🔑 بسیار کلیدی، ارزشمند و خواندنی... #حکایت #پندانه #سید_علی_قاضی ✅ موضوع: وَر بِبَرد، وَر بِنَهد 📝#علامه_طباطبایی می‌گفت: در ایام تحصیل در نجف، مدتی ارتباط با ایران به سختی برقرار می‌شد. در نتیجه مبلغی که از ایران می‌رسید و برای گذراندن زندگی از آن استفاده می‌کردم قطع شد. آهسته آهسته وضع زندگی برایم سخت شد. تحت فشار بودم و خیلی غصه می‌خوردم... روزی با خودم گفتم به محضر استادم آقای قاضی بروم و مشکلم را شرح بدهم؛ شاید کمکی کند تا بتوانم از این اوضاع فلاکت بار خارج شوم. رفتم و سفره دل را باز کردم. دلم خیلی پُر بود... وقتی درد و دل‌ هایم تمام شد، استاد سرش را بالا آورد و لبخند زد. و نصایحی کرد و سخنانی گفت که حال من را زیر و رو کرد. چند دقیقه بعد، وقتی از پیش او بیرون آمدم، آنچنان سبک بار بودم که گویی هیچ مشکلی در زندگی ندارم. به خانه که رسیدم، نشستم و پند او را در قالب شعر در آوردم: در برِ استاد خرد پیشه‌ام طرح نمودم غم و اندیشه‌ام کاو به کف، آینه تدبیر داشت بختِ جوان و خرِد پیر داشت پیر خرد پیشه و نورانی‌ام بُرد ز دل زنگ پریشانی‌ام گفت که در زندگی آزاد باش هان گذران است جهان، شاد باش رو، به خودت نسبت هستی مَده دل به چنین مستی و پستی مَده ز آنچه نداری ز چه افسرده‌ ای ؟ و از غم و اندوه دل آزرده‌ ای ؟ وَر بِبَرد، وَر بِدَهد دست دوست وَر بِبَرد، وَر بِنَهد ملک اوست وَر بِکشی یا بُکشی دیو غم کج نشود دست قضا را قلم آنچه خدا خواست همان می‌شود و آنچه دلت خواست نه آن می‌شود 📚 کتاب استاد/ ۱۰۰ روایت از زندگی آیت الله سید علی قاضی/ صفحه 84 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕌 تمدن نوین اسلامی|موسسه مطالعات راهبردی|طراحی سیستم های دینی 📥 ایتا | آپارات | سایت | فروشگاه اینترنتی | انتشارات | صوت

🔹#استوری | دیر آمدم دیر آمدم در داشت میسوخت... https://eitaa.com/razmandegan_babol

چقدر خوب بود این کلیپ داستان آقا از کتاب خوندن‌ برای پدرشون وقتی نابینا شده بودن از اون پدر همچین پسر کتابخونی عجیب نیست. این آقا گفتن های آقا خیلی جالبه این احترام به پدره که حالا خودش آقای عالم شده https://eitaa.com/naveedjanbaz

زهرا ملکی بود که نازل شد و برگشت…

🇮🇷 شعر نیست. شاعر معجزه کرده!🌹گوش دهید و به خود ببالید که شیعه امیرالمومنین(ع) و محب حضرت زهرا(س) هستید👌 به پیشکش آورده روح الله جای فدک شش دنگ ایران را 🟢 ـــــــــــ❅🌿🌿🌿❅ــــــــــــــ 🔻 التماس دعا

❤️ @fil_nama

عنایت حضرت زهراء ( سلام الله علیها) به خانمی که روضه امام حسین ( علیه السلام ) برپا کرده بود و منقلب شدن رهبری پ ن: چه نوکرایی داره ارباب و چقدر باید دقت کنیم از اصل نوکری و روضه داری جدا نسیم اخلاص صدق و تلاش حداکثری حق روضه داری اداکنیم #اصالت_نوکری

قصه صحن حضرت زهرا (س) در نجف چیست؟ با دقت کلیپ را تماشا کنید... خیلی جالبه...ایت الله سیستانی خواب حضرت زهرا رو میبینن و در مورد حاج قاسم صحبت میکنن😭 https://eitaa.com/karbalator

❇️ هیاهوها رفتنی است... ➕ یک نکته اخلاقی از امام خمینی(ره) #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

از خستگی ساعت ۱ شب خوابم برد و نیم ساعت قبل بیدار شدم و اتفاقی این فیلم را بین پیام ها دیدم... در دل شب سخنان دکتر، با من کاری کرد که کل خاطرات زندگیم رو مرور کردم. گفتم اگر خدانبود که تو ۱۶ سال قبل باید از دنیا میرفتی. گفتم اگر قدرت او نبود که آن همه مشکلات زندگی که ظاهرا لاینحل بود که حل نمیشد. یادم افتاد روزهایی که با ذهنم کاری کرده بودم که پیامک ساده رو چند بار میخواندم و متوجه نمیشدم ولی او کاری کرد که سختترین متون علمی رو بخوانم. به موقعیت فعلی که دارم فکر کردم و دیدم هیچ مزیت خاصی ندارم و فقط عنایت خداست که مردم لطف دارند. به تک تک خاطراتم فکر کردم ، به روزهایی که هزاربار تا صبح آرزوی مرگ کردم ولی او کاری کرد که یک آدم عصبی و کم تحمل و‌بی انگیزه که از همه چی بریده بود به یک آدم شاد و پرنشاط تبدیل شود و دنبال شاد کردن دیگران باشد. به همه چیز و همه کس فکر کردم، به آسیب هایی که مکرر در زندگی خوردم، به خاطرات کودکی تا بزرگسالی که حقیقتا برای من تلخی های زیادی داشت، به اینکه چگونه یک نفر جوری تغییر میکند که هیچکس نمیتواند آن مقدار تغییر رو جز خودش درک کند. چگونه تو را منکر میشوند وقتی در لحظه لحظه ی زندگی جریان داری‌... وقتی میتوانی یکی رو بکوبی و طوری از نو بسازی که خودش هم باورش نشود. وقتی دکتر به خاطرات اطرافیانش رسید ، گریه کردم و مهربانی های مادرم ، عاشقی و‌ صبر همسرم ، محبت های خواهرم، عصبانیت های بی اختیار پدرم همراه با حمایت های پدرانه اش برایم تداعی شد. و‌همین جای متن صدای اذان قم آمد و همین کلمه برای رشد انسان کافیست، اگر واقعا بفهمد #الله_اکبر ... .