eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
14.1هزار دنبال‌کننده
55 عکس
47 ویدیو
132 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
میبینی که حالم ، چه بد حالیه.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ میبینی که حالم ، چه بد حالیه سر به زیر اومدم ، دست من خالیه شده گردنم کج ، که راهم‌ بدی بی‌پناه اومدم ، تا پناهم بدی ازم رو نگیر ، شرمسارم کنارم بمون ، کم نیارم تو داری مثل من ، ولی من به جز تو کسی رو ، ندارم درسته خرابم ، عذابم نکن پیش خوبایِ عالم ، خرابم نکن نبر آبروم و ، پناهم بده سر به راهم کن و ، سوز و آهم بده نمیخوام که از تو ، جداشم میخوام توی راهت ، فداشم اگه آخر عمرمه ، کاش عاشورا فقط ، زنده باشم باباش اومده ، با قد خم شده سایۀ یک علی ، از حرم کَم شده نخندید بهش ، که عزاداره این خنده مرحم واسه اون ، که جا خورده نیست حسین و صدا زد ، علی حیف صداش تو شلوغی‌ها ، گم بود میگن که غریبونه ، جون داد خداحافظیش ، زیر ثُم‌ بود جوونا بیاید که ، حسین ماتشه تیکه تیکه شده ، وقت خیراتشه بیاید که داره ، فاطمه میرسه اونقده پخشه که ، به همه میرسه کنار تنت ، پاره پاره شکسته شده ، داغ داره زیر بازوهاش و ، بگیرید حسین نایِ رفتن ، نداره شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
قسمت_پایانی و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی 😭😭😭😭😭 چقدر تو حرف زدن مهربونی تو مثل بابام حسن مهربونی تو مدینه به همه گفته بودم بیشتر از همه با من مهربونی عمو جون، مثل بابا کریم میشم واسه تو، مدافع حریم میشم نمیذارم تو رو از من بگیرد بدون تو من بازم یتیم میشم نمیذارم کسی چپ نگات کنه زبونش لال کسی بد صدات کنه سفارش کرده بابا به مادرم من و قاسم و باید فدات کنه شمر لعنتی! برو پا پس بکش از تنِ عزیز زهرا دست بکش عمو جون! من جلوشونو میگیرم قربونت بشم، یکم نفس بکش *ایستادم به روی پنجه‌ی پایم اما دستش از رویِ سرم رد شدُ بر مادر خورد اگه اون روز، روزِ پر سوز یه کمی بودم بزرگتر توی کوچه میشدم من سپرِ بلای مادر ..* اومدم که مشکلا رو حل کنم تا به حرفای بابام عمل کنم دستم از تنم جدا شده عمو چجوری حالا تو رو بغل کنم؟ گفته بودم خودمو نشون میدم پاش بیوفته واسه‌ی تو خون میدم عاقبت بخیر شدن همینه که من دارم تو بغل تو جوون میدم ــــــــــــــــــ بهانه گیر میشوم عمو که آه میکشد صدای آهِ او مرا به قتلگاه میکشد غربتِ‌او مرا به این، وادیِ خون کشیده است بعد علیِّ اصغرش، نوبت من رسیده است نوشته اند از ازل، کشته‌ی کربلاییم اذن جهاد میدهد، غیرت مجتباییم برای زنده ماندنم، عمو بهانه میشود برای جان سپردنم، گلو بهانه میشود ببین عمه بر زمین فتاده پیکر عمو نگو بمان که شمر هم امان نمی دهد به او برای غارت سرش، رسیده نوبت سنان دو نیزه هم سپر شوم، دو نیزه است عمه جان نگو که کوچکم ببین! که بحث غیرتم شده نگو بمان نمیشود، که کوچه عبرتم شده نگیر خورده عمه‌جان، که بی قراریم به جاست سنان کربلای ما، مغیره‌ی قدیم هاست صدای غربت تو را، گوش خیام تو شنید نفس بگیر عمو حسین، لشگر کوچکت رسید تاشده نیزه هایشان در بدنِ تو آه آه وا شده پای شمر هم رویِ تن تو آه آه نیزه به نیزه از تنت، هست تو رفته آه آه به قصد غارت عقیق، دست تو رفته آه آه نیزه‌شکسته شرم کن نفس بگیرد این بدن خنجر کند رحم کن، موقع دست و پا زدن چند نفر به یک نفر، لشکر بی حیا نزن خنجرُ تیر و نیزه را جای عمو بزن به من نبی به سینه ی عمو خورده لب مطهرش شرم کنید اسب ها، نعل کجا و پیکرش شاعر: ــــــــــــــــــ قرارِ بی قرارِ تو باشم دارم میام که یارِ تو باشم تو که همش کنار من بودی منم باید کنارِ تو باشم بمیرم ای عمو چه بی حالی تو رو خدا بزن پر و بالی نفس بکش یکم عمو جونم چه روضه ای شده چه گودالی چه ماجرا تو قتلگاه بوده پر از غبارِ یا پُر از دوده با این همه غمی که میبینم حسن شدن برایم یکم زوده شبیه قاسم و علی اکبر دلِ منم برات شده پرپر درسته سنِ من کمه اما منم یه جورایی مثه اصغر فدات میشم خودم، نباش مضطر خودم سپر میشم‌ برات آخر به یادِ دست مادر اینجا جدا میشه یه دستم از پیکر این نانجیب واسه چی خندیده نگاهش به سمت خیمه چرخیده کنارِ پیکرِ تو فهمیدم بابام تو کوچه ها چیا دیده تو قتلگاه شده چه غوغایی دله منو غم تو آزرده یکی با نیزه اومده سمتت یه پیرمرد عصاشُ آورده غریب و بی کسی تو این گودال چه فکرایی که دشمنت داره یکی نگاشِ سمت انگشتر یکی نگاه به پیرهنت داره *تا اومد با شمشیر به سمت اباعبدالله بزنه، دستشو آورد بالا .. «نمیذارم به عموم بزنین ..» اون نانجیب زد به دست عبدالله دستش افتاد .. ابی عبدالله بغلش کرد .. آی امانت داداشم!.. عزیز دلم؛عبدالله.. زینب داره نگاه میکنه، چقدر گفتم نرو .. هی با خودش میگه: «کاش دستش رو محکم تر گرفته بودم...» مثل اون کوچه ای که مادرم دست حسن رو محکم گرفته بود. هی میخواست دست از دست مادرش رها کنه؛ مادرش میگفت:«صبرکن حسنم...» چادرش رو کشید جلو چشای حسنش نبینه .. اما یه مرتبه دید مادرش نقش زمینه...کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
تو‌ حسینی که تو را اهل دعا می شناسند  به باران عطا ... پنجمین اختر تابان کسا شاه بیت غزل کرب و بلا السلام ای همه دارایی من بهترین همدم  تنهایی من ای حسینی که سراپا حسنی با خبر باش که دنیای  منی ... روشنی بخش شب پنج تنی کور گشتم برسان پیرهنی ... پر دهی نامه برت خواهم شد ندهی خاک درت خواهم شد در خورت بود دُر ناب شدن در دل خاطره ها قاب شدن قبله گاه دل احباب شدن ناگزیری تو به ارباب شدن ورنه خاکی تر از این القابی همنشین با همه ی اصحابی چوب،  منبرشد از این خانه نرفت خاک تو ، زر شد از این خانه نرفت پر ، کبوتر شد از این خانه نرفت هرکه نوکر شد از این خانه نرفت آبرو یافته از این خانه زندگی کرد گدا شاهانه لطف ، سر می رود از محضر تو فطرس آورد نیازی برِ تو پر در آورد به زیر پر تو هر دری بسته شود جز در تو نگرفته ست کسی جای تو را از تو داریم تمنای تو را ما هم از آمدنت خرسندیم به پر شال تو دل می بندیم اشک داریم ولی می خندیم گریه کن های ارادتمندیم ... پر به شوق علمت آوردیم سر برای قدمت آوردیم بر نداریم سر از دامانت همه هستیم بلا گردانت آمدی جان جهان قربانت روضه می خواند :( أنأ العطشانت) غم تو قبل تو آمد به جود از ازل گریه کنت فاطمه بود دل مادر به عزیزش بند است لذتش بوسه ی بر فرزنداست شاد از  آمدن دلبند است شب میلاد شب لبخند است پس چرا مادر تو گریان بود ؟ وقت بوسیدن تو نالان بود جمله ات بغض ب ما داد حسین کردم از غصه ی تو یاد حسین کربلا یاد من افتاد ، حسین نمک روضه ی میلاد : حسین ... ای مرتب شده در بین حصیر از پریشان شده ها دست بگیر 🔸شاعر: ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
سلام ماه محرم! سلام ماه حسین! نوشته‌اند مرا سائل نگاه حسین هزار شکر که هستیم در پناه حسین نشسته‌ام که بسوزم ز سوز آه حسین سلام ما به شهی که ز صدر زین افتاد بلندمرتبه عرشی که بر زمین افتاد نیامدم به حسینیه‌اش به شوق ثواب... رساندم عرض سلامی به محض دیدن آب هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب دو بیت روضه بخوانم برای طفل رباب «ز ضرب تیر چنان دست و پای خود گم کرد که خواست گریه کند در عوض تبسم کرد» سلام ما به حسین و کتیبه و علمش به استکان و به چای‌اش، به آن بساط غمش سلام ما به جگر‌پاره‌های محترمش سلام ما به علی‌های درهم حرمش... که هر دو خیمه رسیدند با اگر اما یکی به روی عبا و یکی به زیر عبا سلام ما به حسین و عقیله خواهر او که خواند خطبه کنار سر مطهر او سلام ما به حیا و به صبر همسر او گرفت بوسه‌ی تلخی به زحمت از سر او سلام ما به سری که به این و آن دادند که حق دختر او را به خیزران دادند ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
یادش بخیر بالش نرمی که داشتم آغوش با محبت گرمی که داشتم یادش بخیر بوسه‌ی گرم تو قبل خواب خوش می‌گذشت دور تو و عمه و رباب یادش بخیر شانه زدن‌های هر شبت پا می‌شدم ز خواب، به گلبوسه‌ی لبت یادش بخیر زندگی‌ام رو به راه بود رویم سپید و موی سر من سیاه بود امشب ولی به زیر سرم خشت خام بود بی احترام طرز ورودم به شام بود سیلی به حال صورت من گریه می‌کند لالایی‌ام به لکنت من گریه می کند خود را برای دلخوشی او زدم به خواب خواب مرا به هم زده لالایی رباب ... ما چوب خورده‌های اسارت چشیده‌ایم دندان شکسته‌های خجالت‌کشیده‌ایم از من بریده‌تر، نفس خواهرت شده... بیچاره عمه، قبر کن دخترت شده... گفتم به عمه تا به وصیت عمل کند... نیت کند به جای تو من را بغل کند از روی نیزه‌ها نگرانم شدی ببخش فردا اگر که فاتحه‌خوانم شدی ببخش زخم تن مرا به سکینه نشان مده... تلقین بخوان و شانه‌ی من را تکان مده گفتم به قبر من بنویسند: خسته بود زهرا ترک ترک شده بود، او شکسته بود یا رب! روا مدار عزیزی شود اسیر بابای هیچ دخترکی را از او مگیر... طفل تو را نبودن تو قدخمیده کرد با من هرآنچه کرد، گلوی بریده کرد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
محبتی امام حسن و امام حسین (ع) جان دو جهان شد پدر این دو برادر هستیم فقط زیر پر این دو برادر ... قربان حسین و حسن فاطمه رفتیم باشیم محب از نظر این دو برادر ... از نان پسر های کریمان همه خوردند شد باب کرامت ثمر این دو برادر از بی سرو پا سینه زن محترمی ساخت شد شامل ما هم هنر این دو برادر از در به دری صف محشر به امان است هرکس که شود در به در این دو برادر بی حرمتشان کرد فلک ورنه به دنیا صد پاره نمی شد جگر این دو برادر ما با جگر پاره نشستیم بمیریم ... در روضه ی سخت پسر این دو برادر ... قاسم که کش آمد ، علی اکبر که کم آمد یارب چه نیامد به سر این دو برادر ... 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
افتاده از پا، از غم افتادنش بود، جان داد آنکه شاهد جان دادنش بود آتش زده بر هستی‌اش داغ جوانی فریاد زد اسماء بریز آب روانی شرمندگی را در نگاه حیدر آورد... این غسل، یک فتاح را از پا در آورد دست علی باز است، این اوج محن بود حالا به دست فاطمه بند کفن بود امشب شکسته دیدمت نخل امیدم غسلت نفسگیر است ای گیسو سپیدم درد و دل من مختصر باشد عزیزم غسال، کی خود محتضر باشد عزیزم! محروم کردی مرتضی را از وجودت... دق دادی‌ام امروز با روی کبودت... امشب کسی مانند من بی بال و پر نیست مستأصلم من، دفن کار یک نفر نیست ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_5970071981016488846.mp3
1.56M
‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ کی زیر تابوتو میگیره حالا که داره میمیره چهار تا پسر داشت روزگاری تنهاست تو روزایی که پیره همه ی امیدشن بچه‌هاش اگه سو نداشته باشه چشاش خدایی نکرده تشنه باشه کی میاره کاسه ی آب براش سپر پاره اومد یارش نیومد اونی که بود عزادارش نیومد نگاش وقتی به سمت علقمه بود اجل اومد علمدارش نیومد تنها بود و آخر هم تنها رفت ام البنین دلتنگ از دنیا رفت ام البنین لشکر نداره جز چشای تر نداره به بچه‌هام کم گریه کردم آخه حسین مادر نداره این خبر قرارو از من گرفت بوریا دفنشو گردن گرفت دست مادرش یه کم درد میکرد سرشو تنور به دامن گرفت از اون بدتر غم بزم شرابه اونی که پیرتر از من شد ربابه جای چوب رو لبای پاره پاره میگن کشته گرفته توو خرابه خاکش کردن تو کنج ویرونه جیگرم رو غصه‌اش میسوزونه رفتی و حرف آبرو شد خیمه بی تو زیر و رو شد افتادی و چشم حرم با امثال خولی روبرو شد دیر چشاتو بست چشات درد گرفت تیغ برید و بازوهات درد گرفت سر برات نذاشت بمونه عمو سرم از مصیبتات درد گرفت تو افتادی چقدر گوشواره بردن از آقات یه لباس پاره بردن بگو این ماجرا صحت نداره شنیدم از حرم گهواره بردن افتادی و حرمله می‌تازید شرمندگی از چشمات می‌بارید ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
4_5886677335469462105.ogg
1.39M
سبک⏫⏫ سبک دیگه از گریه هام آشفتم کربلا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تن عریان تو پوشونده گرد و غبار زیارت کردن سینت رو ده تا سوار زیر پای مرکب رفتی که درهمی چیدنت رو حصیر پاره از بس کمی حرمت عرش شکست وقتی که روی سینت نشست دلواپس جون دادی کاشکی شمر قبل از کشتن چشمت رو میبست دیر رسید خواهرت بوسید از رگ های حنجرت به خورشید آسمون سپرد کمتر بتابه رو پیکرت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روبرو بودی با تیغ صدتا سپاه دست پر میرفت حتی شمر از قتلگاه تو رو برگردوندن ذبحت راحت نبود تو که جون دادی کاش لااقل تشنت نبود خیلی خالیه جات دق کردن تو صحرا بچه هات تو رو توو حصیر کهنه ای جمعت کردن زن های دهات دریای در خروش گریه کردن واسه تو وحوش از بازار شام یه پیرهن واسه تو میفرستم بپوش ـــــــــــــــــــــ ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2