا بشر حق بده حل این قضیه مشکل شاهی که در لباس رعیت و خادم رعیته هم اوج بندگیه هم اهل کار و سیاسته بین علی و خالق هر چی میبینی شباهته نامیرایی حی لا یموتی علی هیبت داری صاحب جبروتی آدم دیده روز خلقتش مولا در عرش الله در حال قنوتی علی علی مولا یا حیدر ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ تاریخ جنگاتو اگه مرور کنم طبیعیه که احساس غرور کنم وقتی میرسم به فرار اون دوتا باید سر تکون بدم و عبور کنم کی جز ابوالعجائب صاحب کرسی و منبره حب علی دلیلِ پاکی دامن مادره عالم به یک اشاره تحت تسلط حیدره بازوبند پهلوانی دست علی دنیا واسش بی ارزش و پستِ علی هرکس کنده کاریه ضریحشو دید عاقل هم که باشه میشه مست علی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═