eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
444 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
3. شهدا.mp3
10.16M
شهیدان از مِی توحید مستند شهیدان سرخوش از«جام الستند » نمردند و نمی میرند هرگز شهیدان زنده ی جاوید هستند ... تا گشودند به نام شهدا« دفتر عشق » جلوه ای یافت ز ایمان و شرف « پیکر عشق » قصه ی لیلی و مجنون همه از یاد برفت تا گشودند به نام شهدا « دفتر عشق » خبر از عشق خدایی ست در این خانه و بس پای ازین خانه کِشد هر که ندارد سرِ عشق پیشتازان و دلیران به صفِ جنگ و جهاد به کفی جام شهادت به کفی ساغر عشق سرو جان دادن و رضوان طلبیدن بر دوست تا بدین مرحله ایثار نبود باور عشق تشنه از دریا گذشتن یا درآتش سوختن از علمدار رشید کربلا آموختـن کام ما ، را مرگ خونین از عسل شیرین تر است این چنین از یادگارِ مجتبی آموختن جانا به دل خسته ی ما هم نظری کن یک شب تو از این کوچه ی ویران گذری کن این کوچه ی ظلمت زده از نور فراریست ای ماه بیا و شبِ دل را سحری کن مولا تو کجا و منِ آلوده ، ولیکن چون گل به برِ خار شبی را سپری کن @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من مانده ام و گناه ، کی می آیی؟ شد زندگی ام تـــــباه ، کی می آیی؟ یابنَ النَبإِ العَظـــــــیم ما منتظــــریم ای مــاه ترینِ مــــــاه ، کی می آیی؟ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
علیه السلام حال و هوای اسفند در آستانه تحویل سال تحویل من نمیشود این سال بی حرم باید که رزق سال خود از مشهد آورم گویند دوستان که چرا مشهد این قدر گویم که منزل پدرم هست و مادرم آغوش مشکبار رواقش همیشه گرم دامان مادرانه صحنش پراز کرم آنجا پدر گشوده دو گلدسته را چنان دستی به روی شانه و دستی ست بر سرم باید به پای دامن مادر دخیل بست باید به دست بوس پدر رفت لاجرم گفتم به بغض روز وداعم ز کربلا آخر همان رضاست خریدار آخرم او عشق اولین من و آخر من است حتی به کعبه جلوه کند در برابرم خورشید گنبدش به یقینم رسانده چون روزی طلوع گرده به آفاق باورم با او همیشه بوده وهرگز نکرده ام از او وداع طبق رسالات مادرم کاری ندارم اینکه کجا هست منزلم انگار مشهدی اصیل است این دلم چرخانده چرخ قافیه را هم نسیم او تا منزلم که هیچ به دنبال محملم هر صبح و شام ساعت هشتم به سرنوشت هم سوی هر نسیم سلامی است بر بهشت هر سال نو به وسوسه‌ها می کند عبور از پیش چشم کلبه دل با رواق نور گاهی کشد سپند دلم را چنان دمی در نای عود سوز به دستان خادمی من آدمم که تنگ دلم بر بهشت اوست هر جا روم غریبم وآخر بهشت اوست قسمت کند به گندم یک سال می رسم پابست او شوم به پر و بال می رسم اسفند بی امید رسیدن به او دی است آوای دل گرفته تنهایی نی است امسال دل هوای تو کرده است بیشتر نسبت به پیش تر شده ام با تو خویش تر اینجا ضمیر او به تو تبدیل می شود یعنی که بعد فاصله تقلیل می شود یعنی که پای پنجره ات بسته ام دخیل از پشت فاصله ،چه به قاف و جوار نیل آمد نسیم شرق تو تحریک تر شدم از جاده های دور چه نزدیک تر شدم با اشک های شوق نوشتم رضا رضا دیدم شکوه گنبد افلاکی تو را دادم بهای دیدن گنبد نما به چشم آمد به ناز ، گنبد و باب الرضا به چشم دیدم که خادمت شده جارو به دستم است برگ ضمان ضامن آهو به دستم است چشمم که باز شد قلمم توی دست بود احساس لمس پنجره بر روی دست بود زینت کریمی نیا @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «همصدا با اهل راز» رود شعبان ، رسد ماه خدا آهسته آهسته رسد ماه خــــــــــدا ، ماه عطا آهسته آهسته دلم نام خدا سرمی دهد آماده باش اکنون که بایدگشت با دل همصدا آهسته آهسته اگر که وصل می گـــــــــردیم بر ماه صیام امّا شویم از ماه شعبان هم جدا آهسته آهسته رسد ماه صیام ، از حنجر گلدسته ها یاران به پیچــــــــد باز صـــــــــوت رَبَّنا آهسته آهسته رسد ماه گذشت از بنده ی اهل خطا برخیز مُبَــــــــرّا کن دل خود از خطا آهسته آهسته بود ماه عبادت چشمه ی آب حیات ای دل بنوش از چشــمه ی آب بقا آهسته آهسته چه زیبا رَبَّنا اِغْـــــفِرْ لَنا بنشسته بر لب ها بیا تکرار کن اِغْـــــــــــفِرْ لَنا آهسته آهسته بلای معصیت افتاده بر بال و پرت افسوس رها کن خویش را از این بلا آهسته آهسته گدایی کن ز درگاه الــــــهی آنچه می خواهی که خرج خویش می گیرد گدا آهسته آهسته به اشک دیده زین ایّام باقیمانده از شعبان بده جان و دل خود را صفا آهسته آهسته شود هر روزه داری تشنه امّا سوخت می باید به یاد تشـــــــــنگان کـــــــــربلا آهسته آهسته اگر گیرد عطش دامان جانت را بیا "یاسر" بگیر آتش ز داغ نیـــــــــــــنوا آهسته آهسته شعر: حاج محمود تاری «یاسر» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅ @navaye_asheghaan
. تقدیم به امام خامنه ای ------- دل بجز یار خراسانی خود یار نداشت غیر از آن سید فرزانه که دلدار نداشت پاسخ حنجره اش را به سر دار دهیم تا نگویند علی میثم تمار نداشت اَینَ عَمار شنیدیم و به سر آمده ایم تا نگویند دراین واقعه عمار نداشت چه زند لاف ز رهپوی ولایت داری آن که بر شانه ی زخمی شده اش دار نداشت اهل فریاد نباشد به صف حادثه ها آن که تیغ آمد و او حنجر خونبار نداشت جان به کف عرصه ی میدان تو را پر کردیم تا نگویند دراین عرصه فدا کار نداشت آخرالامر به سر منزل عزت نرسد کاروانی که تو را قافله سالار نداشت بهر "یاسر" تو مسیحا نفسی می دانم درک فیض نفس ات هر دل بیمار نداشت ** «یاسر»✍ @navaye_asheghaan
. مگر آسمان را چراغان نکردیم ؟! زمین را مگر نورباران نکردیم ؟! مگر کوچه را آب و جارو نکردیم ؟! شبِ تار را غرقِ شب‌بو نکردیم ؟! مگر شهر را غرقِ شربت نکردیم ؟! سر کوچه را طاق‌نصرت نکردیم ؟! مگر شاعران از غمش کم سرودند ؟! قلم‌ها سلاحِ ظهورش نبودند ؟! مگر مرغِ آمین‌مان در قفس بود ؟! دم ربّناهایمان بی‌نفس بود ؟! مگر العجل‌هایمان دیردَم بود ؟! سرِ سفره‌ی ندبه‌ها چای، کم بود ؟! مگر صبحِ جمعه سلامش نکردیم ؟! تهِ هفته‌ها را به نامش نکردیم ؟! چرا یوسف افتاده در چاهِ غیبت ؟! چرا برنمی‌گردد از راهِ غیبت ؟! چرا روز موعود، تاخیر دارد ؟! کجای عمل‌هایمان گیر دارد ؟! جوابِ چراهایمان هم سوال است مگر آرزوی وصالش محال است ؟! نگو آرزویش محال است، هرگز ! نگو دیدنش در خیال است، هرگز ! زمانش بیاید؛ همین جمعه شاید اگر حرف‌مان حرف باشد می‌آید .@navaye_asheghaan
. 📋 ای خدا بنده‌ای گنه‌کارم (ع) کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای خدا بنده‌ای گنه‌کارم تو بیا خسته از گناهم کن خودم از حال خود خبر دارم روسیاهم ولی نگاهم کن زنده‌ام بی‌ثمر، ولی روزی خاطراتم زِ یاد خواهد رفت پرده از کار من، تو برداری آبرویم به باد خواهد رفت آه از آن لحظه‌های شومی که روی خود را سیاه می‌کردم تو به حالم نگاه می‌کردی پیش چشمت گناه می‌کردم من از آن رحمتت خبر دارم تو هم از غفلتم خبر داری و دلیلِ خجالتم این است که تو از خلوتم خبر داری خسته از کینه و دورویی‌ها خسته از روزگار نیرنگم تو به من خوب می‌رسی یا رب من ولی با تو خوب می‌جنگم همه‌یِ ناسپاسیت از من همه دار و نداریم از تو تو مرا می‌کِشی به سوی بهشت من بدبخت فراریم از تو تا نمازم برایِ غیر خداست سجده‌هایم شبیه تفریح است پیش رویم مسیر مرگ است و کوله بارم گناه و توجیه است آنقدر غرقِ ظلمتِ نفسم که دگر روی نور یادم نیست گیرِ دنیای فانیم دیگر انتظارِ ظهور، یادم نیست آنقدر بی‌مرام بودم که خود من هم نماند و ترکم کرد همه رفتند، ولی در دنیا این حسین بود و ماند و درکم کرد او که آمد دوباره بنده شدم او که آمد خداییم کرد و یک مُحرم دل مرا سوزاند اربعین کربلاییم کرد و بعد از آن کار من شده گریه مثل یک شمعِ خاموشم همه شب‌های من، شب جمعه تا دخیل ضریح شش گوشم کمکم کن که خوب گریه کنم کمکم کن که سینه‌زن باشم کمکم کن که مرثیه‌خوانِ روضه‌ی مادر حسن باشم مثل زینب، حسن کشید آه و مثل قنفذ، مغیره بد میزد یک نفر با غلاف و شمشیر و یک نفر هم فقط لگد می‌زد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
4_5769167502697304137.mp3
19.95M
📆 زمان: 👈  جمعه ۵ اسفند ماه ۱۴۰۱ 🔷 با نوای : 👈 کربلایی سید رضا نریمانی 🔊 | ای خدا بنده ای گنه کارم تو بیا خسته از گناهم کن @navaye_asheghaan
YEKNET.IR - shoor - shabe 2 fatemie avval 1401 - hosein taheri.mp3
3.62M
حماسی (عج) 🕋 آذر 1401 🍃سرباز راه عاشورا 🍃آماده واسه پیکار 🎤 سرباز راه عاشورا آماده واسه پیکاره فرمانده‌ش مهدیِ زهرا، فرزند حیدر کراره رو پیشونی بسته سربندو، مشتش رو گره کرده محکم سینه‌ ستبر کرده تُو میدون، یعنی فرمانده من آماده‌م العجل؛ بیا حق را پاینده کن العجل؛ بیا حیدر را زنده کن العجل؛ عَلَم را روی دَس(ت) بگیر العجل؛ بیا کعبه را پس بگیر العجل؛ اباالفضلی شمشیر بکش العجل؛ علی‌اکبری تکبیر بکش العجل؛ بیا آماده شد سپاه العجل؛ بیا بنشین بر ذوالجناح مولانا؛ یابن‌الحیدر .......................... سرباز ظهر عاشورا، باید صبح ظهور باشه تُو اوج معرکه تنها، خیره به نگاه آقاشه تنها تحت امر آقاشه؛ میگه سربازتو باور کن هر امری داری به روی چشم، آقاجان‌ فقط تو لب تر کن العجل؛ ببین شور این لشکرو العجل؛ ببین شیعۀ حیدرو العجل؛ ستمگر را گردن بزن العجل؛ بگو لبیکَ یا حسن العجل؛ بچرخان تیغ ذوالفقار العجل؛ که دشمن گوید الفرار العجل؛ بپا کن شور عالمین العجل؛ بگو لبیکَ یا حسین مولانا؛ یابن‌الحیدر @navaye_asheghaan
اومدم دعا کنم تا که بیای هی خداخدا کنم تا که بیای بعداز این میخوام که همراه دعا دوری از خطا کنم تا که بیای اومدم بگم منو نگا کنی تو نمازشب برام دعا کنی اومدم که التماست بکنم نشه یک لحظه منو رها کنی اگه تو بیای آقا بهار میاد تو دل منتظرات قرار میاد یه روز عاشقات بهم خبر میدن آقامون داره با ذوالفقار میاد میای و لبارو خندون می کنی مهربونی رو فراوون می کنی شب انتظار دیگه تموم میشه میای و دردا رو درمون می کن میای و غم از تو سینه می بری میاری صفا و کینه می بری کاش که باشیم و اون روز ببینیم که میای مارو مدینه می بری میای و با چشمای تر میخونی میای از غربت حیدر میخونی چه قیامتی میشه وقتی آقا... برا ما روضه ی مادر میخونی کاشکی از باغ خزونت بخونی از عموی مهربونت بخونی ما چقد لطمه بصورت می زنیم وقتی که از عمه جونت بخونی سیدمجتبی شجاع وقتی که می خواهد دلم سامان بگیرد باید که چشمانم کمی باران بگیرد مثل همیشه این غزل تا بیت آخر حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد تا اینکه آید ذکر مهدی بر لبانم شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد با چشم گریان ندبه می خوانم برایت شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد آقا بیا تا در میان قلب شیعه این زخم کهنه عاقبت درمان بگیرد هر جمعه من روی تو را را چشم انتظارم تا اینکه عصر غیبتت پایان بگیرد... محسن زعفرانیه هوای شهر بهاری ولی غم انگیز است بهار اگر تو نباشی شبیه پائیز است دلم هوای تو کرده چه میشود آیی؟ ببین که کاسه صبرم ز غصه لبریز است عنایتی ، کرمی ، یا محول الاحوال که حال و روز گدایت ترحم انگیز است قسم به عصمت زهرا کسی که در قلبش ولایت تو ندارد فقیر و بی چیز است به انتظار قدومت مسافر زهرا ببین که جمعه به جمعه گدا سحرخیز است بیا که داغ فراق تو می کشد ما را بیا که چشم من از دوری تو خونریز است به عالمی نفروشم دمی ز حالم را که انتظار فرج قیمتی ترین چیز است شنیده ام که به سختی جدا شدند از هم در شکسته که با مادرت گلاویز است یگانه مرهم یاس شکسته سینه بیا غریب خسته دل و زائر مدینه بیا محمود مربوبی @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا