#مناجات_با_خدا
هزاران بار استغفار کردم
دوباره جرم خود تکرار کردم
من آن کاهم که روی شانهی خویش
هزاران کوه عصیان بار کردم
زبانم گفت من عبد تو هستم
ولی با فعل خود انکار کردم
تمام عمر گویی خواب بودم
هوای نفس را بیدار کردم
درِ جنت به روی خویش بستم
ره دوزخ به خود هموار کردم
مرا در اوج عزت آفریدی
ولی افسوس! خود را خوار کردم
به جای دوست با دشمن نشستم
برای غیر، ترک یار کردم
کجا کردم فرار از چنگ شیطان؟
کجا با نفس دون پیکار کردم؟
خدایا! عفو کن اکنون که من خود
به جرم خویشتن اقرار کردم
منم «میثم» که بستم با تو پیمان
شکستم، باز استغفار کردم
✍ استاد #غلامرضا_سازگار
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
۹ فروردین ۱۴۰۲
وفات حضرت خدیجه (س)
از ماتم تو فاطمه جان گریه می کنم
بی صبر می شوم و چنان گریه می کنم
یا اینکه در مصیبتت از دست می روم
یا اینکه با تمام توان گریه می کنم
زهرا به یاد غربت تو زار می زنم
با قلب خسته و نگران گریه می کنم
در التهاب نالة تو آب می شوم
مانند شمع از دل و جان گریه می کنم
در پشت در به رنگ گل لاله می شوی
پهلو شکسته ! ناله زنان گریه می کنم
با روضه های پهلو و بازو و چهره ات
با روضة بلال و اذان گریه می کنم
اصلاً ببین که با همة روضه های تو
اندازة زمین و زمان گریه می کنم
بانوی بی حرم به خدا من به یاد آن ....
....قبر بدون نام و نشان گریه می کنم
آه ای خدیجه مادر غم ! نه فقط شما
من هم به یاد مادرمان گریه می کنم
کی می شود شبی بدهم جان برایتان
عالم فدای غربت بی انتهایتان
یوسف رحیمی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
۹ فروردین ۱۴۰۲
ماه رحمت حق
آنکه خواهد ز خدا رحمتِ بسیار، کجاست
آنکه بر جرم و گناهش کند اقرار کجاست
در بهاری که بوَد ماه نزول قرآن
آنکه بر خواندن قرآن شده بیدار کجاست
آنکه بر پاکی از کوه گناهان همه شب
با دلی خون همه شب ناله کند زار کجاست
سفره گسترده خدا بهر پذیرایی خلق
آنکه زین سفره رنگین کند افطار کجاست
در بهاری که فضا پُر شده از عطر علی
آنکه فرمان برد از حیدر کرار کجاست
بسکه این ماه، خدا جرم و خطا می بخشد
می زند جار، منادی که گنهکار کجاست
مَلَک از کنگره عرش ندا سرداده
حق فروشنده عفو است، خریدار کجاست
حضرت حق ز کرم سفره ی خود گسترده
آنکه راهی ست به همراهی دادار کجاست
مرحوم حسن فرح بخشییان ژولیده نیشابوری
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
۹ فروردین ۱۴۰۲
مناجات
بدِ مرا تو به خوب خودت بدل کردی
به وعدههای خودت بارها عمل کردی
حقیر بودم اما تو زود نام مرا
بزرگ کردی و آوازه محل کردی
به هر که رو زده بودم مرا معطل کرد
ولی تو مشکل من را چه زود حل کردی
فرار کردم و با اضطراب برگشتم
به محض اینکه رسیدم مرا بغل کردی
***
به رو سیاهیم اقرار میکُنم … العفو
برای خوب شدن، کار میکُنم … العفو
مرا تو میخری و پاک میکُنی اما
منم که آینه را تار میکُنم … العفو
رسیدهام که خودم را نشانِ تو بدهم
به هر بهانهای تکرار میکُنم … العفو
خودت اجازه شب زنده داریم دادی
که با اجازهات اصرار میکُنم … العفو
مران ز خودت مرا، که من خود را
بدون تو همه جا خوار میکُنم … العفو
از این که عفو تو شد شاملم ولی
من با گناه کردنم انکار میکُنم … العفو
محمد حسن بیات لو
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
۹ فروردین ۱۴۰۲
1. الهی آمدم.mp3
1.83M
#مناجات_با_خدا
#استاد_کریمخانی🎤
#آواز_دشتی🎼
#سبک_چو_گیسوی_تو_من
الهی آمدم بر درگهت
« بهرِ گدایی »
کرَم کن از کمَندِ معصیت
« یابم رهایی »
نهادم با دلی بشکسته
سر بر آستانت
که با سوز و نوا
خوانم حدیث بی نوایی
ندارد دل قراری ،
ندارم جز تو یاری
بگیر از دستم ای دوست
که ما را غمگساری
الهی یا الهی یا الهی
#شاعر #استاد_کلامی_زنجانی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
۹ فروردین ۱۴۰۲
دوستان بزرگوارن ذاکربن آل الله
لطفأ صبوری بفرمایید..
بزودی اشعار میلاد امام حسن مجتبی«ع» در کانال بارگزاری میشود.
طاعات و عبادات در بهار سال جاری
مقبول درگاه حق. ان شاء الله..
۹ فروردین ۱۴۰۲
🔰#روضه_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
🥀بر روح خدیجه،کفوخاتم صلوات
🥀برحامی پیغمبراکرم محمدصلوات
🥀همپای خدیجه نیست بانوی دگر
🥀برجودخدایی اش محمدی صلوات
🌸(#دعای_فرج)
🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿
ِ
✨السلام علیکِ يا زَوجَةَ رسولِ الله
✨ السلام علیکِ يا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهراء
✨ السلامُ علیکِ يااُمَّ الْحَسَنِ والحسین
✨السلام علیکِ يا اُمَّ الائمه
✨السلام علیكِ يا اُمَّ المومنین
✨یا خدیجه الکبری ...
⚘یا خدیجه مادر نور و دعا
⚘تا ابد مدیون تو ایمان ما
⚘جرعه نوش هل اتا و کوثرم
⚘من مسلمان نگاه حیدرم
⚘پس یقین دارم که هستی مادرم
⚘مادرانه کن نگاهم، بی کسم
⚘چون گدایان، محضرتو میرسم
⚘غم به جان مصطفی افتاده است
⚘بهر دفن تو کفن آماده است
⚘از بهشت آمد کفن های شما
⚘شد گریز روضه اینجا کربلا
⚘من شنیدم لحظه های آخرت
⚘بی کس و تنها میان بسترت
⚘روضه میبارید از چشم ترت
⚘گریه میکردی برای دخترت
🔷دلهارو روانه کنیم قبرستان ایوطالب
بیاد کسی که پیغمبر از دوریش گریه ها کرده..
بی بی حضرت زهرا گریه ها کرده..
(ان شاالله بی بی دو عالم خیر بده به بانی مجلس..هر کسی به هر نحوی تو راه اهل بیت قدم بر میداره)
حضرت خدیجه مظلومه ..حضرت خدیجه غریبه..
بمیرم بی بی جان برا مظلومیتت
بمیرم برا غرببتت بی بی جان
⬅️اون خانمی که اینقدر خدم و حشم داشت ، کار بجایی رسید که همه زنهای قریش تنهاش گذاشتن فقط بخاطر دفاع از پیغمبر ب.. خاطر دفاع از دین اسلام..
⬅️کار بجایی رسید دم دمای آخره جان دادنه، صدا زد یا رسول الله هر چی داشتم فدای اسلام و خدا و شما کردم
چند تا وصیت دارم..
یا رسول الله دوست دارم با دستای خودت منو غسل بدی..
خودت منو در خاک بزاری..
وصیت هاشو کرد.. سفارشاشو به پیغمبر کرد
یه وصیتو روش نشد بگه..
صدا زد وصیت آخرمو به فاطمه ام (س) میگم..
به فاطمه (س) فرمود زهرا جان من از شب اول قبر میترسم.. یه خواهشی ازت دارم روم نشد به بابات پیغمبر بگم ..
میشه به بابات بگی اون پیراهنی که موقع نزول وحی بر تنش بود با اون پیراهن منو کفن کنه..
با اون پیراهن منو دفن کنه..
بی بی اومد پیش پیغمبر ، صدا زد بابا یا رسول الله ، مادرم خدیجه وصیتی داره..
(.گفته به بابات پیغمبر بگو من هر چی داشتم در راه اسلام و خدا و پیغمبر دادم میشه پیراهن وقت نزول وحی رو کفن من کنه)
♻️تا این جمله رو خانم فاطمه فرمود
یه وقت دیدن اشک تو چشمای پیغمبر جمع شد..
(جبرئیل نازل شد صدا زد با رسول الله، خدا سلامت میرسونه ، میگه به پیغمبر بگو خودمون برا خدیجه کفن آماده کردیم)
لذا جبرئیل 5 تا کفن آورد..
5 کفن به اهل بیت اهدا شد..
یکیش برا خدبجه..
پیغمبر بدن خدیجه رو کفن کرد..
یکی برای خود پیغمبر ..
امیرالمومنین علی ، بدن پیغمبر رو کفن کرد
(اما روضه ام همین باشه و ببینمت مدینه)
🔅یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا..
لحظه ای که بی بی صدا زد زینبم بقچه کفن هارو بیار مادر..
(آااا دلت رفت مدینه)
بی بی بقچه رو باز کرد.. یه وقت دیدن یه کفنی در آورد
🔳(اوج)
عرضه داشت .. زینب جان .. این کفنه منه مادر...وقتی داغ مادر دیدی این کفن رو بده دست بابات علی بدنه منه مظلومه رو کفن کنه..
🔳(یه کفن دیگه در آورد بی بی)
زینب جان ..شب بیست و یکم ماه رمضون این کفن رو بده دست داداش حسنت بدن بابای مظلومتو با این کفن کنه..
🔳(بی بی داره نگاه میکنه)
آی گرفتارا..آی جاجت مندا.. آی مریض دارا..
بگم و التماس دعا..
یه کفن دیگه در آورد بی بی..
زینب جان شب 28 صفر..
( آاا امام حسنیا کجا نشستن )
شب 28 صفر این کفنو بده دست داداش حسینت بدن داداش مجتبی شو کفن کنه
🔳(زینب داره نگاه میکنه)
سادات منو ببخشن.. امام زمان منو ببخشن..
یه نگاه به مادر کرد..
🔘(سوز / اوج)
مادر مادر مادر..
مادر مگه حسینم کفن نداره مادر..
یه وقت دید مادر یه پیراهنی در آورد.. زینبم..
اینم برا حسینم..
ای فدای اون آقایی که بی کفنه..
🔳(میدونی کی دید این لباسو)
روز عاشورا..
تا پیراهنو به برادر داد..یه وقت دید برادر خنجرو در آورد لباسو داره پاره پاره میکنه..
🔘(اوج)
آخ حسین جااان داداش... یادگار مادرمه.. چرا اینکارو میکنی داداش..
صدا زد زینبم دشمن بی حیاست.. لباسو پاره پاره کردم دشمن رغبت نکنه غارت ببره..
✔️آی کربلاییا.. آی ناله دارا.. آی آبرو دارا..
یه جایی اومد کنار بدن برادر هر چی گشت دید پیراهنی نیست.. پیراهن کهنه به غارت بردن..
✔️ای حسین 3
🔘مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
🔘مگر حسین فاطمه عزیز مرتضی نبود
🔘مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند
🔘مگر که پاره پیروهن به پیکرش روا نبود
⚜صل الله علیک یا مظلوم ..
⚜یا غربب ..
⚜یا اباعبدالله..
هر کجای مجلس نشستی صدای منو میشنوی.. ناله بزن بگو یا حسین..
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
۹ فروردین ۱۴۰۲
#مناجات_با_خدا
ماییم و روسیاهی، العفو یا الهی
تو بهترین پناهی، العفو یا الهی
هر جای دیگری را جز خانهی تو رفتیم
رفتیم اشتباهی، العفو یا الهی
ازما به غیر عصیان چیزی دیگر ندیدی
کن سوی ما نگاهی، العفو یا الهی
بگذار پای غفلت هرگاه دیدی از ما_
سر زد اگر گناهی، العفو یا الهی
ما را مرانی از خود ما که دگر نداریم_
غیر از تو تکیهگاهی، العفو یا الهی
ای ماه مهربانم، جز کربلا برایم
دیگر نمانده راهی، العفو یا الهی
جان عزیز زهرا اینبار بگذر از ما
العفو یا الهی، العفو یا الهی
✍ #محمود_یوسفی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
۹ فروردین ۱۴۰۲
#مناجات_با_خدا
فعل مرا دیدی ولی چیزی نگفتی
بنده همان بنده، خدا مثل همیشه
از ما توسل از تو لطف و دست گیری
آقا همان آقا، گدا مثل همیشه
ممنون از اینکه دست ما را رو نکردی
مثل همیشه باز هم ستار بودی
چه خوب شد در معصیت مرگم نیامد
ممنون از این که باز با ما یار بودی
با این گناهانی که من انجام دادم
باور نمی کردم که دستم را بگیری
تو آن قدر لطف و کرامتْ پیشه ای که
روزی هزاران بار توبه می پذیری
جا مانده بودم تو مرا این جا رساندی
من خواب بودم تو مرا بیدار کردی
وقتی سحر های مناجاتت نبودم
آن شب به جای من، تو استغفار کردی
آن قدر خوبیِ مرا گفتی به مردم
آن قدر که حتی خودم هم باورم شد
آه ای کرامت پیشه دیدی آخر کار
این مهربانی های تو دردسرم شد
هر چند از دست خودم دل گیرم اما
احساس دلتنگی در این شب ها نکردم
سوگند بر سجادۀ خانوم رقیه
من مهربان تر از خودت پیدا نکردم
در را به روی ما گنه کاران نبندید
ما هم دلی داریم گر چه رو سیاهیم
گفتند این جا بارِ عصیان می پذیرند
دیدیم بیش از عالمی غرق گناهیم
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
۹ فروردین ۱۴۰۲
❃﷽❃
#زمزمه
#رحلت_حضرت_خدیجه_علیها_سلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:خدا مادرم را کجا می برند.....
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
بمون یاور و یار و همسنگرم
کنارم بمون بهترین همســرم
تو دار و ندارم ، امید و قرارم ، خدیجه مرو
پریشان و زارم ، توانی ندارم ، خدیجه مرو
تو بــانــوی اولْ مسلـــمان من
تو ای محرم وحی و قرآن من
چه زیبا ز جانت ، ز مال کلانت ، گذشتی چنین
تمام توانت ، نمودی ضــمانت ، برا حفـــظ دین
تو ای دلخوشی های طاها مرو
پنـــاه دل پـــاک زهــــرا مرو
ببین آه سردم ، تو رخسار زردم ، خدیجه مرو
بدونِ تو هـر دم ، گــرفتار دردم ، خدیجه مرو
بدون تو زهرا چه تنها میشه
اسیر غریبـی و غمهــا میشه
تو آتیش کینه ، از آن زخم سینه، می سوزه دلش
از اهل مدینه ، جفاها می بینه ، می سوزه دلش
در اوج مصــیبــت برای پـــدر
می سوزه گلم بین دیوار و در
به جای تسلا ، به زخم زبونها ، دلش خون میشه
تویِ کوچه تنها، به سیلی اعدا ، دلش خون میشه
امان از غریبی امان از غریبی ، خدیجه مرو
تو رو جان زهرا ، امید دل ما ، خدیجه مرو
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۱/۹
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
۹ فروردین ۱۴۰۲
نذر اُمُّ الْمومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها
---------
سلام ای عطر گلشن ها سلام ای نور کوثرها
همه نسل ات شقایق ها همه نسل ات صنوبر ها
سلام ای همسر احمد سلام ای بانوی والا
تویی الگوی مادرها تویی الگوی همسرها
بُوَد زهرای اطهر دختر والا مقام تو
ندارند این چنین دختر نه باباها نه مادرها
تو ای تنهاترین مادر که ایثار است آئین ات
کجا دارند مادر این چنین وارسته ، دخترها
به توصیفت سخن گفتن به یک منبر نمی گنجد
برای گفتن وصف تو باید رفت منبرها
سری داری تو در بین زنان عالم و آدم
بُوَد شایسته گر افتد به زیر پای تو سرها
تو اُمُّ المؤمنینی نی زنی دیگر درین عالم
بدین خاطر گذارد عرش زیر پات شهپرها
برای نسل تو آورده قرآن آیه ی تطهیر
ز تو جاری ست ای بانو همه نسل مطهرها
دلم از آفتاب مهر تو گرم است ای بانو
که قبرت سایبانی داشت از بال کبوترها
شرار شعله ات افتاد بر جان نبی اما
ز اندوه تو شد خاموش شمع چشم اخترها
ردای خویش را بر پیکرت انداخت پیغمبر
ز چشمان ترش از داغ تو می ریخت گوهرها
همه همدرد با احمد ، تو گویی زین غم عظما
ردای ماتم افکندند بر پیکر پیمبرها
سیه پوش غمش تنها نگشته مردم چشمم
قلم هم می چکد «یاسر» سرشکش روی دفترها
**
محمود تاری «یاسر»
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
۹ فروردین ۱۴۰۲
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃
روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید.
آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد. مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد.
پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد. مرد جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت.
اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد.
شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب بسیار بد مزه است.
ظاهرا آب به علت ماندن در سطل چرمی، طعم بد چرم گرفته بود. شاگرد با اعتراض از استاد پرسید:
آب گندیده بود. چطور وانمود کردید که گوارا است؟
استاد در جواب گفت:
تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم.
این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد.
#صلوات 👉
🍃
🌺🍃
۹ فروردین ۱۴۰۲