#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#مثنوی
پنجم شوال وبه نقلی ششم شوال روز ورود حضرت مسلم (ع)به کوفه
•┈┈••✾•🌿🖤🌺🖤🌿•✾••┈┈•
من کوفه را چون مردگان بیدرد دیدم
نـامردهاشان را بـه شکل مـرد دیـدم
ایـن نـاسپاسان جمـله اشبـاحالرجالاند
خصم رسـول و حیـدر و قـرآن و آلند
اینان به آن دستی که بـا من عهد بستند
عهـد مـن و فـرق مـرا با هم شکستند
تنهـا نـه در کوفـه مـرا آواره کردنـد
قلبم دریدنـد و لبـم را پـاره کردنـد
این شهر را پیوسته نـامردی بـه من بود
این قوم تنها مـردشان یـک پیرزن بود
زنهـا ز نـامردان کوفـه وانماندنـد
از بامها بر فرق من آتش فشاندنـد
مـن جـاننثار عترت خیرالانـامم
صیدبـهخـون غلتیدۀ بـالای بامم
وقتی که خود را از عطش بیتاب دیدم
عکس لب خشک تـو را در آب دیدم
در موج خون دریای «لا»را دیدم امروز
از بـام کوفـه کربلا را دیـدم امروز
انگـار میبینم جراحـات تنـت را
خونين به چنگ گرگها، پیراهنت را
انگـار میبینم گُلان پـرپـرت را
پاشیده از هم عضوعضو اکـبرت را
انگار میبینم که بعد از قتـل یـاران
هم تیرباران میشوی هم سنگباران
انگـار مـیبینم ذبیـح کـوچکت را
زخم گلوی شیرخوارهکودکت را
انگار میبینم که با اشک دو دیـده
داری به روی دست خود دستِ بریده
انگار بينم غرق خـون آیینهات را
جای سم اسبان و زخم سینهات را
انگار میبینم که شمر آید بـه گودال
انگار میبینم زدی در خون پر و بال
انگار دیدم جان شیـرینت فـدا شد
زهرا نگه کرد و سرت از تن جدا شد
من بهترین مهمان شهـر کوفـه هستم
مهمـان قصابـان شهـر کـوفـه هستم
لبتشنـه از پیکر جـدا گردد سر من
آویـزه گـردد بـر قنـاره پیکـر من
تنهـا نـه ايـن نامردمردم میکُشندم
در کـوچههای شهر کوفه میکِشندم
«میثم!»شرار از نظم جانسوزت فشاندی
بس کن که دلها را به بحر خون نشاندی
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
•┈┈••✾•🌿🖤🌺🖤🌿•✾••┈┈•
@navaye_asheghaan
پنجم شوال وبه نقلی ششم شوال روز ورود حضرت مسلم (ع)به کوفه
من کوفه را چون مردگان بیدرد دیدم
نـامردهاشان را بـه شکل مـرد دیـدم
ایـن نـاسپاسان جمـله اشبـاحالرجالاند
خصم رسـول و حیـدر و قـرآن و آلند
اینان به آن دستی که بـا من عهد بستند
عهـد مـن و فـرق مـرا با هم شکستند
تنهـا نـه در کوفـه مـرا آواره کردنـد
قلبم دریدنـد و لبـم را پـاره کردنـد
این شهر را پیوسته نـامردی بـه من بود
این قوم تنها مـردشان یـک پیرزن بود
زنهـا ز نـامردان کوفـه وانماندنـد
از بامها بر فرق من آتش فشاندنـد
مـن جـاننثار عترت خیرالانـامم
صیدبـهخـون غلتیدۀ بـالای بامم
وقتی که خود را از عطش بیتاب دیدم
عکس لب خشک تـو را در آب دیدم
در موج خون دریای «لا»را دیدم امروز
از بـام کوفـه کربلا را دیـدم امروز
انگـار میبینم جراحـات تنـت را
خونين به چنگ گرگها، پیراهنت را
انگـار میبینم گُلان پـرپـرت را
پاشیده از هم عضوعضو اکـبرت را
انگار میبینم که بعد از قتـل یـاران
هم تیرباران میشوی هم سنگباران
انگـار مـیبینم ذبیـح کـوچکت را
زخم گلوی شیرخوارهکودکت را
انگار میبینم که با اشک دو دیـده
داری به روی دست خود دستِ بریده
انگار بينم غرق خـون آیینهات را
جای سم اسبان و زخم سینهات را
انگار میبینم که شمر آید بـه گودال
انگار میبینم زدی در خون پر و بال
انگار دیدم جان شیـرینت فـدا شد
زهرا نگه کرد و سرت از تن جدا شد
من بهترین مهمان شهـر کوفـه هستم
مهمـان قصابـان شهـر کـوفـه هستم
لبتشنـه از پیکر جـدا گردد سر من
آویـزه گـردد بـر قنـاره پیکـر من
تنهـا نـه ايـن نامردمردم میکُشندم
در کـوچههای شهر کوفه میکِشندم
«میثم!»شرار از نظم جانسوزت فشاندی
بس کن که دلها را به بحر خون نشاندی
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
#استاد_سازگار
@navaye_asheghaan
12-maddahi-271.mp3
6.79M
من همون بچه ایم_جواد مقدم
«لبیک یاحسین»
═══❖══════❖═══
@navaye_asheghaan
═══❖══════❖═══
گدای آقامم - حسین طاهری_۲۰۲۳_۰۴_۲۲_۰۸_۰۴_۰۲_۳۷۷.mp3
2.88M
گدای آرامم.حسین طاهری
«لبیک یاحسین»
═══❖══════❖═══
@navaye_asheghaan
═══❖══════❖═══
Asemon Range Ghorbat Gerefte_۲۰۲۳_۰۴_۲۲_۱۸_۲۳_۱۶_۲۷۹.mp3
10.85M
🍃 آسمون رنگ غربت گرفته
🎙حسین سیب سرخی
«لبیک یاحسین»
═══❖══════❖═══
@navaye_asheghaan
═══❖══════❖═══
ki midone shayad emsal_۲۰۲۳_۰۴_۲۲_۱۸_۳۴_۱۳_۵۲۳.mp3
6.07M
🍃 کی میدونه شاید امسال
🎙محمود کریمی
«لبیک یاحسین»
═══❖══════❖═══
@navaye_asheghaan
═══❖══════❖═══
mione zohre sorkh_۲۰۲۳_۰۴_۲۲_۱۸_۲۷_۵۷_۳۸۳.mp3
4.92M
🍃میون ظهر سرخ آسمونه
🎙مجیدبنی فاطمه
«لبیک یاحسین»
═══❖══════❖═══
@navaye_asheghaan
═══❖══════❖═══
نماهنگ عشق من_۲۰۲۳_۰۴_۲۲_۱۲_۱۹_۱۴_۴۴۰.mp3
2.91M
تو خیلی دعام کردی عشق من
تو حاجت روام کردی عشق من
🎙سجاد محمدی
«لبیک یاحسین»
═══❖══════❖═══
@navaye_asheghaan
═══❖══════❖═══
karbo bala arameshe donyame_۲۰۲۳_۰۴_۲۲_۱۸_۴۴_۴۲_۸۲۸.mp3
6.59M
🍃 کرب و بلا آرامش دنیامه
🎙مهدی اکبری
«لبیک یاحسین»
═══❖══════❖═══
@navaye_asheghaan
═══❖══════❖═══
محمد الجنامی
نبودم ندیدم که محشر به پا شد شنیدم دو دست، تو از تن جدا شد ♫♪
می دونم که خیلی خجالت، کشیدی صدای عمو آب رو وقتی شنیدی ♫♪
غم تو ابالفضل قرارم رو برده شنیدم سه شعبه به چشم تو خورده ♫♪
شنیدم سرت، را شکستند سرت، رو روی نیزه بستند ♫♪
من آروم ندارم شده گریه کارم ♫♪
الک ابجی لیلی و نهاری یا ماخذ حیاتی و قراری ♫♪
حسینم بدون تو یاور نداره براش من بمیرم که مادر نداره ♫♪
حسینم رو تنها غریب گیر آوردن به سمت، خیامش همه حمله بردن ♫♪
بمیرم که زینب تو مقتل چی دیده زده بوسه بر اون گلوی بریده ♫♪
تو رفتی جسارت، شروع شد تو رفتی و غارت، شروع شد ♫♪

ابالفضل نگارم شده گریه کارم ♫♪
الک ابجی لیلی و نهاری یا ماخذ حیاتی و قراری ♫♪
ابالفضل برا تو چشام خون میباره شنیدم که مشک تو شد پاره پاره ♫♪
نبودی که زینب رو بردن اسارت، به آل پیمبر چقدر شد جسارت، ♫♪
هنوزم دل من از این غم کبابه مگه جای زینب تو بزم شرابه ♫♪
به زخم دل تو نمک خورد نبودی رقیه کتک خورد ♫♪
ببین حال زارم شده گریه کارم ♫♪
الک ابجی لیلی و نهاری یا ماخذ حیاتی و قراری ♫♪
نبودم ندیدم که محشر به پا شد
التماس دعا
@navaye_asheghaan
342.1K
شاعر سید امیرحسین خوشرو و علی گلچین پور ⭐️
➖➖➖
شب های دلتنگی حالم پریشونه
تو خونه ی چشمام بارون مهمونه۲
منو مهمون کن حرم
پر بگیرم از این روضه تا پایین پات
آسمونم باشه آغوش کرببلات
نمیره جای دوری آقا ...جونم فدات
جانا جانا جانا از عشقت آکَندَم
جاناجاناجانا تویی اشک و لبخندم
یااباعبدلله میدونم روز محشر
به تو میپیوندم
یا اباعبدلله ۴
--
تو بازی دنیا ، خیلی گرفتارم
اما تویِ روضه ، دنیایی دارم ۲
آره روضهت کربلاست
برنگشته دست خالی از خونت فقیر
وسط روضه دستای خالیم و بگیر
کیو جز تو دارم آخه ای ، نعم الامیر
ارباب ارباب ارباب میزنه قلبم با تو
ارباب ارباب ارباب همه میرن الا تو
ایل و تبار من ، همه بودن مجنون و
تا ابد لیلا تو
یا اباعبدالله ۴
---
وقت اجل یعنی ، اون لحظهی آخر
جز تو نمیمونه ، واسه این نوکر ۲
منو تنهایی حسین
بیا وقت جون دادن آقا بالا سرم
تو خودت گفتی که اشکاتونو میخرم
من حساب کردم روی تو ... تو محشرم
مولا مولا مولا من به تو مدیونم
مولا مولا مولا پای عشقت میمونم
آرزوم اینه که میونِ قبرم حتی
تو باشی مهمونم
یا اباعبدالله ۴
#رضاابوالحسنی
@navaye_asheghaan
#شعر امام حسین علیه السلام
تا بگیرد زندگانی ام صفا گفتم حسین
با همه بی بندوباری بارها گفتم حسین
دست هایم راگرفتی هرکجا خوردم زمین
تا نهادم دست خودرا روی پا گفتم حسین
اشک هایم را خریدی،خنده دادی جای آن
در میان خنده ها و گریه ها گفتم حسین
هرکه باهرنیّتی خوانده تورا دادی جواب
گاهی بااخلاص وگاهی با ریاگفتم حسین
گاهی در تنهایی ام نام تو را ناله زدم
گاهی دربزم عزایت بی صدا گفتم حسین
تا که دیدم نوکرانت یک به یک زائر شدند
ناگهان بغضم شکست وبی هواگفتم حسین
"ازحرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین"
اربعین،من از وطن تاکربلا گفتم حسین
حال میخواهی جواب شعرمن را هم نده
ابتدا گفتم "حسین" و انتها گفتم حسین
🔸شاعر: محمدحسن بیات لو
@navaye_asheghaan