62850_13981224233236_322368.mp3
390.9K
#امامکاظم_عزاداری
#تک_ضرب
▪️نوحه سنتی شهادت امام کاظم علیه السلام
زندان هارون را غبار غم گرفته
زهرا برای نوگلش ماتم گرفته
از ظلم هارونِ لعین
موسی شده نقش زمین
آجرک الله _ بقیه الله
شاه نجف اشک عزا جاری کن امشب
صدیقه کبری عزاداری کن امشب
اندر غم باب رضا
شد شورش محشر بپا
آجرک الله _بقیه الله
معصومه جان بابت نگر در کنج زندان
باز آ بسویم دخترم مُردم ز هجران
رفتم من از دار جهان
قرآن بخوان قران بخوان
آجرک الله _ بقیه الله
امشب تمام ماسوی ماتم گرفته
مولا علی موسی الرضا ماتم گرفته
گوید بچشم پُر گهر
مظلوم پدر مظلوم پدر
آجرک الله _ بقیه الله
باشم (فرج) بر درگهت مرثیه خوانم
نام نکویت شد همی ورد زبانم
بخشا گناهان مرا
بنما نصیبم کربلا
آجرک الله _ بقیه الله
✍ امیررضا فرجوند
62974_13981229144239_504652.mp3
573K
#امامکاظم_عزاداری
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه سنتی شهادت امام کاظم علیه السلام
داده جان موسی بن جعفر
از جفا با دیده ی تر
دارد از غم به پیکر نشانه
ضربت سیلی و تازیانه
وامصیبت مصیبت مصیبت...
روز و شب اندر مناجات
گشته ممنوع الملاقات
اشک چشم رضا گشته جاری
فاطمه می کند سوگواری
وامصیبت مصیبت مصیبت...
کاظمین گشته سیه پوش
صوت کاظم گشته خاموش
گشته معصومه زین غم عزادار
می زند سینه با حال افکار
وامصیبت مصیبت مصیبت...
جسم تو بر جسر بغداد
لعن حق بر دشمنت باد
قلب مهدی ازاین غم حزین شد
فاطمه در جنان دلغمین شد
وامصیبت ،مصیبت، مصیبت...
پیکر تو روی دوش است
شیعه در جوش و خروش است
پیکر جد تو شاه عطشان
پاره پاره شد از سم اسبان
وامصیبت مصیبت مصیبت...
من گدایم در سرایت
هم غلامم بر رضایت
حق جدت حسین شاه عطشان
دست (فرج) بگیری ز احسان
وامصیبت مصیبت مصیبت...
✍ امیر رضا فرجوند
70888_13991212140825_914237.mp3
921.3K
#امامکاظم_عزاداری
#زمزمه #سنگین
▪️نوحه سنتی شهادت امام کاظم علیه السلام
از زهر خصم کافرم
می سوزه از پا تا سرم
داد از جدایی، رضا کجایی
در ذکر یا رب یا ربم
خَلّصنی یا رب بر لبم
ذکر صلاتم،بده نجاتم
از کینه ی این دشمن یهودی
مونده برام جراحت و کبودی
مَرهَم ِ دل ناله های یا زهرا
واغربتا واغربتا واویلا...
در بین زنجیر جفا
دلخونِ ظلمِ اشقیا
مضطر شدم من
پرپر شدم من
ماندم اسیر درد و غم
دشمن کند بر من ستم
چه بی کرانه، با تازیانه
بی حرمتی گر شد به محضر من
امّا نشد از تن جدا سر من
از غربت کرببلا واویلا...
واغربتا واغربتا واویلا...
✍ امیر عباسی
20240203_180947-AudioConverter.mp3
934.2K
#امامکاظم_عزاداری
#سه_ضرب
▪️نوحه سنتی شهادت امام کاظم علیه السلام
به دست ظالم دوران، غریبانه به زندانم
گذشته سالیان و من، اسیر بند عدوانم
واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا...
دلم خون و جگر پاره، پریشانم پریشانم
ز زهر کینه هارون، شرر افتاده بر جانم
واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا...
غل و زنجیر من باشد، در اینجا دست و پا گیرم
ز دست من توان رفته، به خاک افتاده میمیرم
واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا...
ندارم همدمی اینجا، شدم دلتنگ طفلانم
بیاید کاش دم آخر، کنار من رضا جانم
واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا...
مثال جد عطشانم، تن من بر زمین ماند
زمین و آسمان بر من، به ماتم نوحه میخواند
واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا...
✍ اسماعیل تقوایی
62974_13981229144239_504652.mp3
573K
#امامکاظم_عزاداری
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه سنتی شهادت امام کاظم علیه السلام
داده جان موسی بن جعفر
از جفا با دیده ی تر
دارد از غم به پیکر نشانه
ضربت سیلی و تازیانه
وامصیبت مصیبت مصیبت...
روز و شب اندر مناجات
گشته ممنوع الملاقات
اشک چشم رضا گشته جاری
فاطمه می کند سوگواری
وامصیبت مصیبت مصیبت...
کاظمین گشته سیه پوش
صوت کاظم گشته خاموش
گشته معصومه زین غم عزادار
می زند سینه با حال افکار
وامصیبت مصیبت مصیبت...
جسم تو بر جسر بغداد
لعن حق بر دشمنت باد
قلب مهدی ازاین غم حزین شد
فاطمه در جنان دلغمین شد
وامصیبت ،مصیبت، مصیبت...
پیکر تو روی دوش است
شیعه در جوش و خروش است
پیکر جد تو شاه عطشان
پاره پاره شد از سم اسبان
وامصیبت مصیبت مصیبت...
من گدایم در سرایت
هم غلامم بر رضایت
حق جدت حسین شاه عطشان
دست (فرج) بگیری ز احسان
وامصیبت مصیبت مصیبت...
✍ امیر رضا فرجوند
20240203_180536-AudioConverter.mp3
1.65M
#امامکاظم_عزاداری
#واحد #سنگین
▪️واحد شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
میون زندون بلا
رسیده جون من به لب
ذکر لبم شده فقط
خلصنی یا حضرت رب
چهارده سال غصه و درد و رنج و ماتم
چهارده سال کنج زندان بودم دمادم
چهارده سال بوده ام دربند اسارت
چهارده سال کرده دشمن بر من جسارت
واویلا...
این غل و زنجیری رو که
بسته عدو به دست و پام
به یادم آورده غمِ
اون کاروان و شهر شام
چشام گریون میشه هردم با هر جسارت
به یاد اون لحظه های تلخ اسارت
ولی اینجا پیش چشمای من سری نیست
سر عباس علمدار و اصغری نیست
واویلا...
✍روحالله گائینی
20240203_180947-AudioConverter.mp3
934.2K
#امامکاظم_عزاداری
#سه_ضرب
▪️نوحه سنتی شهادت امام کاظم علیه السلام
به دست ظالم دوران، غریبانه به زندانم
گذشته سالیان و من، اسیر بند عدوانم
واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا...
دلم خون و جگر پاره، پریشانم پریشانم
ز زهر کینه هارون، شرر افتاده بر جانم
واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا...
غل و زنجیر من باشد، در اینجا دست و پا گیرم
ز دست من توان رفته، به خاک افتاده میمیرم
واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا...
ندارم همدمی اینجا، شدم دلتنگ طفلانم
بیاید کاش دم آخر، کنار من رضا جانم
واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا...
مثال جد عطشانم، تن من بر زمین ماند
زمین و آسمان بر من، به ماتم نوحه میخواند
واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا...
✍ اسماعیل تقوایی
20240203_180313-AudioConverter.mp3
1.94M
#امامکاظم_عزاداری
#زمزمه
▪️زمزمه شهادت امام کاظم علیه السلام
مادر بیا به دیدنم امشب
بیا ببین هستم به تاب وتب
رسیده جان من دگر بر لب
مادر کجایی
مادر بیا بهر تماشایم
از سلسله تمام اعضایم
سائيده گردیده چنان پایم
مادر کجایی
مانند تو ای لاله پژمردم
منم شبیه تو لگد خوردم
برات بمیرم مادر ای مادر
ببین چه کرده دشمنم مادر
خون می چکد از گردنم مادر
چیزی نمانده از تنم مادر
آه و واویلا
هر دم که قاتل دیدنم آمد
بر گونه ام سیلی محکم زد
آن بد دهن چقدره می زد بد
آه و واويلا
چون دومی دستاش چه سنگینه
به مثل تو چشمام نمی بینه
برات بمیرم مادر ای مادر
سر تا به پای من پر از درده
پلک دو چشم من ورم کرده
سندی خدایی خیلی نامرده
مادر کجایی
مادر منم مانند تو دالم
ببین که در کنج سیه چالم
ایندم آخر یاد گودالم
مادر کجایی
مثل حسین دارد نشان پشتم
ولی نشد بریده انگشتم
برات بمیرم ای حسین جانم
✍محمود اسدی (شائق)
20240203_180536-AudioConverter.mp3
1.65M
#امامکاظم_عزاداری
#واحد #سنگین
▪️واحد شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
میون زندون بلا
رسیده جون من به لب
ذکر لبم شده فقط
خلصنی یا حضرت رب
چهارده سال غصه و درد و رنج و ماتم
چهارده سال کنج زندان بودم دمادم
چهارده سال بوده ام دربند اسارت
چهارده سال کرده دشمن بر من جسارت
واویلا...
این غل و زنجیری رو که
بسته عدو به دست و پام
به یادم آورده غمِ
اون کاروان و شهر شام
چشام گریون میشه هردم با هر جسارت
به یاد اون لحظه های تلخ اسارت
ولی اینجا پیش چشمای من سری نیست
سر عباس علمدار و اصغری نیست
واویلا...
✍روحالله گائینی
1_9548927584.ogg
177.6K
#امامکاظم_عزاداری
#زمزمه
▪️زمزمه سنتی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
ز بس کم سو شده چشمم دگر جایی نمی بینم
به احوالم بگرید تا سحر زنجیر خونینم
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
شب و روزم شده یکسان درین تاریکی زندان
تنم چون شمع سوزانی لبم در خواندن قرآن
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
مرا دشمن زند هرشب میان خواب و بیداری
برای روزه دار اینجا شکنجه گشته افطاری
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
صفا بگرفته زندان از من و حال مناجاتم
کجایی مادرم زهرا بیایی تا ملاقاتم
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
اگر سهم من از سندی کتک بود و جسارت بود
زبانم روضه خوان بر عمه زینب در اسارت بود
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
تمام روضه ی من گرچه تنهایی و هجران بود
ولی نعش حسین جدم به زیر سُم اسبان بود
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
✍ امیر رضا فرجوند
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی
20240203_180313-AudioConverter.mp3
1.94M
#امامکاظم_عزاداری
#زمزمه
▪️زمزمه شهادت امام کاظم علیه السلام
مادر بیا به دیدنم امشب
بیا ببین هستم به تاب وتب
رسیده جان من دگر بر لب
مادر کجایی
مادر بیا بهر تماشایم
از سلسله تمام اعضایم
سائيده گردیده چنان پایم
مادر کجایی
مانند تو ای لاله پژمردم
منم شبیه تو لگد خوردم
برات بمیرم مادر ای مادر
ببین چه کرده دشمنم مادر
خون می چکد از گردنم مادر
چیزی نمانده از تنم مادر
آه و واویلا
هر دم که قاتل دیدنم آمد
بر گونه ام سیلی محکم زد
آن بد دهن چقدره می زد بد
آه و واويلا
چون دومی دستاش چه سنگینه
به مثل تو چشمام نمی بینه
برات بمیرم مادر ای مادر
سر تا به پای من پر از درده
پلک دو چشم من ورم کرده
سندی خدایی خیلی نامرده
مادر کجایی
مادر منم مانند تو دالم
ببین که در کنج سیه چالم
ایندم آخر یاد گودالم
مادر کجایی
مثل حسین دارد نشان پشتم
ولی نشد بریده انگشتم
برات بمیرم ای حسین جانم
✍محمود اسدی (شائق)
1_9548927584.ogg
177.6K
#امامکاظم_عزاداری
#زمزمه
▪️زمزمه سنتی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
ز بس کم سو شده چشمم دگر جایی نمی بینم
به احوالم بگرید تا سحر زنجیر خونینم
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
شب و روزم شده یکسان درین تاریکی زندان
تنم چون شمع سوزانی لبم در خواندن قرآن
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
مرا دشمن زند هرشب میان خواب و بیداری
برای روزه دار اینجا شکنجه گشته افطاری
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
صفا بگرفته زندان از من و حال مناجاتم
کجایی مادرم زهرا بیایی تا ملاقاتم
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
اگر سهم من از سندی کتک بود و جسارت بود
زبانم روضه خوان بر عمه زینب در اسارت بود
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
تمام روضه ی من گرچه تنهایی و هجران بود
ولی نعش حسین جدم به زیر سُم اسبان بود
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
✍ امیر رضا فرجوند
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی