eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
14هزار دنبال‌کننده
56 عکس
44 ویدیو
132 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸ما اگر خوراکی هم می‌خوریم، برای آن است که بتوانیم اشکی برای سیدالشهداء علیه‌السلام بریزیم... در روایتی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: 🥀 وقتی که امام حسین علیه‌السّلام به شهادت رسید، همسرش حضرت رباب علیهاالسلام برای ایشان دائماً عزاداری می‌کرد؛ 📋 وَ بَکَتْ وَ بَکَیْنَ النِّسَاءُ وَ الْخَدَمُ حَتَّی جَفَّتْ دُمُوعُهُنَّ ▪️او گریه می‌کرد و مابقی زنان و خدمتگزاران با گریه‌های او به قدری گریه می‌کردند که اشک چشمانشان خشک می‌شد. 🥀 روزی حضرت رباب علیهاالسلام دید که از چشم یکی از کنیزانش هنوز اشک می‌ریزد! او را صدا زد و گفت: چه شده که فقط چشم تو در میان ما اشک دارد؟ و بقیه چشم‌ها خشک شده است! 🥀 آن کنیزک گفت: وقتی که از شدت گریه، ناتوان شدم مقداری قاووت(سویق) خوردم! آن بانو پس از این جریان دستور داد تا غذا و قاووت (سویق) به عزاداران سیدالشهداء علیه‌السلام دادند و فرمود: 📋 إِنَّمَا نُرِیدُ بِذَلِکَ أَنْ نَتَقَوَّی عَلَی الْبُکَاءِ عَلَی الْحُسَیْنِ علیه‌السلام ▪️ما اگر این خوراک را می‌خوریم، برای آن است که بتوانیم اشکی برای سیدالشهداء علیه‌السلام بریزیم! 📚 الکافی، ج۱ ص۴۶۶ ✍ گرفته سوز صدایت تمام دنیا را و گریه‌هاتْ به آتش کشیده جان ها را بس است دست خودت را تکان مده بانو عذاب می‌دهد این گریه‌های تو ما را قبول کن که علی رفته و نمی‌آید قبول کن که پسر رفته راه بابا را بلند شو , منشین زیر آفتاب اِنقدر کباب کرده‌ای آخر تو دشت و صحرا را بیا کمی به خودت رحم کن عزیز حسین قرار نیست نبینی طلوع فردا را تو با وفا و نجیبی , درست مثل خودت خودت برای خودت حل کن این معما را علی که رفت , تو دیگر مرو از این دنیا مگیر تاب و توانِ عزیز زهرا را بلند شو برو قدری کنار زینب باش بگیر غصه‌ی آن داغدار تنها را
🩸تو زیر آفتاب بودی و من سر به زیر سایه بَرَم ؟! در نقل‌ها آمده است: 📋 وَ بَقِيَتْ بَعدَهُ سَنَةً لَم يُظِلُّها سَقفُ بَيتٍ حَتَّى بَلِيَتْ و ماتَتْ كَمِدًا ▪️بعد از شهادت سیدالشهداء صلوات‌اللّه‌علیه، حضرت رباب علیهاالسلام یک‌سال بیشتر زنده نماند؛ در این یک سال، هیچ سقفی بر سر آن بانو، سایه نینداخت؛ آن‌قدر در برابر آفتاب نشست که دیگر از آن حضرت، چیزی باقی نماند و در آخر از غم و غصه سیدالشهداء علیه‌السلام جان سپرد. 🔖 در نقلی آمده است: 📋 إنَّها أقامَتْ عَلَى قَبرِهِ سَنَةٌ و عادَتْ إلَى المَدينَةِ فَماتَتْ أسَفًا عَلَيه. ▪️حضرت رباب علیهاالسلام این یک سال را در کنار قبر مطهر سیدالشهداء صلوات‌اللّه‌علیه معتکف شده و به عزاداری پرداخت و در آخر به مدینه برگشت و در آنجا از غم و غصه سیدالشهداء صلوات‌اللّه‌علیه جان سپرد. 📚 الکامل، ابن أثير، ج۴، ص۸۸ ✍ سقفی به غیر از آسمان بر سر نداری تو سایه بر سر داشتی، دیگر نداری خورشید بر نی بود؟ حق داری بسوزی دیدی به جز او سایه‌ای بر سر نداری برگشته‌ای؟ این را کسی باور نمی‌کرد برگشته‌ای؟ این را خودت باور نداری می‌خواهی از بغض گلوگیرت بگویی از لای لایی، واژه‌ای بهتر نداری هر بار یاد غربت مولا می‌افتی می‌سوزی و دیگر علی اصغر نداری هر شب در این گهواره طفلی بی‌قرار است «سخت است این غم، سخت‌تر از هر نداری» ما پای این گهواره عمری گریه کردیم یک وقت دست از لای لایی برنداری