eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴سبک زمینه شب ششم محرم الحرام ۱۴۰۳ ابن الحسن علیه السلام 🏴بند اول عمو قاسمت از خداشه خداشه بره میدون برات فداشه فداشه بذار قاسمت از بند غم رهاشه بده رخصت تا که دِینشم اداشه بده رخصت که من تو زندونه دنیام بده رخصت عمو که دل تنگه بابام توو راهت جهاده برام خیرالعمل و طعمه مرگه واسم احلی من عسل بده رخصتم عموجان این سفارشه بابامه فَاَنَابنُ الحسنم که خون بابا تو رگامه بده رخصتم عموجان که شده نوبته قاسم بذا تا ختمه شهادت بشه عاقبته قاسم عمو جان... 🏴بند دوم نفس میکِشی با نفسهات میمیرم عسل میچکه از رو لبات میمیرم بسته استخونه تو راهه گلوتو چش نیمه بازت میکُشه عموتو شدی پخشه صحرا چراتو عزیزم نکش رو زمین دست و پاتو عزیزم نبند رو عمو اون چشاتو عزیزم صدام کن بشنوم صداتو عزیزم بدنت شبیه تسبیحی شده که میشه پاره یه عمو بگو عزیزم نکُشم تو با اشاره چجور از عمو عزیزم رفتی و تو دل بُریدی پاشو برگردیم حرم که عمو تازه قد کشیدی عمو جان... ۱۴۰۳/۰۲/۳۰ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی @navaye_asheghaan
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای امید هل أتی'،یا حجت بن العسکری وارث خون خدا ،یا حجت بن العسکری یابن طاها العجل،شیعه شده بی تو ذلیل یا معزّالاولیا ،یا حجت بن العسکری نیست غیر از تو کسی،لایق برای رهبری شیعیان را مقتدا ،یا حجت بن العسکری از چه طولانی شده شام فراق روی تو می رسد کی انتها ،یا حجت بن العسکری شد جهنم این جهان، بی تو برای شیعیان ای بهشت قلب ما، یا حجت بن العسکری ای شه صحرانشین،خیمه به خیمه گشته ام در کجا جویم تو را،یا حجت بن العسکری هیئتت برپا شده ،آقا بیا روضه بخوان صاحب این روضه ها،یا حجت بن العسکری سوز دل را تازه کن مجلس برای قاسم است آن عزیز مجتبی،یا حجت بن العسکری بی زره رفت و شده، بال و پرش از کینه ها زخمی از سنگ جفا ،یا حجت بن العسکری ارباً اربا شد تنش ،آن پیکر صد پاره اش مانده زیر دست و پا ،یا حجت بن العسکری شد میان ازدحام و زیر نعل اسب ها عضوعضوش جا به جا ،یا حجت بن العسکری قد کشیده قاسم و قامت کمان شد جدّ تو شد به راه او فدا ،یا حجت بن العسکری ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @navaye_asheghaan
از بعد رفتنت دل ما را چه ها شده جان ها به لب رسیده و غرق بلا شده دیگر بیا و خیمه ی خود را نشان بده بنگر که شیعه بی تو به مرگش رضا شده تقصیر ماست غیبت طولانی ات، درست شیعه به داغ هجر تو بی اعتنا شده ای کاش درد دائم ما می شد این سوال مولای ما مقیم بیابان چرا شده؟؟؟ با نیت ظهور تو مجلس گرفته ایم تدبیر ما برای ظهورت دعا شده آقا مدینه رفته ای یا شهر کربلا روضه برای حضرت قاسم به پا شده پیچیده است ناله ی اهل حرم بیا ای منتقم، عروسی قاسم عزا شده داماد کربلا زده فریاد: العجل وقتی که عضوعضو تنش جابجا شده شانه زده به موی سرش، پای اسبها با خون، تمام پیکر پاکش حنا شده بر روی دست خون خدا،دست وپا زده بنگر که قد کشیده، پر از ردّ پا شده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @navaye_asheghaan
4_5922617523018137957.mp3
1.77M
مناجات 1 🔸ای داغدار اصلی این روضه ها بیا 🔸صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا صاحب عزا کجایی... یا بن الحسن... 🔸تنها امید خلق جهان یابن فاطمه 🔸ای منتهای آرزوی اولیاء بیا ای آقایی که آمدنت آرزوی همه عالمه... آرزوی همه اولیاء خداست... امام صادق فرمودند: لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی (منبع: الغیبة النعمانی، ص 246) اگه پسرم مهدی رو درک کنم تمام عمرم بهش خدمت میکنم... ولی امام صادق این تعبیر رو داره... من چی بگم آقا... 🔸بالا گرفته ایم برایت دو دست را 🔸ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا کی میای آقای خوبم... میترسم اون روزی که شما میای... دیگه من زنده نباشم... زیر خاکها باشم... 🔸هفته به هفته می گذرد با خیال تو 🔸پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا آقا جانم... امام زمان... امشبم اومدیم خدا رو به ابی عبدالله قسم بدیم... فرج شما رو نزدیک کنه یا صاحب الزمان... @navaye_asheghaan
. ۱۴۰۳ یار بی پناها فقط امام حسینه چاره گناها فقط امام حسینه اونکه عمری مونده ،  فقط برام حسینه بهترین رفیق عالم امام حسینه وقتی بی قرارم ، ندارم ، من هم دمی الا حسین بوده تکیه گاهم ، پناهم ، توو زندگی تنها حسین بهترین چاره ساز حضرت دل نواز شاه کربلا حسین جان یا حسین یا حسین ... ........ هیچ غمی توو عالم ، غم حسین نمیشه کعبه هست سیاه پوش ، ازین عزا همیشه آسمون پریشون ، از غربت حسینه اعظم مصیبتات ، مصیبت حسینه ای غریب مادر،  تو بی سر ، موندی روو خاک قتلگاه ای عزیز حیدر ، یه لشکر،  کشتن تو  رو از کینه آه روی نیزه سرت زیر پا پیکرت وای حسین غریب مادر یا حسین یا حسین ... ♦️♦️ واحد خیلی بی قرارم  ، قلبم به خون نشسته غصه جدایی  ، دل من و شکسته آروم آروم از هم ، باید دیگه جدا شیم قسمت ما اینه ، کنار هم نباشیم تا اعوذبالله ،تو گفتی ، فهمیدم این صحرا کجاست شد ازین بیابون ، دلم خون ، دردم حسین جان بی دواست دل پریشون منم ابر بارون منم وای ازین غم جدایی آه و واویلتا ♦️♦️ وای ازون غروبی ، که بین ِ این بیابون زینبت می بینه ، جسمت رو غرق ِ در خون وای ازون غروبی  ، که خیمه میشه غوغا زنده میشه اینجا ، مصیبتای زهرا وای ازون غروبی ، که هستی ، بی سر به زیر دست و پا وای ازون غروبی ، که هستم ، بی تو میون شعله ها رفته از دل قرار وای ازین روزگار زینبت دلش شکسته آه و واویلتا ♦️♦️ ✅ واحد یا رقیه خاتون ، منم فدایی تو تا همیشه کارم ، شده گدایی تو یا رقیه خاتون،  عمریه بی نواتم عاقبت بخیره ، گریه توو روضه هاتم دلخوشیم همینه ، که خانوم ، روی سرم هس پرچمت جونم و میگیره،  یه روزی ، آخر غم عمر کَمِت ای عزیز حسین بانوی عالمین جون من فدات رقیه آه و واویلتا ......... ای سه ساله ای که ،دیدی یه عمر مصیبت گریه می کنم از ، غم قد خمیدت خوردی تازیونه ، به جرم بی گناهی تا میدیدی زجر و ، چشمات میرفت سیاهی روی ارغوانی ، قد خم ، تو فاطمه نشونه ای من برات بمیرم ، که خوردی ، کتک به هر بهونه ای طعنه ی شامیا تهمت و ناسزا خیلی قلب تو شکسته آه و واویلتا ♦️♦️ ✅ واحد ای عزیز عالم ، آروم جون زینب نذر تو حسین جان ، دو نوجوون زینب کاشکی مثل اکبر ، به عشق تو فداشن کاش بلای جون ، تموم کوفیا شن ای همه امیده ، دو عالم ، نذار که نا امید بشم رخصتی بده ای ، حسین جان ، من نادر شهید بشم به فدای سرت هستی خواهرت ای برادرم حسین جان آه و واویلتا ........ وای اگه ببینن ، شدی تو سر بریده وای اگه ببینن ، زینب قدش خمیده وای اگه ببینن ، حرم شده قیامت وای اگه ببینن ،  چل روز و شب اسارت وای اگر که امشب ، ببینن ، زینب میون شعله هاست وای اگر که امشب ، ببینن ، رقیه زیر دست و پاست من و دلواپسی وای ازین بی کسی ای برادرم حسین جان ♦️♦️ ✅ واحد وای من قیامت ، میون قتلگاهه غرق خون و تنها،  عمو توو این سپاهه اومدم تقاص مدینه رو بگیرم اومدم توو گودال ، برا عمو بمیرم وای ازین مصیبت ، جسارت، پشت جسارت میکنن با تموم قدرت ، یه لشکر ، عمو رو غارت می کنن ماه خیر النسا پیکرش زیر پا وای حسین غریب مادر آه و واویلتا ‌........ وقتشه تلافی ، کنم محبتاش و کم کنم یه ذره ، کوه مصیبتاش و وقتشه فدا شم ، منم به جای بابا دستم و بدم من ، مثل عموی سقا من چه جور بمونم ، ببینم ، سرِ عمو روو نیزه هاست من چه جور بمونم ، ببینم ، حرم پر از نامحرماست حاجتم شد روا درد من شد دوا ای عمو خدا نگهدار ♦️♦️ ✅ واحد شد یکی تن تو ، با خاک این بیابون رنگ ارغوانی ، ای یاس نجمه خاتون خیلی از زمونه ، خون شد دل تو ای وای کینه از حسن جان ، شد قاتل تو ای وای سنگ بی هوا آه ، عزیزم ، برده رمق از پیکرت پا نکش روو خاکا ، رسیده ، جونم به لب بالا سرت ای یتیم حسن صید صدپاره تن مردم از خجالت تو آه و واویلتا ... با تو زنده بازم ، حماسه ی جمل شد آخرش نصیبت ، احلی من العسل شد موندی پای حرفت ، به تن تا جون تو داشتی واسه ما عزیزم ، سنگ تموم گذاشتی مرکبای کوفه ، گذاشتن ، پا روو گل یاسم چرا باورم نمیشه ، شدی تو ، هم قد عباسم چرا تازه داماد من شاخه شمشاد من مردر از خجالت تو - محرم ۱۴۰۳ @navaye_asheghaan
. ما کسی رو از تو بهتر نداریم یه امام حسین که بیشتر نداریم مارو از درِ خونه‌ت جدا نکن جایی رو به غیر این در نداریم ای که به یک گوشه نگات آقا سنگ سیاه و مثل در کردی یه نیم نگاهی هم به ماها کن از اون نگاها که به حر کردی یا اباعبدالله     ،   نعم الارباب به علیِ اکبرت  ،   منو دریاب رحمت واسعه خدا حسین شاه با وفای کربلا حسین غرق در گنام دستمو بگیر  ای سفینه‌ النجات ما حسین راه تو رو اگرچه بستم من به جد اطهرت ببخش آقا دل رقیه رو شکستم من به جون مادرت ببخش آقا یا اباعبدالله --- ای حسین جان ...... حر از این به بعد دیگه بنده توست جنت و بهشت من خنده توست حتی دست دشمنت رو می‌گیری آقایی فقط برازنده توست صدات نکرده بودم و دیدم تو لحظه‌های آخرم آقا با علی اکبر اومدی پیشم منت گذاشتی به سرم آقا یا اباعبدالله --- ای حسین جان ....... کشتی تو از همه وسیع‌تره نور تو از همه پرفروغ‌تره محشرم ورودی باب‌الحسین از بقیه درا شلوغ‌ تره  من چی بگم از کرم و فضلش پهن همیشه سفره بذلش روز قیامت که میاد زهرا کارو میده دست اباالفضلش ✍ .................. هر کی میخواد کسب آبرو کنه نوکر ی رو از یه جا شروع کنه اصحابی از اصحاب  امام حسین هر کسی سراغ داره رو کنه جوونا مون فدا جوناشون پیر غلاما فدای پیراشون هم حسینیای این عالم فدای این اصحاب وآقا شون یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان ....... درد و باید از طبیب سوال کنیم بی کسی رو از غریب سوال کنیم قیمت نوکری این خونه رو آره باید از حبیب سوال کنیم چه کار با قد کمونش کرد دخت علی دعا به جونش کرد جای عصا تیغ گرفت دستش عشق حسین تازه جوونش کرد یا ابا عبدالله --- ای حسین جان ...... به فدای جونو و عشق وادبش نوکریش بوده همه تاب و تبش رجزش بوده امیری یا حسین حسبش رو رخ کشید نه نسبش چیزی نداشت ولی حسین و داشت جون دیگه غلام زنگی نیست بوسید حسین صورتشو یعنی  بالاتر از سیاهی رنگی نیست یا ابا عبدالله --- ای حسین جان ................ اومدم میون تیغ و نیزه ها تا برای تو سپر باشم عمو تو برام مثل پدر بودی ، میخوام برا تو مثل پسر باشم عمو چقدر سنگ دور و برت ریخته چقدر نیزه رو پرت ریخته تو هم شبیه مادرت زهرا یه لشکری روی سرت ریخته یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان ....... راضیم سرم جدا بشه ولی تو یه مو کم نشه از سرت عمو راضیم که دست من قلم بشه تو زیر پا نره پیکرت عمو تو مدینه مقابل بابام به مادرش زهرا جسارت شد سخته عمو باشم ببینم که دار و ندار عمه غارت شد یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان ............. ای عمو مثل زره شده تنم جای سالمی نموند رو بدنم تا که فهمیدن یتیم حسنم همه با بغض حسن می‌زدنم گفتم به لشکر تازه دامادم هلهله کردن تا که افتادم مونده تنم به زیر دست و پا بیا عمو برس به فریادم یا اباعبدالله ____ ای عمو جان ...... مثل مادرت شده پهلوی من منو به خیمه نبر عموی من مادرم ببینه که دق می‌کنه جای این خنجر و رو گلوی من از بس زیر پا پیکرم مونده از پیکرم فقط سرم مونده از من فقط یه پیرهن پاره برا عروس مضطرم مونده یا اباعبدالله ____ ای عمو جان ........ میپاشم خونش و سمت آسمون ای خدا ببین چی اومد به سرم آخه از فرات چیزی کم نمیشد می دادن یه جرعه آب به اصغرم تو دست و پا زدی و من مُردم پر خون شدی و خون دل خوردم نمیدونی چها کشیدم تا این تیر و از گلوت در آوُردم وای علی اصغرم ____ ای علی جان ...... حرمله آخر من و بیچاره کرد بین میدون و حرم آواره کرد گلوی از برگ گل نازک ترو با تیر سه شعبه پاره پاره کره حرمله از غصه من و پیر کرد شیرخواره من و چه جور سیر کرد ببین چه کرد با گلوی طفلم تیری که عباس و زمینگیر کرد وای علی اصغرم ____ ای علی جان ....... زبانحال حضرت رباب عروس فاطمه ام که مثل اون داغ شش ماهه به روی دلمه اون ندید محسن‌ش و دیگه ولی سرتو مقابل محملمه تو رو زدن رو دستای بابا محسن و در بین در و دیوار نشون بده گلوت رو به محسن بگو که تیر بدتره یا مسمار وای علی اصغرم ____ ای علی جان ✍ ........... .👇 @navaye_asheghaan
. در رثاء علی اصغر / نوحه / سبک ناظم ---------- چون غنچه وا شده لب های اصغر تیر سه شعبه اش بوسیده حنجر شد یاس دیگر در خون شناور علیّ اصغرم علیّ اصغر دریا چون چشم او گوهر ندارد یارب دگر رباب اصغر ندارد وقت عزا شد طفلش فدا شد علیّ اصغرم علیّ اصغر مادر دو دیده را در خون نشانده شش ماه طفل او لب تشنه مانده پُر شد سبویش تر شد گلویش علیّ اصغرم علیّ اصغر از چشمه سار حق گوهر بجوشد از لعل کودکی خون می خروشد بنگر عزا را قالوا بَلی را علیّ اصغرم علیّ اصغر محمود تاری «یاسر» ........... . در مرثیت قاسم بن الْحسین علیه‌ اَلسَّلام / نوحه / سبک ناظم ----------- رَختِ میدان خون پوشیده قاسم اَحْلی مِنَ الْعَسَل نوشیده قاسم در راه جانان عازم به میدان گفتا بنگر مرا عمو حسین جان خفته داغ حسن در اضطرابش افتاده بر زمین گل با گلابش گردیده پرپر یاسِ برادر بگرفت آتش ازو قلب گلستان در خاک و خون کنون افتاده قاسم دارد از خون خود سجّاده قاسم باشد نمازش راز و نیازش بگرفت از خون وضو در قلب میدان می رفت اما ز غم دل داد و دل برد از مرکب ناگهان روی زمین خورد با روی گلگون با جسم در خون آمد عموی او با قلب سوزان حاج محمود تاری «یاسر»✍ .👇
. بی زره آمده، از تن برود بی‌خود از خود شده، بی «من» برود پیک مرگ است که با هیبت تیغ به سوی لشکر دشمن برود پیرهن‌چاک و رجزخوان آمد خواست از خاک به گلشن برود داسها دور سرش چرخیدند تا در آغوش شکفتن برود بارش تیر و تگرگ سنگ است بروی فرشی از آهن برود چشم‌هایی نگران در پی اوست نگذارند... ولیکن برود! جسم وقتی سپر جان بشود روح در بدرقه تن برود زیر شمشیر غمش اشک‌فشان با رجز‌های مطنطن برود عرق مرگ و یا چشمه خون؟ چیست از روزن جوشن برود؟ پرستاره تنش از بارش زخم خواست با جلوه روشن برود همه دشت پر از جلوه اوست گرچه می‌خواست که بی «من» برود * قصه شام بلا سر به سر است سری از نی روی دامن برود... ١٩تیرماه ١۴٠٢ .
. از رجز های تو در دشت تلاطم شده است سایه ی هر چه حرامی ز حرم گم شده است خاک پای تو شراب ست شراب ست شراب نرسیده است به پابوسی پای تو رکاب جلوه ات نیم حسین است و حسن نیم دگر شده ای جمع ابالفضل و علیِ اکبر آمدی تا که حسن خوب تماشا بشود قامت عایشه خواهان زمین تا بشود می چکد از دهنت شهد عسل قاسم جان بده بر زندگی یک ذره محل قاسم جان کوفه لرزید زمان رجز شبگیرت می چکد خون خوارج ز دم شمشیرت از علی پر شده ایمان چنان کوه شما عمه می میرد از این قامت مجروح شما سنگ ها یاد مدینه به تنت می بارند نیزه ها خوب هوای بدنت را دارند پنجه ای دست به گیسوی کمندت کرده از سبک وزنی تو نیزه بلندت کرده مانده بر پیرهنت نقش سم مرکب ها نخ نما شد بدن بی زره ات واویلا باز کن زخمی من چشم به رویم قاسم پا مکش بر جگرم پاره گلویم قاسم ✍ .
حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام می رود مثل حسن، حیدر دیگر باشد انتقام نفس خسته ی مادر باشد همه ی جنگ سرِ دشمنیِ با علی است بی نقاب آمده تا که خودِ حیدر باشد ذوالفقاری ست دوباره به سر مرهب ها قاسم ابن پسر فاتح خیبر باشد سیزده ساله ولی خوب به او می آید که به فرزند علی مالک اشتر باشد آرزو داشته تا چند صباحی دیگر ضرب تیغش به ابوالفضل برابر باشد نوجوانیِ ابالفضل به صفین شده کشته هایش ولی امروز فراتر باش ازرق شام نفهمید که در محضر او لحظاتی ست که می چرخد و بی سر باشد آنچنان میمنه و میسره را ریخت بهم همه گفتند که شاید علی اکبر باشد کسی از ضربه ی تیغش به سلامت نگذشت اجل کوفه و شام است و مقدر باشد ✍ .
مرثیه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم شد و قلبم در اضطراب شده ز حجم مرثیه در سینه انقلاب شده هوای مرثیه امشب خراب و طوفانی ست بخوان که روضه از آن روضه های بارانی ست حسین گفتم و این بهترین عمل شده است دوباره روضه ی احلی من العسل شده است کشیده ام نفسِ اعتقادیه روضه زدم به نام حسن دل به وادیه روضه دوباره روضه ی مردی کریم میخوانم شب ششم ز بلایی عظیم میخوانم کسی که در دل میدان زره نپوشیده چو شیر شرزه ی در تاب و تب خروشیده دل حسین از این حُسن عارضش لرزید دل سپاه ز هل مِن مبارزش لرزید ز اهل کوفه به جنگش چه آبروها برد به غیرتی_که ندارند_ کوفیان برخورد همینکه شعله ی ان تنکرونی اش پیچید اجل به دور سر نحس کوفیان چرخید نشست تیغ نگاهش به پیکر ازرق پرید زود به یک ضربه اش سر ازرق حکایت ضرباتش به مرتضی رفته غرور سرخ نگاهش به مجتبی رفته ولی چه حیف زمان حماسه کوتاه است بخوان به روضه که باران سنگ در راه است ز سنگ ها خطِ سرخی روی جبین افتاد به نیزه ای بدنش بی هوا زمین افتاد چه زخم ها که نشسته به دست و بازویش رسیده پنجه ی یک بی حیا به گیسویش چقدر خم شده این جسم زخمیِ درهم نمای چهره اش از تیغ ها شده مبهم چه زخم های مهیبی زده بر این پیکر شکسته تر شده حتی ز قامت اکبر چقدر جای سُمِ مرکب است روی تنش چقدر کم شده از حجم کوچک بدنش غبار کوچه نشسته است روی گیسویش کشیده نیزه عمو از شکاف پهلویش ✍ .
مثل یک مرد که بر جنگ جهان می آید سیزده ساله چنان شیر ژیان می آید سیزده ساله ولی هیبت یل ها دارد در وجودش جگر حضرت سقا دارد از جمل خاطره داران همگی ترسیدند در رجز های پسر اصل پدر را دیدند جانْ حسن بود که تکبیر ابوفاضل شد مثل این است که تکثیر ابوفاضل شد کوفه از نام حسن مثل جمل می لرزید قاسم از لذت احلی من عسل می خندید بر لب اهل حرم نام حسن گل می کرد مادرش بر سر سجاده توسل می کرد ولی افسوس که از کینه امانش ندهند فرصت آه عمو جان به زبانش ندهند مثل آیینه ی بشکسته که صد قسمت شد زیر مرکب بدن تا شده بد قسمت شد لبش از داغی سر نیزه ی دشمن می سوخت بدنش را سم مرکب به زمین ها می دوخت تیر باران پدر هر که نرفته حالا سنگ باران پسر آمده در کرببلا جان نرفته است ز جانش که عمو جان آمد عطر جانش ز فراسوی بیابان آمد مرغ بسمل شده از درد به خود می پیچد با نسیمی بدنش روی زمین می ریزد زخم پهلوش گواهی ز بنی هاشم بود روی هر نیزه نشانی ز تن قاسم بود درد بی درد یتیمی ز تنش بیرون شد نیزه ای رفت ز پشت بدنش بیرون شد ✍ .