eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
14هزار دنبال‌کننده
56 عکس
44 ویدیو
132 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت_پایانی و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس سید مهدی میرداماد 😭😭😭😭😭 خیلی صحنه ها رو دیده عبدالله .. میدونید عبدالله آخرین شهیدِ قبل از ابی عبدالله .. یعنی عبدالله جنارۀ قاسمُ دیده .. عبدالله بدنِ ارباً اربا رو دیده .. عبدالله تو سر زدن های عمه رو دیده .. عبدالله کمر خمیدۀ عمو رو دیده .. عبدالله دیده عمو بچه رو زیر عبا گذاشته .. بی جهت نبود این بچه دستشُ کند از عمه و رفت تو میدان .. دیگه طاقت نداشت .. الله اکبر این همه داغُ ببینی داداشت بره، پسر عمو هات برن ، عمو عباست بره، علی اصغر بره .. الله اکبر ..* دستش به دستِ عمه و چشمش پی عمو در جستجویِ یافتنِ راهِ چاره بود چون دید شاهِ کشور جانها شده غریب در حلقۀ محاصرۀ صد سواره بود خود را به آستانۀ جسم عمو رساند *یه صحنه ای دید از تو گرد و غبار عمه کنارِ خیمه ایستاده میدانُ داره میبینه .. عبدالله هی رو پنجۀ پا بلند میشه یه دستش تو دست عمه ست اما چشمش دنبالِ عمو میگرده داره اسبِ عمو رو میبینه خیالش راحت بود عمو رو اسب هست .. میدونی کی دستشُ کند، وقتی دید عموش از بالای ذوالجناح با صورت رو زمین افتاد ..* خود را به آستانۀ جسم عمو رساند جسمی که زخم هاش فزون از ستاره بود نشون داد مردی به سن و سال نیست .. بی مقدمه رفت وسطِ میدان .. نه زره داشت نه شمشیر .. هر کسی میرفت میدان رجز میخواند این بچه رجزش با همه رجزها فرق داره .. داد میزد «وَاللهِ لا أُفارِقُ عَمِّي» .. رسید تو گرد و خاک بالاسرِ عمو .. دید ابن کعب موهای عمو رو گرفته .. شمشیرشُ بالا برده .. الانه که سرِ عمو رو جدا کنه .. تا شمشیر پایین اومد بازوش رو سپر کرد .. بازو قطع شد .. تو بغل عمو افتاد .. یه ناله زد وا اُماه .. (روضه م تمام از همه التماس دعا ..) من سه تا سوال دارم سوال اولم اینه یه بچۀ ده یازده ساله یه بچه ای که تشنه ست، گرسنه ست، زخمیه، یه بچه ای که دستش قطع شده، یه بچه ای که نفس های آخرشِ .. میدونی باهاش چه کردن؟! آیا این بچه با این توصیفات آیا سه شعبه میخواد ؟!! چرا میگم سه شعبه! تا دیدن افتاده تو بغل عمو حرمله نشست .. سه شعبه رو تو کمان گذاشت .. حسین .. سوال دومم رو با شعر میپرسم: نوشته اند که بر سینه‌ی عمو جان داد چگونه بر بدنِ قطعه قطعه جا شده بود؟! سوال سومم یا صاحب الزمان .. گفتم آخرین شهید گودال عبدالله بوده ، افتاد تو بغلِ ابی عبدالله و جون داد.. دیگه ابی عبدالله نتونست بدنُ برگردنه عقب .. دیگه جونی نداشت حسین .. دیگه نتونست جنازه‌ی ابی عبدالله رو به خیمه دارالحرب ببره .. (خب یعنی چی؟!) یعنی عمو و برادر زاده با هم تو گودال افتادن .. سوالم اینه وقتی اسب ها اومدن رو بدن حسین این بدن کجا بود ؟!.. با بدنِ این بچه چه کردن .. ای حسین .. کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
mirdamad-moharram99-sh5-1.mp3
8.69M
|⇦•دستش به دستِ عمه .. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس سید مهدی میرداماد •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تا نصفِ شب بیرونی، حواست به ، و هم هست!!! دل نگرون میشن، مراعات کن!! کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
قسمت_اول / و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد 😭😭😭😭😭😭 خوب است که عاشق جگری داشته باشد آشفتگیه بیشتری داشته باشد حاجات بهانه‌ست که ما اشک بریزیم خوب است گدا چشم تری داشته باشد *خوش به حاله اونایی که چشم تر دارن.. خوش به حاله اونایی که یه اشاره و تلنگر شبِ ششم محرمشونُ بسه .. مگه امام صادق نفرمود «أَنَا قَتِيلُ‏ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَى»* ای یارِ سفر کرده نگاهِ پر لطفت وقتش شده بر ما نظری داشته باشد دیگر نگویمت که بیا دستِ من بگیر گویم گرفته ای زِ عنایت رها مکن نکنه آقاجان دستمو رها کنی .. چشم بهم بزنی این شبا تموم میشه داریم به عاشورا میرسیم ..* ای یارِ سفر کرده نگاهِ پر لطفت وقتش شده بر ما نظری داشته باشد گر سنگ دلم باز تعلق به تو دارد هر کعبه ای باید حجری داشته باشد مگه نفرمود دلِ دوستانِ ما حرم ماست.. قلبِ شیعیان ما حرم ماست .. الحمدالله از شبِ اول تا حالا دارم کم کم زلال میشم .. همش نگاهِ شماست آقاجان ..* پروازِ من این است که یک کنج بیفتم این بال بعید است پری داشته باشد سر میزنم آنقدر به در تا در بگشایی خوب است گدا هم هنری داشته باشد *خیلی امشب حواستون جمع باشه، شبِ قاسم ابن الحسن .. به منو تو یاد داد این نوجوان پرواز روحِ بزرگ میخواد، سن زیاد نمیخواد به سن و سال نیست ..* سر میزنم آنقدر به در تا بگشایی خوب است گدا هم هنری داشته باشد *خوب گذاشت همه حرفارو زدن .. حبیب گفت، ظهیر گفت، بریر گفت .. مسلم ابن عوسجه گفت، عباس گفت، علی اکبر گفت .. هرکی یه چیزی گفت شبِ عاشورا .. قاسم چشم از عمو بر نمیداشت .. یه جایی اومد وسط میدان یه جایی اومد سوال کرد تا دنیا دنیاست این جمله بر تارَکِ تاریخ میدرخشه .. تا عمو فرمود شهادت نزدِ تو چگونه ست؟! درنگ نکرد، احلی من العسل .. از عسل شیرین‌ترِ عمو .. بعد یه سوال کرد آیا عموجان منم کشته میشم فردا؟!.. لذا روزِ عاشورا هی رفت و آمد .. ابی عبدالله هیچ شهیدی رو به راحتی اجازه نداد حتی غلام سیاهشُ .. به غلام سیاهشم گفت تو رو آزادت کردم بعد گریه کرد گفت آقاجان کجا برم بی حسین .. چون رنگم سیاهِ، چون بویِ بدی دارم میگید برو !.. تنها شهیدی که تا اجازه گرفت مقتل میگه فَاسْتَأْذَنَ أَبَاهُ فِي الْقِتَالِ فَأَذِنَ لَهُ .. تا گفت برم، گفت برو علی اکبر بود .. تنها شهیدی که بلافاصله اجازه گرفت علی اکبر بود .. اما قاسم رو اجاره نداد .. هم یادگارِ برادرش بود .. هم یتیم برادرش بود .. هم امانتِ برادرش بود .. بعضی از مقاتل نوشتن وقتی دید کار به جایی رسیده که عمو اجازه نمیده اومد سراغ مادرش تو خیمه ها .. مادر دیگه نمیتونم طاقت بیارم .. اومدم تو خیمۀ دارالحرب دیدم بدنِ علی اکبر ارباً ارباست .. عموم یه پسر دیگه داره اسمش قاسمِ بزار برم .. مادر دید خیلی آمادۀ پروازه .. اون بازوبندُ به بازوش بست گفت برو به عمو بگو این بازوبند یادگارِ بابامِ .. ابی‌عبدالله بازوبندُ نگاه کرد نامه ای رو بیرون آورد دید به خط برادرش امام مجتبی یه جمله نوشته .. تا دستخطِ برادرُ دید شروع کرد گریه کردن قاسمُ بغل کرد .. سه بار ابی عبدالله قاسم رو بغل کرده تو کربلا .. بارِ اول تو خیمۀ دارالحرب کنارِ بدن علی اکبر .. قاسم دید عمو داره بلند بلند گریه میکنه .. اومد کنارِ عمو شروع کرد ناله زدن عمو من هستم نکنه تنها بری .. حضرت بغلش کرد .. بار دوم زمانی بود که اذن میدان میخواست بگیره، نامۀ پدر رو داد .. اینجا نوشتن عمو و برادر زاده انقدر گریه کردن «فَغُشیَ عَلیهما ..» یعنی هر دو به حالتِ بیهوشی افتادن .. بعد اجازۀ میدان داد، حالا میتونی بری میدان ..
قسمت_پایانی / و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد 😭😭😭😭😭 اما چه میدان رفتنی .. یه جمله بگم کنایه فهما صدا ناله‌شون بلند شه .. هرکاری کردن یه زره اندازۀ قاسم نشد .. یه لباس و سپر اندازه ش نشد .. یه کلاه‌ خود اندازه‌ش نشد .. لذا ابی عبدالله لباس سفید تنش کرد، یه روبند بست سوارِ اسبش شد .. یا الله اهلِ روضه جلوتر از من برن.. انقدر این نوجوان بدنش نحیف بود نوشتن پاش به رکابِ اسب نرسید .. حالا نوۀ علی اومده وسط میدان: شور در پهنۀ صحرا انداخت موج در سینۀ دریا انداخت یک هماورد ندارد بس که هیبتش لرزه به صحرا انداخت عباس داره نگاه میکنه ، ابی عبدالله داره نگاه میکنه .. این بزرگ شده دستِ عباسِ .. باد تا بندِ نقابش وا کرد پرده از محشر عظما انداخت شروع کرد رجز خواندن إن تَنکرونی فأنا ابنُ الحَسَن .. همه مات و متحیرن کیه این نوجوان اومده وسط میدان .. عاقبت ازرق شامی آمد رو به قاسم نظری تا انداخت اول به قول و زبان و ادبیاتِ ما قاسم رو دستِ کم گرفت پسراشُ فرستاد به نبردِ با قاسم .. ازرق شامی چهار تا از پسراشُ فرستاد اما این سمتِ میدان نوۀ علیِ .. پسرِ جنگ آورِ جملِ .. چشم بهم زدنی چهارتا پسرش رو به درک واصل کرد .. چهار فرزند به میدان آمد دو طرف را زِ تقلا انداخت همه جا بود سکوتی سنگین عرش هم چشم به آنجا انداخت دست پرودۀ عباس نظر تا که بر قامت آنها انداخت چهار فرزند حرامی را با ضربه ای یک به یک از پا انداخت اولین چرخش تیغش از تن سرشان را به ثریا انداخت ازرق دید خیلی آبروریزی شد، خودش اومد میدان گفت داغتو به دلِ عموت میزارم .. نوبتِ ازرق شامی شده بود پیش آنها سرِ او را انداخت همه را ضربۀ شستش یادِ ضربۀ کاری مولا انداخت مجتبی باز به تکرار آمد بانگِ تکبیرِ علمدار آمد .. عباس داره میبینه زیرِ لب میگه الله اکبر .. دیدن حریفش نمیشن، امام زمان من معذرت میخوام .. الله اکبر .. بگم و داد بزنن مادرا .. یه نانجیبی گفت اینطور فایده نداره دورش حلقه بزنید سنگ بارانش کنید .. دورِ قاسم حلقه زدن سنگ باران کردن .. انقد سنگ زدن از بالای اسب .. یه مرتبه ابی عبدالله شنید یه صدای ضعیفی میگه وا اماه .. حسین ... اینجا نوشتن ابی عبدالله خودش رو به سرعت رسوند بالا سرِ قاسم .. یه نگاه کرد به بدن: ای عمو پاره پاره گشته تنم زرهم گشته زخم های تنم منم آن یوسفی که گردیده بدنم پاره تر زِ پیرهنم .. سیزده سال آرزو کردم روی دستِ تو دست و پا بزنم یه نگاه کرد دید پاهاشو داره رو زمین میکشه .. یه جمله ای داره ابی عبدالله حضرت فرمود «عَزَّ وَاللّهِ عَلى عَمِّكَ أَنْ تَدْعوُهُ فَلا يُجيبُكَ، أَوْ يُجيبُكَ فَلا يُعينُكَ، أَوْ يُعينُكَ فَلا يُغْني عَنْكَ، بُعْداً لِقَوْم قَتَلُوكَ» .. سخته برا عموت صداش بزنی کاری از دستش برنیاد .. سخته صداش بزنی نتونه کمکت کنه .. اولِ روضه گفتم سه بار عاشورا قاسمُ بغل کرد .. یه بار بالاسرِ علی اکبر تو خیمه .. یه بار لحظۀ میدان رفتن .. بارِ سومم اینجا بود .. قاسمُ بغل کرد .. سینه رو سینه چسباند .. دوبارِ اول با بارِ سوم فرق داره .. یه فرقشُ بگم : هر دوبارِ اول سینۀ این نوجوانُ به سینه چسباند پاهاش از زمین کنده شد.. اما بارِ سوم سینه رو به سینه چسبوند پاهاش رو زمین کشیده میشد .. حسین ... یا قد کشیده ای تو به زیرِ سم سُتور یا من خمیده جسم تو تا خیمه میبرم میخوام بگم یااباعبدالله .. آقاجان، مولای من .. اینجا یه سینۀسالم اومد رو سینۀ شکسته .. سینه ای که زیرِ سم اسب شکسته بود .. مدینه ام لحظه های آخر حسین خودشُ انداخت رو بدنِ مادر .. اونجام سینۀ سوراخ شده و شکستۀ مادر .. با همه وجودت بلند بگو یا زهرا .. کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
mirdamad-moharram99-sh6-2.mp3
8.41M
|⇦•خوب است که عاشق .. و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● از خدا میخواستم که امسال هر چقدر در عالم هست جمع کند و همه را به من بدهد که من برای اش گریه کنم... کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطف بی حدِ تو را در هر کجا دیدم حسین هر دم از دستِ علمدارت عطا دیدم حسین من تمام خانه ها را در زدم اما فقط خیرِ عالم را میان روضه ها دیدم حسین درد شیرینم توئی و قبه ات دار الشفاست نام زیبای تو را مشکل گشا دیدم حسین حا و سین و یا و نون یعنی تمامِ عزتم اعتبارم را فقط پای شما دیدم حسین هر کجا غافل شدم از لطف زهرائی تو من مسیرم را به حال انحنا دیدم حسین ای بنازم جذبه ی رویائیِ عشق تو را در میان خانه ات شاه و گدا دیدم حسین هر بلا پای ضریحت میرود از خاطرم از حرم جا مانده ام یعنی بلا دیدم حسین روضه میخوانم به یاد ناله های زینبت گفت : روی سینه ی تو ردِ پا دیدم حسین کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
پدرم نوکرِ دربارِ حسین بن علیست مادرم گریه کن وزارِ حسین بن علیست جان زهرا من اگر نوکراین خانه شدم لطف بی حدِّ علمدارِ حسین بن علیست گره هایی که گشودند ز کارم همه دم شک‌ندارم که فقط کارِ حسین بن علیست ازغم هر دوجهان نیز امانش بدهند هرکه در سایه ی دیوارِ حسین بن علیست دعوتم کرده اگر فاطمه در بزم عزا همه از رحمت بسیارِ حسین بن علیست همره ِ گریه کنان مادر غمدیده ی او وسط روضه عزادارِ حسین بن علیست غصه ی برگ عبور از صف محشر نخورد به جهان هر که گرفتارِ حسین بن علیست وسط گرمی بازار رسد سودِ کلان به همانی که خریدارِ حسین بن علیست کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
می رسد ماهت زمین وآسمان گوید حسین مشتری گوید حسین و کهکشان گوید حسین حضرت حق خود عزادار حسین بن علیست جبرئیل با گریه های بی امان گوید حسین بغض جانسوزی نشیند در گلوی عاشقان دل بسوزد مهدی صاحب زمان گوید حسین عشق تو بیچاره کرده هر که را دلداده شد پیرمرد روضه هم با صد فغان گوید حسین گه مصیبت ها زند آتش به قلب آدمی هر که میخواهد دوا بر درد آن گوید حسین ما اگر گاهی برایش ناله از دل میکشیم روز وشب هامادری قامت کمان گوید حسین کربلا رنج و بلا دید و کمی شکوه نکرد هرکه درگیر بلا شد توامان گوید حسین کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
به مناسبت 24 ذی الحجه گرچه غدیر شأن نزولش زبان زد است اما مباهله سندش بیش و بی حد است آنجا رسول گفت وصیّ یَم بود علی اینجا ولیک گفت، علی خود محمد است شاعر:
واحد شب اول به این پرچمی که،رو‌دیواره آقا گدای قدیمیت ، دوستت داره آقا پوشیدم برا تو،دوباره سیاهی بمیرم تو هیات ، تو روضه ت الهی به ماهت سلام و به این غم سلام به حال و‌هوای محرم سلام حسین جان حسین جان حسین جان حسین من از روز اول ، پر از دردم آقا موهامو برا تو ، سفید کردم آقا گدایی خونه ت ، مدال رو سینم طلب کن دوباره ،حرم رو ببینم تو دنیا آقا کی؟ ،شبیه توئه بهشتم حسین جان ،ضریح توئه حسین جان حسین جان حسین جان حسین کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
واحد شب دوم تو وبغض غربت ، منو بی قراری عجب سرنوشتی ، عجب روزگاری یه عمریه داداش ، کنار تو بودم شده خرج عشقت ، تموم وجودم دلم لرزه افتاد تو‌این سرزمین یه لحظه نرو از کنارم همین امون از غریبی۲ الهی فدای ، غم تو‌نگاهت کشوندی منو‌ تا ،دم قتلگاهت نسیم غریبی ، دوباره وزیده نگو‌که زمان ، جدایی رسیده دعا کن که آروم بگیره دلم نزاشته برا تو کفن مادرم امون از غریبی۲ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
واحد شب سوم دلِ بیقرارم ، پر از درده بابا میبینی که چشمم ورم‌کرده بابا تو رو نیزه ها و ، منم در اسیری نباید سراغی؟ تو‌ از من بگیری به آهی که مونده تو سینه بابایی منو میبری تا مدینه بابایی؟ بابایی حسین جون بابایی حسین ببین سوخته موهام ، ببین قد کمونم یه چند روزیه که ، میگیره زبونم غم این جدایی ،منو کشته بابا میبینی رو‌ گونه م ، ردِ مشته بابا ببین که خرابه شده خونه ی من سرت رو بزار باز ، روی شونه ی من بابایی حسین جون بابایی حسین کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش