eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
612 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه و شور محرم۱۴۰۱.pdf
حجم: 5.27M
📜 متن PDF زمینه و شور ۱۱ شب مخصوص محرم ۱۴۰۱ 👈 🔺سبک و شعر : @navaye_asheghaan
. بازم تو شهرمون پیچیده بوی عطرِ حسین اشکم رو دفترِ صورتم می‌نْویسه قطره قطره حسین! بازم تو شهرمون می‌پیچه نغمه ی یاحسین می‌رسه روزی که آدما میگن تو کل دنیا حسین می‌رسه روزی که عاشق بشن همه واله و عاشقِ حسین فاطمه  برای دلبرش بمیره هم کمه... واله و عاشقِ حسین فاطمه  با اذن فاطمه پوشیدم بازم پیرهن سیاه همین شب اول قلبم و راهی کردم سمت قتلگاه  شکر خدا دلم با درد و غم میشه روبرو  واسه اومدن به روضه ها از اشک چشمام دارم وضو  تو عُمقِ قلبمه محبت حسین برام مقدسه مصیبت حسین  نفس کشیدنم عنایت حسین برام مقدسه مصیبت حسین  بازم تو کربلا کعبه میشه هر شب مُعتکف روضه تُ و واسه سنگم بگن از داغ تو میشه مُنعطف! ای که تو روضه هات گریه کرد جن و انس و ملک تا ابد می‌گَرده دورِ تو خورشید و ماه و چرخِ فلک همیشه گردنم به زیر منّتُ و خدا نگیره از من این سعادتُ و الهی زندگیم شِه خرجِ هیئتُ و خدا نگیره از من این سعادتُ و  ✍ ................ ای وای از کربلا وای از این زمین پر بلا از وقتی پام رسید به زمین قلبم به غم شده مبتلا  دلشوره دارم و دارم میمیرم از اضطراب  تو سینم تنگه جای نفس چه کنم با این رنج و عذاب  چیکار کنم اگه خاری بره تو پات از غصه جون میدم ای خواهرت فدات از زیر دست و پا وقتی بیاد صدات از غصه جون میدم ای خواهرت فدات ترسم از اینه که خواب من اینجا تعبیر بشه ترسم اینه که حسینِ من سهمِ نیزه و شمشیر بشه ترسم از اینه که پا بذارن اینجا رو تنت بنده نفسام به بودنت می‌میرم واللهْ با کُشتنت از دلهره داره می لرزه دست و پام حسین من خودت یه کاری کن برام اگه به ساحتت نذارن احترام حسین من خودت یه کاری کن برام بوی خون می‌رسه به مشامِ منِ خون جگر ای وای از اون روزی که بشم با شمر و با خولی همسفر  دلشوره کُشت منو حرفامو از تو چشمم بخون من زینبم مگه می‌تونم ببینمت بین خاک و خون  یه کاری کن ازین غصه بشم رها حیفه تنت بشه طُعمه ی نیزه ها امان از این غمِ بدون انتها  حیفه تنت بشه طُعمه ی نیزه ها ✍بهمن عظیمی  ........... . (س) خوشحالم امشب و انگاری خوابم تعبیر شده تو گرمای آغوشت بابا حتی سرما بی تأثیر شده تا پیچید بوی تو حس کردم که تو آغوشتم  مثل عمه بیست و پنج روزه عزادار و سیاپوشِتَم چه گریه آوَره قصه و ماجرات زخمیه صورتت خونی شده لبات  سوخته محاسنت آی بمیرم برات زخمیه صورتت خونی شده لبات  خیلی فرصت کمه بخوام واست درد دل کنم دوس دارم با اشکای چشام خاک ویرونه رو گِل کنم  دوس دارم تا سحر صورت تو رو نگاه کنم خیلی دوس دارم که حالم و تا تو هستی روبراه کنم می‌خوام ادب کنم این دَمِ واپسین  ولی نمی‌تونم اوضاع مو ببین می‌خوام سر تو رو بردارم از زمین  ولی نمی‌تونم اوضاع مو ببین از وقتی دیدمت بالای نیزه با چشم تر دوس دارم با عمه روز و شب گریه کنیم واسه تو پدر تو رفتی بعد تو به زخم عمه زدن نمک بیشتر از اینا هم واسهْ تو حاضرم که بخورم کتک می‌گیره دل اگه نباشه دلبرش وقتی بِرِه پدر ، می‌میره دخترش قصه ی دخترت رسید به آخرش  وقتی بِرِه پدر ، می‌میره دخترش ✍بهمن عظیمی  ......... . (س) نبینم بی کسی نبینم اینطور دلواپسی حاضرم واسه تو جون بِدم توی پات نَره خار و خسی توو روزِ بی کَسیت بی تفاوت باشم من ، چطور ؟ دردت به جونم داداش حسین تا زینب زنده ست تو غم نخور کُشته منو داداش غربت توو چشات من حاضرم خودم میدون بِرَم برات ای کاش می‌ذاشتی که من جون بِدَم به پات من حاضرم خودم میدون بِرَم برات ببخشم بیش از این چیزی ندارم هدیه کنم باید بشینم تو خیمه و از غربت تو گریه کنم این من و اینم از هدیه ی خیلی ناقابلم به خاکِ مادرمون قسم دست رد نزنی به دلم نذار غمِ چشات سهم دلم بشه قبول شون بکن خواهرت حَقِشه دیگه این آخرین خواسته و خواهشه قبول شون بکن خواهرت حَقِشه بازم دیدم به چشم خوبی و بخشندگی تُ و من نمیام بیرون از خیمه تا نبینم شرمندگی تُ و من کاش مثل بچه هام بشه جون من امروز فدات شرط ضمن عقدم بوده که تا پای جونم باشم باهات همیشه سنگت و به سینه می‌زنم هستم تا آخرش نگا نکن زنم حالا توو کربلات سهمی دارم منم هستم تا آخرش نگا نکن زنم ✍بهمن عظیمی ............. .
. علیهاالسلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 بیا آقا که در بین ِ خرابه روضه ها برپاست رقیه نیمه جان گشته به دامانش سر باباست بیا تا که نداده جان سه ساله در کنار سر دعا دارد به روی لب بیا ای منتقم دیگر به حقّ حضرت زینب بده اذن فرج یارب... 🌸 پدرجانم کجا بودی مرا زد روز و شب دشمن شده انگشترت غارت ببین گوشواره ام بردن ببین موی سفید من ببین قد کمان من اگر در کودکی پیرم غمت برده امان من مرا با خود ببر بابا که خسته ام از این دنیا غریبم من..... 🌸 نداری جای یک بوسه پر از زخم است سرت بابا کدامین دشمن ملعون بریده حنجرت بابا شده مجروح؛ لب خشکت زنم لطمه به لبهایم بخواهم از خدا دیگر روم من پیش بابایم شدم از داغ تو راحت دهم جان بین این غربت غریبم من..... ✍علی مهدوی نسب() .👇 @navaye_asheghaan
. علیهاالسلام حالم و ببین، کبودی های بالم و ببین خونم خاکه اقبالم و ببین، بابایی دستم و ببین، پای زخمی و خستم و ببین سری که از درد بستم و ببین، بابایی یه کاری واسه چشام کن چشات و واکن نگام کن ازون رگهای بریده یه بار دیگه صدام کن من بی تو، یعنی لباس پاره گوشای بی گوشواره، یعنی یتیمی من بی تو، یعنی چشای کم سو سر بدون گیسو، یعنی یتیمی از وقتی، که رفتی صدبار مردم همه‌ش کتک میخوردم، دارم می‌میرم هر بار که، اسم تو رو می‌بردم بازم کتک می‌خوردم، دارم می‌میرم ——————- هی من و زدن، نگم از صب تا کی من و زدن، عمو دیده از نی من و زدن، بابایی حرف بد زدن، به جای هر کس که نزد زدن، یا زهرا گفتم با لگد زدن، بابایی تو که پیش ما نبودی چرا پس انقد کبودی نگو مثل من موهات و کشیده زجر یهودی ای بابا، تنت کجا جا مونده موهات و و کی سوزونده، برات بمیرم ای بابا، چجوری سر شد شب‌هات هنوز که خشکه لب‌هات، برات بمیرم ✍ ............... علیه‌السلام غم روی غمه، عجب غوغایی توی عالمه میگن وقت تعویض پرچمه، وای وای وای باز محرمه، از امشب روی عرش اعظمه یه پیرهن که داغ مجسمه، وای وای وای یه پیرهن پاره پاره، که جای سالم نداره یه پیرهن که روضه هاش و، میگم اما با اشاره یه پیرهن، که بوی یوسف میداد تو چنگ گرگا افتاد، نگم چه کردن یه پیرهن، که خیلی روضه‌ش بازه اسبا با نعل تازه، نگم چه کردن ———————- غم روی غمه، توی چشمام اشکای نم‌نمه کی گفته کوفه سبز و خرمه، ای آقا خیر مقدم، تو اینجا با سنگای محکمه نیا دنبال غارتن همه، ای آقا توی این دارالخلافه، همه تیغا بی قلافه بیا کوفه اما بردار، یه چند تا معجر اضافه می دونم، به تو جسارت میشه، خیمه‌ها غارت میشه، اه و واویلا می ترسم، بری به زیر مرکب، اسیر شه آخر زینب، آه و واویلا شعر و سبک از: 👇 @navaye_asheghaan
🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ هلال ماه عاشقی دمیده باز فاطمه نوکرا رو خریده ممنونم از خدای حق تعالی که واسمون حسینو آفریده تا حسین آقامه همیشه - زندگی به کامه عشق تو حسین جان هدیه ای - از سوی خُدامه بیرق عزای تو همین - پیرهنِ سیامه (باز اومدیم به خیمه گات با دعای زهرا با دعای زهرا کاشکی بشیم فداییِ بچه های زهرا بچه های زهرا) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از وقتی که دعوت شدم به اینجا دوباره زندگیم گرفته معنا اوقات خوب من توو روضه هاته بدون تو دوزخه کلّ دنیا عشق تو حسین جان همه ی - قلبمو گرفته چی دیگه از این بهتر حسین - دستمو گرفته سوزِ ناله های مادرت - عالَمو گرفته (می‌سوزه قلب آسمون از صدای زهرا از صدای زهرا کاشکی بشیم فداییِ بچه های زهرا بچه های زهرا) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ به غیر تو از همه دس کشیدم غم تو رو به عالمی نمی‌دم بَدم ولی میگم به کلّ عالَم من غیرِ خوبی از شما ندیدم لطف تو مث بارونه و - رو سرم می‌باره چی داره اونی که توو دلش - حُبّ تو نداره این غمِ توئه که روی سنگم اثر می‌ذاره! (مرگِ توو روضه رو می‌خوام از خدای زهرا از خدای زهرا کاشکی بشیم فداییِ بچه های زهرا بچه های زهرا) ۲ 👇 @navaye_asheghaan
. 🔸 🔸شب های اول تا پنجم ✅ واحد اومد سر سال نوکریمون زیر علمت تو می بریمون کاری به گذشتمون نداری ما هر چی باشیم تو می خریمون جان آقا اومد سر سفره ی تو یک دنیا کوچه به کوچه شهرمون شد غوغا قطره ها راهین همه تا دریا اقا سلام ، آقا سلام امام حسین دل شکسته ها سلام پناه خسته ها سلام امام حسین دل شکسته ها سلام حسین جانم حسین جانم .... .............................. گریه می کنم برای لبهات گریه می کنم برای زخمات ای آب حیات ِ تشنه لب ، آه آورده عطش ، چی سر ِچشمات واویلا میون خاک و خون عزیز زهرا زدن حسین و با وضو نامردا برای غارت تنش شد دعوا سر حسین ، به نیزه ها پیکر غرق خون به زیر دست و پا سر حسین به نیزه ها ذکر لب زینبه وامحمدا حسین جانم حسین جانم .... ........................... ✅ صحرای پر از بلا همین جاست وعده من و خدا همین جاست ای زینب من سرت سلامت سرزمین کربلا همین جاست نزدیکه غروبه بی قراریا و غم ها قیامتی میشه به پا عاشورا تشنه برای خون من شمشیرا خواهر من ، خواهر من میره جلو چشات روو نیزه سر من خواهر من خواهر من رسیده دیگه روزای آخر من امون ای دل ..... ............................. اشک آسمونیا روونه کم کم دیگه نوبت خزونه ده روز ِ دیگه همه می بینن قامت رقیه جان کمونه واویلا به سیم آخر می زنن نامردا حرم قیامت میشه بعد سقا رباب ، بی علی میره از این جا خدا ی من ، خدای من چی میکشن توو شعله ها گلای من خدای من ، خدای من نیزه نشین میشن همه یلای من امون ای دل ..... ..................... ✅واحد بابا شب من سحر نداره هیچ کی از غمم خبر نداره بی تو دخترت شده زمین گیر این فرشته بال و پر نداره دل خونه جون به لبم میون این ویرونه درد رقیه بی تو بی درمونه عمه برا مصیبتام گریونه به داد من ، نمی رسی ؟ واسم دیگه بی تو نمونده نفسی به داد من ، نمی رسی ؟ همه دارن به من میگن چه بی کسی بیا بابا ....... .......................... من بی تو یه روز خوش ندیدم توو سن سه سالگی خمیدم شد غرور دخترت لگد مال خیلی بابا حرف بد شنیدم بابایی اسیر شدیم بین چه نامردایی نذاشته کعب نی برامون نایی نمونده از آبله واسم پایی چی اومده ، بی تو سرم سیلی یه کاری کرده که نمی شنوم چی اومده بی تو سرم یاس کبودم دیگه مثل مادرم بیا بابا ....... ............. ✅ واحد ای دار و ندار و دین و دنیام ای عشق من ای دوای دردام جون اصغرت بده اجازه تا فدات بشن دو تا پسرهام ثارالله برا تو زینبت آورده لشکر تویی تموم زندگی خواهر برام تو هستی عشق اول ، آخر برادرم برادرم بزار برن دو تا علی ِ اکبرم برادرم برادرم من از غم غریبی تو مضطرم حسین جانم.... ............................................. آبرو بخر عزیز مادر سنگ ِ روو یخم نکن برادر ای وای که بعد از این همه سال تو غریبی می کنی با خواهر می میرن اگه که بی تو بمونن توو دنیا اگه ببینن حرم و بی سقا اگه ببینن شده زینب تنها برادرم برادرم نزار ببینن من و با قامت خم برادرم برادرم نزار باشن موقع غارت توو حرم حسین جانم..... .......... ✅ واحد اومد آخرین فدایی تو می کشه من و جدایی تو من نایب دوم حسن جان سهمیه ی مجتبایی ِ تو می میرم اگر که بعد تو بمونم اینجا نباشی دنیا واسه من ، نیس دنیا مگه می زارم که بمونی تنها عمو سرم فدای تو منم قیامت می کنم برای تو عمو سرم فدای تو جونم و داره میگیره غمای تو عموجانم..... ................ توو کرببلا شده قیامت می زنن تو رو به قصد قربت وای من جلوی چشم زهرا یوسف داره میشه دیگه غارت واویلا شد سر ِ کشتن ِ تو اینجا دعوا بغض علی کرده قیامت اینجا غرق به خون ، عصای پیرمردا من اومدم ، بشم فدات شبیه ساقی دستم و میدم برات من اومدم ، بشم فدات تا نزنن طعنه کجان فدائیات عموجانم....... ✍ 👇👇 @navaye_asheghaan
. ۱۲۹۷ پاشو از جا علمدارم که من به فکر بازارم دست زینب رو می‌بندن بی تو به زنها می‌خندن پاشو تا غوغا نشده رو سرت دعوا نشده پاشو تا پای حرمله به خیمه ها وا نشده **** پاشو از جا ای ماه من پاشیده شد سپاه من بی تو خیمه‌ست در تب و تاب رو به قبله‌ست طفل رباب چون تویی پرچم دار ما چی اومده سرت حالا مثل یه پرچمی داداش تنت رفت روی نیزه‌ها **** . @navaye_asheghaan
زمان: حجم: 139.7K
. سبک به تماشا بیا ای پسر فاطمه ______________ 👇 عرش و فرش خدا ، لرزد از این ماجرا با سه شعبه زدند ، حاجی شش ماهه را غرق خون شد پسر روی دست پدر واحسینا واحسینا ....... لب خشکش نشاند ، لرزه به جان حسین خنده ی آخرش ، برده امان حسین کودک بی گناه غرق خون گشته آه واحسینا واحسینا ........ به خدا می رسد جان به لب مادرش به روی نیزه ها ، اگر نشیند سرش قلب عالم کباب شد برای رباب واحسینا واحسینا ...... 👇 ناله زد آسمان ، سرت سلامت حسین قسمت اکبرت ، شده شهادت حسین قامتت را کمان کرده داغ جوان واحسینا واحسینا ........ این همه درد و غم ، برده امانت حسین اربا اربا شده ، تازه جوانت حسین تو و چشمان تر تو و خون ِ جگر واحسینا واحسینا ......... نقش ِ روی زمین ، شد گل رعنای تو مادرت هم نواست ، با ولدی های تو آه ازین غائله وای ازین هلهله واحسینا واحسینا ....... @navaye_asheghaan
. ۱۴۴۷ ✍ صلا علیک یا ذبیح بالقفا صلا علیک یا حسین و بالعرا اخر شدی بر خاک گرم کربلا وجه الثری الله و اکبر الله و اکبر قران بخوان بر روی نی ای جان خواهر جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ........... . محرم ۱۴۴۷ صلا علیک یا دّیح بالقفا صلا علیک یا حسین و بالعرا اخر. شدی بر خاک گرم کربلا وجه الثری الله و اکبر الله و اکبر قران بخوان بر روی نی ای جان خواهر جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان راس شریفت رفته روی نیزه ها بر رمل صحرا پیکرت مانده رها با دست بسته خواهرت را میبرند از کربلا هستم به سوی کوفه روانه بر ناقهء عریان به زور تازیانه جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان. ای گشته در مقتل قتیل العادیات بزم عزایت شد به پا در کائنات خون گریه کرده بر لبان تشنه ات اب فرات جان علی و جان بتولی اخر دراوردی سر از خرجین خولی جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسبن جان ........... نوحه محرم ۱۴۴۷ صلا علیک یا ذبیح بالقفا سر گشته و آواره ء صحرا شدم محصور تیغ و نیزه ء اعدا شدم در کوچه های شهر کوفه بی کس و تنها شدم ای نور عینم در شور و شینم من اولین قربانی راه حسینم جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان _ بنما حذر از این سفر با خواهرت جان رقیه و علی اصغرت کوفه نشسته در کمین کشتن آب اورت با چشم گریان با قلب سوزان از نامه ای که داده ام هستم پشیمان جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین ___ کاروان در دشت ماتم خیمه ها برپا شده اشفته حال زینب کبری شده در قلب مادرها برای کودکان غوغا شده اه و واویلا اه و واویلا خیمه زده در کربلا فرزند زهرا جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان اینجا ببیند دختری داغ پدر اینجا ببیند مادری داغ پسر اینجا بگردد خواهری بر سر زنان خونین جگر اه و واویلا اه و واویلا بر زیر لب گوید حسین اعوذ و بالله جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ............. ای جان من ای جان من ای جان من ای میهمان کلبهء ویران من خاکستر موی سرت افتاده بر دامان من محنت کشیدم دیگر بریدم بابا نمیبینی مگر موی سپیدم بابا حسین جان بابا حسین جان بابا حسین بابا حسین بابا حسین جان از هر کس و ناکس شنیدم حرف بد شمر لعین با چکمه بی رحمانه زد بازار کوفه از تمام کوفیان خوردم لگد قدم کمانی رخ ارغوانی با خود ببر من را اگر که میتوانی بابا حسین جان بابا حسین جان بابا حسین بابا حسین بابا حسین جان ....... این دسته گلها هدیه های خواهرت نذر تو و نذر علی اصغرت زینب نبیند اینچنین در بی کسی چشم ترت من زنده باشم تنها شوی تو محصور تیغ و نیزهء اعدا شوی تو جانم حسبن جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان راه تو را در کربلا بستم حسین شرمندهء طفلان تو هستم حسین کردی بزرگی و گرفتی عاقبت دستم حسین ای شاه عالم غرق ملالم گو خواهرت زینب کند من را حلالم جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ........ امیرحسین الفت 👉 عبداللهم عبداللهم عبداللهم من اخرین قربانی ثاراللهم در راه مولایم حسین ابن علی سر می دهم شام غم من اخر سحر شد در یاری خون خدا دستم سپر شد جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان مثل کبوتر از قفس گشتم رها جانی که نذر تو شود دارد بها اخر ادا شد نذر بابایم حسن در کربلا مثل همیشه هستی پناهم اغوش تو گشته عموجان قتلگاهم جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ....... دارد عجب سروی به میدان میرود ماه حسن از زیر قران میرود از جسم نجمه روح و از جسم عمو جان میرود از خیمه اید گلبانگ تکبیر به به چه جنگی میکند با رقص شمشیر جانم حسن جان جانم حسن جلن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جان شهزاده قاسم ای مرا دنیا و دین شهزاده قاسم ای نگار مه جبین بر روی مرکب انچنان سنگت زدند خوردی زمین ای سرو طوبی افتادی از پا شد پهلوی بشکسته ات مانند زهرا اه و واویلا اه و واویلا واویلتا واویلتا اه و واویلا ...... .👇 @navaye_asheghaan
. کمت کردن با هم دیگه سنان و شمر و خولی درهمت کردن میگن بعد سه روز داهاتیا تورو جمت کردن کمت کردن غریب بودی تو قتلگاه زیر چکمه ی شمر نا نجیب بودی بگو چرا که از آب فرات تو بی نصیب بودی غریب بودی این همه رفت و آمد      تو مقتل نکنید اگر میخواید بِبُرید        معطل نکنید حسین جانم ۵ __ چه خوشحالن تموم پیرمردا با عصا راهی گودالن همه تو فکر غارت النگوهای اطفالن چه خوشحالن لگد خوردی تو دست و پا زدی و ضربه ی آخرو بد خوردی تو گودال بلا هرچی که خوردی از حسد خوردی لگد خوردی ریختن سرت تو گودال       برای پیرهنت یکی شده حسین جان         زیر و روی تنت حسین جانم ۵ ‌.............‌‌‌ . سلام الله علیها چه رویایی برا تشییع جنازم آخرش اومدی بابایی میشه یه بار دیگه برای من بخونی لالایی چه رویایی نبودی و... یادم نمیره هیچ وقت دیگه بازار یهودی و میبینی روی صورت من آثار کبودی و نبودی و... بردن عروسکامو       عمو بو نبره بسه دیگه، فقط کاش      النگو نبره۲ حسین جانم ۵ -------------------------------------- نمی بخشم اونی که نیمه شب دنبالم اومد و نمیبخشم همون که تا میگفتم بابا، میزدو نمیبخشم نمیبخشم پرم سوخته مثه محاسنت ببین که موهای سرم سوخته گل سری که واسم خریدی با معجرم سوخته پرم سوخته حالا که اومدی ،نا      مرتب اومدی چشمام کم سوئه بابا     چرا شب اومدی؟ حسین جانم ۵ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود ..............‌ . شهادت مجتبی علیه السلام میاد اشکام میخواستم تو رو خونه ببرم جونی نداشت پاهام میگفتم که الان داد میزنم تا برسه بابام میاد اشکام دلم شد زار میبینم خونِ پیشونی تو مونده روی دیوار اگه چشات میبینه از روخاک گوشوارتو بردار دلم شد زار تا نیومده پاشو      بگیر دست منو کجا میری عزیزم     میبینی حسنو؟؟؟ بند ۲ چشام تر بود تو کوچه گفتم ای کاش که قدم یه کم بلند تر بود دیدم که زیر پای وحشیا چادر مادر بود چشام تر بود شدم پرپر تو رو یه جوری زد که افتادی روی زمین با سر دیدم که صورتت سیاه تر از چادرته ، مادر شدم پرپر یک مرد نبود تو کوچه      بگه این یه زنه گوشواره با یه سیلی       نباید بشکنه حسن جانم ۵ ............... . ابن الحسن علیه السلام محن داره میخوام همه ببینن که چه لشکری حسن داره باید سریع برم تا که عمو جون به بدن داره محن داره چه بلوا شد یه چشم به هم زدن تو قتلگاه چهل نفر جا شد ببین دست منم حالا دیگه شبیه سقا شد چه بلوا شد عمه چجوری چادر بذاره رو تنت دیدم که نیزه هارو شکستن تو تنت۲ حسین جانم۵ ______ دم آخر دیدم چجوری توی قتلگاهت افتادی با سر نشست رو سینه ات و یکی میگفت ای غریب مادر دم آخر جسارت شد تو رو غ یب گیر آوردن و پیکر تو غارت شد ازین معرکه سهم خواهرت فقط اسارت شد جسارت شد موهای تو رو از پشت اومد دس بگیره میگم عمه سرت رو بیاد پس بگیره حسین جانم ۵ ............ غمت سخته برام دیدن فرقِ پره خون و درهمت سخته تک و تنها تورو به خیمه ها بیارمت، سخته غمت سخته ای امیدم پاشو بریم حرم که جواب رباب و من میدم تا افتادی، برا غارت گوشواره ها ترسیدم ای امیدم روی خاک بیابون     نشسته قمرم پاشو ببین داداش جون     شکسته کمرم حسین جانم ۵ چه غم باره که بی عمو شدن سیلی شمر و حرمله داره النگوهارو میبرن حالا این اولِ کاره چه غم باره زمین خوردم تا مشکت و دیدم برا رباب هزار دفه مُردم پاشو بازم علم بگیر ببین دستاتو آوردم زمین خوردم داره به اشک چشمام      میخنده حرمله رو نیزه ها سرت رو       میبنده حرمله حسین جانم ۵ ✍ .......... زمزمه زمینه علیه السلام قدم خم شد عصای پیریمو ببین که با چه زحمتی جمع شد من هربار که شمردمت یه تیکه از تنت کم شد قدم خم شد برو باشه گمون نمیکنم این همه اکبر تو عبا جاشه میام کنار هم بچینمت دوباره میپاشه برو باشه حالا چطور بیارم        به خیمه تنتو دیدم از روی مرکب      زمین ریختنتو حسین جانم۵ ___ علی جانم مثه برگ خزون ریخته توی دشتی علی جانم با پا رفتی ولی تو عبا برگشتی علی جانم علی جانم شدی پرپر چکار کنم با یک عبا و با صد تا علی اکبر؟ علی اکبر من بودی شدی چندتا علی اصغر شدی پرپر جمع کردن تو از خاک     شده دردسرم عمه منو میاره              تورو اهل حرم حسین جانم ............ .👇 @navaye_asheghaan
. برای رقیه ، خبر اومده دیگه انتظارش ، به سر اومده بیا عمه جانم ، نگاهی بکن که بابای من از ، سفر اومده بابای مظلومم حسین جان سرم رو می ذارم ، به روی سرت کجا مونده بابا ، بگو پیکرت تو رفتی و خیلی ، اذیت شدم برات درد و دلها ، داره دخترت بابای مظلومم حسین جان یه وقتی رسیدی ، که من مضطرم بهم خورده وضع ، موهای سرم لباسام و بابا ، ببین خاکیه نمونده یکم نا ، توی پیکرم بابای مظلومم حسین جان چقد حرف بی راه ، میگفتن به من روی ناقه بدجور ، منو می زدن خبر داری رفتم ، محل یهود زیر دست و پاشون ، تنم شد کبود بابای مظلومم حسین جان با دستای بسته ، توی کوچه ها چقد آخه خوردم ، لگد بی هوا به من دختراشون ، می گفتن یتیم بابایی بُریدم ، از این شامیا بابای مظلومم حسین جان نبودی ببینی ، شکست حُرمتم ببین جای دسته ، روی صورتم یه شب بین صحرا ، جا موندم ولی نشد بعد از اون خوب ، دیگه لکنتم بابای مظلومم حسین جان دارم بوسه روی ، لبت میزنم مثه صورت تو ، کبوده تنم نمیتونم از جا ، بلند شم دیگه تو رفتی و بابا ، منو کُشتنم بابای مظلومم حسین جان چیا که ندیدم ، توو بازار شام به عمه نکردن ، یکم احترام با دست هی نشونم ، میدادن منو شکسته غرورم ، توو اون ازدهام بابای مظلومم حسین جان ✍ ......... رسیدیم حسین جان : به کرب و بلا شروع شد برادر : غم و غصه ها می ترسم حسین جان : از این سرزمین می دونم که اینجا : ندارن حیا سیدنالعطشان حسین جان دلم بی قراره : برا دخترات می لرزن توو خیمه : دل بچه هات می ترسم جداشیم : منو تو حسین نگاه کن مُحیّا : شده قتلگات سیدنالعطشان حسین جان به من گفته مادر : از این کربلا که میشم حسین جان : من از تو جدا ندارم تحمل : ببینم حسین سرت می‌ره داداش : روی نیزه ها سیدنالعطشان حسین جان من از تو جداشم : می میرم حسین بدون تو جایی : نمی رم حسین می بندن طنابو : روی دست و پام یه چند روزه دیگه : اسیرم حسین سیدنالعطشان حسین جان الهی بمیره : برات خواهرت میدونم میریزن : یه لشکر سرت تنت میشه غارت : زیر دست و پا میان مرکباشون : روی پیکرت سیدنالعطشان حسین جان حسین چاره ای کن : برای حرم نگاه کن به اشک : چشای ترم به دلشوره افتاد : دل خواهرت می‌دونم به غارت : می‌ره چادرم سیدنالعطشان حسین جان ✍ ...... . سبک (خمیده خمیده) الهی بمیرم ، براتو حسین جوونای زینب ، فداتو حسین به قلبم برادر ، نزن دست رد نگیر از عقیله ، نگاتو حسین سیدنالعطشان حسین جان بذار روو سفید شم ، پیش مادرت یه فکری کن اصلا ، برا خواهرت بمونن توو خیمه ، می میرن حسین بذار تا شهید شن ، مثه اکبرت سیدنالعطشان حسین جان می ترسم ببینن ، رو دستم طناب یه گوشه نشستن ، شدن دل کباب بذار تا نببینن ، اسارت میرم روزایی که خیلی ، می بینم عذاب سیدنالعطشان حسین جان می‌دونم که سهمم ، اسارت میشه به چادر نمازم ، جسارت میشه چه روزای سختی ، دارم پیشِ رو به زن های خیمه ، اهانت میشه سیدنالعطشان حسین جان می مونه حسین جان ، غمت روو دلم سرت روی نیزه ، میشه قاتلم تنت زیر مرکب ، که می‌ره حسین بِدون دیگه زینب ، می میره حسین سیدنالعطشان حسین جان ...... سبک (خمیده خمیده) عمو بین گودال ، بریده صداش ببین عمه جا نیست ، توی قتلگاش نفس هاشو دارن ، می بُرّن دیگه باید که یه کاری ، کنم من براش واویلا واویلا عموجان چقد نیزه بارون ، شده پیکرش چرا ریختن آخه ، به روی سرش دیگه جا نداره ، برا ضربه ها خودم میرم عمه ، میشم لشکرش واویلا واویلا عموجان یه عده برای ، زدن اومدن عموی غریبم ، رو هی می زنن نگاه کن ای عمه ، با چکمه یکی داره پا می کوبه ، به روی دهن واویلا واویلا عموجان اگه عمه الان ، نرم میشه دیر عمو توی گودال ، شده دیگه پیر زدن حلقه دورش ، توی قتلگاه توی چنگ گرگا ، عمو شد اسیر واویلا واویلا عموجان یکی با لگدهاش ، نفس هاشو بست یکی دیگه نیزه ، توو پهلوش شکست محیای کُشتن ، شدن لشکری نمیتونم هی دست ، بذارم توو دست واویلا واویلا عموجان میرم مثل قاسم ، بشم من شهید میرم پیش بابام ، بشم روو سفید سرم رو میذارم ، روو پای عموم دیگه وقت رفتن ، برا من رسید ........ .👇 @navaye_asheghaan