🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه شب جمعه
#روضه دفتری امام حسین (ع)
#گریزوفات زینب کبری سلام الله
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
♦️شب جمعه حرمت بوی محرم دارد
♦️بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد
♦️شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم
♦️دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد
♦️مادرت روضه گرفته است برایت آقا
♦️زیر لب زمزمه وای حسینم دارد
♦️بیرق روضه عیان است ز روی گنبد
♦️مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد
♦️گریه ی مادرتان عرش خدا را لرزاند
♦️روضه آه بُنَیَّ چقدر غم دارد
♦️حجره های حرمت پر شده از ذکر حسین
♦️هر که آید به حرم نام تو را دم دارد
♦️در هوای لب خشکت به لب آب فرات
♦️چشم هر زائرتان چشمه ی زمزم دارد
♦️عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر
♦️برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد
⬅️شب جمعه است شب زیارتی آقا ابی عبدالله شبی که مادرش فاطمه زهرا(س) مهمان امام حسین است امشب بی بی فاطمه زهرا خودش میاد رو سرعزادار حسینش دست میکشه ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشستی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسینو قسم بده به پهلوی شکسته مادرش (زهرای مرضیه)انشاء الله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله حالادلت روانه کن کربلا برات روضه بخونم همه اموات کسانی که بین من و شما بودند حالا جایشان خالیست فیض ببرند
درشب جمعه شب زیارتی آقا ابا عبدالله قرار داریم امشب
بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد
راوی میگه)روزعاشورا شمر لعنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم
وای حسین وای حسین...
گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد
مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود ..
ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین..
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد شب وفات زینب کبری سلام الله است یک جمله هم روضه در این خصوص بخونم همه اسیران خاک فیض ببرند امشب، صاحب عزا امام زمان است ، امشب زهرا عزادار است ، امیرالمؤمنین عزادار است ، حسن عزادار است ، حسین عزادار است ، اما مثل چنین روزی فراق حسین و زینب پایان پذیرفت ، لحظه های آخر عمرش بود به شوهرش عبدالله بن جعفر فرمود : عبدالله دستور بده بستر مرا ببرند در صحن خانه ، بسترم را زیر آفتاب بگذارند .
عبدالله عرض کرد خانم شما مریضه اید آفتاب برای شما ضرر دارد تا این را گفت، صدای گریه زینب بلند شد .
فرمود : عبدالله نبودی کربلا ، ببینی بدن حسینم سه روز روی خاک کربلا بود ، کسی نبود این بدن را بردارد ، همه صدا بزنید یا حسین .
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴