زمینه حضرت ام البنین س.m4a
زمان:
حجم:
8.39M
💠 زمینه💠
از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ
⭐️ سیدامیرحسین خوشرو ⭐️
➖➖➖
#زمینه_حضرت_ام_البنین_س
#مادران_شهدا
با غم لبای تشنه تو رنج و بلا بود
بعد کربلا هرشب روضه دارِ کربلا بود
به بچه هاش خیلی سفارش کرد
فدایی بچههای زهرا شید
اگه میخواید عاقبت به خیری رو
تا آخرین لحظه با حسین باشید
خدا میدونه چی کشیده
مادر چهار تا شهیده ۲
تو دل صدف یه گوهر داره میدرخشه
مادری که هستی شو برای خدا میبخشه
از دل این خونه جوونش رو
یه روزی راهیه کربلا کرده
برای معنای زن و آزادی
زندگی شو پای دین فدا کرده ۲
خونه ای که پر از امیده
خونه ی مادر شهیده ۲
بند۲
پای خون هر شهید و باخون امضا کردیم
دعای مادر شهید و ذخیره فردا کردیم
چیزی هنوز عوض نشده که
مدیون عزت امام حسینیم
چیزی هنوز عوض نشده که
ما همون ملت امام حسینیم
دعایی که پر از امیده
دعای مادر شهیده ۲
ملودی و شعر:
#سیدامیرحسین_خوشرو
#علی_گلچین_پور
دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
#مادران_شهدا
#مثنوی
🔹چهار رکعت دلواپسی🔹
میان بارش بارانی از ستاره رسید
اگرچه مثنوی... اما چهارپاره رسید
چهار پارۀ تن، نه چهار پارۀ دل
چهار ماه شب بیکسی ولی کامل
چهار ابر به باران رسیده در ساحل
چهار رود به پایان رسیده، دریادل
چهار فصل طلایی ولی میان خزان
چهار بغض غمانگیز و مادری نگران
چهار مرتبه وقتی به غم دچار شوی
برای دشمن خود نیز گریهدار شوی
مدینه، حسرت دیرینۀ دو چشم ترش
چهار قبر غریب است باز در نظرش
چقدر خاطره ماندهست در مفاتیحش
و دانه دانۀ اشکی که بوده تسبیحش
نشسته بود شب جمعهای کنار بقیع
کمیل زمزمه میکرد در جوار بقیع
غروب، لحظۀ تنهاییاش دوباره رسید
غروبها دل او خونتر است از خورشید
به غصههای جگرسوز میزند پهلو
دوباره شعله کشیدهست آب وقت وضو
شروع میکند او لیلة المصائب را
همین که دست به پهلو نماز مغرب را…
چهار رکعت دلواپسی پس از مغرب
چهار نافله در بیکسی پس از مغرب
در آسمان نگاهش که بیستاره شده
چهار آینه مانده، هزار پاره شده
شکست آینههایش میان گرد و غبار
شلمچه، ترکش و خمپاره، کربلای چهار
از آن زمان که پسرهای او شهید شدند
یکی یکی همه موهای او سفید شدند
و همسری که به دل غصهای گذاشت، وَ رفت
نماز صبح سر از سجده برنداشت، وَ رفت
اگرچه بین غم و غصههای خود تنهاست
ولی چهارم هر ماه روضهاش برپاست
طراوتی که نرفتهست سالها از دست
بهشت خانۀ او سفرۀ اباالفضل است
صدای گریه بلند است بین مرثیهها
چه دلنواز شده یا حسین مرثیهها
نشسته گوشۀ ایوان کنار گلدانها
برای بدرقه با اشک خود به مهمانها -
- در التماس دعایش چه حرفها گفته است
به لطف آن کمر خسته کفشها جفت است...
یکی یکی
همه رفتند و
باز هم تنهاست...
📝 #رضا_خورشیدیفرد
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#مادران_شهدا
#مثنوی
میان بارش بارانی از ستاره رسید
اگرچه مثنوی... اما چهارپاره رسید
چهار پارۀ تن، نه چهار پارۀ دل
چهار ماه شب بیکسی ولی کامل
چهار ابر به باران رسیده در ساحل
چهار رود به پایان رسیده، دریادل
چهار فصل طلایی ولی میان خزان
چهار بغض غمانگیز و مادری نگران
چهار مرتبه وقتی به غم دچار شوی
برای دشمن خود نیز گریهدار شوی
مدینه، حسرت دیرینۀ دو چشم ترش
چهار قبر غریب است باز در نظرش
چقدر خاطره ماندهست در مفاتیحش
و دانه دانۀ اشکی که بوده تسبیحش
نشسته بود شب جمعهای کنار بقیع
کمیل زمزمه میکرد در جوار بقیع
غروب، لحظۀ تنهاییاش دوباره رسید
غروبها دل او خونتر است از خورشید
به غصههای جگرسوز میزند پهلو
دوباره شعله کشیدهست آب وقت وضو
شروع میکند او لیلة المصائب را
همین که دست به پهلو نماز مغرب را…
چهار رکعت دلواپسی پس از مغرب
چهار نافله در بیکسی پس از مغرب
در آسمان نگاهش که بیستاره شده
چهار آینه مانده، هزار پاره شده
شکست آینههایش میان گرد و غبار
شلمچه، ترکش و خمپاره، کربلای چهار
از آن زمان که پسرهای او شهید شدند
یکی یکی همه موهای او سفید شدند
و همسری که به دل غصهای گذاشت، وَ رفت
نماز صبح سر از سجده برنداشت، وَ رفت
اگرچه بین غم و غصههای خود تنهاست
ولی چهارم هر ماه روضهاش برپاست
طراوتی که نرفتهست سالها از دست
بهشت خانۀ او سفرۀ اباالفضل است
صدای گریه بلند است بین مرثیهها
چه دلنواز شده یا حسین مرثیهها
نشسته گوشۀ ایوان کنار گلدانها
برای بدرقه با اشک خود به مهمانها -
- در التماس دعایش چه حرفها گفته است
به لطف آن کمر خسته کفشها جفت است...
یکی یکی
همه رفتند و
باز هم تنهاست...
#رضا_خورشیدی_فرد
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#مادران_شهدا
#غزل
🔹سرو رشید🔹
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند
جیب پیراهنی آغشته به خون را گشتند
نامهای را که به مقصد نرسید آوردند
نامه مثل جگر تشنۀ تو سوخته بود
قفل آن باز نشد هرچه کلید آوردند
مادرت گفت کبوتر شدهای، میدانست
آسمان را به هوای تو پدید آوردند
لحظۀ رفتن تو خوب به یادش مانده
آب و آیینه و قرآن مجید آوردند
جانماز متبرّک شدهاش را آن روز
با گلی سرخ که از باغچه چید آوردند
وقت رفتن تو خودت روضۀ اکبر خواندی
کوچه ابری شد و باران شدید آوردند
سالها بعد، تو از راه رسیدی امّا...
خوب شد مادرت آن روز ندید آوردند...
پیکری را که به ششماهگیات میمانست
پیکری را که به قنداق سفید آوردند
حتم دارم که خود حضرت زهرا هم بود
روزهایی که به این شهر شهید آوردند
📝 #احمد_حسینپور_علوی
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
صدای مانای روزگاران
روایتی نو بخوان دوباره صدای مانای روزگاران
بخوان و طوفان به پا کن آری به لهجۀ باد و لحن باران
حماسه است این تغزل است این حکایت کوهی از گل است این
بخوان از ایمان کوهساران بگو از احساس لالهزاران
بخوان از آنان که بین میدان وقارشان ذوالفقارشان شد
شکوهشان داده سربه زیری چنان بلندای آبشاران
اگر ابوجهل اگر اُمَیّه تو را به خاک شکنجه بستند
«سمیه» باش و «حمامه»، نشکن میان غوغای سنگباران
«نسیبه» باش آن دلاوری که به یاد کوه احد بمانَد
خروش تو بر هجوم دشمن نهیب تو بر فرار یاران
بگو که «اُمّ وهب» چگونه سر پسر را گرفته بر دست
رجز رجز آتش است و طوفان مقابل بهت نیزهداران
به قامت مادران ایمان به هیئت دختران غیرت
ادامه دارد ادامه دارد حماسۀ فاطمیتباران
به نام «دا» قصهها بخوان و بگو که «من زندهام» همیشه
بگو از آن قوم سرفرازی که پای دارند و پایداران
بگو از آن مادری که بعد از شهادت سومین جوانش
قدم زده در میان باران به سمت آرامش جماران
صدای مانای روزگاران روایتی نو بخوان دوباره
بگو بگو که هر آنچه گفتم نبوده الا یک از هزاران
✍🏻 #سیدمحمدجواد_شرافت
🏷 #مادران_شهدا | #بانوان_شهید
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
🚩امیری حسین ونعم الامیر🚩:
چشمان صبور
کی صبر چشمان صبورت سر میآید؟
کی از پس لبخندت این غم برمیآید؟
با هر صدای کوبۀ در بعد سی سال
جان و دلت با شوق، پشت در میآید
گفتی پس از صد سال هم من مطمئنم
تنها چراغ خانهام آخر میآید!
گفتی خودش دیشب به خوابم آمد و گفت
«دارد زمان انتظارت سر میآید...»
سی سال پای قاب عکسی صبر کردن
این عشقها تنها به یک مادر میآید
صبح است؛ پشت گوشی از بخش تفحص
گفتند دارد باز هم پیکر میآید
عصر است؛ در بخش شناسایی جوانی
با برگهای و چشمهایی تر میآید
از سرو رعنای تو حالا بعد سی سال
یک پیکر از قنداقه کوچکتر میآید
آه از صدای روضهخوان ظهر تشییع:
«اکبر به میدان میرود اصغر میآید...»
بخش شهیدان حرم؛ فردای آن روز
با چشم تر دارد زنی دیگر میآید...
✍🏻 #سعید_تاجمحمدی
🏷 #مادران_شهدا
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
تقدیم به #مادران_شهدا
اگر چه بر لب تو سایههای لبخند است
دل شکستهات از درد و رنج آکندهست
اگر چه زمزمهی روز مادر است، امّا
هنوز در دل تو زخم داغ فرزند است
نفس کشیدنت آتشفشانی از آه است
غبار خاک قدمهای تو دماوند است
بهار هم بشود رنگی از زمستانی
برای حال تو اردیبهشت، اسفند است
تو هاجری که گذشتی از عشق اسماعیل
جهاد کردی و اجر تو با خداوند است
شبیه امّبنین بیصدا شکسته شدی
زمانه محضر صبر شما سرافکندهست
امانتی که خدا داده بود، بخشیدی
امانتی که برای تو بیهمانند است
به خطّ سرخ شهادت نوشته اُمّ شهید
کنار نام و نشانت حضور پسوند است
هنوز چادر تو عطر مادری دارد
به نام حضرت زهرا که قید سوگند است
دعای نیمه شبت مستجاب خواهد شد
برای هر دل عاشق که آرزومند است
جواب عشق به عقل معاش دنیا چیست؟!
بهای عشق در این روزگار ما چند است؟؟
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
تقدیم به #مادران_شهدا
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
سلام بر دل غمبار مادران شهید
به دیدههای گهربار مادران شهید
چقدر کم بنوشتیم و کم سرودیم از
غم صبوری بسیار مادران شهید
به قطره قطرهی خونهای ریخته بر خاک
همیشهایم بدهکار مادران شهید
بگو که کوه زند تکیه وقت طغیانها
به شانههای سبکبار مادران شهید
بگو که سرو کند اقتدا به طوفانها
به قامت چو سپیدار مادران شهید
جوان بزرگ کنی و فدا کنی آخر
بنازم این همه ایثار مادران شهید
::
نشسته روبروی چار صورت قبرش
همان که هست علمدار مادران شهید
همان که مادر غمپرور ابوالفضل است
دعای امبنین یار مادران شهید…
✍ #محمدحسین_مهدی_پناه
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
تقدیم به #مادران_شهدا
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
سلام بر دل غمبار مادران شهید
به دیدههای گهربار مادران شهید
چقدر کم بنوشتیم و کم سرودیم از
غم صبوری بسیار مادران شهید
به قطره قطرهی خونهای ریخته بر خاک
همیشهایم بدهکار مادران شهید
بگو که کوه زند تکیه وقت طغیانها
به شانههای سبکبار مادران شهید
بگو که سرو کند اقتدا به طوفانها
به قامت چو سپیدار مادران شهید
جوان بزرگ کنی و فدا کنی آخر
بنازم این همه ایثار مادران شهید
::
نشسته روبروی چار صورت قبرش
همان که هست علمدار مادران شهید
همان که مادر غمپرور ابوالفضل است
دعای امبنین یار مادران شهید…
✍ #محمدحسین_مهدی_پناه
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
چهار رکعت دلواپسی
میان بارش بارانی از ستاره رسید
اگرچه مثنوی... اما چهارپاره رسید
چهار پارۀ تن، نه چهار پارۀ دل
چهار ماه شب بیکسی ولی کامل
چهار ابر به باران رسیده در ساحل
چهار رود به پایان رسیده، دریادل
چهار فصل طلایی ولی میان خزان
چهار بغض غمانگیز و مادری نگران
چهار مرتبه وقتی به غم دچار شوی
برای دشمن خود نیز گریهدار شوی
مدینه، حسرت دیرینۀ دو چشم ترش
چهار قبر غریب است باز در نظرش
چقدر خاطره ماندهست در مفاتیحش
و دانه دانۀ اشکی که بوده تسبیحش
نشسته بود شب جمعهای کنار بقیع
کمیل زمزمه میکرد در جوار بقیع
غروب، لحظۀ تنهاییاش دوباره رسید
غروبها دل او خونتر است از خورشید
به غصههای جگرسوز میزند پهلو
دوباره شعله کشیدهست آب وقت وضو
شروع میکند او لیلة المصائب را
همین که دست به پهلو نماز مغرب را…
چهار رکعت دلواپسی پس از مغرب
چهار نافله در بیکسی پس از مغرب
در آسمان نگاهش که بیستاره شده
چهار آینه مانده، هزار پاره شده
شکست آینههایش میان گرد و غبار
شلمچه، ترکش و خمپاره، کربلای چهار
از آن زمان که پسرهای او شهید شدند
یکی یکی همه موهای او سفید شدند
و همسری که به دل غصهای گذاشت، وَ رفت
نماز صبح سر از سجده برنداشت، وَ رفت
اگرچه بین غم و غصههای خود تنهاست
ولی چهارم هر ماه روضهاش برپاست
طراوتی که نرفتهست سالها از دست
بهشت خانۀ او سفرۀ اباالفضل است
صدای گریه بلند است بین مرثیهها
چه دلنواز شده یا حسین مرثیهها
نشسته گوشۀ ایوان کنار گلدانها
برای بدرقه با اشک خود به مهمانها -
- در التماس دعایش چه حرفها گفتهست
به لطف آن کمر خسته کفشها جفت است...
یکی یکی
همه رفتند و
باز هم تنهاست...
✍🏻 #رضا_خورشیدیفرد
🏷 #حضرت_ام_البنین علیهاالسلام | #مادران_شهدا
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
شهید مرا ندیدی؟
به مدفن تک تک شهیدان دم سحر مادر شهیدی
به گریه میگفت: جان مادر! بگو شهید مرا ندیدی؟
دوباره سر میزند سپیده، کسی شهید تو را ندیده
جوانیات رفت و از برایت نمانده جز گیسوی سپیدی
میان این قاب عکس خسته، تویی روی صندلی نشسته
کسی کنار تو ایستاده هنوز با قامت رشیدی
شهید میآورند فردا، دوباره مادر صبور و تنها
به زیر خاکستر دلش شعله میکشد آتش امیدی
کنار اروندرود دستیست با خط خون نوشته: مادر
کجاست امالبنین بخواند برایمان روضۀ جدیدی
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #مادران_شهدا
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
🌷 تقدیم به بانو اشرفسادات منتظری
مادر بزرگوار شهید محمد معماریان
بخوان به نام خدا داستان ایمان را
حدیث زینبی مادران ایران را
بخوان به نام خدا از شکوه بتشکنان
که روح تازه دمیدند باغ و بستان را
پس از حماسۀ گردآفرین دوباره بخوان
غرور صفشکن این زن مسلمان را
به سمت لشکر طاغوت بیسلاح دوید
که جاودانه کند شوکت سلیمان را
اگر چه مادر و همسر ولی به راه «ولی»
گرفته در کف اخلاص گوهر جان را
بخوان حکایتی از صبر «اشرفالسادات»
که یادگار بماند زنان دوران را
شکوه شیرزنی، مادری صبور و شکور
نماد عشق و بصیرت، غرورِ شعر و شعور...
::
نهال سرزده را گرمِ آبیاری شد
ستون خانۀ او پایگاه یاری شد
کمی گذشت و کلاغان هجوم آوردند
زمان یاوری دین و پاسداری شد
اگر چه سنگر او پشت جبهه بود ولی
برای جبهه نشان امیدواری شد
بسیج کرد زنان را به نام حضرت عشق
به نام حضرت زهرا سلام جاری شد..
چه کار بهتر از آیینهداری خورشید
که افتخار دلش بود یاری خورشید
::
رسید نوبت دردانۀ دلش، پسرش
گل محمدیاش، شاخسار پر ثمرش
نگاه کرد به مادر: «اجازه میخواهم»
کشید دست نوازش به گوشۀ جگرش
بلند گفت: «که من راضیام، برو پسرم»
گرفت مصحف و پاشید آب پشت سرش
«خوشا به حال شماها که مرد مِیدانید»
به یاد خونِ خدا، خون فشاند چشم ترش
خدا قبول کند از من این امانت را
فدای اصغر و اکبر، فدایی قمرش
فدای شاه شهیدان، برو برو پسرم
مباد باز بمانی ز یاری پسرش
به راه لشکر اسلام جان و دل دادم
چه غم اگر که نماند ز خادمی اثرش
شکوه مادری و ذکر یا رب و یا رب
به جان و دل همه در راه حضرت زینب
::
محمّد آن گل باغ محمدی بالید
همین که صبر و تولّای مادرش را دید
نگاه کرد به دستان زخمی مادر
کنار چادر و دستان خسته را بوسید
به شرم گفت به فکر لباس آخرتم
و شال سبز... اگر پیکرم به خانه رسید
مرا به دست خودت خاک کن، دعایم کن
به صبر زینبی و اجر مادران شهید
مباد اشک بریزی و خم شود کمرت
بایست محکم، من زندهام مکن تردید
فقط به خلوت خود گریه کن به یاد حسین
به شکر آنکه نگاهش به جان ما تابید
گذشت چندی و از گل خبر نیاوردند
خبر از آن گل خونینجگر نیاوردند
::
گواه میدهد این دل که یار میآید
گل محمّدیام نامدار میآید
دلِ شکسته مبادا که آه و ناله کنی!
که با رسیدن یارت قرار میآید
خبر رسیده به قلبم ز کاروان شهید
که سرفراز از آن کارزار میآید
خبر رسیده به جانم علیاکبر من
هزار زخم به جان، استوار میآید
به سر شتافته این جان و دل خوشآمدگوی
به پیشواز تو ای غمگسار میآید
خوش آمدی ز سفر، مادرت فدایت باد
به خانه آمدهای، خانۀ دلت آباد
::
حماسه بی زن و زن بی حماسه بیمعناست
که بر سر شهدا، دست حضرت زهراست
چو کوه در وسط قبر نوجوان شهید...
اگر چه در جگرش داغ عصر عاشوراست
چو کوه چادر خاکی به سر، دل مادر
به جستجوی نشانی ز خاک کربوبلاست
چنان شکوه دماوند در غم فرزند
چنین صلابت نستوه، ناب و بیهمتاست
گذاشت صورت فرزند را به سینۀ قبر
به خاک گفت که این نوجوان حبیب خداست
کنون که بار امانت به خاک میسِپُرَد
به سربلندی دردانهاش، سرش بالاست
چه شیرکوه زنی، مثل مادرش زهرا
صبور و شکرگزار است و در دلش غوغاست
شکوه زینبی و صبر «اشرفالسّادات»
نماد و جلوۀ ایثار مادر شهداست
گلم رسید، سرافراز و روسپیدم کرد
به شانزده غزلش مادرِ شهیدم کرد
::
اگر چه در غم روی تو نیستم تنها
چنان که خواسته بودی گریستم تنها
تو در کنار منی هر نفس، خدا اینجاست
نه، صادقانه بگویم که نیستم تنها
گرفته دست مرا هر زمان به مرحمتی
هر آن زمان که به یادت گریستم تنها
تو خواستی که نبیند غم مرا دشمن
تو خواستی که چو زینب بایستم تنها
تو خواستی که ببینی که من سرافرازم
که یاد اوست همه هست و نیستم تنها
بخوان دوباره بخوان روضهخوان، هلاک شدم
به یاد حضرت ارباب زیستم تنها
شکسته پا و زمینگیر و خستهام مادر
مُحَرّم است ببین دلشکستهام مادر
::
صدای نوحه مرا برد تا کجا آن شب
صدای نوحه و بال فرشتهها آن شب
صدای نوحه و عطر شهید و دیدن تو
مرا رساند به دیدار کربلا آن شب
نگاه کردی و گفتی چرا شکسته دلت
گرفت دست تو دلتنگی مرا آن شب
نه درد ماند به پایم نه غم میان دلم
گرفتم از نفس آشنا شفا آن شب
علی اکبر من از زیارت ارباب
رساند هدیهٔ سبزی به مبتلا آن شب
نشان ماست همان شال سبز کربوبلا
که عطر دوست مرا برد تا خدا آن شب
«منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کارساز بندهنواز»..
✍🏻 #نغمه_مستشارنظامی
🏷 #شهدا | #مادران_شهدا
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#اشعار_مذهبی_تخصصی_بروز #وکاربردی_نوای_ذاکرین
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 ⬅️مدیر
╚═══💫💎═╝