eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز روضه از در و دیوار جاری است دنیا شبیه مجلس یک سوگواری است   نشنیده اش بگیر،ولی بی دلیل نیست کار زن جوانی اگر گریه زاری است   گاهی به دوش بابا،گاهی به پشت در گاهی میان کوچه،عجب روزگاری است   یک تیر و دو نشان ،تو فقط روضه گوش کن این خانه حول محور همسر مداری است   من را ببخش روضه اگر باز می شود زیرا که حال مادرمان اضطراری است   ضربه،فشار،دلهره بر بچه خوب نیست پرهیز ماه آخری بارداری است   ترسم علی زغصه خودش را تلف کند می بینم اینکه فاطمه از او فراری است   گیرم که رو بگیری از این بچه ها، عزیز من دیده ام که گوشه ی چشمت اناری است   از میخ و چوب سوخته تابوت ساخته است این روز ها علی در کار نجاری است   هرکس به گونه ای غم تو را به دوش برد سهم من از غم تو ولی بی مزاری است   حسینی
|⇦•مثل یک ابر بهاری، یابن الزهرا... به امام زمان عجل الله و روضۀ حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج اسلام میرزایی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مثل یک ابر بهاری، یابن الزهرا حال و هوای گریه داری، یابن الزهرا این روزها خیلی دلت را غم گرفته دلخسته از این روزگاری، یابن الزهرا با واژه ی مادر شود آهت کشیده در لا به لای اشک و زاری، یابن الزهرا *اومدي به امامِ زمانت تسليت بگي، اومدي تو اين مجلس روضه، كمكِ امامِ زمانت باشي...* ای وایِ مادر های تو می گوید آقا خیلی برایش بی قراری، یابن الزهرا آقا مگر من مرده ام که مثل حیدر سر را به زانو می گذاری، یابن الزهرا *ما هم اومديم با شما گريه كنيم تا شما تنها نباشيد آقاجان!...* آقا! تنم، مالم، همه جانم فدایت آماده ام بر جان نثاری، یابن الزهرا جز اشک دیده مرهم دیگر ندارم با عرض پوزش از نداری، یابن الزهرا از این که هستم دوستدارِ مادر تو حتماً مرا تو دوست داری، یابن الزهرا *مُحرم همه ميان برا عزاداريِ ابي عبدالله، اما فاطميه ها خوصوصيه فقط مَحرم ها ميان عزاداري و روضه، هر كسي رو راه نميدن تويِ روضه ي حضرت زهرا...* تا این که باشم زائرِ قامت خمیده دنبال یک سنگ مزاری یابن الزهرا زهرا به زهراها شده تبدیل یعنی : در کوچه شد آیینه کاری، یابن الزهرا محمد فردوسی * بي بي فرموده بود: علی جان! من رو شبونه غسلم بده، شبانه دفنم كن... فضه ميگه: اميرالمؤمنين به بچه ها سفارش كرد، بچه ها بي قراري نكنيد، بلند بلند گريه نكنيد، همسايه ها نَشنَوَن، كسي نفهمه، ديدن اين نازدانه ها آستين به دندان گرفت، مثل ابر بهاري گريه ميكنن.... اسماء آب مي ريخت، بدن زهرا رو امیرالمؤمنین غسل ميداد، يه مرتبه ديدن علي سر به ديوار گذاشت، صدا ناله اش بلند شد: واي، واي... اسماء گفت: آقاجان! فرموديد همه آروم گريه كنن!؟ فرمود: اسماء! ببين آب كه ميريزم خونابه مياد، بعد از نود و پنج شب و روز خون قطع نشده، اسماء! زهرا دردش رو به من نگفت... يه جمله روضه ي من، ميخوام بگم: یا امیرالمؤمنین! شما بدنِ بي جانِ زهرا رو غسل ميداديد، چشمتون خورد به جايِ زخمِ مسمار، خونابه ديدي طاقت نيآوُردي، اما من بميرم برا دخترت زينب، خدا برا هيچ خواهري نيآره، آقا امام محمد باقر مي فرمايند:" لَقَدْ قُتِل بِالسَّيفِ وَ بِالحِجارَةِ وَ بِالخَشَبِ و بِالعَصَا" نيزه دار نيزه ميزد، با چوب ميزدن، با عصا ميزدن، يه جاي سالم روي بدن حسين نبود...* به سمت گودال از خيمه دويدم من شمر جلوتر بود دير رسيدم من سَرِ تو دعوا بود، ناله كشيدم من سَرِ تو رو بردن، دير رسيدم من * يكي داره عبا رو ميكَنه، يكي داره عمامه رو ميكَنه، ساربان دنبال انگشترِ، خولي سر رو برداشت و بُرد...* هجوم آوُردن همه سمتِ پيكرت جلو چشمِ مادرت برا بُردنِ سَرت شلوغِ گودال، همه هلهله كنان شمر و خولي و سنان دست پر دارن ميان پنچه گذاشته لابه لاي موت خنجرش رو گذاشته روي موت بميره خواهرت كه با نوك ني اينجوري كرده زير و روت اَلسَّلامُ عَلَي مُرمّل بالدّما مُقَطَّعُ الاَعضا من بي وضو موي تو را شانه نكردم حالا به دنبالِ سرت بايد بگردم سري به نيزه بلند است در برابر زينب خدا كند كه نباشد سرِ برادرِ زينب *صدا بزن: حسين!...*
14001014-mirzaei-roze.mp3
3.77M
|⇦•مثل یک ابر بهاری، یابن الزهرا... به امام زمان عجل الله و روضۀ حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج اسلام میرزایی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته، در دین، فقه، عرفان، معرفت امام خامنه ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید...
دلخـوشـم اینکه با سلام فقط میرسـد نقطـه ام به آخــر خط دل خوشم اینکه می شوم زائر با بلیطـی به کـــمتـرین قیمـت با تـو زنـده ســـت زنـدگی آقا تو نـبودی که مـرگ بود عـادت تو نبـودی چقــــــدر می مـردم توی ایـن خشکـســـــالی مفرط تـو که هسـتـی کـــــنار دریایم جــــریانی روان تر از هـر شـط راضـــــیم بـر رضـــــایت زینب مثل او دوری است این قسمت فاصله بخت شوم اجسام است نــه "علی ارواح اللتی حــــلًت" زینت کریمی نیا
یا سَیِّدُالشَّهید، عزیزِ خدا، حسین ای نورِ چشمِ حضرتِ خَیرُالنِّسا، حسین با هر کسی به غیرِ تو بیگانه می شود آنکس که با غمِ تو شَود آشنا، حسین اعجازِ چشمِ توست، به ما داده آبرو آقا شود، به اذنِ تو اینجا گدا، حسین محکم گِره بزن دلِ ما را به زُلفِ خویش ای دستگیرِ در گُنَه اُفتاده ها، حسین آتش برای اهلِ جهنَّم شود بهشت فریاد اگر زنند همه یکصدا؛ "حسین" آقا، قسم به روزِ جدایی زِ خواهرت ما را مکن دَمی زِ غمِ خود جدا، حسین گودالِ قتلگاهِ تو شد بارگاهِ تو ای کشته ی فِتاده به صَحرا رها، حسین تنها دعای سینه زنِ تو شهادت است بی سر کنارِ کشته ی من هم بیا، حسین رضا رسول زاده
جدید و جانسوز حضرت زهرا مقتل نوشته..... ای دختر نبیِّ خدا ،  فاطمه سلام ای همسر ولیِّ خدا ، فاطمه سلام آتش گرفته سینه ی من با نوای تو مادر  دلم  گرفته  دوباره   برای  تو بر روضه های پُر غم تو گریه می کنم بر  ناله ها و  ماتم  تو گریه می کنم مقتل نوشته  تا  زِ   ولایت  بُریده اند آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند مقتل نوشته است لگدها به در زدند بر قلب  بی قرار علی  هم  شرر  زدند مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند بر  زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند مقتل نوشته دست علی را که بسته اند با  تازیانه  بازویتان  را  شکسته اند مقتل نوشته تا  که شما خورده ای زمین شد کشته محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین مقتل نوشته کوچه و سیلی  و مجتبی دستی پلید و صورت نیلی  و مجتبی مقتل نوشته دومیِّ پست ، بی هوا سیلیِ محکمی  زده  بر صورت  شما مقتل نوشته که  زِ علی  رو گرفته ای بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای مقتل  نوشته  بعدِ پدر  قد  خمیده ای در آن سه ماه  روی خوشی را ندیده ای
# نوحه واحد فاطمیه بسبک : دل بردی از من به یغما چند وقتیه این دل من عقده داره توی سینه صبر  و   قراری   نداره    کرده   هوای  مدینه ماه  غم   فاطمیه  از    ره   رسیده   دوباره از  ماتم  مامِ   عصمت  دلها   گرفته  شراره یافاطمه عشق حیدر از ناله و داغ زهرا عالم  همه خون جگر شد ازقلب پرخون زهراعرشوزمین نوحه گرشد دیدی که آخرچهاشدگریان همه دیده هاشد از ظلم و  جور زمانه  پرپر گل مصطفی شد یافاطمه عشق حیدر بانوی شهر  مدینه  با درد  و  غم  خو  گرفته ازضربت درب و دیوار دستش به پهلوگرفته از گریه و سوز  زهرا اشک علی  هم  چکیده بس کن تو ای نور دیده  ای بانوی قد خمیده یافاطمه عشق حیدر حیدر کنارش نشسته زهرای او دیده بسته سوسومزن فاطمه جان ای یارپهلوشکسته بنگر غم  و  زاریِ من  بی یاور  و  یاریِ من بعداز تو من کس ندارم بنگر تو تنهایی من یافاطمه عشق حیدر بعداز عروج تو زهرا من زانوی غم گرفتم درد غریبیِ  خود  را  با  چاه  کوفه بگفتم بشنو که یارم گرفتند  عشقم  بهارم گرفتند با   ضربت   تازیانه   دار   و  ندارم  گرفتند یافاطمه عشق حیدر بنما  نظر   بر  گدایت  بار  دگر   کن عنایت با مِهر خود  مادرانه  از ما  تو  بنما شفاعت برما مدینه عطاکن ما را تو حاجت رواکن از  لطف خود  سائلان  را راهیِ کرببلا کن یافاطمه عشق حیدر
# نوحه شور فاطمیه بسبک : یاحسین غریب مادر(مرحوم ذاکر) و بسبک : هنوزازخاطره های(خلج) دل من کرده هوای مدینه دوباره امشب برافاطمیه این دل دیگه بیقراره امشب یاد فاطمیه هر دم  می زنه آتیش به  سینه تو دلم مونده یه آهی کِی میشه برم مدینه بی بی جون بگو چه هاشدتوی کوچه مدینه بشکنه دست عدو که  سیلی  زد ز  روی کینه برا  بانوی مدینه  ای خدا  کاشکی  بمیرم برا   رزق   فاطمیه  از   علی   مدد  بگیرم ای خدا  کاشکی  همیشه  نوکر  زهرا بمونم تانفس دارم به سینه روضه ی زهرا بخونم روضه ٔغربت زهراکه زغم موهاش سفیدشد واسهٔ عشق  ولایت پشت در زهرا شهیدشد فاطمه   اُمِ اَبیها    مددی   تو   از  کرم  کن دل غمدیده ی  ما  رو ساکن  کوی حرم کن
استاد صالحی شهادت حضرت زهرا.ع.m4a
24.66M
شهادت حضرت زهرا(س)اراک مسجدآاکبر...بانوای گرم کربلایی هادی صالحی
متن روضه غسل ودفن خانم حضرت زهرا سلام الله علیها ▪️▪️▪️▪️▪️ پرستویِ مهاجرم، چرا زلانه می روی؟ اگر ز لانه میروی، چرا شبانه می روی؟ قرارِ من، شَکیبِ من، مهاجرِ غریبِ من فدای غربتت شوم، که مخفیانه می روی حیاتِ جان، امیدِ دل، علی بُود ز تو خِجل که با کبودیِ بدن، زتازیانه می روی کبوترِ شکسته پر، مرا به همرهت ببر چرا بدونِ جُفتِ خود، ز آشیانه می روی چهار طفلِ خون جگر، زنند از غمت به سر تو بر زیارتِ پدر، چه عاشقانه می روی اَلا به رُخ نشانه ات، مگر شکسته شانه ات که مویِ زینبین خود، نکرده شانه می روی فتاده بر دلم شرر، که تو در این دلِ سَحَر ز همسرت غریب تر، برون زخانه می روی َبدَنِ حضرت زهرا سلام الله علیها رو امیرالمؤمنین داره غسل میده، اسماء بِنتِ عُمَیس میگه من از چاه آب می آوردم، رو بَدَنِ حضرت زهرا سلام الله علیها آب می ریختم، علی بدنِ فاطمه رو غسل میداد، اسماء میگه رفتم دوباره از چاه آب بکشم، دیدن علی صدایِ فریادش بُلَند شده، برگشتم اومدم، دیدم سر به دیوار گذاشته، داره داد میزنه گریه میکنه، اومدم جلو، آقاجانم! مگه خودتون نفرمودید: آروم آروم گریه کنید، همسایه ها صداتون رو نَشنَوَن؟ فرموده باشند: اسماء این روشنایی رو بیار جلو، بیا ببین پهلویِ زهرام شکسته، صورتِ فاطمه کبوده، بازوش رو شکستن. امیرالمؤمنین دست از غسل دادن کشید، اما من یه غسّال دیگه هم میشناسم، موقع غسل دادن دست از غسل دادن کشید، کجا؟ زهرایِ سه ساله رو تویِ خرابۀ شام داشتن غسل میدادن، یه وقت دیدن، اون زَنِ غساله دست از غسل دادن کشید، گفت: من این بدن رو غسل نمیدم، چرا؟ بی بی جان! همین که لباس های این بچه رو دَر آوردم، خواستم بدنش رو غسل بدم، دیدم همه جایِ بدن این بچه سیاه و کبوده، می ترسم مرضی که این بچه داشته منم بگیرم، من این بدن رو غسل نمیدم، بی بی زینبِ کبری سلام الله علیها فرمود: آی زنِ غساله! بخدا از کربلا تا اینجا اینقدر این بچه رو زدن، ای حسین. نَم نَم داره بارون میآد داره برام مهمون میآد خرابه بویِ خون میآد وای وای داره از راهِ دور میآد تو طبقی از نور میآد از سَفَرِ تنور میآد وای وای دیدن این تشت رو گذاشتن جلویِ این بچه، دست بُرد، سر رو از تشت برداشت، نگاه کرد دید خدا سَرِ بُریدۀ بابا؛ سَرِ بُریده رو برداشت، شروع کرد با بابا حرف زدن. آروم آروم از طبق بیا کنارم سر رو سَرِت بذارم حرفِ نگفته دارم وای وای چیه حَرفِ نگفته ات؟ چند شبه بابا یه لقمه نون نخوردم اسم تو که می بردم  فقط کتک می خوردم وای وای بابا! هر وقت صدات زدم کتکم زدن، بابا! هر وقت صدات زدم، تو صورتم سیلی زدن بابا! هر وقت گریه کردم بهم تازیانه زدن، بابا نبودی و اسیر شدم بسته به یک زنجیر شدم یه شبِ پیرِ پیر شدم وای وای یکی زد و همه ام زدند لگدِ مُحکمم زدند حالا هر کجا صدایِ منو می شنوی صدات رو بلند کن، یاحسین.