زمان:
حجم:
229.9K
#شعر_کودکانه
#شعر
🌹«دوازدهِ بهمن»🌹
#دهه_فجر
🌹روزِ دوازده
از ماهِ بهمن
خورشید سرزد
درصبحِ روشن🌹
🌹لطفِ خداوند
این مژده میداد
خواهد شد ایران
آباد و آزاد🌹
🌹ایران سراسر
آماده و شاد
از خود نظامی
میکرد ایجاد🌹
🌹تا کشورِ ما
آباد گردد
هم از اسارت
آزاد گردد🌹
🌹با عشقِ دین و
ایرانِ آباد
روحِ خدا زد
یک عمر فریاد🌹
🌹امروز دیدند
ملت که آمد
یک قهرمان از
نسلِ محمد🌹
🌹بنشست آرام
پیشِ شهیدان
با گریه میکرد
تجدیدِ پیمان🌹
🌹ما با شماییم
در راهِ میهن
سَر خم نسازیم
در پیشِ دشمن🌹
🌹ما زنده هستیم
با عشقِ ایران
باشیم فدایِ
اسلام و قرآن🌹
🌹آباد سازیم
ایرانِ زیبا
اجرا نمائیم
احکامِ دین را🌹
🌹آماده سازیم
ما کشورِ خویش
تقدیم داریم
بر سَروَرِ خویش🌹
🌹پرچم به دستِ
مولا سپاریم
مهدی بیا ما
چشم انتظاریم🌹
شاعر سلمان آتشی
#روز_ورود_امام_خمینی_ره
#فجر_۱۴۰۱
#جشن_انقلاب
@navaye_asheghaan
🥀 #شعر | امام حسین علیهالسلام 🥀
ای که به عشقت اسیر، خیلِ بنیآدماند!
سوختگان غمت، با غم دل خُرّماند
هر که غمت را خرید، عشرت عالَم فروخت
باخبرانِ غمت، بیخبر از عالَماند
در شکن طُرّهات، بسته دل عالمیست
وآن همه دلبستگان، عقدهگشای هماند
یوسف مصرِ بقا، در همه عالم تویی
در طلبت مرد و زن، آمده با دِرهماند
تاج سر بوالبشر، خاک شهیدان توست
کاین شهدا تا ابد، فخر بنیآدماند...
چون به جهان خُرّمی، جز غم روی تو نیست
بادهکشان غمت، مست شراب غماند
عقد عزای تو بست، سنّت اسلام و بس
سلسلۀ کائنات، حلقۀ این ماتماند
گشت چو در کربلا، رایت عشقت بلند
خیل ملک در رکوع، پیش لوایت خماند
خاک سر کوی تو، زنده کند مرده را
زان که شهیدان او، جمله مسیحا دماند
هردم از این کشتگان، گر طلبی بذل جان
در قدمت جانفشان، با قدمی محکماند
سرّ خدای ازل، غیب در اسرار توست
سرّ تو با سرّ حق، خود ز ازل تواَماند
محرم سرّ حبیب، نیست به غیر از حبیب
پیک و رُسُل در میان، محرم و نامحرماند
در غمِ جسمت «فؤاد» اشک نبارد چرا؟
کاین قطراتِ عُیون، زخم تو را مرهماند
▫️فؤاد کرمانی
@navaye_asheghaan
#شعر مناجات با امام حسین علیه السلام
نصیحت پدرم مانده است در گوشم
که روز فقر، شبش نان روضه نفروشم
غم گرسنگی ات قوت غالب من شد
همیشه در وسط روضه اشک مینوشم
قسم به کتری جوشیده در حسینیه
که با کسی که نخواهد تو را نمیجوشم
گرفت نور خدا زندگی تاریکم
به لطف شعله ی در چلچراغ بر دوشم
حسین گفت پدر جای لای لایی شب
شراب ریخت به جانم هنوز مدهوشم
به چار گوشهی قبرم قسم که بعد از مرگ
برای تنگی قبرم گدای شش گوشم
کفن که دستِ مرا بست؛ دست تو باز است
وَ دست باز تو یعنی بیا در آغوشم
چرا به یاد لب تشنه ات نمیمیرم
مرا ببخش عزیزم که آب مینوشم
مصیبت پدر و مادرم ز یادم رفت
مصیبت پسر تو نشد فراموشم
میان روضه ی بزم یزید فریادم
به یاد شام غریبان اگر که خاموشم
عزیز فاطمه خیلی برای من سخت است
تو پاره پیرهنی، من لباس می پوشم
@navaye_asheghaan
#شعر مناجات با خدا ماه رمضان
دست سائل در این خانه اگر پر نشود
سنگِ درخواست او جای دگر دُر نشود
سالها هست که دستم به در خانه توست
روزی ام مرحمت سفره ی شاهانه توست
من گدایت که شدم قدر و بهایم دادی
سنگِ دل آینه کردی و جلایم دادی
من فقط اشک بصر خون جگر میخواهم
حال روضه دم افطار و سحر میخواهم
دوست دارم که گرفتار تر از قبل شوم
اشک ماتم شده سرشار تر از قبل شوم
از همین رنگ سیاهی که به دیوار زدند
در حسینیه ی دل خیمه ی بسیار زدند
من به جز روضه نرفتم به سرای دگری
گوش من نیست بدهکار صدای دگری
همه زندگی ام روضه ، حسینم دین است
گوشه روضه اگر جان بدهم شیرین است
دستم از مرثیه ها جام بلا میگیرد
روضه ی یازدهم جان مرا میگیرد
.
جای دارد که برون آید از پیکر جان
محملی نیست که زینب بنشیند بر آن
دختران را که خودش برد روی ناقه گذاشت
چاره ساز همه آفاق خودش چاره نداشت
هر طرف را که نظر کرد یکی یار ندید
قاسم و اکبر و عباس علمدار ندید
اشک چشمش به روی پوشیه اش راه کشید
زیر لب گفت اباالفضل و فقط آه کشید
دمی از علقمه ای شیر دلاور برگرد
محض آسودگی خاطر خواهر برگرد
با کسی غیر تو هم گام نبودم برگرد
قبل از این در ملا عام نبودم برگرد
ای خدا دست حرامی به نقابی نرسد
وای اگر راه بیفتند و رکابی نرسد
🔸شاعر: محمدعلی بقایی
@navaye_asheghaan
#شعر مناجات با خدا
مردمی که به تو نظر کردند..
چشم بر روی دیگران بستند
محتضرها به عشق دیدن تو
عوض احتضار، سرمستند
لقمه ی چرب و نرم بسیار است
نان خشک تورا هوس کردم
چشم و دل سیرهای این عالم
مست افطار ساده ات هستند
تیغ تو در نبرد میچرخید
آبروی حریف را میبرد
ملخک های آمده به مصاف
فوق فوقش دوبار میجَستند
ما که در ابتدای عشق توایم
ابتداهم که هیچ،قبل تریم
عاشقان تو مثل تمارند
سر سپردند و عهد نشکستند
دوستانت تقیه میکردند
دشمنانت دروغ میگفتند
دوست و دشمن تو آقا جان
همه در غربت تو هم دستند
کشتنت کار ابن ملجم نیست
ماجرا ماجرای ناموس است
شعله و سیلی و در و دیوار
بهر قتلت به میخ پیوستند
🔸شاعر: سید پوریا هاشمی
@navaye_asheghaan
#شعر مناجات با خدا
اگرچه باد مَعاصی مهاجم است هنوز
نسیم مرحمت تو ملایم است هنوز
صدای زمزمه ی "لا اِلٰهَ اِلّا اَنْت"
طنین توبهی اَهلِ عوالم است هنوز
به حُرمت رمضان هاست..،گر زمان بلا
دلی که وَقفِ سحر شد مقاوم است هنوز
قبول..،بنده ی تو دل به حُبِّ دنیا داد
هنوز عشق تو در سینه حاکم است..،هنوز
تو پافشاری من در گناه را دیدی
ببخش..،گرچه گناهم مُداوم است هنوز
همین دو قطره ی اشکی که پیشکش کردم...
برای توبه ی من از علائم است هنوز!
بیا وُ کاسه ی چشم مرا خودت پُر کن
فقیر پشت درت گریهلازم است هنوز
تمام عمر سر سفره ی علی بودم
گداییِ من از این خانه دائم است هنوز
برای آنکه نرفته نجف چه سنگین است
میان خواب ببیند که عازم است هنوز
قسم به چادر آن مادری که سیلی خورد...
قسم به فاطمه این بنده نادم است هنوز
گناهکارم اگر..،نوکر حسینِ تواَم
بگیر دست همانی که خادم است هنوز
▪️
▪️
سهشعبه از گلوی لاله ای گلاب گرفت
گلی که باد برایش مزاحم است هنوز
به حنجر پسرت ای رباب فکر نکن
بیا خیال کن این نای سالم است هنوز
حراملقمه که در پشت خیمه ها می گشت
گمان کنم که به فکر غنایم است هنوز
🔸شاعر: بردیا محمدی
@navaye_asheghaan
#شعر تخریب بقیع
شُرطه ای داد زد و شاعرتان را کشتند
پشت این پنجره ها زائرتان را کشتند
ارث برد از پدر خاک، غم و درد و محن
چه قدر خاک نشسته ست روی قبر حسن
زیر این هرم عطش خیز، سراسر روضه ست
سایه انداختن بال کبوتر روضه ست
یادم افتاد از آن مرثیه ی عالم سوز
بدن شاه رها شد وسط دشت، سه روز
جگرم سوخت از این غربتِ بی پشت و پناه
دفن شد شاه به دستان دهاتی ها، آه...
گریه کردیم و در این حال نمردیم ببخش
تازه شد داغ تو هرسال، نمردیم ببخش
روضه خوان گفت که مرکب به تنت تاخته است
ای تن پاک تو پامال...نمردیم ببخش
روضه خوان گفت و شنیدیم و هنوز اینجاییم
اگر از روضه ی گودال نمردیم ببخش
دل ما سنگ خرابه ست، از آن هم بدتر
پا به پای غم غسال نمردیم...ببخش
سوم ماه محرم به تو قولی دادیم
ما اگر هشتم شوال نمردیم ببخش
🔸شاعر: مسعود یوسف پور
.
#زمینه
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلام_الله_علیها
بند1⃣
سلام بابای خوبم
بابای مهربونم
کجا بودی تاحالا ازفراقت نیمه جونم
باباچشماتو واکن
ببین صورتم زخمه
دیگه سیرم ازدنیا
چقد دنیا بی رحمه
چی آوردن سرت
پس کجاس پیکرت
کی بریده بابا؟
رگ های حنجرت
#باباحسین_باباحسین_بابا
بند2⃣
سلام بابای خوبم
بابای نازنینم
الهی من بمیرم داغتو هیچوقت نبینم
چرا خونیه چشمات
ترک خورده رو لبهات
شکسته بمیرم من
چرا کل دندونات
پاشو ببین بابا
موهام چه سفیده
از بس که زدنم
قد من خمیده
#باباحسین_باباحسین_بابا
بند3⃣
بابا چشماتو واکن
ببین که سوخته موهام
نداری مرحمی بابا برای زخم پاهام
شده سهم من بعد از
تو هرروز فقط سیلی
کبوده پای چشمام
شده صورتم نیلی
از زندگی سیرم
بسته به زنجیرم
عمرم چه کوتاهه
بعداز تو میمیرم
#باباحسین_باباحسین_بابا
➖➖➖➖➖➖➖➖
#زمینه
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
بند1⃣
توی وادی غربت
نریز اشک غریبی
نبینه خواهرت که بی کس و یار وحبیبی
تا وقتی که من زندم
نگو بی کس و کاری
نیاد غم توی قلبت
تا که زینب و داری
دوتا گل دارم که
میخوام کنم فدات
همه ی زندگیم
فدای غصه هات
#داداش_حسین_داداش_حسین_داداش
بند2⃣
بزارتاکه فدا شن
برات گل های خواهر
نزن رومو زمین به جان زهراای برادر
ببین اشک چشمامو
آوردم پسرهامو
برای یه تار موت
میدم کل دنیامو
قبول کن هستم رو
رد نکن دستم رو
بیا و نشکن این
دل شکستم رو
#داداش_حسین_داداش_حسین_داداش
بند3⃣
زدن به قلب لشکر
میون تیغ و خنجر
توی میدون مث لاله شدن واسه تو پرپر
به روی خاک مقتل
غریبونه افتادن
شدن اربآاربا با
لب تشنه جون دادن
هرکسی می رسید
گل هامو تا می دید
با سر نیزه روی
جسمشون می کشید
#داداش_حسین_داداش_حسین_داداش
➖➖➖➖➖➖➖➖
#زمینه
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله ابن_حسن
بند1⃣
ندارم دیگه طاقت
بمونم توی خیمه
عموم توقتلگاهه دستمو رها کن عمه
ببین واسه کشتنش
چجوری شده جنجال
شده غرق خاک وخون
عموم توی اون گودال
لشکر دشمن رو
ببین دو رو برش
بی حال افتاده رو
ی خاکا پیکرش
#عموحسین_عموحسین_عمو
بند2⃣
میباره خون زچشمام
عمو شد پاره رگ هام
دیگه دارم میرم ازپیش تو من پیش بابام
مث قاسم و اکبر
منم بارمو بستم
زیر ضربه ی شمشیر
منم شد قلم دستم
من سپرت هستم
شکسته شددستم
دم مرگم توی
بغلت نشستم
#عموحسین_عموحسین_عمو
بند3⃣
منم مانند زهرا
ببین بشکسته دستم
تو آغوشت عمو غرق به خون چشمامو بستم
میرم اما درد من
عمو جون فقط اینه
روی سینه ی زخمیت
عدوی تو می شینه
شده کارم تموم
زدن تیر به گلوم
میزنم دست و پا
جلو چشم عموم
#عموحسین_عموحسین_عمو
#شعر:
کربلایی سیدعلیرضامحمدی
#سبک:
کربلایی عباس ملک زاده
.........
#زمینه
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم ابن_عقیل
بند1⃣
دلم آروم نداره
غمین و بی قراره
تموم دنیا پیش چشمای من تاره تاره
شدم خسته ازدنیا
غریبم توی غم ها
توی کوچه های شهر
شدم بی کس و تنها
کوفیا نامردن
به اشکام میخندن
روی مهمون خود
درها رو میبندن
#برگردحسین_برگردحسین_برگرد
بند2⃣
روی دارالاماره
چشام ابر بهاره
کجایی تا ببینی نائب تو پای داره
حسین جان میاکوفه
کوفه شهر نیرنگه
ندارن به دل رحمی
دلاشون همه سنگه
برگرد همین حالا
تورو جون زینب
میبینم روزی که
کشته شی تشنه لب
#برگردحسین_برگردحسین_برگرد
بند3⃣
رسیده وقت مرگم
دلم زار و حزینه
تموم خواهشم اینه که برگردی مدینه
تواین وادی گلهای
تو میشن همه پرپر
میبندن راه آب و
میمیره علی اصغر
سرت رو میکنن
جدا ز پیکرت
آواره میشه تو
ی صحرا دخترت
#برگردحسین_برگردحسین_برگرد
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#زمینه
#شب_دوم_محرم
#حضرت_زینب
#ورودیه
بند1⃣
تو این وادیه غربت
دلم به غم اسیره
خدا سایت رو داداش از سرزینب نگیره
چرا خاک این صحرا
میده بوی درد و غم
ندارم دیگه طاقت
میباره چشام نم نم
اینجا حال و هواش
چقدر غمگینه
تو رو جون زینب
برگردیم مدینه
#برگردحسین_برگردحسین_برگرد
بند2⃣
میترسم آخر اینجا
من از پیشت جداشم
الهی بعد تو من لحظه ای زنده نباشم
نباشم ببینم من
سرت رو روی نیزه
جداشه سرت ازتن
داداش با لب تشنه
اینجامیشه جسمت
روی زمین پامال
اربآ اربا میشی
وسط یک گودال
#برگردحسین_برگردحسین_برگرد
بند3⃣
میدونم خوابم آخر
همینجامیشه تعبیر
جلو چشمای زارم میزنن به قلب توتیر
تو رو میکشن اینجا
میشه زینب آواره
دیگه بعد تو هرروز
جای من تو بازاره😭
میبرن بعد تو
ما رو به اسارت
به دخترهای تو
میکنن جسارت
#برگردحسین_برگردحسین_برگرد
...............
@navaye_asheghaan
حاج مهدی رسولی4_5803038941938451952.mp3
زمان:
حجم:
5.8M
#شعر
#ترکی
#مولودی_حضرت_معصومه_س
#مداح_آقای_مهدی_رسولی👌
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
گوهر رخشنده ی ایمان سلام
اختر تابنده ی ایران سلام
نیر روشنگر رضوان سلام
خواهر سلطان خراسان سلام
بانوی مغمومه سلام علیک
حضرت معصومه سلام علیک
---
ای حرمی جنت الاعلی سلام
آیت حق، بضعه ی موسی سلام
ای آناسی ام ابیها سلام
نایبه ی حضرت زهرا سلام
ای حرمی مهبط انوار حق
منده کویرم کرمه مستحق
---
ای حرکت ای برکت ای قیام
شیعه لرون غملرینه التیام
واردی سنون حرمتوه التزام
گنبد ذیجاههووه السون سلام
شأنووه بسدور بو حقیقت کلام
اخت الامامیم سن و بنت الامام
---
نائبه ی مام ولا فاطمه
صاحبه ی جود و سخا فاطمه
واسطه ی ارض و سما فاطمه
خواهر مغموم رضا فاطمه
درده دوا روحه جلا فاطمه
دردیمه درمان ایله یا فاطمه
---
فخر عجم بسدی بو عنوانیده
فاطمه لردن بیری ایرانیده
عاشقه عزتدی بو سامانیده
فاطمیه جانینی قربان ایده
جانیله جاناندی فدا آدینه
قربان اولوم فاطمه اولادینه
اکبر پورآقا
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
@navaye_asheghaan
برای حضرت قاسم(ع)،یادگار امام مجتبی (ع) در کربلا باالهام از گفتگوی سید الشهدا با برادر زاده در شب عاشورا
"در منای عشق"
در شب دلدادگی یاور نمی خواهی عمو
یار خوش سیما وخوش منظر نمی خواهی عمو
من برایت هر چه میخواهی مهیا کرده ام
اکبر اما نه، کمی اصغر نمی خواهی عمو
در منای عشق با پای طلب حاضر شدم
زیر تیغ معرفت حنجر نمی خواهی عمو
مست ومدهوش توام در حلقه ی دردی کشان
ساقی ومیخانه وساغر نمی خواهی عمو
یک جهان گلهای سرخ نینوا داری ولی
وقت گل ریزان گل پرپر نمی خواهی عمو
در مسیر عشق با تو همسفر گردیده ام
اینچنین شور آفرین دلبر نمی خواهی عمو
تا که جاویدان بماند نهضت آزادگی
ذوالفقار ی حیدری پرور نمی خواهی عمو
نیزه داران عصر عاشورا به غارت می برند
در میان جمع سرها ،سر نمی خواهی عمو
سیزده نوبت بهار عاشقی را دیده ام
شوق پرواز است در من ،پر نمی خواهی عمو
وعده ی دیدار نزدیک است"احلی من عسل
خیمه را طوفانی از محشر نمی خواهی عمو
#حسن_کرمی_نور(امان)
#شعر قاسم _ابن _الحسن_علیه اسلام
@navaye_asheghaan
گروه صدای نو((عربیان09377811107_صدارسانی وصدابرداری حرفه ای_@sedayno_channel))4_5936291298729264346.mp3
زمان:
حجم:
10.41M
بسم الله الرحمن الرحیم
شور لطمه زنی
◼️ ( #بند_اول )
#شعر به قلم اقایان
#رضا نصابی حسین عیدی
کربلایی محمودعیدانیان
یه گوشه نشستی
کشیدی هی آهی با دوچشمای تر
دیدی رو خاک افتاد
وقتی که با شدت توی کوچه مادر
یه سوال ازت دارم چرا موهاتون سفیده؟
مگه مادرت جوون نیست چه جوری قدش خمیده؟
نزن نامرد اخه زهرا خیلی جوونه
نزن نامرد اخه زینب دل نگرونه
نزن نامرد حسنش داره می بینه
دست مرد واسه صورت زن خیلی سنگینه
(( #حسن_جانم حسن جانم))
◼️ ( #بند_دوم )
مونده توی ذهنت
تصویری از کوچه بمیرم من اقا
نمی ره از یادت
جلوی چشمات زد یه سیلی به زهرا
بمیرم تو کوچه هاعصای مادر شدی و
تا خونه رسیدی اقاچشای مادر شدی و
شنیدم که غرورت توی کوچه شکست
شنیدم که مردک لاابالیه پست
یه جوری زد مادره تو رو تو کوچه
دست به پهلو گرفت مادرت روی خاکا نشست
(( #حسن_جانم حسن جانم))
@navaye_asheghaan
.
#زمینه #شب_تاسوعا
#نغمه: #احسان_تبریزیان 🎼
#شعر: #داود_رحیمی ✍
#احسان_تبریزیان ✍
_
کنار پیکرت نشستم
شکستی و منم شکستم
امید خیمه های تشنه
مونده تنت به روی دستم
پاشو دلاور حرم/ پاشو امیر لشگرم
پاشو ببین که دشمنا / هلهله کردن
نامردمای بی حیا/ تو رو ازم گرفتن و
حالا به حال و روز من /دارن میخندن
بی تو من چه کنم؟ای سقای حرم
جسمت رو چجوری تا خیمه ببرم؟
......................
دیگه جونم به لب رسیده
کارم به التماس کشیده
کسی توی تموم عمرم
حالمو اینجوری ندیده
جون من اینجوری نخواب/ نگرونم برا رباب
کسی ازت نمیخواد آب / فقط بلندشو
نذار بیفته این علم/ نگرون رقیهام
تو خطر افتاده حرم / فقط بلند شو
خیمه تو خطره/زینب منتظره
حرمله رو نذار/ سمت خیمه بره
###
چشاتو بستی ای امیدم
دیگه ازین جهان بریدم
زینب من زمین نشست تا
عمود خیمه رو کشیدم
انگاری زانوهاش شکست/ گره معجرا رو بست/ حالا امیر قافلهست/ ناموس حیدر
تازه شروع غربته/ اوج غم و مصیبته
آمادهی اسارته / ناموس حیدر
آه داداش! کمرم/ میسوزه جگرم
رفتی و بعد ازین/ زینب موند و حرم
_____________
.👇
@navaye_asheghaan