eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
612 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•دلیل گریه ها... و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده نفسِ حاج میثم‌مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به این گریه‌ها اجازه بده دلیل غمِ عمیقم حسین چه خوبه همش بخونم تو رو بگم زیر لب عزیزم(رفیقم) حسین... باز چرا رو زمین تنِ تو رو کشوندن باز چرا، شعله‌ها خیمه‌ها رو سوزوندن وایِ من، دخترات میون خیمه موندن یا حسین یا حسین شهیدِ نینوایی یا حسین یا حسین شهیدِ کربلایی *فردا رسید کربلا؛ با احترام زینب رو پیاده کردند فرمود: "اِنزِلوا"همه پیاده بشید. "هاهْهُنا مَحَطُّ رِحالُنا و مَسفَکُ دِمائنا"اینجا خون ما رو روی زمین می ریزند."و مذبحُ اطفالنا"اینجا سر بچه هامو جدا می کنند.* میگن نیزه‌ها، واسه همدیگه: حسین اومده، مهیا بشید سه شعبه‌ همش،نگاه می‌کنه به شیش ماهه و گلویی سفید ربابو که دید... دشنه‌ها حاضرن برای کشتن کی؟! مرکبا منتظر که رد شن از تنِ کی؟! عده‌ای،در کمین برای پیرهن کی؟! "کربلا،کربلا... مراقبِ حسین باش..." کمی اونطرف، یه گوداله که از اشکِ زنی، قیامت شده که ده روز بعد، می‌بینن همه تنی زیر پاست، که غارت شده جسارت شده... آه از اون،پاره تن که روی خاکه بی‌جون که کفن،میشه با غبارِ این بیابون نیزه‌ها، از تنش جدا نمیشن آسون یا حسین یا حسین شهیدِ کربلایی یاحسین یا حسین شهیدِ نینوایی : رضا یزدانی نغمه پرداز: مهدی زنگنه @navaye_asheghaan
@babolharam_netShab02Moharram1403[02](1).mp3
زمان: حجم: 12.03M
|⇦•دلیل گریه ها... و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده به نفس حاج‌ میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ • انسان خود، مسیر است! پایان است! نامه عمل است! • و او که در جهان درون خود به امام برسد: فردا «در رکاب امام» به او خواهد رسید. ※ اُدْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِینَ @navaye_asheghaan
|⇦•که جرائت کرد... و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده نفسِ حجت الاسلام سید حسین موسوی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روز دوم وقتی رسیدند کربلا حضرت دیدند اسبشون قدم از قدم برنمی داره. بعضی از نقل ها اینه هفت تا اسب حضرت عوض کرد. دید اسب ها حرکت نمی کنند. فرمود: اسم این سرزمین این چیه؟ یکی گفت: آقا غاضریه. حضرت فرمود: اسم دیگه. نینوا هم میگند آقا. شط فرات هم میگن همین جور چند تا اسم گفتند. حضرت فرمود: اسم دیگه هم داره یا نه؟ یکی از اون پیرمردای قدیمی گفت؛ من شنیدم از پدرانم اینجا رو کربلا هم میگن. تا اسم کربلارو شنید. فرمود:" اعوذ بِالله مِنَ الکربِ والبَلا. هاهُنا والله مَقتلِ رِجالُنا. هاهنا والله مَسفَکُ دِمائِنا" این جا همان جاییه که مردان ما را سر می برند. اینجا همونجاییه که خون های ما ریخته میشه. اینجا همون جاییه که مادرم فاطمه س گفته بود. بابام علی ع گفته بود. رسول الله گفته بود. فرمود: بار بگشایید اینجا کربلاست. عباسم خیمه ها رو برپا کنید. همه اول اومدند طبق روال همیشگی دختر علی «س» رو از ناقه پیاده کنند. رویه این بود. یه جلالی داشت زینب «س» بابا شما یه عالم ربانی می بینید یکی درِ گوشت میگه این چشم سِرِّش بازه ها. آدم جرائت نمی کنه نزدیکش بشه. یک هیبتی داشت زینب سلام الله علیها. بنی هاشمی ها هر جا توو هر منزل که می رسیدند و بنا بود اُتراق کنند رویه این بود. همه اول می اومدند دور ناقه زینب «س» حلقه می زدند. زینب «س» پرده کجاوه رو کنار می زد. شتر مینشست. مظهر جلال خدا از ناقه فرود می آمد. برای اینکه عمه راحت پیاده بشه عباس همیشه می اومد. یه طوری می نشست رو زمین که زانوش به زمین بچسبه و یه زانو بالا قرار بگیره. هم احترام به عمه کنه و هم پله برا عمه درست کنه. قاسم «ع» اومد یه دست عمه رو گرفت. وقتی علی اکبر «ع» می اومد جلو همه بنی هاشمی ها کنار می رفتند. علی اکبر «ع»اومد جلو دست انداخت و دست عمه را گرفت. یه جا دلم رفت. که جرأت کرد دستت را ببندد؟ چشم علی اکبر رو دور دیده بودند. ای خدا اگه این اشک های ما قابلی داره این دعای ما رو مستجاب کن. اونی که اومد جلو دست زینب رو ببنده عذابش را همین الان زیاد کن... * که جرائت کرد دستت را ببندد؟ که جرائت کرد براشکت بخندد؟ *مظهر جلال خدا، با احترام و با عزت، فرود آمد از ناقه. راوی میگه من روز دوم کربلا بودم. دیدم چطور بنی هاشمیان با احترام زینب «س» رو پیاده کردند. روز یازدهم هم من کربلا بودم. روز دوم رو دیده بودم روز یازدهم هم دیدم. زینب «س» اومد یکی یکی بچه ها رو، یکی یکی زنا رو سوار ناقه ها می کرد. بعضی زن ها خجالت می کشیدند. می گفتند خانم بذار ما کمکت کنیم و ما سوار کنیم شما رو. می فرمود: شما حسین «ع» شما رو به من سپرده. نمی دونم حالا زعم منه ها. اما همه رو سوار کرد. بچه ها را یکی یکی بغل زن ها می داد. رباب همین طور داشت نگاه می کرد. دید همه بچه دارا بچه هاشون رو در آغوش گرفتند. هر چی نگاه کرد دید علی اصغر «ع» رو یکی بغلش نمیده. همه را سوار کرد. شاید غریبانه به علقمه نگاه می کرده. مستأصل به گودال نگاه می کرده. خدایا من این قدر بی کس و کار نبودم...* نزنیدم داغ دارم نبریدم یار دارم *ای کاش مصیبت زینب «س» فقط همینا بوده. زوده حالا براتون بگم این شبای اول. شبای سخت پیش روعه. اما یه بیت فقط بگم. کاروان هرطوری بود حرکت کرد رفتند کوفه. می گذرم از کوفه. رفتند شام. از شام می گذرم. توو مجلس یزید چه به زینب «س» گذشت؟ دروازه ساعات چه شد؟ توو بازار یهودی ها چه شد؟ بماند. بماند. فقط یه بیت. وقتی دوباره برگشت کربلا. یه جمله به امام حسین «ع» صدا زد حسین! ..* خبر داری مرا بازار بردند؟ میان مجلس اغیار بردند *حسین جان، یزید جلو خواهرت نجاست می خورد. حسین جان، نبودی نامحرما خیره خیره به سکینه نگاه می کردند.* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ @navaye_asheghaan
@babolharam_netروضه (روز دوم محرم).mp3
زمان: حجم: 15.33M
|⇦•که جرائت کرد... و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید حسین موسوی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ • فَاِذا مُحَّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَیّانون آنگاه که آزمایش شوند دینداران اندک خواهند بود. • اگر امروز در لابلای آزمون‌ها و فتنه‌ها، امام در قلب‌مان گم شد، فردا برای پیوستن «در رکاب امام» نیز راه را نخواهیم یافت. @navaye_asheghaan
. من قرارم بی تو بی قراریه بیا برگردیم حسین ، چه کاریه یاد حرف مادر افتادم ، میگفت : امون از رنج و بلای ماریه یادگارای حسن پشت سرت لشکری خیره به رویِ اکبرت تورو به لالایی رباب بگو چی میاد سر گلوی اصغرت؟! بگو بچه هات رو خارا راه نرن طرف آتیش این سپاه نرن واسه بازی کردن هر جا که میرن برن اما سمت قتلگاه نرن کاش علمدار حرم به من بگه غصه هاش و میخرم ، به من بگه اگه عباس به تو گفت برادرم بگو که یه خواهرم به من بگه برا آزار دلم دف میزنن صحبت از بیابون طف میزنن نمیتونم ببینم نانجیبا سرت و میبرّن و کف میزنن روز چندم تورو از من میگیرن جلو مردم تورو از من میگیرن اینا که یه جو مروت ندارن سر گندم تورو از من میگیرن پیشونیّ و روت و بوسه بزنم گوشه ی ابروت و بوسه بزنم نکنه خنجر شمر کاری کنه نتونم گلوت و بوسه بزنم به چشات حسرتِ دریا مونده بود غمِ تو رو دلِ صحرا مونده بود قربونِ چندتا تارِ موهات حسین که لا انگشتایِ شمر جا مونده بود پُرِ زخمیُّ و سراپا نیزه ای اجتماعی از هزارتا نیزه ای روضه های تشنگیت جایِ خودش روزه ت و سنان شکست با نیزه ای یه طرف زمینه که روضه خونه یه طرف آسمونه که گریونه سرِ تو بینِ زمین و آسمون سرِ شاخه ی درخت آویزونه . @navaye_asheghaan
حاج علی کرمیKarami_Shab_2_Moharam_1404_b.mp3
زمان: حجم: 14.47M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 دلشوره امونم رو گرفته جونم رو ، توونم رو گرفته.. ◾️ 🎤 دلشوره امونم رو گرفته دلتنگی بهونه‌م رو گرفته نبینم اون روزو نفَس‌کشیدنت به زور باشه نبینم اون روزو سرِ تو مهمون تنور باشه ایشاالله خون نبینه گلوی این قبیله وا نشه روی سَنان به روی این قبیله تیر به چشمش نخوره عموی این قبیله من می‌میرم مضطر باشی اون روزی که بی‌سَر باشی من از حالا سرگردونم بی‌سَر می‌شی برگردونم امان از دل زینب... * غصّه‌م نه فقط مشکای آبه دلشوره‌ی من واسه رُبابه یه دل‌خوشی داره آرزو داره واسه شیرخواره یه دل‌خوشی داره خوشه با هر تکونِ گهواره تیراندازا نکُنن گلویی رو نشونه نیاد اون روز ببینم رُو دستای تو خونه وای از روزی که بیاد سَری به روی شونه تنها می‌شی روز چندم؟ تَن می‌ریزه از زیرِ سُم اون روزی که می‌ری از حال وای از حالم، وای از گودال امان از دل زینب... @navaye_asheghaan
زمان: حجم: 518.9K
زمین کربلا رسیده پادشاه سلام کن سلام به سوز و اشک و آه به احترام شاه قیام کن قیام با نفسای شاه شهید طالع ‌کرببلا دمید منادی داره ندا میده خامس آل عبا رسید غوغای قیامت روز دهم اینجاست آقای غریبان تشنه تک و تنهاست چشم نگرانش به خیمه زنهاست صحرای بلا پر از ناله ی زهراست حلق علی اصغر در حسرت دریاست جسم علی اکبر هر گوشه ی صحراست مظلوم ابی عبدالله ۴ رسید و خود به خود دل عقیله شد اسیر اضطراب چی میشه آخرش میرسه معبرش به مجلس شراب دختر صوم و صلات اومد روح و روان سادات اومد کاشکی بمونه همینجوری با سلام و صلوات اومد ای کاش دم رفتن باشه علی اکبر دستاشو بگیره تا که نشه مضطر تا باشه رکابِ این معصومه خواهر زانوی اباالفضل سردار دلاور ای کاش نره زینب با راس برادر تا کوفه و تا شام با غصه معجر مظلوم ابی عبدالله ۴ . @navaye_asheghaan
کربلایی محسن محمدی‌پناه7)vahed sangin-moharam1404-shab2-14040406.mp3
زمان: حجم: 10.52M
🔘 اوضاع خرابه یا صاحب‌الزمان، دنیای بی تو عذابه الغوث و الامان 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه ▪️ 🗓 جمعه ۶ تیرماه ‌۱۴۰۴ هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
کربلایی محسن محمدی‌پناه7)vahed sangin-moharam1404-shab2-14040406.mp3
زمان: حجم: 10.52M
🔘 اوضاع خرابه یا صاحب‌الزمان، دنیای بی تو عذابه الغوث و الامان 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه ▪️ 🗓 جمعه ۶ تیرماه ‌۱۴۰۴ هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد @navaye_asheghaan
. ۱۴۴۷ ✍ صلا علیک یا ذبیح بالقفا صلا علیک یا حسین و بالعرا اخر شدی بر خاک گرم کربلا وجه الثری الله و اکبر الله و اکبر قران بخوان بر روی نی ای جان خواهر جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ........... . محرم ۱۴۴۷ صلا علیک یا دّیح بالقفا صلا علیک یا حسین و بالعرا اخر. شدی بر خاک گرم کربلا وجه الثری الله و اکبر الله و اکبر قران بخوان بر روی نی ای جان خواهر جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان راس شریفت رفته روی نیزه ها بر رمل صحرا پیکرت مانده رها با دست بسته خواهرت را میبرند از کربلا هستم به سوی کوفه روانه بر ناقهء عریان به زور تازیانه جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان. ای گشته در مقتل قتیل العادیات بزم عزایت شد به پا در کائنات خون گریه کرده بر لبان تشنه ات اب فرات جان علی و جان بتولی اخر دراوردی سر از خرجین خولی جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسبن جان ........... نوحه محرم ۱۴۴۷ صلا علیک یا ذبیح بالقفا سر گشته و آواره ء صحرا شدم محصور تیغ و نیزه ء اعدا شدم در کوچه های شهر کوفه بی کس و تنها شدم ای نور عینم در شور و شینم من اولین قربانی راه حسینم جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان _ بنما حذر از این سفر با خواهرت جان رقیه و علی اصغرت کوفه نشسته در کمین کشتن آب اورت با چشم گریان با قلب سوزان از نامه ای که داده ام هستم پشیمان جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین ___ کاروان در دشت ماتم خیمه ها برپا شده اشفته حال زینب کبری شده در قلب مادرها برای کودکان غوغا شده اه و واویلا اه و واویلا خیمه زده در کربلا فرزند زهرا جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان اینجا ببیند دختری داغ پدر اینجا ببیند مادری داغ پسر اینجا بگردد خواهری بر سر زنان خونین جگر اه و واویلا اه و واویلا بر زیر لب گوید حسین اعوذ و بالله جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ............. ای جان من ای جان من ای جان من ای میهمان کلبهء ویران من خاکستر موی سرت افتاده بر دامان من محنت کشیدم دیگر بریدم بابا نمیبینی مگر موی سپیدم بابا حسین جان بابا حسین جان بابا حسین بابا حسین بابا حسین جان از هر کس و ناکس شنیدم حرف بد شمر لعین با چکمه بی رحمانه زد بازار کوفه از تمام کوفیان خوردم لگد قدم کمانی رخ ارغوانی با خود ببر من را اگر که میتوانی بابا حسین جان بابا حسین جان بابا حسین بابا حسین بابا حسین جان ....... این دسته گلها هدیه های خواهرت نذر تو و نذر علی اصغرت زینب نبیند اینچنین در بی کسی چشم ترت من زنده باشم تنها شوی تو محصور تیغ و نیزهء اعدا شوی تو جانم حسبن جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان راه تو را در کربلا بستم حسین شرمندهء طفلان تو هستم حسین کردی بزرگی و گرفتی عاقبت دستم حسین ای شاه عالم غرق ملالم گو خواهرت زینب کند من را حلالم جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ........ امیرحسین الفت 👉 عبداللهم عبداللهم عبداللهم من اخرین قربانی ثاراللهم در راه مولایم حسین ابن علی سر می دهم شام غم من اخر سحر شد در یاری خون خدا دستم سپر شد جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان مثل کبوتر از قفس گشتم رها جانی که نذر تو شود دارد بها اخر ادا شد نذر بابایم حسن در کربلا مثل همیشه هستی پناهم اغوش تو گشته عموجان قتلگاهم جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ....... دارد عجب سروی به میدان میرود ماه حسن از زیر قران میرود از جسم نجمه روح و از جسم عمو جان میرود از خیمه اید گلبانگ تکبیر به به چه جنگی میکند با رقص شمشیر جانم حسن جان جانم حسن جلن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جان شهزاده قاسم ای مرا دنیا و دین شهزاده قاسم ای نگار مه جبین بر روی مرکب انچنان سنگت زدند خوردی زمین ای سرو طوبی افتادی از پا شد پهلوی بشکسته ات مانند زهرا اه و واویلا اه و واویلا واویلتا واویلتا اه و واویلا ...... .👇 @navaye_asheghaan
. (ع) کربلا بوی خون پیچیده ، توو این دشت پر غم ترس از جون ندارم ، واسهْ تو می‌ترسم می ترسم توو این دشت بی لشکر بمونی می‌بینم از الان توو گودالِ خونی میترسم تن تو ، غارت شِه عزیزم پیشِ شمر نامرد ، باید اشک بریزم نامحرم زیاده ، تنهاست خواهر تو یک لشکر توو گودال ، می‌ریزن سر تو وای از شمر نامرد ، داره بغض و کینه ت از الان می‌بینم ، پاش و روی سینه ت از الان می‌بینم ، اکبر اِرباًارباست اصغر غرق در خون ، توو آغوش باباست ای وای از غریبی ، ای وای از جسارت وای از اهل خیمه ، ای وای از اسارت فکر دخترت باش ، که تنها می‌مونه فکر دختری که ، پاهاش غرق خونه از الان می‌بینم اشکای رباب و از الان می‌بینم ، اون بزم شراب و از الان می‌بینم شهر شام و انگار ناموس تو میره ، بین کوچه بازار ✍‌ .👇
. برای رقیه ، خبر اومده دیگه انتظارش ، به سر اومده بیا عمه جانم ، نگاهی بکن که بابای من از ، سفر اومده بابای مظلومم حسین جان سرم رو می ذارم ، به روی سرت کجا مونده بابا ، بگو پیکرت تو رفتی و خیلی ، اذیت شدم برات درد و دلها ، داره دخترت بابای مظلومم حسین جان یه وقتی رسیدی ، که من مضطرم بهم خورده وضع ، موهای سرم لباسام و بابا ، ببین خاکیه نمونده یکم نا ، توی پیکرم بابای مظلومم حسین جان چقد حرف بی راه ، میگفتن به من روی ناقه بدجور ، منو می زدن خبر داری رفتم ، محل یهود زیر دست و پاشون ، تنم شد کبود بابای مظلومم حسین جان با دستای بسته ، توی کوچه ها چقد آخه خوردم ، لگد بی هوا به من دختراشون ، می گفتن یتیم بابایی بُریدم ، از این شامیا بابای مظلومم حسین جان نبودی ببینی ، شکست حُرمتم ببین جای دسته ، روی صورتم یه شب بین صحرا ، جا موندم ولی نشد بعد از اون خوب ، دیگه لکنتم بابای مظلومم حسین جان دارم بوسه روی ، لبت میزنم مثه صورت تو ، کبوده تنم نمیتونم از جا ، بلند شم دیگه تو رفتی و بابا ، منو کُشتنم بابای مظلومم حسین جان چیا که ندیدم ، توو بازار شام به عمه نکردن ، یکم احترام با دست هی نشونم ، میدادن منو شکسته غرورم ، توو اون ازدهام بابای مظلومم حسین جان ✍ ......... رسیدیم حسین جان : به کرب و بلا شروع شد برادر : غم و غصه ها می ترسم حسین جان : از این سرزمین می دونم که اینجا : ندارن حیا سیدنالعطشان حسین جان دلم بی قراره : برا دخترات می لرزن توو خیمه : دل بچه هات می ترسم جداشیم : منو تو حسین نگاه کن مُحیّا : شده قتلگات سیدنالعطشان حسین جان به من گفته مادر : از این کربلا که میشم حسین جان : من از تو جدا ندارم تحمل : ببینم حسین سرت می‌ره داداش : روی نیزه ها سیدنالعطشان حسین جان من از تو جداشم : می میرم حسین بدون تو جایی : نمی رم حسین می بندن طنابو : روی دست و پام یه چند روزه دیگه : اسیرم حسین سیدنالعطشان حسین جان الهی بمیره : برات خواهرت میدونم میریزن : یه لشکر سرت تنت میشه غارت : زیر دست و پا میان مرکباشون : روی پیکرت سیدنالعطشان حسین جان حسین چاره ای کن : برای حرم نگاه کن به اشک : چشای ترم به دلشوره افتاد : دل خواهرت می‌دونم به غارت : می‌ره چادرم سیدنالعطشان حسین جان ✍ ...... . سبک (خمیده خمیده) الهی بمیرم ، براتو حسین جوونای زینب ، فداتو حسین به قلبم برادر ، نزن دست رد نگیر از عقیله ، نگاتو حسین سیدنالعطشان حسین جان بذار روو سفید شم ، پیش مادرت یه فکری کن اصلا ، برا خواهرت بمونن توو خیمه ، می میرن حسین بذار تا شهید شن ، مثه اکبرت سیدنالعطشان حسین جان می ترسم ببینن ، رو دستم طناب یه گوشه نشستن ، شدن دل کباب بذار تا نببینن ، اسارت میرم روزایی که خیلی ، می بینم عذاب سیدنالعطشان حسین جان می‌دونم که سهمم ، اسارت میشه به چادر نمازم ، جسارت میشه چه روزای سختی ، دارم پیشِ رو به زن های خیمه ، اهانت میشه سیدنالعطشان حسین جان می مونه حسین جان ، غمت روو دلم سرت روی نیزه ، میشه قاتلم تنت زیر مرکب ، که می‌ره حسین بِدون دیگه زینب ، می میره حسین سیدنالعطشان حسین جان ...... سبک (خمیده خمیده) عمو بین گودال ، بریده صداش ببین عمه جا نیست ، توی قتلگاش نفس هاشو دارن ، می بُرّن دیگه باید که یه کاری ، کنم من براش واویلا واویلا عموجان چقد نیزه بارون ، شده پیکرش چرا ریختن آخه ، به روی سرش دیگه جا نداره ، برا ضربه ها خودم میرم عمه ، میشم لشکرش واویلا واویلا عموجان یه عده برای ، زدن اومدن عموی غریبم ، رو هی می زنن نگاه کن ای عمه ، با چکمه یکی داره پا می کوبه ، به روی دهن واویلا واویلا عموجان اگه عمه الان ، نرم میشه دیر عمو توی گودال ، شده دیگه پیر زدن حلقه دورش ، توی قتلگاه توی چنگ گرگا ، عمو شد اسیر واویلا واویلا عموجان یکی با لگدهاش ، نفس هاشو بست یکی دیگه نیزه ، توو پهلوش شکست محیای کُشتن ، شدن لشکری نمیتونم هی دست ، بذارم توو دست واویلا واویلا عموجان میرم مثل قاسم ، بشم من شهید میرم پیش بابام ، بشم روو سفید سرم رو میذارم ، روو پای عموم دیگه وقت رفتن ، برا من رسید ........ .👇 @navaye_asheghaan